مراتب شوق به لقاى پروردگار - سیمای مخبتین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای مخبتین - نسخه متنی

محمود تحریری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

- اينها رواياتى بود كه بيانگر عروض حالات غير طبيعى هنگام تجلى حق تعالى براى بنده بود و الا روايات زيادى داريم كه دلالت مى كند آن حضرت خداوند متعال را با نور عظمتش با قلب مقدسش مشاهده كرده است كه آنها قبل از اين ذكر شد.

پس از بيان اجمالى اين حالات بايد توجه داشت كه پس از حصول اين حقايق به صورت حال و تكرار آن به واسطه انجام اعمال صالح ، به گونه اى كه به صورت مقام و ملكه در بيايد، صاحب اين مقام تمامى حركات و سكناتش با اين بينش قلبى خواهد بود - از اين امر به تمكن در توحيد و ظهور وحدت در كثرت و فناء كثرت در وحدت تعبير مى شود - همان طور كه خداوند در حديث معراج نسبت هب محبين واقعى خود پس از پرده بردارى از خويش براى آنها و سؤ ال كردن از ايشان كه چگونه با دنيا برخورد كرديد؟ و جواب دادن ايشان كه علمى به دنيا ندارم - در حالى كه به حسب ظاهر در دنيا بوده است - خداوند ديدگاه ايشان را تصديق كرده و مى فرمايد:

*((*راست مى گويى بنده من ، تو با بدنت در دنيا بودى ، و با روحت با من بودى ... به عزت و جلالم سوگند كه در هيچ وقت بين خود و بين تو پرده اى نداشتم تا اينكه هر وقت بخواهى بر من وارد شوى ^(857)*))* و همچنين على عليه السلام نسبت به اولياى الهى مى فرمايد: ان اولياء الله هم الذين نظروا الى باطن الدنيا اذا نظر الناس الى ظاهرها ^(858)، *((*براستى اولياى خداوند كسانى هستند كه به باطن دنيا مى نگرند هنگامى كه مردم به ظاهر آن مى نگرند*))* و منافات ندارد اين دو مرتبه از لقاء از طريق مظاهر الهى حاصل شده و تجلى كند^(859) همچنان كه در بهشت نيز اين گونه است و مراتب عاليه آن به لحاظ اين گونه تجليات است كه خود بحث مستقلى را مى طلبد و در روايات ^(860) اوصاف بهشت آمده است و همچنين بايد توجه داشت كه اين حالات را بايد با يك استاد حاذق كه به قرآن و سنت مسلط بوده و خودش اين راه را رفته باشد در ميان گذاشت تا دچار انحراف نشود زيرا اين وادى جاى بسيار خطرناكى است كه با كوچك ترين انحراف ، انسان در پرتگاه جهنم قرار مى گيرد.

مراتب شوق به لقاى پروردگار

پس از بيان معناى لقاى خداوند و مراتب آن ، روشن مى شود كه شوق به لقاء نيز داراى مراتبى است و هر كسى لياقت براى لقاى خداوند و اظهار اشتياق به درجات بالاى آن را ندارد بلكه بايد با تحصيل شرايطى ظرف وجودش را آماده اين امر كند.

الف - در مرحله اول توجه اجمالى به ذات پاك نامحدود حق تعالى و سپس ‍ انجام وظايف واجب بندگى بايد بشود و قهرا در اين مرحله اميد به ثواب و فرار از عقاب انگيزه چنين بنده اى خواهد بود كه در اين مرتبه چاره اى از چنين انگيزه اى نيست و اعمال نيز مورد قبول حق تعالى مى باشد ائمه عليهم السلام نيز از آن جهت كه ثواب عنايت الهى است به آن اظهار اشتياق كرده اند على عليه السلام مى فرمايد: *((*من به حسب ثواب الهى منتظر و اميدوارم ^(861)*))* و نسبت به متقين مى فرمايد: *((*و اگر مرگى كه خدا براى ايشان نوشته است نبود روحشان در بدنشان به علت شوق به ثواب و ترس ‍ از عقاب استقرار نداشت ^(862)*))* و امام سجاد عليه السلام به خداوند عرض ‍ مى كند: *((*روزى كن به من شوق ثواب وعده داده شده را^(863)*))*.

ب - انسان اين گونه بايد باشد تا بتدريج لذت بندگى در كام او آمده تا بتواند انگيزه اش را تحصيل رضاى او قرار دهد.

ج - پس از تمرين اين مرحله ، رابطه محبتى بين او و خداوند برقرار مى شود كه او را به انجام اعمال مستحبه وادار مى كند همان طور كه خداوند به حضرت موسى عليه السلام مى فرمايد: كذب من زعم انه يحبنى فاذا جنه الليل نام عنى اليس كل محب يحب خلوة حبيبه ؟ها انا ذا يا ابن عمران ، مطلع على احبائى اذا جهنم الليل حولت ابصارهم من قلوبهم و مثلث عقوبتى بين اعينهم ، يخاطبونى عن المشاهدة و يكلمونى عن الحضور ^(864)، *((*دروغ مى گويد كسى كه گمان مى كند مرا دوست دارد و هنگامى كه شب او را فرا مى گيرد، از من

/ 221