رسانه ها و انحرافات اجتماعی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رسانه ها و انحرافات اجتماعی - نسخه متنی

محمدرضا ضمیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رسانه‏ها و انحرافات اجتماعي

حجت الاسلام والمسلمين محمدرضا ضميري

چكيده:

امروزه صاحبنظران علوم ارتباطات با اذعان به توانايي شگرف رسانه‏هاي جمعي در شكل دهي افكار، نگرش‏ها و رفتار افراد، مطالعات مختلفي را در مورد سنجش ميزان و نوع تأثيرات رسانه‏ها انجام مي‏دهند. آنان بيان مي‏دارند كه وسائل ارتباط جمعي قادرند با كاركردهاي منفي و تخطي از اخلاق رسانه‏اي، سلامت فكري و اخلاقي آحاد جامعه را تهديد كنند و الگوهاي نابهنجار رفتاري را در جامعه تثبيت نمايند و از سوي ديگر مي‏توانند با توجه به كارايي و توان رسانه‏ها، نرخ وقوع انحرافات اجتماعي را كاهش دهند.

در اين نوشتار برخي از كاركردهاي فوق تبيين گرديده و در پايان در جهت تقويت كاركردهاي مثبت رسانه‏هاي جمعي در پيشگيري از انحرافات اجتماعي پيشنهاداتي ارائه شده است.


واژگان كليدي:

انحرافات اجتماعي، رسانه‏هاي جمعي، كاركردهاي مثبت، كاركردهاي منفي.

در طول تاريخ، هرجامعهاي براي قاعدهمندي رفتار اعضايش، هنجارهايي را تعـريف و نهـادينه كرده و آنها را به رعايت آن قواعد و هنجارها ملزم نموده و در برابـر تخلـف و سرپيچـي از آنهـا نيـز واكنش نشان داده و مجازاتهايي را تعيين كرده است.

متفكران اجتماعي و جامعه شناسان نيز جهت كاهش هنجارشكني افراد جامعه، به بررسي علل و عوامل مؤثر در انحرافات و بروز كجروي‏هاي اجتماعي پرداخته اند و در عصر ارتباطات به تأثير رسانهها و ‏وسائلارتباط جمعي در كنترل و يا گسترش انحرافات اجتماعي اشاره كرده اند. بر اين اساس، تبيين كاركردهاي مثبت و منفي رسانهها در اين زمينه ضروري مينمايد. لذا محور بحث در اين نوشتار توضيح و تبيين كاركردهاي مختلف رسانههاي جمعي درخصوص انحرافات اجتماعي ميباشد. پيش از ورود در بحث، لازم است مفاهيم كليدي به طور مختصر توضيح داده شود.

1- مفاهيم كليدي

1-1) انحرافات اجتماعي

انحراف هر گونه رفتاري است كه با انتظارات جامعه يا يكي از گروههاي مشخص درون جامعهمنطبق نباشد. به عبارت ديگر« انحراف»، دوري جستن و فرار از هنجارها تعريف مي‏شود.

انحرافات اجتماعي داراي اقسامي از قبيل انحرافات نخستين (يعني انحراف فرد به طور گذرا وتصادفي) و انحرافات ثانوي(يعني منحرف شدن فرد از نظر عموم افراد جامعه) است و همچنين براي تبيين علل انحرافات اجتماعي نيز سه مكتب عمده پديد آمده است:

اول: مكتب زيستشناسي كهعوامل انحراف را در تركيب ناموزون كرموزومهاي بدن شخص منحرف جستجو ميكند.

دوم: مكتب روانشناسي كه انحراف فرد را بر اساس نقص شخصيت وي توجيه مينمايد.

سوم :مكتب جامعهشناسي كه بيان مي‏دارد رفتار انحرافي افراد متأثر از عوامل اجتماعي است، زيرا عوامل روانيبازتاب ساختارهاي اجتماعي مي‏باشد.

2-1 ) رسانه‏هاي جمعي

رسانههاي جمعي به تمام ابزارهاي غير شخصي ارتباط گفتـه ميشود كه به وسيله آن، پيامهاي ديداري و يا شنيداري به طور مستقيم به مخاطبان انتقال مييابند، تلويزيون، راديو، سينما، اينترنت، ماهواره و مجلات، كتب و... در زمرة رسانههاي جمعي محسوب ميشوند.

«ژوديت لازار» در مورد اهميت و نقش رسانهها ميگويد :رسانهها نقش‏هاي متعـددي را در حيـات اجتمـاعي به عهـده دارند، از جملـه اينكه صحنهاي را ايجاد مي‏كنند كه حيات سياسي در آن به نمايش گذاشته ميشود، فرهنگ بال ميگستراند، مدها جولان ميدهند، سبك‏هاي تازه و هنجارهاي زندگي رخ مينمايند.

3-1) كاركرد

كاركرد عبارت است از حاصل يا نتيجه نوعي وجود يا عمل(حركت) اشخاص يا اشياء و از جمله پديدههاي لمس ناپذيري چون الگوهاي فرهنگي، ساختارهاي گروهي و نگرشها.

به ديگر سخن، «كاركرد» به معناي نقش يا اثري است كه هر پديده در زنجيره‏اي از پديده‏هايي كه با آنها مرتبط مي‏باشد، باقي مي‏گذارد. دوركيم در كتاب تقسيم كار اجتماعي، كاركرد را در همين معنا بكار برده است.

