بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
الانهار خالدين فيها رضى الله عنهم و رضوا عنه اولئك حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون ^(421)، *((*گروهى را نمى يابى كه ايمان به خدا و روز آخرت داشته باشند دوستى ورزند با كسانى كه با خدا و رسولش دشمنى دارند هر چند پدرانشان يا فرزندانشان يا برادرانشان يا خويشاوندانشان باشند ايشان ايمان در دلهايشان نوشته شده و خداوند آنها را با وحى از طرف خودش تاءييد مى كند و آنها را به باغهايى كه زير آنها نهرهايى جارى است به طور دائمى وارد مى كند در حالى كه از ايشان راضى و ايشان نيز از او خشنودند، ايشان حزب خدا مى باشند، آگاه باشيد كه فقط حزب خداوند رستگارند*))* آيات قرآنى در زمينه دوستى با دوستان خدا و دشمنى با دشمنان خداوند زياد است و از آيه اى استفاده مى شود كه دوستى با دشمنان خداوند موجب مى شود كه انسان از حزب شيطان شود و امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه به اصحابش فرمود: *((*كدام يك از ريسمانهاى ايمان محكم تر است ؟ گفتند: خدا و رسولش عالم ترند، و يكى از ايشان گفت : نماز و بعضى از ايشان : زكات ، و بعضى : روزه ، بعضى : حج و عمره و بعضيها، جهاد، پس حضرت فرمودند: براى هر چه گفتيد فضيلتى است ولى آن مطلبى را كه سؤ ال كردم جواب نداديد ولكن محكم ترين ريسمانهاى ايمان ، محبت براى خدا و بغض براى خدا، و دوست داشتن اولياء خدا و بيزارى از دشمنان خداوند است ^(422)*))*.خلاصه چون محبت موجب مى شود كه محب در خط و مسير محبوب قرار گيرد لذا از اهميت بسزايى برخوردار است و بايد جهت آن را با اعتقاد صحيح و ايمان قلبى ، به طرف صحيحى قرار داد تا موجب كمال انسان شود لذا ائمه عليهم السلام ملاك خير بودن اين محبت و در مسير خير بودن صاحبش را، در مسير الهى قرار گرفتن آن دانسته اند و امام باقر عليه السلام مى فرمايد: *((*اگر مى خواهى بدانى كه در تو خيرى است به قلبت نگاه كن كه اگر اهل اطاعت خداوند متعال را دوست دارد و اهل معصيت او را دشمن دارد پس در تو خيرى هست و خدا نيز تو را دوست دارد و اگر اهل طاعت خداوند را دوست دارد، و انسان با كسى است كه او را دوست مى دارد^(423)*))* و نمى توان از طرفى مدعى محبت اهل بيت پيامبر عليهم السلام شد ولى در دل كينه نسبت به دشمنانشان نداشت و از ايشان بيزارى نجست همان طور كه ائمه ^(424) از دشمنانشان بيزارى مى جستند و دستور تبرى از ايشان را به پيروانشان مى دادند. از اين جهت محبت پايدار، محبت بر اساس ديندارى و بغض بر اساس عدم ديندارى است و به فرموده ^(425) امام صادق عليه السلام كسى كه محبت و عداوتش بر اساس دين نباشد دين ندارد، و اين مسئله آن قدر مهم است و براى صاحبش كارساز است كه اگر به طور تفصيل به روش و مسلكى كه محبوبش دارد نيز آگاهى نداشته باشد و محبت و عداوتش بر اساس تدين و عدم تدين باشد او را در مسير محبوبش قرار مى دهد همان طور كه امام صادق عليه السلام به اصحابش مى فرمايد:*((*كسى شما را دوست دارد و نمى داند كه بر چه مسلك و مرامى هستيد خداوند او را به واسطه محبت شما وارد بهشت مى كند و شخص ديگرى با شما عداوت دارد و نمى داند آنچه را كه شما بر آن هستيد خداوند او را به واسطه بغضش داخل آتش مى كند^(426)*))* ممكن است مراد^(427) از اينكه كسى شما را دوست دارد، مستضعفين از اهل سنت باشند كه شيعه را دوست دارند لكن مذهب ايشان را نمى دانند، و نسبت به اهل بيت عليهم السلام نيز كينه ندارند ايشان به واسطه اين محبت داخل در بهشت مى شوند همان طور كه در روايت آمده است : *((*درب هشتم بهشت براى كسانى است كه شهادت به توحيد داده و كينه اهل بيت را نداشته باشند^(428)*))* يا مراد^(429) اين باشد كه اگر كسى به سبب ظاهر ايمان و شيعه بودنتان شما را دوست داشته باشد ولى در واقع اهل معصيت هستيد به علت محبت شما وارد بهشت مى شود و كسى كه به شما به علت شيعه بودن بغض و كينه داشته باشد ولى به فسق شما آگاهى نداشته باشد تا آن را به عداوت داشته باشد وارد جهنم مى شود. بنابراين لازمه محبت ائمه عليهم السلام تبعيت از ايشان و محبت نسبت به كسانى است كه ايشان را دوست دارند هر چند در عمل تابع محض ايشان نباشند و گاهى معصيت نيز انجام دهند زيرا بنا بر نقل على عليه السلام از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله : ان الله يحب العبد و يبغض عمله ^(430)، *((*خداوند بنده اى را دوست مى دارد لكن عملش را دشمن مى دارد*))* اين محبت از آن جهت مطلوب است كه انتساب به ائمه عليهم السلام دارد هر چند كه شخص معصيت كار به توابع معصيتش مى رسد، - بعد از اين به آن اشاره خواهد شد - همچنين لازمه محبت ايشان ، دشمنى با دشمنان ايشان است هر چند كه اعمالش به حسب ظاهر خوب باشد همان طور كه در روايتى ، حذيفة بن منصور گويد: *((*نزد امام صادق عليه السلام بودم شخصى وارد شد و عرض كرد: فدايت شوم برادرى دارم كه از محبت و تعظيم شما چيزى كم نمى گذار لكن خمر مى خورد، حضرت فرمود: اين چيز بزرگى است كه محب ما در اين