سیمای مخبتین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای مخبتین - نسخه متنی

محمود تحریری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

محدوده شكر برايش وسيعتر خواهد بود از اين جهت رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد: من لم يعلم فضل نعم الله عز و جل عليه الا فى مطعمه و مشربه فقد قصر علمه و دنا عذابه ^(665)، *((*كسى كه برترى نعمتهاى خداوند عز و جل بر خويش را جز در خوراكى و نوشيدنى نداند بتحقيق علمش كوتاه و عذابش نزديك است *))* و قرآن كريم مى فرمايد: الم تروا ان الله سحر لكم ما فى السموات و ما فى الارض و اسبغ عليكم نعمه ظاهرة و باطنة ^(666)، *((*آيا نمى بينيد كه خداوند آنچه در آسمانها و در زمين است مسخر براى شما قرار داده است و نعمتهاى ظاهرى و باطنى را بر شما فرو ريخته است *))* و در جاى ديگر خطاب به انسان مى فرمايد: و ان تعدوا نعمة الله لا تحصوها ان الله لغفور رحيم ^(667)، *((*و اگر نعمت خداوند را بشماريد نمى توانيد اندازه كنيد همانا خداوند بخشنده مهربان است *))* بنابراين با يك ديد كلى ، شكر به دو مرتبه تقسيم مى شود:

اول - شكر ظاهرى : و آن توجه سطحى است به نعمتهاى ظاهرى در اطراف خود، و اداى آن به اين است كه آنها در معصيت خداوند استفاده نشوند، از اين جهت امام صادق عليه السلام مى فرمايد: شكر النعمة اجتناب المحارم ^(668)، *((*شكر نعمت دورى از محرمات است *))* على عليه السلام نيز مى فرمايد: لو لم يتوعد الله على معصيته لكان يجب الا يعصى شكرا لنعمة ^(669)، *((*اگر خداوند بر معصيتش وعده عذاب نمى داد، حتما لازم بود كه معصيت نشود به جهت شكرگزارى از نعمتهايش *))*.

دوم - شكر باطنى : و آن با توجه عميق به نعمتهاى الهى در جهان هستى و در شئون وجوديه خود حاصل مى شود كه پى بردن به هر نعمتى شكر مناسب با آن را مى طلبد، از اين جهت ائمه عليهم السلام در تعلماتشان بينش ما را نسبت به نعمتهاى الهى و شكر در برابر هر يك را وسيع كرده اند، روايتى كه آخر معناى شكر ذكر شد شاهد اين معنا است و در روايت ديگر امام صادق عليه السلام به سدير مى فرمايد: *((*اى سدير! مال كسى هيچ گاه زياد نمى شود مگر اينكه حجت خدا بر او بزرگ خواهد بود، پس اگر بتوانيد كه آن حجت را از خودتان دفع كنيد انجام دهيد، به حضرت عرض كرد: اى فرزند رسول خدا چگونه دفع كنيم ؟ فرمود: به واسطه برآورده كردن حوائج برادرانتان از اموالتان ، سپس فرمود: اى سدير! با نعمتها با نيكويى برخورد كنيد...^(670)*))* و على عليه السلام مى فرمايد: *((*زياد توجه كن - با اكرام كردن به كسى كه تو بر او برترى پيدا كردى زيرا اين از درهاى شكر است ^(671)*))* و نيز مى فرمايد: *((*اگر بر دشمنت قدرت پيدا كردى عفو از او را شكر قدرت بر او قرار ده ^(672)*))*، هر مقدار ايمان انسان نسبت به اعطاى الهى بيشتر باشد شكر او نسبت به خداوند بيشتر خواهد بود حتى نسبت به امراضى كه از او دفع شده ديگرى به آن مبتلاست ، از اين جهت امام صادق عليه السلام مى فرمايد: *((*هر كسى كه به شخص گرفتارى توجه كرده و بدون جهت امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

*((*هر كسى كه به شخص ‍ گرفتارى توجه كرده و بدون آنكه او بفهمد سه مرتبه بگويد حمد خدايى را كه مرا از آنچه به تو مبتلا كرده ، عافيت داده است و اگر مى خواست مرا مبتلا مى كرد، هيچ گاه به آن بلا مبتلا نمى شود^(673)*))* البته در مواجهه با چنين صحنه هايى مطابق فرمايش امام صادق عليه السلام به خداوند عرضه بدارد كه : *((*من شخص مبتلا را مسخره نكرده و بر او فخرى ندارم لكن تو را بر نعمت عظيمت بر خودم حمد مى كنم ^(674)*))* انسان اگر ايمانش قوى تر شد حتى نسبت به آن مشكلاتى كه در آنهاست خداوند را شكر مى كند چون منتسب به خداوند حكيم مى داند كه او حتما مصلحتى را در نظر داشته است كه مرا به اين مصيبت مبتلا كرده است ، - البته مصلحت در عروض اين امور نسبت به عموم مؤ منان بخشيدن گناهان است - از اين جهت امام صادق عليه السلام مى فرمايد: *((*رسول خدا صلى الله عليه و آله وقتى امرى بر او وارد مى شد كه او را خوشحال مى كرد، مى فرمود: ستايش براى خداوند بر اين نعمت ، ولى وقتى امرى بر او وارد مى شد كه او را ناراحت مى كرد، مى فرمود: حمد براى خداوند بر هر حال ^(675)*))*، با اين ديدگاه بود كه حضرات ائمه عليهم السلام نسبت به جزئى ترين امور كه در نزد عموم مردم از نعمتهاى الهى به حساب نمى آيد خداوند را شكر مى كردند به گونه اى كه شكر زبانى ايشان حكايت از عمق ايمان ايشان نسبت بخداوند متعال مى كند كه ايشان تمامى وقايع و امور جهان را در تمام لحظات منتهى بخداوند و از نعمتهاى خداوند مى دانستند، از اين جهت راوى گويد: امام صادق عليه السلام از مسجد بيرون آمدند و اسب آن حضرت گم شده بود فرمودند: *((*اگر خداوند آن را بر من رد كند حتما حق شكر او را اداء خواهم كرد، راوى گويد: چيزى نگذشت كه اسب پيدا شد، حضرت فرمود:

الحمدلله ، شخصى به آن حضرت عرض كرد، فدايت شوم شما فرموديد: حق شكر خداوند را اداء خواهم كرد، حضرت

/ 221