«ويليام اسكيدمور» معتقد است بهترين راه براي فهميدن اين واژه، در نظر گرفتن آن به عنوان يك اثر است و فونكسيون هر عملي، اثر آن است.

«مرتن» نيز كاركردهاي اجتماعي را به كاركردهاي آشكار و پنهان و كاركردهاي مثبت و منفي تقسيم كرده است، تا اين تلقي بوجود نيايد كه آثار اجتماعي يك رفتار يا نهاد اجتماعي، الزاما از آثار آشكار و مثبت جامعه حكايت ميكند.

2- كاركردهاي مثبت

بيان انحرافات اجتماعي از رسانهها اثرات و كاركردهاي اجتماعي مثبتي دارد كه به برخي ازآنها اشاره ميشود:

1-2) اطلاعرساني و هشدار

يكي از كاركردهاي اساسي رسانهها اطلاعرساني از وقايعي است كه در محيط اجتمـاعي واقع ميشود. پيشرفت بهتانگيز ‏وسائل ارتباط جمعـي در قـرن حاضـر جهان را به دهكده كوچكي تبديلكرده است كه انسانها امكان اطـلاعيـابي از همه وقـايع و حـوادث جهـان را به طـور سـريع و جـامع دارند. در عصر ارتباطات هيچ حادثهاي هر چند در دورترين مناطق جهاني باشد ـ منحصربه يك منطقه جغرافيايي نيست و از اين رو سـه ويـژگـي، فـرا زمـاني، فـرا مـكاني و سـرعت فـوقالعـاده ازخصيصههاي وسائل ارتباط جمعي است. امروزه تمامي ابعاد زندگي فردي واجتماعي انسان‏ها در رسانه‏ها رسوخ كرده و از خصوصيترين رفتار انسان‏ها تا بزرگترين تغييـرات نهـادهاي اجتمـاعي وساختـارهاي فرهنگـي و سياسـي از طريق رسانه‏ها ارائه مي‏شود.

رسانههاي جمعي اعم از روزنامهها، مجلات، راديو و تلويزيون، گاه از انحرافاتاجتماعي، نظير تجاوز، خشونت، قتل و پرده برميدارند و زواياي پنهان داستانهاي عشقي و جنايي را براي مخاطبان خود آشكار ميسازند و انواع دامهايي را كه بر سر راه جوانان قرار دارد ، به آنان گوشزد مي‏نمايند و راههاي لغزش ديگران را براي مخاطبان ترسيم ميكنند و با اطلاعرساني به موقع و مناسب براي اعضاي جامعه، در پيشگيري ازانحرافات اجتماعي نقش مؤثري ايفا مي‏كنند.

رسانه‏هاي جمعي با شناخت آسيبهاي مختلف اجتماعي و گزارش آن به كنشگران اجتماعي، نسبت به گسترش نابهنجاري‏هاي اجتماعي هشدار ميدهند و بدين ترتيب كنشگران اجتماعي را از نوع رفتارها و خرده فرهنگهاي كجرو آگاه مي‏كنند تا بر اساس ارزشها و هنجارهاي مورد پذيرشجامعه حركت كنند و در دام اين گونه خردهفرهنگها قرار نگيرند. لذا رسالت رسانه‏ها ايجاب ميكند كه ابعاد، نوع و كيفيت شكسته شدن هنجارها و ارزشهاي اجتماعي را منعكس نمايند تا اعضاي جامعه بتوانند، با درك همه جانبة آنها ضمنحفظ خود از ارتكاب انحرافات اجتماعي، از شكسته شدن هنجارهاي مقبول جامعه جلوگيري نمايند.

‏وسائل ارتباط جمعي مي‏توانند با بهرهگيري از شگردهاي تبليغي و آفرينشهاي هنري، نفـرت و زشتـي تـزلـزل باورها و ارزشهاي ملي و ديني را به مخاطبان خود القا كنند. بر اين اساس، يكي از وظايف و كاركردهاي مهم رسانهها آگاه سازي و اطلاعرساني عمومي است. يعني اطلاع رساني در مورد وقوع جرائم و انحرافات اجتماعي و كيفيت وقوع و ابعاد و راههاي لغزش افراد به سوي كجروي و هنجارشكني و در بعـد ديگـر ايجاد نفرت از وقوع انحرافات و جرائم اجتماعي.

كارگزاران رسانههاي جمعي ميبايست با حساسيت ويژهاي، از ارزشهاي عام و هنجارهاي نهادينه شدة اجتماعي پاسداري نمايند و براي تحقق عيني آن با ساير نهادهاي فرهنگي هماهنگي كرده و تمام امكانات را براي حفظ كرامت انساني بكار گيرند.

طبيعي است، هر گاه كه ارزشها و باورهاي جامعه مصون بماند، وفاق و همبستگي اجتماعي بيشتر تضمين خواهد شد، زيرا ارزشها و باورها از مهمترين عوامل همبستگي اجتماعي كنشگران اجتماعي محسوب ميشوند و چنانچه هر روز، به بهانهاي خاص يكي از ارزشهاي عام به طور بيرحمانه از سوي خرده فرهنگهاي كجرو مورد هجوم قرار گيرد، بنيانهاي وفاق و همبستگي اجتماعي تضعيف شده و جامعه تا هنگامة شكلگيري هنجارها و ارزشهاي نوين، آسيبهاي فراواني خواهد ديد.

