قدرت سياسى و اقتصادى - ریشه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی قیام امام حسین (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ریشه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی قیام امام حسین (ع) - نسخه متنی

حسین عبدالمحمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علاوه بـرجـديـدالاسـلام بـودنـشـان ، از آگـاهـى بـسـيـار كـمـى بـرخـوردار بـودنـد. آنـهـا
اهـل بـيـت پـيـغمبر را نمى شناختند و از اسلام اطّلاعات بسيار محدودى داشتند. به همين جهت معاويه
هـسـتـه مـركـزى تـشـكـيـلات حـكـومـتـى خـود را از ايـن مـردم غافل و جاهل برگزيد.

مـسـعـودى در مـروج الذّهـب مـى نـويـسـد: (يـكـى از دوسـتـان اهـل عـلم گـفـت : مـا دربـاره
ابـوبـكر و عمر و على و معاويه بحث مى كرديم ، عدّه اى ناظر مباحثه بـودنـد؛ يكى از آنها كه عاقل ترين
آنها بود گفت شما درباره ابوبكر و عمر و... چه مى دانيد من پرسيدم شما درباره آنها چه فكر مى كنيد؟
جواب داد آيا على پدر فاطمه نبود؟ گفتم فاطمه كيست ؟ گفت همسر پيغمبر و دختر عايشه خواهر معاويه .

گفتم حكايت على چه بوده است ؟ گفت : در جنگ حنين با پيغمبر كشته شد.)(477)
مردم شام چنان در بى خبرى به سر مى بردند كه بنى اميّه را تنها وارثان پيغمبر اكرم (ص) مـى
دانـسـتـنـد عـبـدالله بـن عـلى وقـتـى از شـام بـرگـشـت گـفـت : (اهـل شـام بـراى پـيـامـبـر(ص)
اهـل بـيـت و خويشاوندى كه از او ارث ببرد غير از بنى اميّه نمى شناسند.)(478)
حـكومت حزب اموى ، در واقع بر همين عقب افتادگى مردم شام پايه نهاده شده بود و به همين جهت معاويه
همواره مراقب بود تا مبادا از مخالفان خلفاى اموى كسى وارد شام شود و وضع موجود را تـغـيـيـر دهـد. و
هـنـگـامـى كـه ابـوذر بـه شـام هـجـرت كـرد او را اخـراج و بـا عـقـب افتادگى و جـهـل مـردم شـام
دلايـل مـتـعـددى داشـت كـه دشـوارى راه هـا و ارتـبـاط و كنترل شديد امويان و ايجاد سانسور فكرى از
جمله آنها مى باشد.

قدرت سياسى و اقتصادى

هـمـان طور كه بيان شد عثمان در قدرت دادن به امويان در دو جنبه سياسى و اقتصادى به طرز عـجيبى اقدام
كرد. عثمان بويژه به معاويه عنايت خاصّى داشت . عجيب اين است كه خليفه دوّم نيز بـه مـعـاويه توجّه
ويژه اى داشت . و در مقابل تشريفاتى كه وى برخلاف سيره شيخين در شام بـر پـا كـرده بود بر او خورده
نگرفت بلكه او را در سياست هايش خودمختارى داد. امّا نسبت به كارگزاران ديگر بسيار خشن بود.(479)
چـنـانكه وقتى ابوهريره (حاكم بحرين ) اسب هايى به قيمت هزار و ششصد دينار خريده بود او را احـضـار
كـرد و بـه او شـلاّق زد و امـوال را بـه بـيـت المال برگرداند.(480)
در مـورد بـخشش هاى مالى عثمان به بنى اميّه قبلاً در بحث بدعت هاى خليفه سوم مطالبى مطرح كرديم .

آنچه مسلّم است اين است كه امويان در خلافت عثمان از قدرت سياسى خود براى به دست آوردن قـدرت
اقـتـصـادى سـوء استفاده هاى زيادى كردند و قطب هاى اقتصادى عصر خود شدند. و پـس از كـشـتـه شـدن
عـثـمـان بـا بـهـره گـيـرى از هـمـيـن امـوال بـه يـغـمـا رفـتـه بـيـت المال بود كه توانستند در
مقابل لشكر عراق به رهبرى على (ع) بايستند و مانع اصلاحات آن حضرت شوند. و امام حسن (ع) را به صلح
وادارند و حكومت را به دست گيرند.

ارتش اموى

مـعـاويـه بـا قـدرت اقـتـصـادى اى كه داشت توانست وجدان افرادى را كه از انديشه دينى بهره
چـنـدانـى نـداشـتـنـد خـريدارى نمايد و مزدورانى را كه سراپا مطيع او بودند به خدمت بگيرد.

لشـكـرى كـه مـعـاويـه آن را بـه وجـود آورد نـزديـك 83 سال يعنى ، در تمامى مدت حكومت اموى به منزله
ستون فقرات اين حكومت محسوب مى شود. و به عنوان نيروى سركوب گرى به شمار مى آمد كه از هيچ جنايتى باك
نداشت .

بـسـيـارى از تـبـهـكـاران و مـنـافـقـان زمـان پـيـامـبـر(ص) در سـپـاه مـعـاويـه بـودنـد.

چـنـانـكه عـقـيـل در پـاسـخ مـعـاويـه كـه از چـگـونـگـى سپاه خود و على (ع) پرسيده بود گفت : (به
خدا سـوگـنـد، روز آن حـضـرت (ص) دارنـد، بـا ايـن تـفـاوت كـه فـقـط رسـول خـدا(ص) مـيـان آنان نيست
؛ من كسى جز نمازگزار نديدم و آوايى جز بانگ تلاوت قرآن نـشنيدم . و چون به لشكرگاه تو گذشتم گروهى از
منافقان و از آنانى كه مى خواستند شتر پـيـامـبـر(ص) را در شـب عـقـبـه رم راسـت تـو نـشسته كيست ؟
معاويه گفت : اين عمرو عاص است . عـقـيـل گـفـت : اين همان كسى است كه چون متولد شد شش نفر مدعى پدرى او
شدند...! اين ديگرى كـيـسـت ؟ مـعـاويـه گـفـت : ضـحـّاك بـن قـيـس فـهـرى اسـت . عـقـيل گفت : آرى به

/ 139