اتمام حجت خدا بر قاتلان ائمه - سیمای مخبتین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای مخبتین - نسخه متنی

محمود تحریری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شما تا آخر عمر به كتاب الهى و سنت پيامبرش ‍ به طور مطلق عمل نموديد و لحظه اى از اين راه منحرف نگشتيد، تا اينكه خداوند متعال شما را به جوار رحمت خويش دعوت نمود و اين همان جنت الهى است .

البته همه انسانها ماءمورند كه بندگى مطلق خداوند را تا وقت مرگ انجام دهند كه : للّه للّه واعبد ربك حتى ياءتيك اليقين ^(108) *((*بندگى كن پروردگارت را تا وقتى كه مرگت فرا رسد*))* و چنين بنده اى مخاطب به خطاب بالاترى مى شود و چنانكه در روايت ^(109) است به او گفته مى شود: كه در زمره بندگان من ، يعنى محمد و آل محمد داخل شو.

اتمام حجت خدا بر قاتلان ائمه

و الزم اعدائك الحجة فى قتلهم اياك ، مع مالك من الحجج البالغة على جميع خلقه خداوند متعال انبياء و ائمه عليهم السلام را با بينات و آياتى مجهز نموده است تا انسانها را به راه بندگى و كمال مطلق راهنمايى كنند و اين لطفى از جانب خداوند بر بندگان است تا اينكه حجت بر مردم تمام شود، زيرا تمامى معارف ايشان منطبق با فطرت و منطق خالص عقل است . و از طرف ديگر خداوند به آنها معجزه داده است تا مردم با ديدن آن درك كنند كه قدرت ايشان از ناحيه خداوند است . لكن عده اى لجوج و منحرف با ايشان مخالفت نموده و بيناتى را كه به ايشان داده شده است انكار نموده و مى نمايند، آيات متعددى از قرآن كريم بيانگر اين معناست و به تعبير قرآن ايشان فاسق و كافر مى باشند و خداوند ايشان را به عذاب آخرت گرفتار مى كند كه اين عذاب نيز با حجت و بينه همراه است : ليهلك من هلك عن بينة و يحيى من حى عن بينة ^(110): *((*تا اينكه خداوند كسانى را كه هلاك مى كند از روى بينه باشد و كسانى را كه زنده مى كند با بينه باشد*))*.

كفار و منافقين همچنان به لجاجت خود مى افزودند و با محاربه و كشتن انبياء و ائمه عليهم السلام عذاب خويش را جاودانى نمودند، زيرا يگانه مانع پياده نمودن صفات حيوانى و شيطانى خود را وجود شريف ايشان مى دانستند، لذا در اين قسمت از زيارت به ائمه عليهم السلام خطاب مى كنيم كه خداوند دشمنان شما را با كشتن شما، ملزم به حجت كرده و حجت را برايشان تمام نموده در حالى كه با شما حجتها و دليلهاى روشن وجود دارد.

فصل دوم : اطمينان به تقدير و خشنودى به قضاى الهى

1- اللهم فاجعل نفسى مطمئنة بقدرك . 2- راضية بقضائك در اين زيارت شريفه ، حضرت امام زين العابدين عليه السلام پس از عرض ‍ ارادت به ساحت مقدس اميرالمؤ منين عليه السلام سيزده صفت از صفات برجسته اولياى الهى و انسانهاى كامل را از خداوند متعال طلب مى نمايد، البته خود آن حضرت متصف به اعلى درجه اين صفات مى باشند لكن منافات ندارد كه آنها را نيز از خداوند متعال طلب نمايد، شايد براى اين باشد كه به ما بفهماند كه بنده حقيقى هيچ گاه از مقام ربوبى بى نياز نيست و احتياج مستمر به افاضه حق تعالى دارد، علاوه بر اين ، خواستن اين كمالات هنگام زيارت اولياى دين ، براى فهماندن اين مطلب است كه يكى از اهداف زيارات ، اتصاف به اوصاف كماليه و در خط و صراط اولياى الهى قرار گرفتن است ، لذا بايد توجه دقيق به مضامين بلند اين دعاها نمود، تا در مقام خواستن بفهميم كه چه چيزى را مى خواهيم .

اعتقاد صحيح به قضا و قدر

غرض اصلى از طرح اين مباحث در اينجا بيان آثار اخلاقى و نفسانى آنهاست لكن چون مسايل اخلاقى اسلام با مسايل اعتقادى و توحيدى پيوند خاصى دارد بويژه مسئله اطمينان به تقدير و رضايت به قضا، از اين جهت بحث مقدماتى كوتاهى از قرآن و سنت در اين موضوع ضرورى است تا ارتباط آن با آثارش روشن گردد. مسئله قضا و قدر يكى از مسائلى است كه قبل از اسلام نيز مطرح بوده و در صدر اسلام يكى از مباحث جنجالى و پر سر و صدا بوده است كه قبول و رد آن موجب گرايشات و مذاهب مختلفى شده است در عين حال در قرآن و روايات اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام از تقدير خداوند، مانند مختار بودن انسان بحث فراوان شده است به گونه اى كه با ادله عقلى نيز مطابق مى باشد لكن تمامى مؤ منين به خدا و رسول و قيامت بايد به آن ايمان داشته همان طور كه رسول خدا صلى الله عليه و آله ^(111) ايمان به قدر (تقدير) را با ايمان به خدا و رسالت و معاد از نشانه هاى ايمان مؤ من دانسته است . و آن حضرت نيز در روايات ديگر^(112) تكذيب كننده تقدير را لعنت

/ 221