بنابراين رسانهها با تبيين ابعاد انحرافات، وفاق و همبستگي اجتماعي را بيشتر خواهند كرد.

صفحه حوادث روزنامهها هشداري به مردم است تا بدون توجه و آگاهي به هر كسي و هر چيزي اعتماد مطلق نداشته باشند، نقل اين حادثه كه: دختـر جـواني به علت تأخير مجبور مي‏شود از ‏وسائل نقليه شخصي استفاده كند و راننده كه آدمرباي حرفهايي بوده است به بهانه اين كه راه اصلي ترافيك است، از راههاي فرعي دختر را ميربايد. مي‏تواند دختران جوان جامعه را نسبت به اين خطرات هشيار نمايد و نوعي زيركي و دقت را در روابط اجتماعي افراد آموزش دهد.

2-2) قانونشناسي و كيفرشناسي

قوانين در هر جامعهاي مبناي اصلي نظم اجتماعي محسوب ميشوند، به طوري كه بدون وجود قوانين، نظم و انتظام اجتماعي ميان افراد، سازمانها و نهادهاي مـدني غيـر ممكن خـواهد بود، قانون، جايگاه هر فرد را در نظام قشـربندي، معيـن ساخته و توقعات و انتظارات را در جهت منطقي هدايت ميكند، قانون نه تنها رابطه ميان كنشگران را تعريف ميكند، بلكه روابط ميان نهادها و گروههاي اجتماعي را نيز در سطح كلان مشخص و نموده براي كساني كه از آن تخطي مي‏كنند، كيفر و مجازاتي را معلوم كرده است.

كاركـرد مهم رسـانـههـا در اين زمينه، شناساندن قانون و كيفـر آن به كنشگـران اجتماعي جهت كاهش ميزان ارتكاب جرائم ميباشد. وجود قانون در كتب قانون، نظم اجتماعي را به ارمغان نميآورد، تبيين و انتقال فرهنگ قانونگرايي به عاملين اجتماعي، آنان را هنگام مواجهه با جرم و زمينههاي آن واكسينه ميكند.

وسائل ارتباط جمعي ميبايست با ارائه فوائد و منافع قانون، روحيه قانونگرايي را ترويج نمايند و نشان دهند كه به عنوان ايدئولوژي توجيهگرا براي عملكرد قدرتمندان و حاكمان عمل نميكنند، بلكه تذكرات قانوني را به عنوان مبناي نظم اجتماعي مطرح مي‏نمايند.

ارائة گزارشي ازضوابطي كه قانون عرضه ميكنـد و كيفـري كه قانون براي متخلفان معين ساخته است، كاركرد ارزشمندي است كه رسانهها در عصر ارتباطات بر عهده دارند.

رسانههاي جمعي از طريق تبيين قانون و مقررات ميكوشند تا رفتارهاي افراد را در مسير هنجارهايتعريف شده جامعه رهبري نمايند و به افراد بياموزند كه هر گاه فرد رفتارهاي خود را بر اساس هنجارها و قواعد اجتماعـي تنظيـم نمايـد، از طرف جامعه پاداش داده ميشود؛ بالطبع كنشگران اجتماعي نيز درمييابند براي رسيدن به خواستههاي خود ميبايست به رفتارها و هنجارهايي روي بياورند كه قانون معين كرده است. روية آموزش غير مستقيم قانون، همچنين مي‏تواند احترام دروني به قانون و احساس تقدس نسبت به قانون را در بين اعضاي جامعه ايجاد كند، به طوري كه قانون را به عنوان امري مقدس و غير قابل تخلف تصور نمايند. به عبارت ديگر رسانه‏ها، از طريق اقناع و رسوخ به ذهن انسانها، به درونيسازي، جذب و پذيرش قلبي هنجارها مي‏پردازند.

رسانهها با نمايش كيفرهايي كه براي مجرمان در برابر تخلف و تخطي از قانون در نظر گرفته شده است، ميتوانند در كاهش جرم تأثيـرگـذار باشـند. تا هنگامي كـه مجرم، از مجازاتهاي قانوني هنجارشكني تصور روشني در ذهن خود نداشته باشد و تنها به منافع و مزاياي تخطي از مقررات بينديشد، انگيزة ارتكاب جرم در او تشديد ميشود، بدين لحاظ رسانهها موظفند كه شناخت همه جانبه‏اي از مضرات و زيانها وعواقب جرم را در اختيار اعضاي جامعه بگذارند و به اين وسيله، انگيزه ارتكاب جرم را كاهش دهند.

براي عينيت بخشيدن به دو كاركرد فوق، بهترين راه، ارائه الگوهاي جذاب، امروزي و متناسب با نيازهاي انسان معاصر است. رسانه ميتواند از طريق نشان دادن عواقب انسانهاي مجرمي كه دچار كجروي شدند، زشتي و قبح گناه و جرم را در ذهن مخاطبان ترسيم نمايد و مايه عبرتآموزي انسانها باشد، بررسي شواهد تجربي ذيل اين كاركرد اجتماعي رسانهها را بهتر تبيين ميكند:

ـ 6 تن از اراذل و اوباش محله يافتآباد كه پس از كشاندن يك دختر 13 ساله به منزل مسكونيشان وي را مورد آزار و اذيت جنسي قرار داده بودند، با رأي قاضي مجتمع قضايي شهيد مطهري به 45 ضربه شلاق در ملا عام محكوم شدند.

