بيانات مقام معظم رهبرىدر ديدار با رئيس جمهور و هيأت وزيران به مناسبت بزرگداشت هفته دولت - [سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با رئیس جمهور و هیأت وزیران به مناسبت بزرگداشت هفته دولت] نسخه متنی
بيانات مقام معظم رهبرىدر ديدار با رئيس جمهور و هيأت وزيران به مناسبت بزرگداشت هفته دولت
(1374/06/08 )بسماللهالرحمنالرحيماوّلاً حلول هفته دولت که هميشه براي مردم ما حامل نويدهاي اميدوار کننده و خبرهاي خوش و براي برادران مسؤول در دولت هم، روزهاي تجديد عهد با گذشته و پيمان با امام و اهداف مقدّس و والاي اسلامي اوست، انشاءالله بر شما و ملت ايران مبارک باشد. ياد آن دو شهيد عزيز را هم گرامي ميداريم که حقيقتاً دو انسان مؤمن و مجاهد في سبيلالله بودند و مصداق واقعي آيه شريفه «من المؤمنين رجالٌ صدقوا ما عاهدواالله عليه» محسوب ميشوند. آنها صادقانه وارد ميدان مسؤوليت شدند و عمل کردند و توفيقات الهي هم شامل حالشان بود. اگر چه مدت خدمتشان کوتاه بود و اگر چه دوره آنها سرشار از آرمانهاي انقلاب و اوايل برپايي جمهوري اسلامي بود، ليکن اگر توفيق الهي نبود، آنها هم نميتوانستند آن گونه عمل کنند و به فوز عالي شهادت نائل شوند. خداوند انشاءالله درجاتشان را عاليتر کند و ياد آنها را هميشه در جامعه ما زنده بدارد.امسال خوشبختانه هفته دولت در شرايط بسيار خوبي از لحاظ جوّ عمومي کشور ما آغاز شد. مردم شاهد موفّقيتهاي خوبي از نظام جمهوري اسلامي و دولت کريمه خدمتگزارند. از جهت سياسي نيز در همين ايامِ نزديکبه اين هفته، قدرتهاي بزرگ و به طور مشخّص امريکا در سه ماجرا با انقلاب و ملت و کشور ما درگير شدند و به لحاظ سياسي در هر سه ماجرا هم شکست خوردند: اوّل قضيه قرارداد هستهاي ايران با روسيه و سپس مسأله تلاش براي حصر اقتصادي کشور و نهايتاً قرارداد ما با کشور افريقاي جنوبي بود که امريکا با تمام توان عليه ما به ميدان آمد؛ ولي عملاً مجبور به عقب نشيني شد. هر سه قضيه را خداي متعال پيش آورد و دولت امريکا با داعيه ابرقدرتي و با امکانات فراوان تبليغاتي و سياسي خود، جنجالبي را در دنيا عليه جمهوري اسلامي به راه انداخت و با نظام جمهوري اسلامي سينه به سينه شد؛ ولي در هر سه مورد به نتيجه مورد نظر خود نرسيد. در اين سه ماجرا عملاً واضح شد که وقتي نظامي داراي اقتدار و استحکام حقيقي است و به ديگران اتّکا ندارد و قدرت و موجوديّت و مشروعيّتش را از خارج از وجود خود به دست نميآورد، به موفقيّت ميرسد. در قضاياي مهمّ جهاني وقتي کشوري به ناحق با کشورهاي ديگر مواجه شود، اوست که مجبور ميشود عقب نشيني کند و امروز دولت جمهوري اسلامي بحمدالله با قدرت، کار و راه خودش را ادامه ميدهد و از توطئههاي استکبار نميهراسد. اين موفقيّتها را مردم ميبينند و دوستان ما هم در دنيا مشاهده ميکنند. بنابراين از لحاظ تقويت روحيه، اين موفقيّت براي همه يک دستاورد بود و اين لطف الهي را ميرساند.