نهايت اميد و آرزو بودن خداوند - سیمای مخبتین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای مخبتین - نسخه متنی

محمود تحریری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ولايت منافات دارد، از اين جهت قرآن كريم نوعى از ولايت را براى ظالمين ^(1533) نسبت به يكديگر و براى شيطان ^(1534) نسبت به غير مؤ منين ، اثبات مى كند، كه اين نيز در طول ولايت الهى مى باشد.

نهايت اميد و آرزو بودن خداوند

با دقت در وجود خويش مى يابيم كه تنها محرك خود به طرف كسب كمالات آرزو داشتن نسبت به آنها و اميدوار بودن به موفقيت خويش است در اين مسير، كه اگر اين دو انگيزه و حالت از انسان گرفته شود، هيچ حركت استكمالى از او سر نمى زند و وقتى بيشتر دقت كنيم مى يابيم كه رسيدن به كمال مطلق ، مورد آرزو و اميد ماست كه تا وقتى به آن ترسيم آرامش براى ما حاصل نمى شود و همواره در حال تكاپو و تغيير و تحول از اين كمال محدود و آن كمال محدود هستيم ، پس ارتباط با كمال مطلق و خداوند متعال تنها آرامش بخش حقيقت انسان مى باشد همان طور كه قرآن كريم مى فرمايد: الا بذكر الله تطمئن القلوب ^(1535)، *((*آگاه باشيد فقط با ياد خداوند دلها آرام مى گيرد*))* اين ارتباط موجب مى شود كه رسيدن به كمال مطلق تنها آرزو و اميد او شود و ارتباط با كمالات محدود ابزارى شود براى حصول به كمال مطلق از اين جهت مى فرمايد: و ان الى ربك المنتهى ^(1536)، *((*و اينكه نهايت و غايت به سوى پروردگارت مى باشد*))* و در آيات ديگر بازگشت را فقط به سوى او دانسته است ، الا الى الله تصير الامور،^(1537) *((*آگاه باشيد كه امور فقط به سوى خداوند برمى گردند*))* اين آرزومندى نسبت به حق تعالى هم در اين عالم محقق است و هم در عالم ديگر و همچنين نهايت و محل بازگشت بودن خداوند متعال ، مطلق است چه موجودى بفهمد يا خير، لكن روز قيامت روز ظهور اين حقيقت است ، قرآن مى فرمايد:

يوم هم بارزون لايخفى على الله منهم شى ء^(1538)، *((*روز قيامت ايشان آشكار مى شوند به گونه اى كه چيزى از ايشان براى خدا مخفى نيست *))* و تمامى چيزهايى كه براى ما به صورت آرزو و اميد جلوه مى كرد، از جلو چشم قلب برداشته شده و معلوم مى شود كه جز خداوند متعال آرزو و اميد و نهايتش نبوده است قرآن كريم مى فرمايد: و لقد جئتمونا فرادى كما خلقناكم اول مرة و تركتم ما خولناكم وراء ظهوركم و ما نرى معكم شفعاءكم الذين زعمتم انهم فيكم شركاء لقد تقطع بينكم وضل عنكم ما كنتم تزعمون ^(1539)، *((*و بتحقيق تنها نزد ما مى آييد همان طورى كه نخستين بار شما را آفريديم ، و آنچه را كه به شما داديم پشت سر خود رها مى كنيد، و با شما نمى بينيم شفيعانى را كه خيال مى كرديد شريك شما هستيد، بتحقيق پيوندهاى شما قطع مى شود و آنچه را كه گمان مى كرديد - معبودان شما هستيد - از نزدتان گم مى شود*))* و فقط كسانى از ظهور اين حقايق بهره مند مى شوند كه در اين عالم تنبه پيدا كرده و نسبت به آن كمال نهايى آگاهى پيدا كرده و توجه به عظمتش نمايند و به مقتضاى آن عمل كنند كه همان حفظ حدود الهى است و ترس داشته باشند كه از اين حد خارج نشوند قرآن كريم در اين زمينه مى فرمايد: يساءلونك عن الساعة ايان مرساها فيم انت من ذكراها الى ربك منتهاها انما انت منذر من يخشاها ^(1540)، *((*از تو سؤ ال مى كنند كه روز قيامت چه وقتى واقع مى شود، چه كار دارى نسبت به يادآورى آن ، انتهاى آن به سوى پروردگارت مى باشد، كار تو فقط ترساندن كسانى است كه از آن مى ترسند*))* پس با اينكه از خداوند متعال به حق اوليائش مى خواهيم كه بين ما و ايشان جمع كند و اين امر تنها سعادت انسان است لكن اين اجتماع براى فهميدن و رسيدن به اين حقيقت است كه خداوند ولى مطلق و نهايت اميد و آرزوى انسان است در دنيا و آخرت ، اين همان حقيقتى است كه انبياء و اولياء در بياناتشان به آن دعوت مى كردند.

فصل سى و هفتم : اقرار به بزرگى و مولى بودن خداوند

انت الهى و سيدى و مولاى

معناى خطاب به خداوند به معبوديت

با توجه به آيات قرآنى به اين حقيقت مى رسيم كه تمامى موجودات آگاهانه يا غيرآگاهانه اقرار به معبوديت خداوند متعال دارند زيرا با توجه به فقر وجودى خود نسبت به او، خضوع وجودى فقط در برابر او كه با آنها و محيط به آنهاست دارند، به عنوان نمونه مى فرمايد: ان كل من فى السموات و الارض الا آتى الرحمن عبدا^(1541)، *((*هيچ موجودى در آسمانها و زمين نيست مگر اينكه بنده خدا مى باشد*))* لكن اين انسان است كه در ميان موجودات اين عالم ، ظرفيت بندگى آگاهانه نسبت به خداوند به طور كامل به او داده شده است و مطابق آن نيز به او، امر شده است و الگوهاى كامل بندگى نيز در ميانشان قرار داده شده و به آنها

/ 221