ـ زن جواني كه به خاطر انتقام جويي از همسرش وي را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود، پس از برگزاري چندين جلسه محاكمه به قصاص نفس محكوم شد.

ـ متهمان اختلاس 20 ميليارد ريالي از بانك مسكن روز گذشته محاكمه شدند.

انعكاس و بازتاب اين گونه انحرافات اجتماعي، موجب ميشود تا جامعه با كيفر مجرمان در قانون آشنا شده و نيز عواقب انحرافات اجتماعي را با دقت بيشتري نظاره كنند.

3-2) كنترل اجتماعي

هر نظام اجتماعي براي حفظ ارزشها و هنجارهايش مكانيسمهايي را تعبيه ميكند، تا كنشگران اجتماعي بدون هيچ احساس فشاري نسبت به هنجارهاي اجتماعي پايبند شده و از معيارهاي پذيرفته شدة جامعه عدول نكنند.

در تعريف كنترل اجتماعي گفتهاند: كنترل اجتماعي به مجموعه شيوهها، تدابير و وسايلي اطلاق ميشود كه يك جامعه يا يك گروه در راه تحقق اهداف خود و هدايت افـرادش به رعـايت آداب، شعائر، منــاسك و هنجـارهـاي پذيرفته بكار ميگيرد. كنترل اجتماعي به دو شيوه انجام ميشود: يكي از طريق فشارهاي اجتماعي كه ابزار آن همان «قوانين و ضمانت اجراي» آن است و ديگري از طريق «اقناع»مي‏باشد كه افراد را به رعايت هنجارها ملزم ميكند.

امر به معروف و نهي از منكر در اسلام يكي از مهمترين ابزارهاي كنترل اجتماعي ميباشد. با اين نگاه جامعهشناختي، رسانههاي همگاني نيز، داراي كاركرد كنترل اجتماعي هستند. رسانهها با درج و انعكاس نابهنجارهاي اجتماعي و عواقب شومي كه در انتظار افراد كجرو قرار دارد، به طور غير محسوس، اقدام به كنترل و پيشگيري از نابهنجاري‏ها در جامعه ميكنند. رسانه‏ها عمدتاً از طريق اقناعپذيري بهتر ميتوانند در كنترل اجتماعي مؤثر باشند.

وقتي كه چنين خبري در مطبوعات درج ميشود كه: مدير عامل يك شركت تجاري بينالمللي به اتهام قاچاق تجهيزات پزشكي به جزاي نقدي (20 ميليون و 500 هزار ريال) محكوم شد، ساير مديران اقتصادي كه در معرض فسادهاي مالي قرار گرفتهاند، حداقل در موارد ياد شده احتياط بيشتري خواهند كرد.

4-2) پيشگيري از جرم

عملكرد رسانه‏ها در شكل دادن به تعريف جرم و كجروي، نقش آنها را در ايجاد تغييرات قانوني و تقويت انواع خاص از راهكارهاي عملياتي پليس، به نقش بسيار مؤثري بدل مي‏كند، به طور مثال مي‏توان به وضع قوانين مربوط به منع عبور و مرور جوانان و اتخاذ شيوه‏هايي جهت كنترل اماكن خاص اشاره نمود.

3-كاركردهاي منفي

‏وسائل ارتباط جمعي مي‏توانند در ارائه و عرضه انحرافات اجتماعي، كاركردهاي منفي و اثرات مخربي را براي جامعه داشته باشند كه در ذيل به برخي از آنها اشاره ميشود:

1-3) تحديد مفهوم جرم

رسانه‏ها تأثير بسزايي بر تصوير كلي از جرم در جامعه دارند تا آنجا كه تصـورات و پنـداره‏هاي موجود درباره جرم عمدتاً محصول رسانه‏هاست. رسانه‏ها معمولاً جرم را در قالب نوعي جرم خياباني معرفي مي‏كنند، مفهومي كه با ايجاد رعب و وحشت در ميان افراد جامعه گره خورده است و خشونت ركن عمده آن مي‏باشد. بدين ترتيب جرائم ديگري نظير تخريب محيط زيست، حيف و ميل اموال عمومي، جرائم مربوط به بهداشت و امنيت غذايي و كمتر مطرح مي‏شود.

2-3) ايجاد امواج جرم

رسانه‏ها اغلب جرم را در قالب موج‏هايي برجسته و متمايز و به تعبير نويسندگان، امواج جرم به تصوير مي‏كشند، بدين شكل كه با ارائه گزارش‏هاي مكرر از ارتكاب برخي اشكال خاص جرم شامل جرم خياباني مانند ضرب و شتم، تجاوز به عنف و قتل، موجب مي‏شوند كه توجه افكار عمومي با شدت بيشتري، به اين دسته از جرائم جلب شود. نكته جالب توجه آن است كه براي تحقق مفهوم امواج جرم، ضرورتي وجود ندارد كه موارد وقوع يك رفتار مجرمانه در عمل نيز افزايش داشته باشد، بلكه كافي است كه در افكار عمومي اين تلقي ايجاد شود كه اين موارد با شدتي توجه برانگيز رو به فزوني است.

3ـ 3 ( عادي سازي هنجارشكني

تا زماني كه ناهنجاري در نظر كنشگران اجتماعي، امري زشت و غير منطقي جلوه كند، ميزان ارتكاب انحراف اجتماعي و خروج از هنجارهاي اجتماعي كاهش خواهد يافت. انعكاس كجرويهاي اجتماعي در رسانهها در كاهش نفرت از انحرافات و عادي شدن نابهنجاري در جامعهتأثير بسزايي دارد، زيرا فرد ضمن اطلاع از نقض هنجارها توسط رسانه‏ها، درمي‏يابد كه هنجارهاي اجتماعي كه به نظر وي غيرقابل تخطي بودند، قابل شكستن و تخلف هستند، لذا انگيزه ارتكاب جرم در فرد تقويت ميشود و اين يكي از كاركردهاي منفي بيان كجرويها و انحرافات اجتماعي در رسانهها است. به طور نمونه دختر شهرستاني كه از پديده فرار دختران از خانه اطلاع چنداني ندارد، با شنيدن يا ديدن خبرمربوط به فرار دختـران متـوجه ميشـود كه اين كـار مي‏تـواند يكي از راههاي رهايي او از برخي مشكلات و تضادهاي خانوادگي باشد و هنگامي كه در كانون خانواده، احساس نااميدي و سرخوردگي و خلأ عاطفي به او دست مي‏دهد، ممكن است همان راهي را برگزيند كه برخي دختران براي رهايي از رنجهاي خانوادگي انتخاب كرده بودند.

4-3 ) گسترش خشونت و پرخاشگري

ژان كازنو، صاحبنظر در علوم ارتباطات در خصوص برداشت از مفهوم خشونت ميگويد: از ديدگاه ما عمل خشونتآميز، عملي خواهد بود كه با رفتار تهاجمي به خصوص از نظر «جسماني» و يا حداقل «بياني» همراه گردد.

امروزه خشونت و پرخاشگري در ميان جوانان شايع شده است كه معلول علل و عوامل متعددي است. مطالعات انجام شده نشان ميدهد كه رسانههاي جمعي در اين زمينه تأثير بسياري داشتهاند، زيرا رسانهها با تبليغات كالاهاي رنگارنگ، زندگي مرفه را آرمان و هدف مخاطبان ترسيم ميكنند، در حالي كه اين هدف با شغل و درآمد مخاطبان قابل دسترسي نيست، در نتيجه ميان اهداف و ابزار مشروع دستيـابـي به اين اهـداف فاصلـه ايجـاد ميشـود، (يعني فرد احساس محروميت مي‏نمايد) اين وضعيت منجر به خشونت و پرخاشگري در ميان افراد مي‏گردد. به عبارت ديگر رسانه‏ها موجب مي‏شوند كه ميل به مصرف كالاهاي لوكس در بين مردم افزايش يابد، اما وقتي اين ميل و تقاضا امكان ارضاء ندارد، در نتيجه به خشونت تبديل ميشود و يا فرد را به انجام عملي غير قانوني نظير سرقت جهت دستيابي به كالاهاي تبليغي ترغيب مي‏نمايد.

نمايش فيلمهاي جنايي نيز از سوي ديگر روحيه خشونت، تندخويي و ارتكاب جرم را به مخاطبان خود القاء مي‏نمايد و موجب بروز رفتارهاي خشونتآميز ميگردد. انتشار اخبار مربوط به قتل و بيان راهها و شيوههاي ارتكاب اينجنايات موجب بدآموزي، گسترش و نهادينه شدن اين روشها در جامعه ميشود.

محتواي خشونت بار رسانه‏ها به بروز رفتارهاي خشن در افراد جامعه دامن مي‏زند و ممنوعيت‏هاي اخلاقي و اجتماعي بكارگيري خشونت را كمرنگ مي‏كند. صاحبنظران ارتباطات سازوكارهاي تحريك كنندة خشونت را شامل بازداري زدايي (كاهش خودداري بينندگان از انجام اعمال پرخاشگرانه)، حساسيت زدايي(افزايش تحمل بينندگان و قبول خشونت) و برانگيختگي زايي مي‏دانند. آنها معتقدند كه رسانه‏ها قادرند فنون ارتكاب جرائم را آموزش دهند، جرائم را مهيج و لذت بخش جلوه دهند، ارضا شدن آني را ترويج دهند و فرد را به همانند سازي با مجرم ترغيب كنند، البته جرم زايي رسانه‏ها به تعامل محصولات رسانه اي (خصوصيات جرائم و مجرمان آن)، بافت رسانه‏ها (مقدار پوشش رسانه‏اي، سبك‏هاي ارائه، حمايت از ارتكاب جرائم) و بافت اجتماعي (هنجارهاي فرهنگي موجود، گرايش‏هاي مصرف كنندگان، فرصت‏هاي ارتكاب جرم و تعداد خلافكاران موجود) بستگي تام دارد.

