غصب فدك - ریشه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی قیام امام حسین (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ریشه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی قیام امام حسین (ع) - نسخه متنی

حسین عبدالمحمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زكـريـّا از زبـان وى مـى فـرمـايـد: (خـدايـا پـسـرى بـه مـن مـوهـبـت كـن كـه از مـن و آل يـعـقـوب
ارث بـبـرد. و او را پـسنديده گردان .) و همچنين در قرآن آمده است : (خويشان درباره فـرزنـدانـتـان
توصيه مى كند كه به هنگام تقسيم ارث پسر را دو برابر دختر محاسبه نموده است ؟ يا مى پنداريد كه شما به
عام و خاص قرآن از پدر من و پسر عمّم على آگاه تريد؟! آيا مى گوييد: ما پيروان دو دين هستيم و از هم ارث
نمى بريم ؟)(415)
به راستى آيا دختر رسول خدا شايسته اين چنين ستمى بود؟

غصب فدك

خلفا علاوه بر محروم ساختن فاطمه (س ) از ارث پيامبر(ص)، فدك را نيز از او ستاندند.فدك منطقه اى بود كه
اهالى آن بدون درگيرى و جنگ تسليم پيامبر(ص) شدند و نصف اراضى خود را بـه آن حـضـرت (ص) بـخـشيدند.

وقتى آيه (و آتِ ذَا القُرْبى حَقَّهُ)؛ (حق خويشان خود را بـه آنـهـا پـرداخـت كـن .) نـازل شـد،
پـيـغـمـبـر اكـرم (ص) فـدك را بـه فـاطـمـه (س ) بـخـشـيـد.(416) وقـتـى ابـوبكر به خلافت رسيد، حق
فاطمه (س ) را تصاحب كرد و فريادهاى آن حضرت (س ) و همسر گرامى اش نيز به جايى نرسيد.

آيا ممكن است فاطمه زهرا(س ) با آن مقام بلند و قدسى كه دارد ادّعاى خلاف نموده باشد؟! اگر ابوبكر او
را راستگو مى دانست پس چرا به سخنان او اعتنا نكرد .

ابـن ابـى الحديد روزى همين پرسش را از استادش فارقى پرسيد او تبسّمى كرد و سپس گفت : (اگر ابوبكر آن
روز (فدك ) را به مجرد ادّعاى زهرا(س ) به وى داده بود فردا برمى گشت و ادّعا مى كرد كه خلافت حق شوهرش
على است و ابوبكر را از مسندش پايين مى كشيد! ابوبكر هم نمى توانست خود را معذور بدارد؛ زيرا قبلاً
پذيرفته بود كه دختر پيغمبر در آنچه مى گويد راستگو است و نيازى به شاهد ندارد.)(417)
عـلاوه بـر سـخـن (فارقى ) مطلب اين بود كه اگر ارث فاطمه (س ) و فدك را به او مى دادند علويّون تقويت مى
شدند و ممكن بود قدرتى كسب كنند كه خلافت را از آنها بستانند .

آزار فاطمه (س )

چـنـانـكـه قـبـلاً گـفـتـيـم فـاطـمـه زهـرا(س ) داراى مـقـام شـامـخ و بـلنـدى نـزد حـضـرت رسـول
(ص)بـود. تـا حـدّى كـه خـشـنـودى او را خـشـنـودى خويش مى دانست و بارها به اصحاب سـفـارش بـايد گفت
كه آنها نه تنها رضايت او را جلت نكردند بلكه با تمام وجود در خشمگين سـاختن او تلاش كردند. به تعبير
برخى از بزرگان اگر پيامبر سفارش كرده بود كه او را كه به فاطمه (س ) رساندند قبلاً در بحث (پيامدهاى
سقيفه ) مطالبى را متذكّر شديم .

بـهـر حـال آنـچـه مـسـلّم اسـت ايـن اسـت كـه بـر خـلاف سـنـّت رسـول خـدا(ص) عـلاوه بـر اينكه
فاطمه (س ) را از حقّش محروم ساختند، آن قدر به او شكنجه دادنـد كـه هـفـتـاد و پـنـج روز بـعـد از
رحـلت پـيـامـبـر(ص) جـان سـپـرد و بـه فـيـض شـهـادت نايل آمد.(418)
 


 


تحريم متعه زنان و متعه حج

(تـَمـَتَّعـْنـا مـُتـْعـَتـَيـنِ عـَلى عـَهـْدِ النَّبـِىِّ(ص) الحـجَّ وَ النِّسـاءَ
فـَنـَهـانـا عـُمـَرُ عـَنـْهـُمـا فَانْتَهَيْنا.)(419) جابر بن عبدالله
خداوند متعال متعه زنان را بر مسلمانان مباح دانست و فرمود:
(فـَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَاتُوهُنَّ اُجُورَهُنَّ فَريضَةً وَ لا جُناحَ
عَلَيْكُمْ فيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَريضَةِ اِنَّ اللّهَ كانَ عَليماً

/ 139