بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
*))* و همچنين ايشان مورد محبت ^(899) خداوند قرار گرفته و قرآن براى آنها هدايتهاى ^(900) ويژه اى خواهد داشت و ولايت ^(901) الهى شامل حال ايشان مى شود و در نهايت ايشان از اولياى ^(902) خداوند قرار گرفته كه نه خوفى بر ايشان مى باشد و نه حزنى *((*نه از گذشته اندوهى دارند و نه از آينده امور دنيائيشان *))*.ه - بازگشت به آسايش : چون تقوى موجب پاكى انسان از لغزشها و كدورتهاى باطنى مى شود، رجوع چنين شخصى در آخرت نيز به مقام امن و آسايش از آلودگيها و رسيدن مكروهى به ايشان مى باشد از اين جهت قرآن كريم مى فرمايد: ان المتقين فى مقام امين فى جنات و عيون ^(903)، *((*همانا متقين در جايگاه امنى در باغها و چشمه ها خواهند بود*))* و همچنين ايشان به جايگاه صدق نائل مى شوند به طورى كه تمامى وجودشان را صدق فرامى گيرد يعنى حقايق بدون پرده و بدون شائبه خلاف حقيقت و بطلان پذيرى ، بر ايشان ظهور مى كند، همان طور كه قرآن مى فرمايد: ان المتقين فى جنات و نهر فى مقعد صدق عند مليك مقتدر ^(904)، *((*همانا اهل تقوى در باغستانها و نهرها در جايگاه صدق نزد مالك با اقتدار مى باشند*))* اين مقام ظهور مالكيت مطلقه حقيقيه خداوند متعال است براى ايشان بدون بودن مانعى ، اين مقام در روايات ^(905) براى على عليه السلام و شيعيان آن حضرت اختصاص داده شده است .و - گشايش در امور: خداوند متعال علاوه بر عنايتهاى ويژه روحى و آخرتى براى متقين ، عنايت خاصى به ايشان نسبت به برخورد با امور و مشكلات دنيايى دارد، زيرا ايشان ارتباط روحى و عملى با خداوند متعال از روى صدق برقرار كرده ، و در اين رابطه كه قهرا با مشكلاتى مواجه مى شوند - زيرا انسان متقى حاضر نيست با هر شرايط اجتماعى و عملى بسازد از اين جهت در تنگناهاى خاصى قرار مى گيرد - خداوند متعال نيز براى آنها مسائل را به گونه اى پيش مى آورد كه دغدغه خاطرشان از بين برود يا با گشايش ظاهرى به گونه اى كه خود آنها نيز فكر آن را نمى كرده اند و يا با گشايش روحى به طورى كه - پس از انجام وظايف ظاهرى براى اداره زندگى خود و تلاش براى رفع مشكلاتشان - اگر آنها برطرف نشد مى فهمند كه حتما مصالحى وجود دارد كه آنها را به اين ابتلائات انداخته و خداوند حكيم آنها را مى داند و نمى خواهد آنها از خودش جدا شوند آنجاست كه حالت رضايت به داده هاى خداوند برايشان پيش مى آيد و اين حالت از گشايش ظاهرى بدون داشتن اين حالات خيلى بهتر است از اين جهت خداوند مى فرمايد: و من يتق الله يجعل له مخرجا و يرزقه من حيث لايحتسب و من يتوكل على الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لكل شى ء قدرا... و من يتق الله يجعل له من امره يسرا ^(906)، *((*و كسى كه تقواى خدا را داشته باشد او برايش محل خروجى - گشايشى - قرار مى دهد و از آنجا كه گمان نمى كرده است رزقش را مى دهد و كسى كه بر خداوند توكل كند او كافيش خواهد بود زيرا خدا رساننده امرش مى باشد و براى هر چيزى اندازه اى قرار داده است ... و كسى كه خدا را حفظ كند براى او از اموراتش آسانى و گشايش قرار مى دهد*))* على عليه السلام نيز مى فرمايد: من اتقى الله سبحانه جعل له من كل هم فرجا و من كل ضيق مخرجا ^(907)، *((*كسى كه تقواى خداوند سبحان را داشته باشد او برايش از هر هم و غمى فرج و از هر تنگنايى محل خروجى قرار مى دهد*))*.
نتيجه بحث
بحث در تقوى و اوصاف متقين بحث طولانى لازم دارد لكن با اين فراز زيارت مناسب نمى باشد همين مقدار از بحث براى اينكه مفاد اين فراز روشن شود كه ما در مقام خواستن از حق تعالى چه مطلبى را بخواهيم كافى است و نتيجه آن شد كه توشه تقوى چون وسيع است و مراحل عاليه اى از ايمان را شامل مى شود كه همان طور كه بعضى از اين آثارى كه گفته شد براى مراحل پايين تقوى نمى باشد از اين جهت بايد همت را عالى قرار داد و از خداوند كريم وجود مطلق آن مرحله اعلا را خواست و در مقام تحصيل شرايط و مقدمات آن نيز قرار گرفت .
فصل يازده : به روش اولياى خدا درآمدن
مستنة بسنن اوليائك
معناى سنت و تحليل آن
سنت به معناى روش مى باشد لكن بايد دقت كرد كه روش در چه چيزى مقصود است و نيز بايد توجه داشت كه هر قوم و گروهى به لحاظ شرايط مكانى و زمانى در امورات دنيايى و روابط اجتماعى يك آداب و رسومى را براى خود مقرر مى كنند كه نوعا ريشه هاى واقعى ندارند ولى آن وقت روشهاى عملى و اخلاقى واقعيت داشته و مطلوب است - براى انسان با هر خصوصيتى كه باشد - كه ريشه هاى فطرى داشته باشند. البته اين ريشه ها و