5-3) اشاعه فحشا و بي بندوباري

يكي از كاركردهاي رسانه‏هاي جمعي، مفهوم سازي و به تبع آن، شكل دادن به هنجارهاي مناسب با آن مفهوم مي‏باشد. براين اساس ارائه تصاوير مستهجن و مبتذل و خلاف عفت عمومي از طريق رسانه‏هاي جمعي و نگارش متون خلاف اخلاق و پورنوگرافي مي‏تواند منجر به گسترش جرائم به ويژه از نوع جرائم جنسي گردد.

قرآن كريم در مورد خطر اشاعه زشتيها در جامعه اسلامي هشدار داده و ميفرمايد: «ان الذين يحبون ان تشيع الفاحشه في الذين امنوا لهم عذاب اليم في الدنيا و الاخره و الله يعلم و انتم لا تعلمون» «كساني كه دوست دارند زشتيها در ميان مردم باايمان شيوع يابد، عذاب دردناكي براي آنها در دنيا وآخرت است و خداوند ميداند و شما نميدانيد».

گسترش فحشا در اين آيه شريفه مورد مذمت قرار گرفته است، البته در قرآن كريم، واژه فحشا در خصوص انحرافات جنسي استفاده شده است، اما از نظر مفهوم لغوي، «فحشا» به معني هر گونه رفتار و گفتاري است كه زشتي آن بزرگ باشد.

پس از ديدگاه و منطق قرآن، بازگو كردن زشتيها و ترويج و ارائه آنها، مورد نهي قرار گرفته است، زيرا موجب آشكار سازي زشتيها و برملاكردن آنها مي‏شود.

امام رضا(ع) مي‏فرمايند: «المذيع بالسيئه مخذول و المستتر بالسيئه مغفور له» «آن كس كه گناه را نشر دهد، مطرود است و آن كس كه گناه را پنهان ميدارد، مشمول آمرزش الهي است».

پيامبر اسلام (ص) مي‏فرمايند:«من اذاغ فاحشه كان كمبتدئها» « كسي كه كار زشتي را نشر دهد، همانند كسي است كه آن را در آغاز انجام داده است».

6-3) تضعيف اعتماد اجتماعي

اعتماد اعضاي جامعه به يكديگر، سرمايه اصلي تعامل اجتماعي است؛ تعاملي كه براي رفع نيازهاي زيستي و اجتماعي اعضاي جامعه صورت ميگيرد، لذا تضعيف اين اعتماد مشكلات عديده اي را در مراودات اجتماعي و تأمين خواسته‏هاي افـراد ايجـاد خواهـد كـرد. امـا در هـر صورت ممكن است اعتماد اجتماعي تضعيف شود كه يكي ازعوامل آن، ترويج انحرافات اجتماعي از طريق رسانهها است. زيرا ذكر انواع انحرافات از رسانهها و اعلام رشد سرسام آور آن، منجر به ايجاد روحيه سوء ظن و شك نسبت به ساير افراد جامعه مي‏شود و احتمال وقوع اين انحراف را از سوي تك تك اعضاي جامعه تقويت مي‏نمايد و روحيه اعتماد عمومي را تضعيف مي‏كند، در نتيجه تعامل اجتماعي دچار اختلال ميشود.

انعكاس انحرافات اجتماعي علاوه بر سست كردن اعتماد اجتماعي، موجب عدم احساستعلق جمعي ميشود و روابط اجتماعي افراد را دچار مشكل مي‏كند.

رسانهاي كردن جرائم بر نهاد خانواده نيز اثرات مخربي دارد، به طور نمونه پدران و مادران را نسبت به رفتار فرزندانشان بدبين ميكند، چرا كه والدين احتمال مي‏دهند كه انجام اين انحراف اجتماعي كه از طريق رسانه منعكس شده است، در مورد فرزندان جوان خانواده وجود دارد، اين نگرش منجر به تضاد و ناسازگاريهاي خانوادگي خواهد شد.

رسانه‏ها گاه با انعكاس آمار و ارقام اغراق آميز جرائم، مي‏توانند اعتماد اجتماعي را نسبت به نظام سياسي تضعيف نمايند. به طور نمونه انعكاس پروندههاي كلان اختلاسهاي عمومي و يا پروندههاي مربوط به رابطه ميان حاكميت و مردم مي‏تواند منجر به سلب اعتماد گردد.

هـر چنـد نمي‏توان ضـرورت برخـورد قوي با متخلفان را در هرسطح و نهادي انكار نمود، اما رسانهاي كردن اين گونه حوادث به بياعتمادي مردم از حكومت منجر شده و اقتدار و مشروعيت مديران صالح نظام را نيز از بين برده و در نتيجه نظام سياسي كشور، كاركرد كنترلي و پويايي خود را از دست خواهد داد.

7-3) شكستن حريم خصوصي افراد

هر چند افراد جامعه بر اثر داشتن ارتباطات اجتماعي وسيع با كنشگران، داراي وجوه مشترك رفتاري هستند، اما هر يك از آنها داراي حريم خصوصي ميباشند كه مربوط به امور شخصي و خانوادگي و روابط ميان فردي است. تمام اعضاي جامعه تلاش ميكنند اين حريم (نظير ميزان علاقه به همسر و فرزند، اختلافات خانوادگي، روابط، سلائق، رفت و آمدها، ميزان درآمد و سفرها و ) را از تيررس ديگران دور نگاه دارند. از سوي ديگر مطبوعات به جهت وظيفه خبررساني و اطلاع رساني با ورود به اسرار خصوصي افراد، به ناچار اصل ممنوعيت ورود به اين حريم را نقض مي‏كنند. امروزه رسانهها قدرت بيسابقهاي براي در نورديدن حريم خصوصي افراد دارند، مانند انتشار خبر كشتن يك كودك توسط والدينش، كشتن همسر به بهانه عشق با ديگري و

ورود در حريم خصوصي افراد از نظر بازخوردهاي اجتماعي و كاركردهايي كه در شكستن مرزهاي خصوصي مردم دارد، داراي اهميت فوقالعادهاي است. به گونه اي كه تجسس و افشاي زواياي پنهان زندگي مردم براي دستيابي به اطلاعات جزيي از آنان، به شدت در متون ديني نهي و مذمت شده است.

به تعبير ديگر اسلام ميخواهد مردم در زندگي خصوصي خود از هر نظر در امنيت باشند. بديهي است اگر اجازه داده شود كه هر كس به تجسس درباره ديگران برخيزد،حيثيت و آبروي مردم بر باد ميرود و جهنمي به وجود ميآيد كه همه افراد اجتماع در آن عذاب خواهند برد.

اين كاركرد منفي رسانهها (يعني ورود به حريم خصوصي افراد) در كشورهاي جهان نيز ابعاد وسيعي يافته است، به طوري كه در بهارسال1989 ديوان آمريكا اعلام كرد كه سازمان خبري اجازه ندارد به پروندههاي F.B.I در زمينه تجاوزهاي جنسي دسترسي پيدا كند. F.B.I براي كوتاه كردن دست مطبوعات از اين نوع پروندهها به ديوان فدرال متوسل شد و اعلام كرد كه اگر چه اين پروندهها با استناد به اسناد علني وگزارشات دستگيريها و رسيدگيهاي قضايي تهيه شده است، اما كامپيوتري كردن اين اطلاعات، حريم خصوصي افراد را به خطر خواهد انداخت. بر اساس نتايج نظرخواهي موسسه گالوپ 73 درصد از مردم آمريكا معتقدند كه مطبوعات حريم خصوصي افراد را ناديده ميگيرند.

به هر حال همين مرزبندي حريم خصوصي از حريم عمومي جامعه ميبايست به طور مشخص تعريف شود و به وسيله قانون، ضمانت اجرا داشته باشد و رسانهها نيزخود را موظف به رعايت آن موازين بدانند.

فرجام سخن

بررسي‏هاي گذشته نشان داد كه رسانههاي جمعي كاركردهاي مثبت و منفي در ارتباط با تبيين انحرافات اجتماعي دارند. اينك اين پرسش مطرح مي‏شود كه آيا رسانهها مجازند تحت عنوان طرح حوادث ،انحرافات اجتماعي را به ذهنيت جامعه منتقل نمايند؟ يا آنكه رسانه‏ها فقط ميبايست نمايشگر كنشهاي مثبت مردم باشند و از انحرافات آنان سخن نگويند؟

به نظر ميرسد منابع شناخت مردم از حوادث و مسائل اجتماعي منحصر به رسانهها نيست و آنان از راههاي مختلفي از جمله مشاهده عيني و ارتباطات كلامي با ديگران از حوادث تلخ و انحرافات اجتماعي آگاهي مي‏يابند، از اين رو تصور اينكه چشم وگوش مردم تنها از دريچه وسائل ارتباط جمعي به دنياي حوادث و انحرافات باز ميشود، خيالي بيش نيست. لذا گزارش اين گونه انحرافات اجتماعي توسط رسانه‏ها چنانچه با تحليل و تبيين آسيبهاي آنها و به منظور حفظ جامعه از گسترش انحرافات صورت گيرد ، امري مفيد، بلكه ضروري است كه ضمن افزايش آگاهي مخاطبين رسانه‏ها، موجب مي‏شود كه رفتار اجتماعي خود را براين اساس تنظيم نمايند و از پيامدهاي كجروي‏هاي اجتماعي در امان باشند.

قرآن كريم بارها با بيان سرگذشت اقوام گذشته از انواع آلودگي‏ها و انحرافات اجتماعي سخن به ميان آورده است و مقصود از بيان آنها را عبرتآموزي و پيشگيري از وقوع و تكرار آنها در بين امت اسلامي برشمرده است. قرآن كريم در سوره يوسف، داستان عشق و شيفتگي زليخا به يوسف را با تمام جزئيات و تفاصيل آن بيان كرده و انحراف اخلاقي زليخا را با انواع مكرها و ترفندهاي آن تشريح نموده است، ولي بيترديد مقصود از ارائه اين گزارش‏ها تقويت جنبة معنوي بشر ميباشد. خداوند ميفرمايد: «و آن زن كه يوسف در خانه او بود، از او تمناي كامجويي كرد، درها را بست و گفت: بيا به سوي آنچه براي تو مهياست. گفت: به خدا پناه ميبرم، اوصاحب نعمت من است، مقام من را گرامي داشته، مسلماً ظالمان رستگار نميشوند. آن زن قصد او كرد و او نيز ـ اگر برهان پروردگار را نميديد ـ قصد وي مينمود، اين چنين كرديم تا بدي و فحشاء را از او دور سازيم، چرا كه او از بندگان مخلص ما بود».

