انسان عاقل با كمى دقت در نظام آفرينش پى مى برد كه موجودات به هستى مطلق بى نياز وابسته بوده و براى هدفى عالى خلق شده اند كه در پرتو تكيه به اين مبداء و بودن اين هدف معنا پيدا مى كنند و در غير اينصورت واقعيتى ندارند و هر مقدار دقيق تر شويم به رموزى از جهان هستى پى مى بريم كه تمامى آنها آن خصوصيت بالا را دارند همان طور كه علم امروز به گوشه هايى از اسرار هستى پى برده است پس جهان آينه و نشان آن كمال مطلق - كه خداوند متعال است - مى باشد از اين جهت قرآن كريم گاهى به موجودات با تمامى شئونى كه دارند نام آيات مى گذارد و مى فرمايد: سنريهم آياتنا فى الآفاق و فى انفسهم حتى يتبين لهم انه الحق اولم يكف بربك انه على كل شى ء شهيد ^(719)، *((*ما آيات خود را در عالم و در خود انسانها به ايشان نشان مى دهيم تا بر آنها آشكار شود كه خداوند حق است آيا براى پروردگارت كافى نيست كه او بر هر چيز گواه - مشهود - است *))* و گاهى از آنها به نعمت تعبير مى كند - نعمت ^(720) همان حالت زيبا و نيكو مى باشد - از آن جهت كه براى انسان نشان دهنده جمال و كمال مطلق خداوند هستند، و در جاى ديگر نيز مى فرمايد:الذى احسن كل شى ء خلقه ^(721)، *((*خداوند آن كسى است كه خلقت هر چيزى را زيبا و نيكو قرار داده است *))*.بنابراين ياد نعمتهاى خداوند معنايش اين مى شود كه انسان به موجودات آن گونه كه هستى واقعى دارند توجه كند و آن ربط مطلق بودن به غنى بالذات است ، از اين جهت خداوند متعال در سوره فاطر پس از توصيف خويش به خالق بودن موجودات و بيان شئون ديگر ربوبيتش ، مى فرمايد: ايها الناس اذكروا نعمة الله عليكم هل من خالق غيرالله يرزقكم من السماء و الارض لا اله الا هو فانى تؤ فكون ^(722)، *((*اى مردم ، ياد كنيد نعمت خدا را بر خودتان ، آيا خالقى غير خداوند وجود دارد كه به شما از آسمان و زمين رزق دهد، معبودى جز او نيست پس به كجاى روى مى گردانيد؟*))* خطاب آيه شريفه هر چند به مشركين و كسانى كه از نظر اعتقادى به ارباب مختلف معتقدند، مى باشد لكن مضمون آن رهنمود و تنبهى نيز براى همه موحدان مى باشد كه توجه داشته باشند با برخورد و تماس با موجودات اين عالم ، آنها را عملا مستقل در تاءثير و تاءثر ندانسته و از آن حقيقتى كه موجودات لحظه به لحظه از او فيض هستى و شئون آن را دريافت مى كنند و او با ايشان و محيط به آنها مى باشد كه : الا انه بكل شئى محيط ^(723)، غافل نباشند مانند قارون كه قرآن كريم درباره اش مى فرمايد: *((*قارون از قوم موسى بود پس بر ايشان سركشى كرد و ما به او گنجهايى داديم كه كليدهاى آن بر گرده افراد نيرومند، گران مى آمد، زيرا قومش به او گفتند: خوشحال مباش كه خداوند افراد شادمان را دوست ندارد... او گفت : اينها را با دانشى كه دارم به دست آورده ام - لكن مؤ منين واقعى به او مى گفتند: - نسبت به آنچه خدا به تو داده است خانه آخرت را طلب كن و نصيبت را از دنيا فراموش مكن و نيكى كن همان گونه كه خداوند به تو نيكى كرد و فساد در روى زمين را طلب مكن زيرا خداوند مفسدين را دوست ندارد^(724)*))*.
علت سفارش به ياد نعمتها
پس از روشن شدن معناى ياد نعمتهاى پروردگار متعال ، علت اين همه سفارشات به ياد نعمتها معلوم مى شود كه نفس انسانى وقتى تماس با موجودات عالم برقرار مى كند به طور طبيعى تمايل ظاهرى به اين عالم پيدا كرده و از آن ، خواص مختلف را طلب مى كند، و از ماوراى اين عالم غافل مى شود از اين جهت خداوند متعال در آيات مختلف به مخالفين انبياء عليهم السلام ، - كه به بركت انبياء خداوند نعمتهاى زيادى را به آنها نيز داده است - از زبان انبياء امر به يادآورى نعمتهاى خويش را مى كند و به عنوان نمونه به قوم حضرت صالح عليه السلام از قول آن حضرت خطاب مى كند كه : واذكروا اذ جعلكم خلفاء من بعد عاد و بواكم فى الارض تتخذون من سهولها قصورا و تنحتون الجبال بيوتا فاذكروا الاء الله و لاتعثوا فى الارض مفسدين ^(725)، *((*و ياد كنيد هنگامى را كه خداوند شما را جانشينانى پس از قوم عاد - بعد از هلاكتشان - قرار داد و در زمين جايگزين تان كرد كه از زمينهاى آن ، كاخهايى را ساختيد و از كوهها خانه هايى ، پس نعمتهاى خداوند را ياد كنيد و به گونه تبهكاران در روى زمين كوشش مكنيد*))* و مانند اين خطاب را حضرت ^(726) هود نيز داشته است ، و به مؤ منين نيز امر به يادآورى نعمتهاى مخصوص به ايشان را مى كند و آن اسلام و دينى است كه در تمامى شئون زندگى ربط كامل به حق تعالى دارد و به دنبال خود برادرى و امنيت و عزت و ثروت را آورده است آنجا كه مى فرمايد: واذكروا نعمة الله عليكم و ميثاقه الذى و اثقكم به اذ قلتم سمعنا و اطعنا و اتقوا الله ان الله عليم بذات الصدور ^(727)، *((*و يادآور شويد نعمت خداوند را بر خودتان و عهد و پيمانى را كه با شماست زيرا گفتيد گوش داديم و اطاعت كرديم و خدا را حفظ كنيد همانا خداوند به