كـردنـد و بـا تـعـجـّب مـى گـفـتـنـد: (مـَنْ يـُحـْيـِى الْعِظامَ وَ هِىَ رَميمٌ) و خداوند متعال
در پاسخ فرمود: (قُلْ يُحْييهَا الَّذى اَنْشَاءَها اَوَّلَ مَرَّةٍ)(63)
شرب خمر و فساد در جاهليّت
(اِنَّمـَا الْخـَمـْرُ وَالْمـَيـْسـِرُ وَالاَْنـْصـابُ وَ الاَْزْلامُ رِجـْسٌ مـِنْعـَمـَلِ الشَّيـْطـان فَاجْتَنِبُوهُ.)(64) قرآن كريم
از نظر لغويين خمر به مايع مست كننده اطلاق مى شود. و معناى اصلى آن پوشش است . شراب از آن جـهت كه پرده
روى عقل انسان مى افكند به نحوى كه خير و شرّ را درك نمى كند (خمر) ناميده شده است . چنانكه عرب به
پوششى كه زنان سر مى كنند (خِمار) مى گويند.(65)
از قـرآن كـريـم و كـتـب تـاريـخـى اسـتـفـاده مـى شـود كـه در بـيـن اعـراب قـبـل از اسـلام ، شـرب
خـمـر بـزرگ ترين نشانه شيوع اين آفت بين اعراب وجود آيات متعدد در قرآن كريم است است .(66)
شرب خمر در عصر جاهلى به قدرى فراوان بوده است كه اكثريت افراد جامعه مبتلا به آن بوده اند، و تعداد
انگشت شمارى از مردم اين عمل شنيع را بر خود حرام مى دانستند. به همين جهت اسامى اين افراد در كتب
مورّخين ضبط شده است .شـهـرسـتـانـى در مـلل و بـخل مى نويسد: (از جمله افرادى كه در جاهليّت شراب نمى نوشيدند، صفوان بن
اُميّه ، قيس بن عامر التميمى و عفيف بن معدى كرب الكندى بوده اند.)(67)
عـلاقـه عـرب بـه شـراب بـه حـدّى زيـاد بوده است كه برخى از آنها اسلام را به خاطر اينكه شـرب خـمر
را حرام مى دانست نمى پذيرفتند. چنانكه در حالات (اعشى ) مى خوانيم كه چون خبر بعثت را شنيد متمايل به
اسلام شد. مى خواست به مدينه بيايد و خدمت پيغمبر(ص) برسد ولى ابـوسفيان به او گفت : محمّد تو را از
آنچه عادت دارى و مايه لذّت توست ـ يعنى قمار و زنا و شراب ـ باز مى دارد!) اعشى از تصميم خود منصرف
شد.(68)
و گـاهـى افـراد آنـقـدر در شـرب خـمـر افـراط مـى كـردنـد كـه از عضويّت قبيله خلع و طرد مى
گـرديـدنـد. چنانكه قوم براض بن قيس كنانى وى را از قبيله طرد كرد. (طرفه ) در معلّقه اش چنين مى سرايد:
مازالَ تَشْرابى الْخُمُورِ وَ لَذَّتى
اِلى اَنْ تَخامَتْنى الْعَشيرَةُ كُلُّها
وَ اُفْرِدْتُ اِفرادَ الْبَعيرِ المُعبّدِ(69)
وَ بَيْعى واتِّفاقى طَريفى وَ مُتْلِدى
وَ اُفْرِدْتُ اِفرادَ الْبَعيرِ المُعبّدِ(69)
وَ اُفْرِدْتُ اِفرادَ الْبَعيرِ المُعبّدِ(69)
ها را به ياد مى آوردند و باده گسارى مى كردند.)(70)
شـونـد و بـا آن حـال وارد نـمـاز يـا مـسـجـد شـونـد خـداونـد متعال براى جلوگيرى از آن فرمود:
(يـا اَيُّهـَا الَّذيـنَ امـَنـُوا لا تـَقـْرَبـُوا الصَّلوةَ وَ اَنـْتـُم سـُكـارى حـَتـّى
تـَعـْلَمـُوا مـا تَقُولُونَ)(71)
اى اهل ايمان هرگز با حالت مستى به نماز نايستيد تا بدانيد چه مى گوييد (و چه مى كنيد).حرمت تدريجى شراب نيز دليل ديگرى بر علاقه مندى اعراب عصر جاهلى به موادّ مست كننده بوده است .(72)
قساوت و شقاوت
(قَدْ خَسِرَ الَّذينَ قَتَلُوا اَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ.)(73)
قرآن كريم
عرب عصر جاهلى در اثر مبارزه با طبيعت خشن و صحراى سوزان حجاز و درگيرى هاى هميشگى با قبايل همجوار،رقّت قلب را از دست داده بود و براى بقاى خود به هر كارى دست مى زد و در اين راه از هـيـچ عـمـل
خـشـونـت آمـيـزى خـوددارى نمى كرد. گاهى قساوت افراد به حدّى مى رسيد كه فـرزنـدان خـود را نـيـز
مـى كـشـتـنـد. مـورّخـيـن مـوارد فـراوانـى از خـشـونـت و قـسـاوت عـرب قـبـل از اسـلام نقل كرده
اند كه در اينجا ضرورتى براى بيان آ نها نمى بينيم و تنها به ذكر آياتى چند از قرآن كريم بسنده مى