ايثار و فداكارى - ریشه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی قیام امام حسین (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ریشه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی قیام امام حسین (ع) - نسخه متنی

حسین عبدالمحمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حالت استثنايى و غير كلّى است .(142)
از ديدگاه اسلام تعادل اجتماع و سلامت پيكر اجتماع و آرامش روح آن به عدالت وابسته است .

پيامبر اكرم (ص) با الهام از وحى الهى ريشه هاى ظلم و ستم را سوزاند و تا حدّ زيادى عدالت و حق مدارى را
بين مردم گسترش داد. و زمينه تكامل و ارتقاى معنوى مسلمانان را فراهم ساخت .

ايثار و فداكارى

تـرجيح ديگران بر خود و بخشش به خاطر رضاى خدا را ايثار گويند.(143) اسلام عـلاوه بـر ايـنـكـه ظلم به
ديگران را قبيح شمرد، و رعايت حقوق آنها را واجب دانست ، به ايثار و فـداكـارى نـيـز توصيه كرد،
كارهايى كه نفع خود و نزديكان در او نباشد؛ كارهايى كه منفعت ديـگـران در آن لحـاظ شـده بـاشـد و
بـراى رضـاى خـدا انـجـام گـيـرد. خـداونـد مـتـعـال انصار مدينه را به خاطر پناه دادن مهاجرين و
تاءمين زندگى آنها مورد ستايش قرار داد: (وَ يـُؤْثـِرُونَ عـَلى اَنـْفـُسـِهـِمْ وَ لَوْ كـانَ
بـِهـِمْ خـَصـاصـَةٌ... وَ اُولئِكَ هـُمُ الْمـُفـْلِحـُون )(144) آنـان كـه غـيـر را بـر خـود
تـرجـيـح مـى دهـنـد... ايـنـان رسـتـگـارانند. و در تـجـليـل از ايـثار امام على (ع) در ليلة المبيت
فرمود: (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ)(145)؛ برخى از مردم جان خود
را به خاطر خشنودى خدا مى فروشند.

و مـيـنـوى جـاودان را، پـاداش ارزنـده اى دانـسـت كـه بـه ايـثـاركـنـنـدگـان جـان و مال داده مى
شود: اموال مؤ منان را خريدارى كرده ، كه (در برابرش ) بهشت براى آنان باشد.

پـيـامـبـر اسـلام (ص) بـا الهام از همين معارف بود كه در مدت كوتاهى توانست انسان هايى كه اسـيـر
خـودخـواهـى و شـهـوت خـويـش بودند و به تعبير قرآن كريم : (وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبّاً جَمّاً)(146)
را چنان تربيت كند كه به خاطر دين و مكتب حاضر شدند خانه و زندگى خـود را در مـكّه رها كنند و به مدينه
مهاجرت نمايند و انصار نيز در نهايت ايثار و گذشت آنها را در خانه هاى خود جاى دهند.(147)
اگـر مـسـلمـانان صدر اسلام به اين اصل دينى عمل نكرده بودند، يقيناً سرنوشت اسلام و مسلمين بـه
نـحـو ديـگرى ورق خورده بود و اخوّت و برادرى بين مسلمانان پا نمى گرفت و اسلام به اين سرعت گسترش
نمى يافت .

قـرآن بـه آنـهـا آمـوخت كه كثرت مال و فرزندان نه تنها نشانه شرافت و برترى نيست بلكه گاهى نشانه
بدبختى آدمى است : (فَلا تُعْجِبْكَ اَمْوالُهُم وَ لااَوْلا دُهُمْ اِنَّما يُريدُ اللّهُ
لِيُعَذِّبَهُمْ بـِهـا فِى الْحَيوةِ الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ اَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ.)(148)
و تنها راه رسيدن بـه مـقام برّ و نيكى را گذشت از آنچه مورد محبّت انسان است دانست : (لَنْ تَنالُوا
الْبِرَّ حَتّى تـُنـْفـِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ)(149). هرگز به حقيقت نيكوكارى نمى رسيد مگر اينكه از
آنـچـه دوسـت داريـد (در راه خـدا) انـفـاق كـنـيـد. و افـراد رسـتـگـار را كسانى معرّفى كرد كه از
بـُخـل و حـرص نـجـات يـافـتـه بـاشـنـد: (وَ مـَنْ يـُوقَ شـُحَّ نـَفـْسـِهِ فـَاُولئِكَ هـُمـُ
الْمُفلِحُونَ)(150) كسانى كه از بخل و حرص نفس
وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ اِذْ كُنْتُمْ اَعْداءً فَاَلَّفَ بَيْنَ
قُلُوبِكُمْ فَاَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ اِخْواناً)(151) قرآن كريم

وحدت و برادرى

پـيـش از بـعـثـت پـيـامـبـر اكـرم (ص) بـين مردم حجاز هيچ معيار و منافع مشتركى وجود نداشت كه
بتواند جامع طوايف مختلف باشد. نه دين واحدى داشتند و نه حكومت واحدى ، حتى تكلّم به زبان عربى نيز
بين آنها يكسان نبود. نتيجه اين تشتّت و تفرقه دينى و سياسى وقتى با جاه طلبى حكّام خودخواه و تعصّب و
نادانى مردم عجين مى شد نزاع و كشمكش دايمى را موجب مى گشت .

يكى از بركاتى كه اسلام به ارمغان آورد ايجاد برادرى و اخوّت بين مردم بود. مردم علاوه بر وحـدت
ديـنـى ، وفـاق سـيـاسـى هـم پـيـدا كـردنـد، مـضافاً بر اينكه تحت تعاليم اسلام قرار گـرفـتـنـد و
از اين طريق منافع مشترك دينى و ملّى پديد آمد. قبيله قوى تر ديگر نمى توانست عـليـه قـبيله ضعيف تر،
شمشير بكشد چون او را مسلمان ، و برادر دينى خودش مى دانست و ريختن خون وى را حرام مى شمرد.

/ 139