عمل كردن امام به كتاب الهى و سنت پيامبر - سیمای مخبتین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای مخبتین - نسخه متنی

محمود تحریری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كذبناه ^(97)، *((*ما اهل بيت قصد شديم و ما برگزيدگانيم ... *((*دين پدرتان ابراهيم *))* ما فقط قصد شديم و *((*شما را مسلمان ناميد*))* خداوند ما را مسلمان ناميد *((*قبل از اين *))* در كتابهاى گذشته *((*و در اين *))* قرآن *((*تا اينكه پيامبر بر شما گواه و شما گواه بر مردم باشيد*))* پس رسول خدا صلى الله عليه و آله بر ما گواه است نسبت به آنچه ما از طرف خداوند تبارك و تعالى مى رسانيم و ما گواه بر مردم هستيم پس ‍ كسى كه روز قيامت تصديق شود ما او را تصديق خواهيم كرد و كسى كه تكذيب شود، او را تكذيب خواهيم كرد*))*.

البته سياق اين آيه افاده عموم مى كند و بايد به همان ظاهرش معنا كرد مخصوصا در مورد نامگذارى ما به مسلمان كه به اعتبار حضرت ابراهيم است لكن منافات ندارد كه كمال و حقيقت اين اوصاف جز در افراد خاصى مصداق نداشته باشد، در اين صورت پياده كردن آيه بر آن مصداق به عنوان يكى از مصاديق عاليه اش محسوب مى شود و اين مطلب در قرآن رايج است كه يك مطلب را به حسب ظاهر به جميع امت نسبت مى دهد به لحاظ اينكه مشتمل است بر افرادى كه كمال آن صفت را دارا هستند، نظير اين آيه كه به بنى اسرائيل به لحاظ بعضى از افراد آن خطاب مى كند: و جعلكم ملوكا^(98)، *((*و خدا شما را فرمانروايانى قرار داد*))*.

از اين جهت در روايتى كه ذكر شد، فرمايش امام كه : ما قصد شديم ، صحيح است به لحاظ بطن آيه و همچنين نامگذارنده اين امت را به مسلمان ، خدا دانسته و حال آنكه ظاهر آيه به حضرت ابراهيم برمى گردد، هر دو صحيح است زيرا فعل حضرت ابراهيم عليه السلام هم فعل خداست و اساسا معناى بطن آيه در طول معناى ظاهر آن است و با هم تنافى ندارند. به هر حال در اين زيارت شريفه و ساير زيارات نسبت بائمه عليهم السلام گواهى مى دهيم كه شما براى خدا جهاد كرديد حق جهادش يعنى شما در تمامى لحظات زندگى و حالاتتان خدا را به خاطر خودش اطاعت نموديد و جز به خداوند متعال در جميع شئون الوهيتش توجه نداريد.

عمل كردن امام به كتاب الهى و سنت پيامبر

و عملت بكتابه و اتبعت سنن نبيه صلى الله عليه و آله حتى دعاك الله الى جواره و قبضك اليه باختياره .

يگانه راه رسيدن به خداوند

عمل به كتاب الهى و سنت ^(99) پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله تنها راه بندگى خداوند متعال است و رسيدن به كمال مطلق و رحمت بى پايان الهى است و لذا سالك به هر اندازه اى كه در مقام دل ، تسليم در برابر كتاب و سنت بوده و در مقام عمل در تمامى حركات و سكنات آنها را پياده نمايد، به همان مقدار به مقام بندگى و رحمت الهى نائل شده است و اولين كسى كه لازم است اين گونه باشد امام است . از اين جهت على عليه السلام مى فرمايد: و اقتدوا بهدى نبيكم فانه افضل الهدى و استنوا بسنته فانها اهدى السنن ^(100). *((*و اقتدا كنيد به هدايت پيامبرتان چون آدمى بهترين هدايت است و به سنت او متصف شويد زيرا آن هدايت كننده ترين سنتهاست *))* و درباره وظيفه امام مى فرمايد: ليس على الامام الا... والاجتهاد فى النصيحة و الاحياء للسنة ^(101)، *((*و بر امام لازم نيست جز... و تلاش در نصيحت كردن و زنده كردن سنت *))* و در جاى ديگر^(102) خود را سزاوارترين مردم به دانستن سنت و پياده كردن آن معرفى مى كند، و نيز^(103) برترين بندگان خدا نزد او امام عادلى معرفى كرده است كه هدايت يافته باشد و هدايت كند و سنت معلومه را اقامه كند، و در مقابل ، بدترين ايشان را امام جائرى معرفى مى كند كه گمراه است و ديگران را نيز گمراه مى كند و سنت عمل شده را نابود مى كند، و در جاى ديگر^(104)، اظهار اشتياق مى كند به برادرانش كه سنت را زنده كرده و بدعت را نابود كرده اند، و آن ^(105) را از خصوصيات اولياء خداوند دانسته است . در اين صورت است كه بنده خالص بوده و خداوند متعال نيز او را به نزد خود برده و اخرالامر به او خطاب مى نمايد: يا ايها النفس المطمئنة ، ارجعى الى ربك راضية مرضية ، فادخلى فى عبادى ، و ادخلى جنتى ^(106)، *((*اى نفس آرام ، در حالى كه راضى هستى و مورد رضايت مى باشى به سوى پروردگارت رجوع كن ، پس در زمره بندگان من داخل شو و در بهشت من وارد شو*))*.

لذا چنين بنده اى را خداوند متعال خود قبض روح مى نمايد همان طور كه در وصف اهل آخرت مى فرمايد: حتى اذا فارق روحه جسده لا اسلط عليه ملك الموت و لايلى قبض روحه غيرى ^(107)، *((*تا وقتى كه روحش از بدنش مفارقت كند ملك الموت را بر او مسلط نكرده و متولى قبض روح او كسى غير از من نخواهد بود*))*.

البته اين مطلب منافات ندارد با افاضه فيض از طريق وسايط زيرا خداوند در توجه اين بندگان خاص تصرف مى كند و ايشان وسايط را نمى بينند و جز به خودش توجه نمى كنند.

ائمه عليهم السلام از عالى ترين مصاديق اين بندگان مى باشند و به اين جهت به ايشان خطاب مى كنيم كه

/ 221