از لحاظ اقتصادي هم موفّق بودهايم. بعضي از شاخصهاي مهمّ اقتصادي نشان دهنده اين حقيقت است کهبحمدالله دولت جمهوري اسلامي در عرصه فعّاليتهاي اقتصادي نيز تلاشهاي موفّقي داشته است که گزارشهاي آن را آقايان به من دادهاند. در مورد شاخصهاي عمده مثل مثبت شدن طراز بازرگاني خارجي و يا افزايش ذخاير ارزي و يا کاهش واردات، توصيه ميکنم که برادران تلاش کنند تا کاهش واردات به بعضي از بخشها هيچ ضربهاي وارد نکند و نتايج خوبي هم داشته باشد. بايد برادران اين نکات را به زبان ساده براي مردم تبيين کنند. البته بعضي از ميزگردها تشکيل ميشود که خيلي هم خوب است؛ ليکن کوشش کنيد تا آنچه را که به مردم ارائه ميکنيد، حتماً در قالبهاي علمي و فنّي نباشد، بلکه به گونهاي بيان شود که همه مردم آن را بفهمند و بدانند که چه اتّفاقي افتاده است. اين کار، مردم را اميدوار و خشنود ميکند. خوشحال کردن مردم از پيشرفتهاي واقعي و مطّلع کردن آنها از جريان امور، کار خوبي است و حقّ مردم است که بايد ادا شود.سال گذشته و اوايل امسال، در زمينه اقتصادي طرحهاي فراواني در سرتاسر کشور به پايان رسيد و آنچه که در اين هفته رسانهها خبر دادند، مردم از طريق تلويزيون به چشم خودشان ديدند و مشاهده کردند که در سطح کشور چه اتّفاقي ميافتد. اجراي اين همه طرح باعث آباداني کشور و افرايش توليد و اشتغال و کاهش هزينههاي زندگي ميشود و افرادي که بي کار بودند، به کار مشغول ميشوند و امکان زندگي شرافتمندانه را پيدا ميکنند. تثبيت نرخ ارز و جلوگيري از قاچاق و مبارزه جدّي با قاچاقاچيان - چه قاچاق کالاها و چه قاچاق ارز - نيز تأثير زيادي در زندگي مردم داشته است. بايد اين دستاوردهاي مثبت را براي مردم گفت و خدمات گوناگون بخشهاي مختلف را مطرح کرد. بحمدالله آنچه که تاکنون براي مردم مطرح شده، فضاي خوبي را در اذهان آنها به وجود آورده است.دولت جمهوري اسلامي با دو عاملِ ارتباط واقعي با خدا و توجّهِ مردم داراي يک اقتدار حقيقي است. در واقع اقتدار دولت هم همان اقتدار ملي است. آنچه که به عنوان اقتدار ملي در يک کشور ذکر ميشود، همين است که دولتي مقتدر و دلسوز و علاقهمند در رأس کارها باشد و مصالح مردم را درست تشخيص دهد و راهها را با قدرت و قوّت بپيمايد و از تهديدهاي خارجي و خصومتهاي گوناگون و احياناً بعضي از کارشکنيهاي داخلي واهمه نکند. اين وضعيت بحمدالله در کشور ما مشاهده ميشود.اقتدار ملي که در حقيقت قدرت دولت است، دو پايه دارد: يکي ارتباط واقعي با خدا؛ يعني کار براي خدا انجام گيرد و هيچ کس براي جهات مادّي و مسائل شخصي آن را انجام ندهد. نميخواهيم بگوييم منظور از «هيچ کس» اين است که در سطح کارکنان دولت احدي اين گونه نباشد. طبعاً اين يک آرزوي دوري است؛ ولي منظور ما مسؤولان و سررشته داران امورند که ميبايد رابطه خودشان را با خدا خوب کنند. اگر ما ديديم که اقتدار ملي وجود دارد و دولت توانايي کار دارد، بايد کشف کنيم که اين امر تأمين شده است. رکن ديگر توجّهمردم است که: «من کان لله کان الله له» ، «من اصلح ما بينه و بين الله اصلح الله ما بينه و بين الناس» ؛ اگر انسان رابطه خود با خدا را درست کرد، خداوند رابطه او با مردم را درست خواهد کرد. همه اينها ارتباطها و مکانيسمهاي علمي جامعه شناسي و روانشناسي دارد که فعلاً نميخواهيم آنها راتبيين کنيم. آنچه که بيان شرعِ متکفّل است، تبيين علمي اين مسائل نيست. آنچه که شرع بيان ميکند، حکمت است. حکمت يعني بيان حقايق. اين حقيقتي است که اگر شما خودتان را با خدا مرتبط کرديد، رابطه شما با مردمي که به خدا معتقدند و بنده او هستند، خوب خواهد شد.نکتهاي که جناب آقاي هاشمي اشاره کردند بسيار نکته درستي است؛ يعني از آن روزي که حادثه شهادت اين دو يار انقلاب اتّفاق افتاد، تاکنون پيشرفتهاي زيادي در کشور پديد آمده است. ما بايد ببينيم علّت اين که از آن وضعيت به شرايط و موقعيت کنوني رسيدهايم چيست؟ ما که در آن زمان امکانات و پول و ذخاير بانکياي نداشتيم. من يادم است که در آن وقت وضع ذخاير کشور و فروش نفت چگونه بود. خودِ جناب آقاي هاشمي يادشان است که ما چه دغدغههايي در اين زمينهها داشتيم. درآمد کشور چيزي در حدود صفر بود، مشکلات فراوان بودند و جنگ پُر هزينه کمرشکن، روي دوش مملکت و مردم سنگيني ميکرد. چه عامل و قدرت و دست توانايي توانست اين کشور را به اين جا برساند؟ اين همان لطف الهي و توجّه پروردگار و خواست خدا بود. او ارادهها را محکم و دستها را کارآمد و دلها رابه هم نزديک کرد و دشمنيها و تفرقهافکنيها را خنثي نمود. اگر يکي از اين وسوسههاي تفرقه افکنانه به ثمر ميرسيد، وضع کشور ما مثل وضع کشورهايي ميشد که گاهي مشاهده ميکنيد دو گروه با همديگر مخالفند و مملکت را در اين بين از ياد ميبرند. اگر وحدت برقرار شد و اگر کارها پيش رفت و اگر توفيقات الهي شامل ما شد و کيد دشمنان ناتوان ماند، همه اينها ناشي از لطف الهي است؛ البته ابزار کاري او هم حمايت مردم از مسؤولان و انقلاب و خدمتگزاران بود که امروز آن را مشاهده ميکنيم. بايد کوشش شود اين ابزرا محفوظ بماند.الحمدلله شما که مسؤولان درجه يک کشور هستيد، خوي و خصلت مردمي داريد و خودتان جزو قشرهاي متوسّطِ مردميد و خوي اشرافي و کناره جويي از مردم و دوري از آنها را نداريد. اين نعمت خيلي بزرگي است که بايد آن را حفظ کنيد و به همه اجزاي دست اندرکار تسرّي دهيد. اگر احياناً کسي از گوشه و کنار در مجموعه شما پيدا ميشود که ميبينيد روشش طور ديگري است، جلوش را نگه داريد. من در اين جا و به همين مناسبت سفارش مهمّي را يادآوري ميکنم: يکي از وظايف امروز آقايانْ مبارزه با فساد است؛ چون کشور به ثمردهي رسيده و وقت ميوهچيني است. زحمات گذشته شما بتدريج ثمر ميدهد و امکانات در کشور در حال افزايش است. چنين موسمي هميشه و در همه تاريخ، موسم خطرناکي بوده است. موسم ورود آدمهاي سوء استفاده کن و فرصت طلب و کج دست و بددل و سياهروست که وارد ميشوند و اگر توانستند، از غفلتها سوء استفاده ميکنند. خيلي مراقب اين جهت باشيد. شايد ما ده سال پيش اين قدر به مراقبت نياز نداشتيم - اگر چه هميشه مراقبت لازم است - زيرا آن وقت چيز زيادي براي بردن و دزديدن نبود؛ ولي امروز چيز زيادي براي بردن و دزيدن وجود دارد. من محاکمات جنجالي اين روزها را جزو افتخارات نظام ميدانم. وجود فساد تعجّبآور نيست؛ مبارزه نکردن با فساد تعجّبآور است. اين محاکمات معنايش اين است که نظام جمهوري اسلامي با هيچ کس رودربايستي و شوخي ندارد و هر انگيزه فسادي را در هر جا ببيند سرکوب ميکند؛ بخصوص آن فسادي که مثل خوره و کرمِ داخل درخت، بناست که اصل بنا را پوسانده و پوک کند و از بين ببرد. هر جا که با اين مسأله در مجموعه خودتان برخورد کرديد، با کمال قدرت و بدون هيچ گونه اِبا و امتناع و با تکيه بر همان روشها و طريقههاي قانوني - که بحمدالله ما براي همه اين کارهاي اساسي قانون داريم - با آن مبارزه کنيد.