در اين آيات هر چند خداوند از انحرافات اخلاقي زن عزيز مصر ، سخن به ميان آورده و آن را براي همه مردم بيان كرده است، اما اين اطلاع رساني را با تحليل، تذكر و شيوه معنوي رهايي از انحرافات اجتماعيتوأم ساخته است.

قرآن كريم در هنگام بيان تاريخ قوم لوط، به اعمال ناشايست آنها (همجنس بازي) اشاره كرده و ميفرمايد: قوم لوط فرستادگان را تكذيب كردند، هنگامي كه برادرشان لوط به آنان گفت: آيا تقوا پيشه نميكنيد؟ يا در ميان جهانيان، شما به سراغ جنس ذكور ميرويد و همجنس بازي ميكنيد و همسراني را كه پروردگارتان براي شما آفريده رها ميكنيد؟

قرآن كريم انحراف اجتماعي آن قوم را ذكر كرده، ولي در ضمن بيان اينانحراف جنسي، به راه درمان آن (يعني ازدواج) اشاره ميكند. همچنين موارد ديگري همانند قتل‏ هابيل توسط قابيل در قرآن ذكر شده است، ولي به جهت اينكه در كنار نقل اين خبر، مضرات و پيامدهاي آن انحراف تحليل و تبيين مي‏شود، از اشاعه فحشاء، شكستن قبح گناه و ساير كاركردهاي منفي كه در اين رابطه وجود دارد، جلوگيري مي‏شود.

با استشهـاد به آيـات گذشتـه، مـلاك نقـل و گـزارش انحرافات به طورگسترده مشخص مي‏شود. اين ملاك همان طور كه در مورد قرآن وجود دارد، در مورد رسانه‏هاي جمعي هم محقق است و آنها بايد در كنار ذكر حوادث، به جنبه عبرتآموزي حوادث جهت پيشگيري از وقوع انحراف توجه داشته باشند و در اين راستا، به تحليل انحرافات و راههاي مبارزه با آن و شيوههاي جايگزيني مثبت آنها اشاره نمايند و اگر به صرف نقل و ذكر انحرافات اكتفا شود، افزايش دامنه و نوع كاركردهاي منفي رسانه‏ها دور از انتظار نخواهد بود.


1-- همان، 19 آبان 81، شماره 1024.
2-- Crime waves.
3-- Mass Media.
4-- همان، 15 آبان، ش 1021.
5-- مكارم شيرازي، ج 14، ص 403.
6-- Social deviation.
7-- اسكيدمور، ص 141.
8-- Street crime.
9-- ساروخاني، دائرة المعارف علوم اجتماعي، ص 698.
10-- لازار، ص 136.
11-- Function.
12-- توسلي، ص217.
13-- همان، ص 184.
14-- انتخاب، 17 آذر 81، ش 1064.
15-- همان، ص 356.
16-- سليمي و داوري، صص159-158.
17-- يوسف، 24 و 23.
18-- فيروزبخت، صص237-231.
19--Social control.
20-- گولد، ص 436.
21-- ساروخاني، جامعه شناسي ارتباطات، ص 72.
22-- سليمي و داوري، ص160.
23-- كليني، ج 2، ص 428.
24-- رسانه، سال هفتم، ش 3، ص 49.
25-- شعراء، 166 ـ 160.
26-10- همان، 20 آذر 81، ش 1049.
27-21-كازنو، ص 117.
28-20- سليمي و داوري، صص160-159.
29-9 - روزنامه انتخاب، 38 آذر، ش 1056.
30- منابع:
31-ـ ساروخاني، باقر:« جامعهشناسي ارتباطات»، انتشارات اطلاعات، چاپ پنجم، 1373.
32-فيروزبخت، مهرداد:«ساخت اجتماعي جرم و خشونت رسانه‏ها به مثابة يك علت»، مجله پژوهش و سنجش، سال هشتم، ش 26، 1380.
33-ـ توسلي، غلامعباس:«نظريه هاي جامعه شناسي»، انتشارات سمت، چاپ ششم، 1376.
34-ـ مكارم شيرازي، ناصر:« تفسير نمونه»، دارالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1362.
35-ـ ساروخاني، باقر:« دائرةالمعارف علوم اجتماعي»، موسسه كيهان، چاپ اول، 1367.
36-ـ سليمـي، علـي؛ داوري، محمـد:«جامعه شناسي كجروي»، انتشارات پژوهشكده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1380.
37-ـ لازار، ژوديت: «افكار عمومي»، ترجمه مرتضي كليني، نشر ني، چاپ اول،1380.
38-ـ كليني، محمد بن يعقوب: «اصول كافي»، دارالاضواء، (بيروت)،چاپ اول، 1413 ق.
39-ـ قرآن كريم
40-ـ كـازنـو، ژان: «جامعـهشنـاسي وسـائل ارتباط جمعي»، ترجمه باقر ساروخاني و منوچهر محسني، انتشارات اطلاعات، چاپ پنجم، 1373.
41-ـ گـولد، جوليوس:« فرهنگ علوم اجتماعي»، ترجمه باقر پرهام و ديگران، انتشارات مازيار، چاپ اول، 1376.
42-ـ اسكيـدمور، ويليام:« تفكر نظري در جامعهشناسي»، ترجمه عليمحمد حاضري و ديگران،

/ 1