بيانات مقام معظم رهبرىدر ديدار جمعى از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى - [سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی] نسخه متنی
بيانات مقام معظم رهبرىدر ديدار جمعى از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
(1378/06/24 )بسماللَّهالرحمنالرحيماوّلاً به همه شما برادران و خواهران عزيز كه تشريف داريد - بخصوص به خانوادههاى معظّم شهيدان و جانبازان عزيز- خوشامد عرض مىكنم و اميدوارم كه دلهاى نورانى همه برادران و خواهرانمان در سپاه و بسيج، مشمول فيض مستمر و مداوم حضرت احديّت باشد. ثانياً مناسبت نزديكىِ هفته دفاع مقدّس، مناسبت تشكيل سه نيرو در سپاه پاسداران انقلاب و بعد ارتقاء به پنج نيرو و همزمانى آنها با ايام شهادت حضرت صدّيقه طاهره سلاماللَّهعليها و اين روزهاى بزرگ و ماندگار در تاريخ، همه درخور توجّه و دقّت و تأمّل است.در طول بيست سالى كه از انقلاب مىگذرد، سرگذشت سپاه، يك سرگذشت درسآموز و قابل تأمّل و قابل بهرهبردارى براى نسلهاى متعاقب ما - هم امروز و هم در آينده - است. اينكه مجموعهاى با الهام از تكليف الهى و احساس وظيفه و شناخت نياز زمان بهوجود آيد، رشد كند و عناصر مورد نياز خود را از مجموعه جوانان و عناصر مؤمن جامعه جذب كند و به برگ و بار برسد و وظايف خود را در حسّاسترين موقعيتها بهنحوى كه براى اغلب ناظران - چه در داخل و چه در سطح جهان - حيرتانگيز است، صورت دهد و در خطّ مستقيمى كه براى خود ترسيم كرده است، با استقامت، با دقّت، آگاهانه، با حزم و حذر حركت كند؛ جوانان مثل پيران جهانديده، در مواردى فكر كنند و عمل كنند و تصميم بگيرند و جوانانه اقدام كنند - اينها حوادثى است كه اتّفاق افتاده است - همه اينها درخور تأمّل و دقّت است.امروز هم بعد از گذشت اين سالهاى پرحادثه و پرنشيب و فراز، وقتى كه به بدنه سپاه - مجموعه اين سازمان - نگاه مىكنيم، همان خصوصيات، همان جهتگيرى و همان توانايى را در آن مشاهده مىكنيم. ملاحظه اين پديده، اين حركت و اين سير، براى هركسى كه بخواهد از ذخاير گذشته خود استفاده كند، قابل بهرهبردارى است. ذخاير گذشته كدام است؟ ذخاير گذشته، همين حوادث است. هيچ ملت رشيد و خردمندى نبايد گذشته خود را كه مجموعهاى از حوادث است، فراموش كند و ملتى اگر رشيد و خردمند باشد، فراموش هم نخواهد كرد. لذا آن كسانى كه در دورهاى از تاريخ قبل از زمان ما سعى كردند ملتها را تصرّف كنند و سرنوشت آنها را بهدست گيرند، يكى از كارهايشان قطع رابطه اين ملتها با گذشتهشان بود.چند سال قبل در يكى از كشورهاى آمريكاى لاتين كه سالهاى متمادى و طولانى در پنجه مقتدر استعمار اروپاييها قرار داشت و اينطور معرفى شده بود كه آن مناطق، هيچ گذشتهاى، هيچ تاريخى، هيچ فرهنگ باستانى و افتخارآميزى در پرونده خود ندارد - اين طور به آنها وانمود و در دنيا منعكس شده بود - در مطالعاتى كه مىكردند و در حفّاريها و غيره، به نشانههايى از يك تمدّن عظيم دست يافتند كه خيلى هم قديمى نبود. همان وقتها رئيس جمهور آن كشور اين مطلب را به من گفت و آن را در روزنامهها و مطبوعات هم نوشتند. انسان خيلى تعجّب مىكرد و مىكند كه چطور ملتى - فرض كنيد - در هزار سال قبل، يا دوهزار سال قبل، تمدّن شامخ و عظيمى، با نشانهها و آثارى داشته باشد و آنرا بهكلّى از ياد ببرد!؟ يك ملت اصلاً نداند كه در پرونده گذشته او چه چيزى از افتخارات هست! ما از اين تعجّب مىكرديم. بعد انسان وقتى به اوضاع و احوال مناطقى از عالم نگاه مىكند كه در زمان ما زير فشار زورگويى و سلطه و تحميل زورگويان معروفِ عالم قرار دارند، همين حالت را در آنها مىبيند كه گذشتههايى را فراموش مىكنند! البته بعضى از گذشتهها را نمىتوانند به دست فراموشى بسپارند - قادر نيستند - اگر قادر بودند، آنها را هم زير خاكسترهاى حوادث عالم مىپوشاندند! بعضيها را قادر نيستند و بعضيها را سعى مىكنند بپوشانند.همين امروز شما نگاه كنيد، ببينيد سعى بر اين است كه چيزى به نام ملت فلسطين، بهكلّى به فراموشى سپرده شود؛ كانّه هيچ سرزمينى به نام فلسطين و هيچ ملتى كه مالك اين سرزمين باشد، وجود نداشته است! مقدّمات كار را اين طور فراهم كردند و انسان با كمال تعجّب و تأسّف و با حيرت مىبيند كه بعضيها هم تسليم مىشوند و امروز در دنيا كسى هست كه تسليم چنين پديده ظالمانه، عجيب و غريب و ابلهانه - براى آن مجموعه تسليم شده - بشود! امروز اين اتّفاق مىافتد: يك مجموعه بهاصطلاح فلسطينى را در بخشى از سرزمين بزرگ فلسطين مىآورند و در آن جا - در چهار درصد كشور فلسطين - يك حاكميت نيمه كاره و دروغين، يك حاكميت سطحى و غيرواقعى مىدهند و چيزى كه در مقابل از آنها مىخواهند، اين است كه قضيه فلسطين، مسأله سرزمين و مسأله ملت، بهكلّى فراموش و كنار گذاشته شود و هركس از فلسطينيها كه اسم ملت فلسطين، اسم كشور و تاريخ فلسطين را آورد، همين كسانى كه اين معامله زيانبار را كردند، مأمورند او را سركوب كنند!خوب؛ اين معامله خيلى غيرمعقول و ابلهانهاى است. چه كسى حاضر است چنين معاملهاى را قبول كند؟! اگر قبل از آن كه اين كار انجام گيرد، صورت مسأله را جلوِ ملتهاى عالم - بخصوص ملتهاى اسلامى - مىگذاشتند و مىگفتند قرار است ما چنين معاملهاى بكنيم كه در گوشهاى از سرزمين فلسطين - آن هم اين يك وجب جا! - يك حاكميت پندارى و دروغينى به چند نفر فلسطينى بدهيم و در مقابل، كلّ مسأله فلسطين، ملت فلسطين، كشور و گذشته فلسطين و آوارگان كنونى فلسطين را به فراموشى بسپارند، شايد در دنياى اسلام كسى كه باور كند چنين چيزى ممكن است اتّفاق بيفتد، خيلى كم بود؛ اما امروز اين قضيه اتّفاق افتاده است! يعنى مجموعه حقير و بىارزشى كه حقيقتاً قابل اين نيستند كه انسان آنها را فلسطينى بنامد - چه برسد به اين كه نماينده ملت فلسطين باشند - اين كار را مىكنند! آن طرفهاى مقابل هم - دولت غاصب و آمريكا كه پشت سرِ دولت غاصب است - سادهلوحانه خيال مىكنند كه مسأله فلسطين تمام شد! غافل از اين كه ملت فلسطين در جاى خودش هست. يك ملت را كه نمىشود از تاريخ حذف كرد. خوشبختانه انسان احساس مىكند كه امروز در ميان اين ملت، مردمان رشيد، مردمان شجاع، خردمند، غيور و متمسّك به اسلام وجود دارند و چنين معاملهاى سرنخواهد گرفت.دنياى اسلام - بخصوص دنياى عرب - همين امروز بايد متوجّه باشد كه شگرد دشمنان اين است كه آنها را از اين قضيه مهم كه امروز قضيه اصلى جهان اسلام و بخصوص قضيه اصلى جهان عرب است، منصرف و ذهنها را به جاهاى فرعى و به مسائل دروغين منتقل كنند، براى اين كه بتوانند اين كار را انجام دهند. البته آنها نخواهند توانست انجام دهند. اينها هم اگر غفلت كنند، براى خودشان جز زيان، چيزى بهبار نخواهد آورد؛ يعنى آبروى غفلت كنندگان خواهد رفت، اما قضيه به همان استحكام اصلى باقى خواهد ماند و بلاشك روزى ملت فلسطين، سرزمين فلسطين را در زير سلطه حقّ خود خواهد گرفت؛ هيچ ترديدى نيست.عدم توجّه به ذخايرِ تاريخ و سرگذشت زندگى - كه تاريخ عبارت از مجموعهاى از حوادث است - اين نتايج را دارد. بايد همواره به تاريخ و به حوادث گذشته، بخصوص به حوادث نزديك به ما توجّه داشت. جنگ تحميلىِ هشت ساله و پيدايش سپاه پاسداران و تجربههاى سپاه پاسداران، از اين قبيل است. سپاه پاسداران در ظرف نياز، اما در ميان مخالفتها متولّد شد و رشد كرد. مخالفتهايى بود - مخالفتهاى كمى هم نبود، هركسى با بهانهاى و به شكلى - اما نياز بود، عزم و همّت و توكّل به خدا و تقسيم هدفهاى درست بود؛ لذا مخالفتها اثر نكرد و اين مولود مبارك توانست رشد كند و در همه مراحل، كارهاى بزرگى از خود ارائه و نشان دهد.امروز هم همانطور است. امروز هم اين مجموعه و همه مجموعههايى كه با هدف متعالى اسلام و انقلاب، با توجّه به اهداف بزرگ و والاى اسلامى براى اين ملت و اين كشور به وجود آمدند، همين حكم را دارند؛ يعنى چون نياز به آنهاست، با همّت، با رشادت، با آگاهى و با توكّل، راه خودشان را دنبال خواهند كرد و به هدفهاى خودشان نزديك خواهند شد.سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، مجموعهاى است كه وجودش امروز براى كشور و ملت ايران و همه هدفهاى والايى كه اين ملت براى خودش ترسيم كرده است، ضرورى و لازم است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى فقط براى يك مجموعه نظامى نيست. يك مجموعه نظامى مىتواند با شكلهاى مختلف، با هدفها و با رفتارهاى مختلف و با خصلتهاى گوناگون باشد. البته بحمداللَّه امروز در نظام جمهورى اسلامى، همه سازمانهاى نظامى به يك معنا سازمانهاى معنوى و الهى و داراى اهداف خدايى هستند؛ ارتش هم همينطور است، نيروى انتظامى هم همينطور است، سپاه پاسداران هم كه ولادتش اينطور بوده است. هر كدام خصوصياتى دارند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى براى دفاع از انقلاب، تماميّت انقلاب و هدفهاى انقلاب و براى مقابله با دشمنان انقلاب به وجود آمده است. انقلاب هرچه دشمن دارد و دشمنى دارند، بهطور طبيعى در مقابل سپاه پاسداران صف بستهاند و حضور دارند؛ چون پاسدارِ انقلاب است. همه آن نيروهايى كه در اين طبيعتِ «خدا ساخته» و در اين قوانين و سنن الهى براى دفاع از انقلاب و از حقانيّت اسلام وجود دارد - همه آن نيروهاى معنوى، همه آن تواناييها و استعدادهاى درونى - همه درخدمت اين مجموعهاى است كه براى دفاع از انقلاب پديد آمده است.