بنابراين دو نکته همراهي با مردم و حرکت در جهتِ خواست و اراده الهي را فراموش نکيند. مسأله خواست خدا هم امر غير قابل فهم و مبهمي نيست. در هر کاري آنچه را که فکر ميکنيد تکليف الهي است، عمل کنيد. اگر تکليف الهي با خواستههاي شخصي معارض شد، خواسته شخصي را کنار بگذاريد. اين همان تقواي حقيقي و کاري است که براي مسؤولان لازم است. براي پُست و مقام و شغل و امثال اينها اصالت و اهميت قائل نباشيد. بحمدالله به اين فکرها نيستيد و خدا را شکر که مسؤولان بالاي کشور، واقعاً دامنشان از اين گونه چيزها مبّراست. اگر کساني اين گونه باشند، بايستي آنها را از محاسبات خودتان به کلّي خارج کنيد.نکته ديگر اين است که بحمداللهکشور در طريق رشد و توسعه حرکت ميکند. اين يک امر محسوس است. حقيقتاً کار سازندگي در کشور، جدّي گرفته شده است و هر کس که اين موضوع را انکار کند، بلاشک بي انصافي کرده است؛ چون مملکت به شکل تعجّب برانگيز و تحسين آميزي به سمت سازندگي حرکت ميکند و هر جاي اين کشور نگاه کنيد، شعله کار بلند است و کار مفيدي براي اين مردم در بخشهاي مختلف انجام ميگيرد. پس رشد و توسعه جريان دارد و شما با برنامه ريزي و حرکت صحيح، دنبال آن ميرويد. آنچه که در اين بين بايستي با وسواس و دقّت دنبالش باشيد، مسأله «عدالت اجتماعي» است که با رشد و توسعه هم سازگار است. بعضي اين طور تصوّر ميکردند - شايد حالا هم تصوّر کنند - که ما بايستي دورهاي را صرف رشد و توسعه کنيم و وقتي که به آن نقطه مطلوب رسيديم، به تأمين عدالت اجتماعي ميپردازيم. اين فکرْ اسلامي نيست. «عدالت» هدف است و رشد و توسعهْ مقدمه عدالت است. آن روزي که در کشور عدالت اجتماعي نباشد، اگر بتوانيم بايد آن روز را تحمّل نکنيم. اگر ميبينيد که در کشور هنوز تفاوت و فاصله طبقاتي وجود دارد و هنوز کساني در فقر و محروميّت هستند، به خاطر اين است که مسؤولان کشور بيش از اين نميتوانند. خرابياي که در ساليان طولاني به وجود آمده، عميقتر و بيشتر از آن است که در طول اين مدت کوتاه بشود آن را بر طرف کرد، والاّ اگر بتوانيم يک روز هم نبايد تحمّل کنيم. برنامه دوم بحمدالله خوب انجام شد و حالا هم با خوبي پيش ميرود. در برنامهريزيهاي بعدي مسأله برطرف کردن فقر و محروميّت از کشور را در درجه اوّل قرار دهيد که يکي از ارکان عدالت، اين موضوع است. البته همه مفهوم عدالت اين نيست که ما فقر و محروميّت را برطرف کنيم؛ گرچه حقّاً و انصافاً بخش مهمّي از آن مفهوم است. اين امر را در کارها و در همه بخشها و برنامهريزيهايتان دخالت دهيد. در سياستهايي هم که براي برنامه دوم ابلاغ و اعلام شد، اين نکته جزو اقلام مهم آن سياستگذاري بود.توصيه ديگري که دارم اين است که تا آن جا که ميتوانيد به نيروهاي داخلي تکيه کنيد. البته ميدانم اين توصيه مورد توجّه شماست، چون تا حدود زيادي عمل هم شده است؛ ليکن ميخواهم روي آن تأکيد بيشتري کنم. استعداد در داخل کشور ما برجسته و بيش از حدّ معمول و متوسّط است. مکرّر گفتهام که متوسط استعداد در ايران بالاتر از متوسّطِ استعداد در کلّ جهان است. پيشرفتهايي که در المپيادهاي رياضي و فيزيک و شيمي و ... به دست آورديم، نشان داد ما جواناني داريم که از استعدادهاي بالايي برخوردارند. کساني که در اين مسابقات، مقامات بالا به دست آوردند، افراد استثنايي نبودند؛ بلکه فرزندان اين مملکتند. يقيناً از قبيل اين افراد هزارها و صدها هزار در اين مملکت وجود دارند. اينها را به آموزش، پرورش، توسعه علم و تحقيق تربيت کنيد. به کار فرهنگي به معناي واقعي کلمه اهتمام ورزيد. وقتي که اينها رشد پيدا کردند، ميتوانند کشور و بلکه دنيا را با دستهاي خودشان اداره کنند. تکيه بر توان و امکانات داخلي نيز از همين مقوله است. تا آن جا که بتوانيم بايد کشور را از مسأله نفت جدا کنيم که البته اين هم محسوس است. آن طور که من در آمارها ديدم، به نظرم رشد صادرات غير نفتي ما در سال هفتاد و سه از رشدي حدود بيست درصد برخوردار بوده است که رشد خيلي بالايي است. در همين جهت پيش برويد و کاري کنيد که ما بتوانيم از تنوّع در توليد اقتصادي و صادرات و استفاده داخلي کشور برخوردار باشيم و انشاءالله از همه ظرفيتهاي کشور استفاده کنيم.شرايط جهاني فوق العادهاي پيش روي ماست. علي رغم تبليغاتي که ابرقدرتها و صهيونيستها و عوامل خنّاس دنيا عليه جمهوري اسلامي ميکنند، کشور ما امروز در دنيا الگوست. نه فقط براي جمعيتها و يا ملتها، بلکه حتّي براي دولتها - آن هم بعضي از دولتهاي بزرگ امروز - نيز الگوست. اين که شما ميبينيد برخي از کشورها در مناطق گوناگون دنيا اين جرأت را به خودشان ميدهند که در مقابل زياده طلبيهاي امريکا بايستند، اين الگوگيري از ايران اسلامي است. اين جسارتها و شجاعتها در گذشتهنبود. حتّي در آن دوراني که دو بلوک قدرتمند در دنيا وجود داشت و يک بلوک در مقابل ديگري خصمانه برخورد ميکرد، کساني که وابستگي به بلوک شرق نداشتند، ولو ادّعاي استقلال ميکردند، جرأت اين را که در مقابل امريکا بايستند نداشتند؛ با اين که امريکا در دنياي آن روز رقيب داشت، ولي امروز در دنيا رقيب هم ندارد. در عين حال شما ميبينيد کشورهايي هم در آسيا و افريقا هستند که در مقابل خواستههاي امريکا با گستاخي و قدرت تمام ميايستند. اين امر ناشي از الگوگيري از ايران اسلامي است. البته مخالفان و دشمنان ما اين کار را از سيّئات جمهوري اسلامي و دولت ايران ميدانند. آن کساني که به خيال خودشان سيّئات جمهوري اسلامي را ميشمردند و جرائمش را سياهه ميکردند، يکي از مواردي که نام ميبردند اين بود که ايران براي کشورهاي ديگر الگو شده است. حق هم با آنهاست. امروز ايران اسلامي در دنيا وضعش اين گونه است. از نظر سياست بينالملل، بحمدالله اقتدار و آبروي جهاني و نفوذ در بسياري از مناطق دارد و در داخل کشور نيز از امکانات و مردم ممتاز و آينده خيلي خوب برخوردار است.شما بحمدالله خدمت ميکنيد. اين خدمت را با قدرت تمام ادامه دهيد. اين رشته، رشته مستمرّي است. اين همه تحوّلات در دنيا به وجود آمده؛ ولي جمهوري اسلامي از بعد از انقلاب در يک ثبات و استقرار کامل به سر ميبرد و خطّ مشخّصي را در پيش گرفته است و بدون هيچ گونه تذبذب، آن خط را تا امروز، مستقيم ادامه داده است. اين گونه استقامت و استمرار در سياست را در کمتر کشوري مشاهده ميکنيد. اينها نعمتهاي الهي هستند؛ بايد از اين نعمتها حداکثر استفاده را کرد. ما هم دعا ميکنيم که خداي متعال انشاءالله به شما توفيق دهد؛ مردم عزيز ما را موفّق بدارد و اين پيوند و محبّت و اعتمادي را که بحمدالله امروز بين دولت و ملت برقرار است و اين علاقهاي که مردم به مسؤولان کشور و بخصوص ارادتي که به رئيس جمهور عزيز ومحترممان دارند، روز به روز زياد کند و دلها را گرمتر و پيوندها را مستحکمتر نمايد تا بتوانيد انشاءالله آرزوهاي اسلامي اين انقلاب را به طور کامل برآورده کنيد و الگوي کاملي براي همه ملتهاي مسلمان شويد.والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته