دو راه نوین تهاجم فرهنگی غرب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دو راه نوین تهاجم فرهنگی غرب - نسخه متنی

نبی صادقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




دو راه نوين تهاجم فرهنگي غرب

نبي صادقي

يكي از راههاي نوين تهاجم فرهنگي درج مقالات و نظرهاي مزدوران در روزنامه‏ها و مجلاتي است كه خودمان به آنها اجازه انتشار داده‏ايم.

از اين راه افكار و انديشه‏ها و ايدئولوژي ديني را زير سؤال مي‏برند و زمينه انحراف فكري و عقيدتي نسل پرتوان جوان را فراهم مي‏كنند تا فرهنگ جامعه آينده را از آنِ خود كنند.

طرح مكتب تكثرگرايي (پلوراليسم) و نسبيت دين و معرفت ديني و صراطهاي مستقيم، كه نتيجه‏شان واهي بودن دين و اخلاق و بايد و نبايدها و حرام و حلالهاي ديني و قداست وحي و ثبات و ابديت قرآن است، تحفه‏اي از اين تهاجم به شمار مي‏آيد. پلوراليسم مقررات حق و باطل و ضرورت دفاع از حق در مقابل باطل را امري بيهوده و غير علمي مي‏داند؛ راه هر گونه مباحثه و اقامه حق را به روي انسان مي‏بندد و از انسان يك موجود چند مكتبي و هيچ مكتبي مي‏سازد. نتيجه اين مسير سر در آوردن از سكولاريسم خواهد بود كه دين و خدا را از صحنه تفكرات و زندگي و

يكي از راههاي نوين تهاجم فرهنگي درج مقالات و نظرهاي مزدوران در روزنامه‏ها و مجلاتي است كه خودمان به آنها اجازه انتشار داده‏ايم.

اداره جامعه حذف مي‏كند؛ اصالت را فقط به علم و انسان مي‏دهد و قداست و معنويت ديني و تكليف را موهوم مي‏داند.

و مي‏گويد: حكومت بشر، بشري است و هيچ جزئي از آن نمي‏تواند خدايي باشد؛ هر آنچه در ميان ما آدميان مي‏گذرد بايد بشري و انساني باشد، بايد قابليت داشته باشد كه تحت نظارت علمي و پيگيري دقيق عقلي قرار گيرد؛ و هر چه به اجتماع بشري مي‏آيد اجتماعي و بشري مي‏شود؛ يعني در عرصه طبيعت و اجتماع امر ماوراي طبيعي و ماوراي اجتماع بشري نداريم؛ و نيز مي‏گويد: هيچ بشر فوق زميني و انسان الهي در طبيعت پيدا نمي‏شود كه توانايي تعيين تكليف و بايد و نبايد براي انسان‏ها داشته باشد.

در اين جملات و عبارات دقت كنيد كه چگونه خدا و وحي و رسالت زير سؤال رفته و دستورالعملهاي انبيا و كتب آسماني بي‏اعتبار معرفي شده است و چگونه اين تهاجم فكري خدا و دين را از صحنه اعتقادات و زندگي مي‏گيرد و انسان را به جاي خدا مي‏نشاند و علم و عقل بشري را

به جاي وحي.

اينجاست كه بر تمام محقّقان و گويندگان و نويسندگان متعهد مسلمان واجب است اين مكتبهاي فلسفي الحادي را شفاف كالبد شكافي كنند و پرده ريا و زيبايي كلام را از چهره زشت آنها برگيرند تا نسل جوان در اين دامها سقوط نكنند و اصالت انساني متعالي را از دست ندهند.

راه دوم تهاجم فرهنگي، ترجمه كتب غربي است.

مترجمان اين كتابها چند دسته‏اند:

1 ـ مترجميني كه هدفي متعالي دارند و براي بهره‏گيري از علوم مفيد و نظرهاي بحق و سالم ديني دانشمندان غرب دست به انتخاب كتاب و مقاله و ترجمه مي‏زنند تا از اين راه چراغي ديگر فراراه نسل نو در معارف علمي و ديني برفروزند و به رشد علمي و تفكر سالم آنها كمك كنند؛

تمام محقّقان و گويندگان و نويسندگان متعهد مسلمان واجب است اين مكتبهاي فلسفي الحادي را شفاف كالبد شكافي كنند و پرده ريا و زيبايي كلام را از چهره زشت آنها برگيرند تا نسل جوان در اين دامها سقوط نكنند.

مانند مرحوم استاد احمد آرام و همرهان اين بزرگوار كه از ميان كتابهاي غير فارسي گزينشي متعالي، به نفع رشد علمي و تقويت معنويت و اخلاق متعالي انسانها، داشت. بديهي است اين دسته از مترجمان مفاخر جامعه و سدّي محكم در برابر تهاجمات فرهنگي غرب به شمار مي‏روند

و لازم است نظام مقدس جمهوري اسلامي و دست اندركاران ترجمه و نشر زمينه فعاليت و خدمات خداپسندانه اين عالمان رباني را از هر حيث فراهم سازند.

2 ـ دسته دوم مترجمان تاجر پيشه‏اند كه هدفي جز درآمد و شهرت ندارند و نان به نرخ روز مي‏خورند و اينان به دنبال ترجمه كتب و مقالاتي هستند كه خريدار دارد و به مفيد يا زيانبار بودن فرهنگي اثر توجه نمي‏كنند. اين گروه را بايد مترجمان بي‏مكتب و بي‏تفاوت ناميد.

3 ـ دسته سوم مترجمان مغرض، دين‏ستيز و مزدورند، كه از راه ترجمه كتب و مقالات زيانبار و منحرف كننده اصول اخلاقي و اعتقادي و معنوي مردم را مورد

افكار و عقايد و كرامت اخلاقي جامعه و نسل جوان خطرناكترين نيرو به شمار مي‏آيند. وظيفه اسلامي و قانوني مسؤولان فرهنگي كشور ايجاب مي‏كند كه با تمام قدرت با اين قلمها، قولها و اهداف پليد مقابله كنند.

حمله قرار مي‏دهند؛ مي‏خواهند با سرگردان كردن و ايجاد خلأ فكري و عقيدتي در نسل نو به هدف شوم خود برسند و خواسته و يا ناخواسته به اربابان دين‏ستيز و مخالف اسلام خود خدمت كنند.

اين گروه از سه شيوه خائنانه استفاده مي‏كنند:

الف) در انتخاب كتاب يا مقاله دقت مي‏كنند و كتاب و مقاله‏اي برمي‏گزينند كه بتواند در انحراف فكري و عقيدتي نسل جوان نقش بيشتري ايفا كند و عبارات فـريبنده آن بيشتـر باشـد؛ بـه عبـارت ديگـر، نوشتـار ايـن كتاب راه انحراف فكري و عقيدتي را بهتر به نسل نو نشان دهد.

ب) در ترجمه به متن وفادار نمي‏مانند؛ بلكه زيركانه مي‏كوشند با جا به جايي الفاظ و عبارات راه وصول به هدف شوم خود را بهتر و زودتر فراهم سازند.

ج) اگر كتاب يا مقاله و يا نظريه‏اي در مخالفت با دين از نويسنده‏اي انتخاب كنند و بدانند بسياري از دانشمندان نادرستي و بي‏اعتباري آن نظريه را اثبات كرده‏اند، هرگز كتب و مقالات مخالفان آن نظريه را ترجمه نمي‏كنند و حتي در پاورقي كتاب خويش نامي از آنها نمي‏برند؛ زيرا مي‏دانند اين كار منصفانه و محققانه آنها را از رسيدن به هدف شوم خود باز مي‏دارد.

به قول محققان تئوري ابطال پذيري پوپر در متن معرفت و علم مورد مداقه اپوزسيون فكري قرار گرفته است؛ ولي نظريه‏هاي فايرانبد يا تامس كوهن، كه هر دو پوپر را نقد كرده‏اند، مورد توجه اپوزسيون قرار نمي‏گيرد.

اين مترجمان مي‏كوشند تا نظريه‏هاي ابطال پذير را در قابل يك نظريه قابل قبول، جاافتاده، اثبات شده و غير قابل نقد معرفي كنند تا به هدف شوم خود دست يابند.

پر واضح است كه فقط مترجمان دسته اول هدفي متعالي و مقدس دارند؛ مترجمان تاجر پيشه دسته دوم در معرض خطرات موسمي‏اند و اما مترجمان دسته سوم، كه جهت‏دار حركت مي‏كنند، براي به انحراف كشيدن افكار و عقايد و كرامت اخلاقي جامعه و نسل جوان خطرناكترين نيرو به شمار مي‏آيند. وظيفه اسلامي و قانوني مسؤولان فرهنگي كشور ايجاب مي‏كند كه با تمام قدرت با اين قلمها، قولها و اهداف پليد مقابله كنند.

... مترجميني كه هدف متعالي دارند، مانند مرحوم استاد احمد آرام و همرهان اين بزرگوار كه از ميان كتابهاي غير فارسي گزينشي متعالي، به نفع رشد علمي و تقويت معنويت و اخلاق متعالي انسانها، داشت.

دسته سوم مترجمان مغرض، دين‏ستيز و مزدورند، كه از راه ترجمه كتب و مقالات زيانبار و منحرف كننده اصول اخلاقي و اعتقادي و معنوي مردم را مورد حمله قرار مي‏دهند.

تئوري ابطال پذيري پوپر در متن معرفت و علم مورد مداقه اپوزسيون فكري قرار گرفته است؛ ولي نظريه‏هاي فايرانبد يا تامس كوهن، كه هر دو پوپر را نقد كرده‏اند، مورد توجه اپوزسيون قرار نمي‏گيرد.

/ 1