انقلاب، يك امر ذهنى و فكرى و خيالى نيست؛ يك امر واقعى است. انقلاب، يك حركت عمومى است؛ راهى است كه اين ملت مىرود براى اين كه خود را به رستگارى حقيقى و به سعادت برساند و خود را از گرفتاريهاى مشترك كشورهاى تحت ستم امروز دنيا خلاص كند. انقلاب مىخواهد اين ملت و اين كشور را عزيز، سربلند، مرفّه، داراى برجستگيهاى مادّى و معنوى، برخوردار از تعالى و تكامل مادّى و معنوى كند. انقلاب مىخواهد سلطه بيگانگان را رفع و فرودستى و ذلت را كه مدّتى سعى داشتند بر اين كشور و براين ملت تحميل كنند، ريشهكن كند؛ بدبختيهايى را كه تسلّطهاى بيگانگان و دشمنان بهوجود آورده است، زايل و اثرزدايى نمايد. اين، انقلاب است؛ علىرغم كسانى كه سعى كردند اسم انقلاب و مفهوم انقلاب و هويّت انقلاب را در طىّ تبليغات مغرضانه خودشان بد معرفى كنند و سعى كردند كارى كنند كه مفهوم انقلاب، اوّل از يك مفهوم درخشان و پرجاذبه و عزيز، به يك مفهوم عادّى و بعد اگر توانستند به يك مفهوم منفى تبديل شود. تلاشها براى اين است. حتّى كسانى پيدا شدند براى اين كه با استفاده از خطّى كه دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب و ايران مىدادند، اين طور وانمود كنند كه اصل مفهوم انقلاب، يك مفهوم منفى است! بله؛ البته انقلاب براى كسانى كه سالهاى متمادى بر يك كشور، پنجه انداختند، بزرگترين بلاست - براى آنها منفىتر از انقلاب، هيچ چيزى نيست - اما ملتى كه مىخواهد خود را از چنگال سلطه صدساله و صدوپنجاه ساله مادّى و معنوى، فرهنگى و اقتصادى نجات دهد، انقلاب، علاج و شفابخش، نعمت الهى و تنها راه است.ملت ايران اين راه را انتخاب كرد و در آن قدم گذاشت و از عهده هم درآمد و بين راه هم از پا نيفتاد. آنها - دشمنان - اين انتظار را نداشتند. امروز هم اين ملت با شدّت، با قوّت و با قدرت، با همان نيرو به سمت همان اهداف حركت مىكند. تحليلهاى دشمنان، همه غلط از آب درآمد. ملت ايران به آن هدفها خواهد رسيد؛ مطمئن باشيد. ملت ايران آن چيزى را كه بهنام خدا بر آن همّت گماشته است، بهدست خواهد آورد. اين انقلاب است؛ اين مفهوم مقدّس و با ارزش است و اين معناى پاسدارى از انقلاب است و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، براى پاسدارى از اين انقلاب در آن حوزههايى كه به اين سازمان نظامى - معنوى ارتباط پيدا مىكند، به وجود آمده است.آن گذشته را فراموش نكنيد. از آن گذشته و از همه تجربههاى مثبتى كه مىتوانست شما را پيش ببرد حدّاكثر استفاده را بكنيد، كه خوشبختانه همه اينها هم مدوّن و مضبوط است. بسيارى از شما كسانى هستيد كه در صحنهها و در تصميمگيريها حضور داشتيد. همين شماييد كه آن روز بوديد، بحمداللَّه امروز هم هستيد و از آن تجربه عظيم، موفّق و سربلند بيرون آمديد. از آنها استفاده كنيد. ديگرانى هم كه نبودند، جوانانى كه تازه مىآيند، در جريان آن گذشته افتخارآميز قرار گيرند و از آن تجربهها استفاده كنند. ذخيره تاريخ گذشته و حوادث گذشته را از عزيزترين ذخاير بدانيد. آن را مبادا مورد غفلت قرار دهيد كه اين غفلت، خسارتهاى بزرگى به بار خواهد آورد. سعى بسيارى از دشمنان اين است كه بين گذشته هر نسل؛ يعنى بين همان افتخارات، بين همان تجربهها و بين همان دستاوردها فاصله بيندازند، او را بىريشه كنند، او را از خودش و از گذشتهاش قطع نمايند و با او مبارزه كنند.اميدوارم خداوند متعال به همه شما توفيق دهد و توجّهات حضرت بقيةاللَّه ارواحنافداه و ادعيّه زاكيّه آن بزرگوار، شامل حال شما باشد و روح مطهّر امام بزرگوار و ارواح طيّبه شهدا دعاگوى شما باشند و انشاءاللَّه اين ذخاير معنوى براى شما دستاوردهاى بزرگى داشته باشد.والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته