سرمايهاجتماعي وتاثيرآن بررفاه خانواده درجوامع روستا
مطالعه موردي:روستاهاي بخش حسنآباد شهرستان اقليد) نويسندگان: دكتر جليل ايران محبوب وحيد صالحي
چكيده :
سرمايه اجتماعي از جمله مفاهيمي است كه در چند دهه اخير با چشم انداز خاصي مطرح شده است، بطوري كه انديشمندان متعددي از جمله كلمن، پوتنام، فوكوياما و ... سرمايه اجتماعي را در رشد سرمايهانساني مفيد دانستهاند. اصطلاح سرمايهاجتماعي، مجموعه اي از منابع و ذخاير ارزشمند است كه بصورت ذاتي و نهفته در روابط اجتماعي گروههاي نخستين، ثانوي و در سازمان اجتماعي جامعه (نهادهاي رسمي و غير رسمي) وجود دارد. هدف اين پژوهش، كه در ميان خانوارهاي جوامع روستايي بخش حسنآباد شهرستان اقليد صورت گرفته، توجه اصلي به متغيرهاي ساختاري و شناختي سرمايهاجتماعي(از ديدگاه آپهوف) موثر بر رفاه خانواده است.روش تحقيق مطرح شده در اين پژوهش پيمايشي بوده و دادههاي حاصله از 400 خانوار واقع در 6 روستاي بخش حسنآباد شهرستان اقليد كه نمونه آماري ما را تشكيل ميدهند، جمعآوري شده است.نتايج آمار توصيفي نشان ميدهد كه ميزان اعتماد اجتماعي، انسجام اجتماعي، نگرش اجتماعي، ارزش اجتماعي، محروميت اجتماعي و فعاليت جمعي در بين خانوارهاي مورد مطالعه، متوسط رو به پايين است و ميزان مشاركت اجتماعي، دامنه روابط اجتماعي و حل تضادها در بين خانوارهاي مورد مطالعه، متوسط رو به بالا ميباشد. نتايج آزمون تفاوت ميانگينها نشان ميدهد بين تحصيلات، شغل و تحصيلات همسر با رفاه خانواده رابطه معنيدار و بين شغل همسر با رفاه خانواده رابطه معنيدار نميباشد.نتايج رگرسيون دومتغيره نشان ميدهد كه بين متغيرهاي اعتماد اجتماعي، انسجام اجتماعي، بعد خانوار، فعاليت جمعي، محروميت اجتماعي و مشاركت اجتماعي با رفاه خانواده رابطه معنيداري وجود دارد و بين متغيرهاي نگرشهاي اجتماعي، ارزشهاي اجتماعي، دامنه روابط اجتماعي و حل تضادهاي اجتماعي با رفاه خانواده رابطه معنيداري وجود ندارد يعني با افزايش آنها رفاه خانوادهها افزايش نمييابد.نتايج تحليل رگرسيون چندمتغيره به روش مرحله به مرحله نشان ميدهد كه 9 متغير دامنه روابطاجتماعي، فعاليت جمعي، نگرشهاياجتماعي، ارزشهاي اجتماعي، محروميت اجتماعي، حل تضادهاي اجتماعي، اعتماد اجتماعي، انسجام اجتماعي و مشاركت اجتماعي توانستهاند در مجموع 9/46 درصد از تغييرات متغير وابسته را تبيين نمايند. همچنين سطوح معنيداري نشان ميدهند كه رابطه همه متغيرها با متغير وابسته حداقل در سطح 95% معنيدار ميباشد.در پايان توصيه ميشود كه با زمينه سازي، ايجاد و تقويت نهادهاي اجتماعي و شبكههاي اعتماد بين آحاد مختلف مردم، سرمايه اجتماعي و شاخصهاي آن را تقويت نمود، كه اين امر در افزايش رفاه خانواده و تسهيل همكاري مردم با دولت موثر ميباشد.
انسان به طور ذاتي در تعامل و تقابل با ديگران نيازهاي خود را برطرف ساخته و گذران امور ميكند، اثرات اين كنشهاي متقابل و نقش آنها تا حدي است كه حذف آن زندگي را غير ممكن ميسازد، اما در اين ميان، جامعهشناسان با نگرشي كنجكاوانه در جوامع به شناسايي اين كنشها پرداخته و به مجموع عواملي پي بردند كه آن را سرمايه اجتماعي ناميدهاند.اصطلاح سرمايهاجتماعي قبل از سال1916، در مقاله اي توسطهاني فان از دانشگاه ويرجينياي غربي مطرح شد، اما نخستين بار در اثر كلاسيك جين جاكوب: مرگ و زندگي شهرهاي بزرگ آمريكايي (1961) به كار رفته است (الواني و شيرواني، 1383). سرمايه اجتماعي از سالهاي 1990 براي نخستين بار از سوي جامعهشناسان فرانسوي و آمريكايي چون توكويل، بورديو و كلمن در جامعه شناسي مطرح شد و نظريهپردازاني همچون جاكوب (1916)، كلمن (1966)، لوري (1977) و فوكوياما (1999) تعاريف متعددي از سرمايه اجتماعي ارائه كردهاند. لوري (1977) سرمايهاجتماعي را مجموعه منابعي ميداند كه در ذات روابط خانوادگي و در سازمان اجتماعي وجود دارد و براي رشد شناختي يا اجتماعي كودك و جوان سودمند است، اين منابع براي افراد مختلف متفاوت است و ميتواند مزيت مهميبراي كودكان و نوجوانان، در رشد سرمايه انسانيشان باشد (كلمن، 459:1377).به طور كلي از سرمايهاجتماعي تعاريف مختلفي ارائه گرديده است:سرمايهاجتماعي مجموعه هنجارهاي موجود در سيستم اجتماعي است كه موجب ارتقاي سطح همكاري اعضاي آن جامعه گرديده و موجب پايين آمدن سطح هزينههاي تبادلات و ارتباطات ميگردد، براساس اين تعريف، مفاهيمينظير جامعه مدني و نهادهاي اجتماعي نيز داراي ارتباط مفهومينزديك با سرمايهاجتماعي ميگردند (فوكوياما، 1379).بانك جهاني نيز سرمايهاجتماعي را پديدهاي ميداند كه حاصل تاثير نهادهاي اجتماعي، روابط انساني و هنجارها بر روي كميت و كيفيت تعاملات اجتماعي است (Word bank, 1999).سرمايهاجتماعي دو وجه يا دو نوع دارد: سرمايهاجتماعي درون گروهي (مثل خانواده) و سرمايهاجتماعي برون گروهي. سرمايهاجتماعي درون گروهي داراي مشخصههاي اعتماد، همكاري، همدلي و احساس مسئوليت است و سطوح مختلفي دارد:1- سطح فردي يا خرد(مثل همكاري و رابطه دوستانه افراد با يكديگر).2- سطح گروهي يا ميانه(مثل همكاري خود جوش هياتهاي عزاداري).3- سطح اجتماعي يا كلان(مثل عملكرد نهادهاي دموكراتيك).سرمايهاجتماعي درونگروهي داراي فوايد و نتايج مثبتي است كه از اين قرار است:1. كنترل اجتماعي آسانتر ميشود، زيرا گروه در درون خود كنترل غيرمستقيم را اعمال ميكند.2. حمايت خانوادگي و خويشي قوي ايجاد ميكند.3. شبكههاي فراخانوادگي برقرار ميشود.4. ايجاد فرهنگ مدني غني يعني روابط و تعامل اجتماعي غني، به طوري كه شخص خود را نسبت به بهبود شرايط جامعه مسئول ميداند (ايماني جاجرمي، 1380).
1-2. بيان مسأله :
سرمايهاجتماعي عاملي است كه كمك ميكند تا افراد عضو نهادهاي اجتماعي (مانند خانواده) به منابعي چون اطلاعات، آموزش و انواع حمايتهاي مادي و معنوي دست يابند. سرمايهاجتماعي به كمك مفاهيميچون اعتماد و شبكههاي تعاملي ميتواند با تسهيل اقدامات هماهنگ، كارآيي گروه را در دستيابي به اهداف خود بهبود بخشد. نقش چشمگير سرمايهاجتماعي و نحوه حضور آن در زندگي كنشگران اجتماعي، بعنوان راه حل مشكلات اجتماعي تلقي ميشود. سرمايهاجتماعي ميتواند از سوي گروههاي مختلف به عنوان منبعي براي دستيابي به منابعي سودمند به كار گرفته شود. از آنجايي كه سرمايهاجتماعي نقش مؤثري در كاهش هزينههاي فعاليتها و موفقيت افراد در دستيابي به اهداف خود دارد، يكي از موضوعات پژوهشي مرتبط با نهادهاي اجتماعي است. فرض اساسي اين است كه افراد خانواده با گرد هم آمدن در قالب يك نهاد اجتماعي، سرمايهاجتماعي را شكل ميدهند كه پاداشهاي آن در شكل حمايتهاي مادي و معنوي به آنها در زندگي اجتماعي بروز ميكند.در سرمايهاجتماعي اين سؤال مطرح است كه رابطه انسانها در كنار يكديگر چگونه است؟ آيا اين ارتباط براساس اعتماد متقابل است؟ و آيا ارتباط انسانها با يكديگر بر اساس هنجارهاي مشوق و مثبت است؟ و از اين ارتباطات چه فوايدي ميتوان حاصل كرد؟ در همين ارتباط جامعه شناسان به اين امر پيبردند كه انسانهايي كه عضوي از يك كانون كوچك اعم از روستا، انجمن، گروه و شبكه هستند، در ارتباط با ديگر اعضاي گروه احساس همدلي، همكاري، مسئوليت و اعتماد ميكنند و يكديگر را به كارها و هنجارهاي جمعي تشويق ميكنند و يكديگر را در جريان اطلاعات لازم در خصوص منافع مشترك ميگذارند (ايماني جاجرمي، 1380). برعكس، فرسايش سرمايهاجتماعي منجر به اختلال رابطهاي ميشود. منظور از اختلال رابطهاي عبارتست از پايين بودن ميزان: 1- چگالي روابط اجتماعي 2- قرينگي روابط اجتماعي 3- تعدد روابط اجتماعي4- شدت روابط اجتماعي و 5- تنوع هويتها در روابط اجتماعي. در شرايط اختلال رابطهاي، احترام متقابل اجتماعي و انصاف اجتماعي كاهش مييابد. اين اختلال، استحكام اجتماع را خدشهدار ميكند و آسيبپذيري فرد را افزايش ميدهد، زيرا اختلال رابطهاي ميتواند به انزواي اجتماعي، ياس، احساس عجز و انفعالگرايي منجر شود (چلبي، 147:1375).
1-3- اهميت موضوع
طي چند دهه گذشته، فرسايش شديدي در سرمايهاجتماعي موجود براي جوانان، هم در درون خانواده و هم در بيرون آن، روي داده است. در خانواده، رشد سرمايه انساني بسيار زياد شده بطوري كه سطح تحصيلات دائما در حال افزايش است، ولي به موازات رشد سرمايه انساني، سرمايهاجتماعي كه شاخص برجسته آن حضور بزرگسالان در خانه و ميزان گفتگو در مورد موضوعات اجتماعي، فرهنگي، علمي، اقتصادي و سياسي بين والدين و فرزندان است، كاهش يافته است. در اجتماع، ميزان فرسايش و نابودي سرمايهاجتماعي به مراتب بيشتر بوده است. غيبت پدر از خانواده و محيط همسايگي در طول روز و اخيرا غيبت مادر از خانواده و ورود او به بازار كار مترادف با كاهش مشاركت والدين در سازمانهاي محلي نظير انجمن اوليا و مربيان و نظاير آن بوده است. بعلاوه جامعه شديدا در معرض تهاجم فردگرايي قرار گرفته كه بر اساس آن منافع فردي بر مصالح جمعي تقدم يافته است.با توجه به اينكه مفهوم سرمايهاجتماعي، همكاري گروهي و روابط اجتماعي در ايران شناخته شده نيست، مردم به يكديگر اعتماد ندارند و نسبت به جامعه و محيط زندگي خود احساس مسئوليت نميكنند، شناسايي، مطالعه و تقويت آن توسط جامعه شناسان و ديگر صاحبنظران لازم است. خلاصه اينكه با مطالعه علمي و شناخت دقيق سرمايهاجتماعي در ميان اقشار مختلف جامعه و خانوادهها ميتوان از اين مفهوم در تحليل مسائل اجتماعي- فرهنگي بعنوان متغير پيش بيني كننده بهره گرفت. از جمله اين مسائل ميتوان موارد زير را ذكر كرد: انسجام اجتماعي، نظم اجتماعي، مشاركت سياسي، تقويت نهادهاي مدني و نظاير آن. بعلاوه تداوم چنين مطالعهاي در بعد زمان ميتواند روند تغييرات سرمايهاجتماعي را در سطح ملي آشكار سازد. آگاهي از اين روند ميتواند به برنامهريزان فرهنگي و اجتماعي در انتخاب سياستهاي مناسب كمك شاياني بنمايد.
1-4- اهداف تحقيق
پژوهش حاضر داراي سه هدف كلي ميباشد كه عبارتست از: اول؛ اندازهگيري سرمايهاجتماعي و دوم؛ اندازهگيري دستاوردهاي سرمايهاجتماعي (رفاه خانواده در جوامع روستايي) و سوم؛ بررسي تاثير سرمايهاجتماعي بر رفاه خانواده.علاوه بر اهداف كلي، اين پژوهش داراي اهداف خاص و جزئي نيز ميباشد كه ميتوان آن را در قالب پرسشهاي زير بيان كرد:1- اعتماد (اجتماعي) تا چه حد بر رفاه خانواده در جوامع روستايي مؤثرند؟2- دامنه روابط اجتماعي تا چه حد بر رفاه خانواده در جوامع روستايي تاثير ميگذارند؟3- مشاركت اجتماعي(بعد مذهبي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي )تا چه حد بر رفاه خانواده روستايي تاثير ميگذارند؟4- ميزان فعاليت در متنهاي اجتماعي تا چه حد بر رفاه خانواده در جوامع روستايي تاثير دارد؟5- نظم، امانت، صداقت و رعايت حقوق ديگران تا چه حد بر ميزان رفاه خانواده در جامعه روستايي تاثير دارد؟6- پيوندهاي اجتماعي غير رسميتا چه حد بر ميزان رفاه خانواده در جوامع روستايي تاثير دارد؟7- انسجام اجتماعي تا چه حد بر ميزان رفاه خانواده در جوامع روستايي تاثير دارد؟
2- مروري بر تحقيقات پيشين
تحقيقات انجام شده در مورد سرمايهاجتماعي در ايران كم بوده اما در خارج از كشور بسيار وسيع ميباشد و محققان با تخصصهاي گوناگون و از جنبههاي مختلف به بررسي آن پرداختهاند. ولكاك معتقد است كه سرمايهاجتماعي از جهت تاثير بر هفت جنبه يا موضوع مورد تحقيق تجربي قرار گرفته است: اول؛ مشكلات خانوادهها و رفتار جوانان، دوم؛ آموزش و پرورش و نظام مدارس، سوم؛ زندگي جامعه، چهارم؛ كار و سازمانها، پنجم؛ دموكراسي و حكومت، ششم؛ موارد كلي در مورد مسائل كنش جمعي، و هفتم؛ توسعه اقتصادي (Woolcock, 1998).مايكل فولي و باب ادواردز در مروري كه بر 45 تحقيقي كه توسط محققان در رشتههاي مختلف صورت گرفته است، معتقدند كه در تعدادي از اين تحقيقات سرمايهاجتماعي به عنوان يك متغير مستقل در نظر گرفته شده كه بر روي برخي دستاوردها مانند رشد اقتصادي در سطح ملي تاثير ميگذارد و در برخي ديگر از آنها سرمايهاجتماعي به عنوان متغير وابسته در نظر گرفته شده كه توسط نوعهايي از سازمانهاي داوطلبانه توليد ميشود ( Foley and Edwards,1999)در تحقيقي گروتارت به بررسي تاثير سرمايهاجتماعي بر رفاه خانوادهها و فقر در اندونزي پرداخت. او سرمايهاجتماعي را شامل مواردي مانند نهادها، ارتباطات، نگرشها و ارزشهايي كه بر واكنشهاي بين مردم حاكم است ميداند. او براياندازه گيري سرمايهاجتماعي از شاخصهايي چون تعداد اعضاي گروه، همگني درونگروهي و مشاركت در تصميمگيري گروهي استفاده كرد. او اطلاعات خود را از نمونه 1200 خانواري و مصاحبه با رهبران محلي و منابع اطلاعاتي رسميجمع آوري كرد. هزينه سرانه خانوارها متغير وابسته او را تشكيل ميداد. يافتههاي اين تحقيق نشان داد كه سرمايهاجتماعي خانوار تاثير مثبتي بر روي رفاه داردGrootaret, 1998)).
3- مروري بر نظريات
3-1- سرچشمه بحثهاي كلاسيك سرمايهاجتماعي:
اولين بحث سرمايهاجتماعي در كارهاي جامعه شناسان كلاسيك، دروني كردن ارزشها ميباشد كه ايدههايي را از دوركيم و وبر با خود دارد (protest et al, 1998). وبر از يك نظم اخلاقي كه در رفتار اقتصادي متقابل وجود دارد ياد ميكند، كه تحت تاثير الزامات ارزشي است و در طي فرايند جامعهپذيري آموخته ميشود.دومين سرچشمه بحث سرمايهاجتماعي در كارهاي كلاسيكها به كارهاي زيمل بر ميگردد، در آنجاييكه او بر پوياييهاي پيوستگي گروهي تاكيد ميكند. ايدهاي كه بوسيله نظريهپردازان مبادله دنبال شد.سومين منبع سرمايهاجتماعي در كار كلاسيكها توسط ماركس و در تحليلي كه در مورد آگاهي طبقاتي پيدا كردن پرولتاريا و تبديل شدن آنها به يك طبقه براي خود، انجام داد ارائه شده است. انسجام به عنوان يك منبع سرمايهاجتماعي از دروني كردن ارزشهاي ناشي از اجتماعي شدن يا مبادلات متقابل ناشي نشده، بلكه در واكنش موقعيتي نشان دادن يك طبقه از مردم ناشي ميشود (ماجدي، 1383). آخرين منبع براي مفهوم سرمايهاجتماعي در كار كلاسيكهاي جامعهشناسي به موضوع « اعتماد لازم الاجرا» باز ميگردد كه سرچشمههايش در بحثهاي وبر پيدا ميشود. يك تمايز كلاسيك بين عقلانيت ذاتي و رسميدر معاملاتي كه در بازار صورت ميگيرد وجود دارد. نقطه اصلي در اين ديدگاه اين است كه افراد عضو گروه، خواستهاي فعلي خود را براي انتظارات جمعي آينده در مرتبه دوم قرار ميدهند.
3-2- كاربردهاي معاصر سرمايهاجتماعي:
سرمايهاجتماعي با نظريههاي بورديو، كلمن و پوتنام تكامل پيدا كرد.
3-2-1- سرمايهاجتماعي از ديدگاه بورديو:
بورديو سه نوع سرمايه را شناسايي نمود؛ اين اشكال سرمايه عبارتند از شكل اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي. شكل اقتصادي سرمايه بلافاصله قابل تبديل به پول است مانند داراييهاي منقول و ثابت يك سازمان، سرمايه فرهنگي نوع ديگر سرمايه است که در يک سازمان وجود دارد مانند تحصيلات عاليه اعضاي سازمان که اين نوع سرمايه نيز در برخي موارد و تحت شرايطي قابل تبديل به سرمايه اقتصادي است و سرانجام شکل ديگر سرمايه، سرمايه اجتماعي است که به ارتباطات و مشارکت اعضاي يک سازمان توجه دارد و ميتواند به عنوان ابزاري براي رسيدن به سرمايههاي اقتصادي باشد Winter,2000).).در واقع بورديو اولين تعريف در مورد سرمايه اجتماعي را در سال 1973 و با اين مضمون ارايه ميکند: سرمايه موجود در روابط اجتماعي که ميتواند در صورت لزوم حمايتهاي مفيد را فراهم کند، يک سرمايه ناشي از محترم بودن و شرافتمند بودن که غالباً اگر فرد بخواهد که در موقعيتهاي از نظر اجتماعي مهم مشتري جذب کند، وجودش ضروري است.براي فهم تفكر بورديو در مورد سرمايهاجتماعي بايد به اين موضوع توجه كنيم كه اصلي ترين مساله او فهم سلسله مراتب اجتماعي است. او با مجموعه اي از ايدهها سر و كار داشت كه عميقا تحت تاثير جامعه شناسي ماركسيستي بود و بر اين اعتقاد بود كه سرمايه اقتصادي ريشه تماميانواع ديگر سرمايه است (Bourdieu, Cited in Field, 2003).
3-2-2-سرمايه اجتماعي از ديدگاه کلمن:
دومين نظريه پرداز مهم در مورد سرمايه اجتماعي جامعه شناس آمريکايي جيمز کلمن بوده که تأثير قابل ملاحظهاي در مطالعات آموزش و پرورش دارد. کلمن در يک سلسله تحقيقات در مورد موفقيتهاي آموزشي در محلهاي زندگي اقليت يا محرومان آمريکا نشان داد که سرمايه اجتماعي ميتواند منافع واقعي براي فقرا و اجتماعات حاشيهاي فراهم آورد (Field,2003). کلمن براي تعريف سرمايه اجتماعي از نقش و کارکرد آن کمک گرفت و تعريفي کارکردي از سرمايهاجتماعي ارائه داد و نه تعريف ماهوي. بر اين اساس، سرمايه اجتماعي عبارت از ارزش آن جنبه از ساختار اجتماعي که به عنوان منابعي در اختيار اعضا قرار ميگيرد تا بتوانند به اهداف و منافع خود دست پيدا کنند (Coleman, 1990).کلمن ميگويد: سرمايه اجتماعي هنگامي بوجود ميآيد که روابط ميان افراد به شيوهاي دگرگون ميشود که کنش را تسهيل ميکند(کلمن،1377).
3-2-3- سرمايه اجتماعي از ديدگاه پوتنام:
پوتنام(1993 تا 1998) از محققين اخير سرمايه اجتماعي است. تأکيد عمده وي به نحوه تأثير سرمايه اجتماعي بر رژيمهاي سياسي و نهادهاي دموکراتيک مختلف است.پوتنام، سرمايه اجتماعي را مجموعه اي از مفاهيمي مانند اعتماد، هنجارها و شبکهها ميداند که موجب ايجاد ارتباط و مشارکت بهينه اعضاي يک اجتماع شده و درنهايت منافع متقابل آنان را تأمين خواهد کرد. از نظر وي اعتماد و ارتباط متقابل اعضا در شبکه، به عنوان منابعي هستند که در کنشهاي اعضاي جامعه موجود است (Putnam, 2000).اولين مشارکت مؤثر پوتنام در بحث سرمايهاجتماعي مربوط به مطالعهاي است که در مورد دولتهاي محلي در ايتاليا انجام داد و در قسمت تحقيقات پيشين به آن اشاره شد. پوتنام سرمايهاجتماعي را به عنوان اعتماد، هنجارها و شبکههايي که همکاري را براي منافع دوجانبه تسهيل ميکند، تعريف ميکند (Winter, 2000).پوتنام شش بعد را براي سرمايه اجتماعي تشخيص ميدهد: 1) خانواده، که در آن گونههاي رسمي و غيررسمي مشارکت مدني اتفاق ميافتد؛ 2) هدف، برخي از نهادها توجهشان معطوف به عموم مردم است، در حاليکه برخي از سازمانها توجهشان معطوف به گروههاي خصوصي است؛ 3 ) متصل شدن يا اتصال دادن، رابط اعتماد و کنش متقابل ميتواند انشقاقات درون جامعه را از بين برده و اتصال برقرار کند يا بطور معکوس افراد همفکر يا متعلق به يک قوميت را به کنار هم بياورد؛ 4) بيواسطگي اعتماد ممکن است از ارتباطات بي واسطه و چهره به چهره ريشه بگيرد يا اينکه از ارتباطات بي نام عموميت پيدا کند؛ 5) لايه، لايه بودن/قوت و شدت، در يک طرف اين طيف شبکههاي چندلايهاي قوي و با دوام قرار داشته (بطور مثال، مردمي که يکديگر را از طريق شبکههاي چندگانه داراي فصل مشترک ميشناسند)، و در طرف ديگر طيف رابطههاي ضعيف و خيلي زودگذر که در اثر يک روز کار داوطلبانه در کنار هم حاصل ميشود، قرار دارد و 6) موقعيت اجتماعي، پيوندهاي همسايگي يک سر طيف سرمايهاجتماعي مبتني بر مکان را آشکار کرده، در صورتيکه گروههاي اينترنتي آن سر ديگر مبتني بر کارکرد آن را مشخص ميکند (Ibid).
3-2-4-جمع بندي ديدگاههاي بورديو، کلمن و پوتنام از سرمايه اجتماعي بر اساس هدف و سطح تحليل:
هر سه نظريه پرداز با اين نکته موافقند که سرمايهاجتماعي نميتواند در خارج از زمينه اجتماعي وسيعتر جامعه وجود داشته باشد، بورديو بر روي طبقه و تقسيم طبقاتي يا حوزههاي اجتماعي وسيعتر، کلمن بر دامنهاي از موضوعات يعني از خانوادهها تا سازمانهاي رسمي و پوتنام بر روي مناطق وسيع تأکيد ميکند (Wall et al, 1998). در مورد ديگري که اين سه فرد قابل مقايسه ميباشند، نقش مثبت و کارکردي است که سرمايهاجتماعي ميتواند داشته باشد و نتايجي که از وجود آن براي افراد و گروهها حاصل ميشود، منتهي بورديو و کلمن هر دو بر افزايش پيدا کردن پايگاه اجتماعي افراد و موقعيت اقتصادي آنها تأکيد ميکنند در حاليکه پوتنام بر تأثيرات سرمايهاجتماعي بر افراد تمرکز نکرده بلکه او توجه مستقيمش را به مقياس منطقه اي معطوف کرده، جاييکه سرمايه اجتماعي بوجود آمدن نهادهاي دموکراتيک سرعت ميبخشد(Ibid).يکي ديگر از موضوعاتي که اين سه فرد بر آن تأکيد دارند، رسيدن به اهداف جامعه ميباشد. از نظر بورديو هدف مربوط به خرده گروهها يا افراد(رسيدن به سرمايه اقتصادي) بوده، کلمن هدف را افزايش سرمايه انساني براي افراد و در نتيجه آن موفقيت اقتصادي و اجتماعي آنها ميداند، در حاليکه هدف در سرمايهاجتماعي براي پوتنام تأسيس نهادهاي دموکراتيک و رسيدن به دموكراسي و توسعه اقتصادي است.
3-2-5- سرمايه اجتماعي از ديدگاه آپهوف:
آپهوف براي مفهومي کردن و ساختن يک چهارچوب مفهومي از سرمايه اجتماعي آن را به دو طبقه مرتبط به هم از پديدهها تقسيم ميكند: ساختاري و شناختي(Uphoff, 2000). آپهوف سرمايه اجتماعي در شکل ساختاريش را با شکلهاي گوناگون سازمان اجتماعي پيوند ميزند، مواردي مانند نقشها، قواعد، روشهاي قبلي يا رسوم و رويهها و به همراه دامنه وسيعي از شبکههايي که به همکاري يا تعاون و خصوصاً کنش جمعي دوطرفه سودمند کمک ميکنند. ايدههاي ناشي از طبقهبندي شناحتي زمينه را براي مردم جهت کنش دو طرفه سودمند فراهم ميکند. هنجارها، ارزشها، نگرشها، و باورهايي که سازنده سرمايهاجتماعي شناختي ميباشند مواردي هستند که رفتار مبتني بر همکاري و تعاون را منطقي و قابل احترام ميکنند(Ibid).آپهوف منابع و ظهور سرمايهاجتماعي ساختاري را در نقشها، قواعد، شبكه ها، ديگر روابط بين شخصي، شيوهها و رسوم و براي سرمايه اجتماعي شناختي در هنجارها، ارزشها، نگرشها و باورها ميداند و قلمرو سرمايه اجتماعي ساختاري را در سازمانهاي اجتماعي و سرمايه اجتماعي شناختي را در فرهنگ مدني عنوان ميكند. همچنين عنوان ميكند كه عوامل پويا در سرمايه اجتماعي ساختاري روابط افقي و عمودي و در سرمايه اجتماعي شناختي اعتماد، انسجام، تعاون و خيرخواهي است(Uphoff, 2002).
3-3- ارتباط نظري بين سرمايهاجتماعي و رفاه:
اهميت به سرمايهاجتماعي در برنامهريزي براي رفاه، اهميت به يك سياست مردمباور است كه خود يك تحول در جهت توسعه رفاه اجتماعات محل به شمار ميرود و قادر است از نظر اجتماعي با ايجاد همبستگي اجتماعي، از نظر فرهنگي با ايجاد تعهد اخلاقي، از نظر اقتصادي با كاهش هزينهها و از نظر سياسي با ترويج شكلي جديد از سياستگذاري با مشاركت مردم در جهت ارتقاي رفاه اجتماعي مؤثر باشد.مريم شريفيان ثاني معتقد است: برخي از پيش فرضهايي كه سرمايهاجتماعي را به عنوان يكي از عوامل مهم در برنامهريزي براي بالا بردن رفاه اجتماعي تلقي ميكند، عبارتند از:1- اجتماع خود يكي از منابع تأمينكننده خدمات رفاه اجتماعي است. 2- نيروهاي محلي منبعي جديد براي مديريت رفاه اجتماعي هستند. 3- رفاه هر فرد در گرو حس مسئوليت اجتماعي ساير افراد در اجتماعي محلي است. 4- رفتار مردم را ميتوان به منظور بالا بردن رفاه اجتماعات محلي جهت داد. 5- مردم ميتوانند با همكاري هم تصميماتي بگيرند كه شرايط مادي و اجتماعي محيط زندگي آنها را به نحو مطلوبي تغيير دهد(شريفيان ثاني، 1382).دو ديدگاه متفاوت رابطه بين سرمايهاجتماعي و رفاه را توضيح ميدهد: الف) برخي صاحبنظران معتقدند تاميناجتماعي دولتي از طريق بازار كار يا حمايت از خانوادهها، انگيزه جامعه مدني، گروهها، خانوادهها و افراد را براي حمايت از خود كاهش ميدهد و بدين ترتيب تاثير نامطلوبي بر سرمايهاجتماعي دارد. ب) رفع نابرابري و حل مشكلات گروههايي كه در معرض خطراتي قرار دارند كه جوامع سرمايهداري مبتني بر بازار ايجاد كردهاند، تنها از طريق دولتي با برد جهاني امكانپذير است.بر مبناي اين فرضيات نظام رفاهي كالايي همگاني و نظاميدموكراتيك است كه در آن افراد حق دارند به نظام رفاه اجتماعي كمك نكنند، موفقيت نظام رفاه در واقع از لحاظ ساختاري تا حد زيادي به روابط اجتماعي افقي (هنجارها و شبكهها) موجود در جامعه وابسته است (تاجبخش، 1384).بنابراين، در مورد رابطه بين سرمايهاجتماعي و رفاه تحقيقات متعدد بيانگر اين موضوع بوده است كه سرمايهاجتماعي بر روي شاخصهاي مختلف رفاه مانند آموزش، سلامت، كاهش جنايت، عدالت، فرهنگ، تفريحات و مسكن ميتواند تاثيرگذار باشد.
3-4- چارچوب نظري پژوهش:
با توجه به اينكه نظرياتي كه در قسمتهاي قبل بيان شد سه سطح خرد، ميانه و كلان را براي سرمايهاجتماعي قائل بودند، پس نكته اصلي كه در نظريات سرمايهاجتماعي ميبايست مورد توجه قرارگيرد توجه به سطوح خرد، ميانه و كلان ميباشد. همچنين چون نهاد خانواده در هر سه سطح فعاليت دارد، يعني در سطح خرد با اشخاص و كنشهاي متقابل بين اعضا، در سطح ميانه با سازمانها و نهادهاي ديگر و در سطح كلان با جامعه يا نظام اجتماعي بطور كلي، توجه به سه سطح ضروري است.نكته ديگري كه تقريبا در تمامينظريات مشاهده ميشود اين نكته است كه سرمايهاجتماعي ميتواند پيامدها و دستاوردهايي داشته باشد، يعني اگر اين سرمايه ساخته و بكار برده شود، دستاوردهايي را براي جامعه دارد. ما در اين پژوهش نيز ميخواهيم بررسي كنيم كه آيا سرمايهاجتماعي براي خانوادهها نيز دستاوردي دارد يا خير؟در اين تحقيق از نظريه يا چارچوب مفهوميآپهوف كه مبتني بر كارهاي كلمن بوده و تا حدودي از ديگر نظريه پردازان تاثير پذيرفته است استفاده ميكنيم. آپهوف منابع و ظهور سرمايهاجتماعي ساختاري را در نقشها، قواعد، شبكه ها، ديگر روابط بين شخصي، شيوهها و رسوم و براي سرمايه اجتماعي شناختي در هنجارها، ارزشها، نگرشها و باورها ميداند.سرمايهاجتماعي با تقسيم شدن به دو طبقه سرمايهاجتماعي ساختاري و سرمايهاجتماعي شناختي ميتواند بهتر درك شود. سرمايهاجتماعي ساختاري به ساختارهاي عيني و بيروني و قابل مشاهده اطلاق ميشود، مثل شبكهها، انجمنها، نهادها و قواعد و سرمايهاجتماعي شناختي دربردارنده موارد ذهني مانند نگرشهاي پذيرفته شده، هنجارها، ارزشها و باورهاي مشترك، كنش متقابل و اعتماد است(Grootaert and Bastelaer, 2002).تفكيك ديگري كه ميتوان در مورد سرمايهاجتماعي انجام داد مرتبط با قلمرو يا واحد مشاهده آن ميباشد. سرمايهاجتماعي ميتواند در سه سطح خرد يعني در شكل شبكههاي افقي افراد، خانوادهها، هنجارها و ارزشهاي مرتبط با آنها كه در زير اين شبكهها وجود دارد مشاهده شود؛ در سطح ميانه، يعني ارتباط افقي و عمودي ميان گروهها مورد مشاهده قرار گيرد؛ و بالاخره در سطح كلان، سرمايهاجتماعي را ميتوان در شكل محيط سياسي و نهادي كه پشت صحنه تماميفعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي ميباشد مشاهده نمود. در سطح كلان سرمايهاجتماعي شامل نهادهايي مانند دولت، قواعد حقوقي و آزاديهاي مدني و سياسي ميشود؛ در سطح ميانه و خرد سرمايهاجتماعي به شبكهها و هنجارهايي كه بر كنشهاي بين افراد، خانوارها و جوامع حاكم است، بر ميگردد (Grootaert, 1999).
3-6- فرضيات تحقيق
1. به نظر ميرسد بين اعتماد اجتماعي در بين اعضاي خانواده و رفاه خانواده، رابطه معنيداري وجود دارد.2. به نظر ميرسد انسجام اجتماعي در بين اعضاي خانواده در رفاه خانواده، تاثير دارد.3. به نظر ميرسد بين حل تصادها در بين اعضاي خانواده و رفاه خانواده، رابطه معنيداري وجود دارد.4. به نظر ميرسد بين مشاركت اجتماعي در بين اعضاي خانواده و رفاه خانواده، رابطه معنيداري وجود دارد.5. به نظر ميرسد بين دامنه روابط اجتماعي در بين اعضاي خانواده و رفاه خانواده، رابطه معنيداري وجود دارد.6. به نظر ميرسد بين ارزشهاي اجتماعي در بين اعضاي خانواده و رفاه خانواده، رابطه معنيداري وجود دارد.7. به نظر ميرسد بين نگرشهاي اجتماعي در بين اعضاي خانواده و رفاه خانواده، رابطه معنيداري وجود دارد.8. به نظر ميرسد بين فعاليت جمعي در بين اعضاي خانواده و رفاه خانواده، رابطه معنيداري وجود دارد.9. به نظر ميرسد بين وجود محروميت در بين مردم روستا و رفاه خانواده، رابطه معنيداري وجود دارد.
4- روش تحقيق
4-1- روش و ابزار پژوهش
در تحقيق حاضر براي جمعآوري اطلاعات مورد نظر از دو روش اسنادي و پيمايشي استفاده شده است. با بكارگيري روش اول، ابعاد نظري و تاريخي موضوع، كه محتواي پژوهش را تشكيل ميدهد، بررسي ميشود و با استفاده از روش دوم، يعني روش پيمايشي، چگونگي توزيع و روابط بين متغيرها بر مبناي دادههاي جمعآوري شده از طريق پرسشنامه و مصاحبه، تبيين ميگردد.
4-2- نمونه گيري
براي تعيين حجم نمونه از روش نمونهگيري خوشهاي، تصادفي و سهميهاي به ترتيب استفاده شده است. بدين صورت كه روستاهاي بخش حسنآباد را به سه خوشه روستاهاي داراي امكانات توسعهاي پايين، متوسط و بالا تقسيم كرده و از هر خوشه به روش نمونهگيري تصادفي 2 روستا انتخاب شدند، كه در مجموع 1500 خانوار را شامل ميشدند، از اين جامعه به روش سهميهاي نمونهاي به حجم400 خانوار تعيين گرديد و به روش پيمايشي با استفاده از تكنيك مصاحبه حضوري مستقيم و پرسشنامه دادههاي مورد نياز از سرپرست خانوار به عنوان واحد تحليل، جمعآوري شد. روستاهاي ستارهدار نمونه ما را تشكيل ميدهند.±
4-3- ابزار جمعآوري اطلاعات
تحقيق پيمايشي يكي از روشهاي گردآوري، تنظيم و تحليل دادههاست. در اين پژوهش براي جمعآوري اطلاعات، از پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه مورد استفاده حاوي دو نوع پرسش باز و بسته ميباشد.
4-4- جامعه آماري
در اين پژوهش، جامعه آماري، شامل تمام روستاهاي زير حوزه استحفاظي بخش حسن آباد از شهرستان اقليد ميباشد. تعداد اين روستاها برابر 25 روستا كه حدود 5000 خانوار و جمعيتي در حدود 24000 نفر دارد.
4-5- حجم نمونه
حجم نمونه مورد مطالعه در اين پژوهش356 نفر ميباشد، كه به منظور افزايش دقت نمونه، 400 پرسشنامه تكميل گرديده است كه تعداد 44 پرسشنامه اضافي، به نسبت سهم هر روستا در نمونه ميان آنها توزيع گرديده است.
4-6- تعريف مفهوميو عملياتي
4-6-1- متغيرهاي مستقل
لوري (1977) سرمايهاجتماعي را مجموعه منابعي ميداند كه در ذات روابطخانوادگي و در سازمان اجتماعي وجود دارد و براي رشد شناختي يا اجتماعي كودك و جوان سودمند است، اين منابع براي افراد مختلف متفاوت است و ميتواند از مزيت مهميبراي كودكان و نوجوانان در رشد سرمايه انسانيشان باشد ( كلمن، 459:1377).براي سنجش بعد ساختاري سرمايهاجتماعي شاخصهايي مانند مشاركت اجتماعي، فعاليت جمعي و محروميت در نظر گرفته شد. موارد ديگري هم براي سنجش اين بعد سرمايهاجتماعي در نظر گرفته شده، اينكه تا چهاندازه در روستاي مورد نظر در مواقع بحراني حمايتهاي دوطرفه و درجه شموليت در دسترسي به خدمات وجود دارد.مشاركت اجتماعي: در اين پژوهش با الهام از مقياس چاپين مشاركت اجتماعي در جامعه مورد مطالعه بر حسب مقولههاي زير مورد سنجش قرار گرفته است:
عضويت در مجامع مشاركتي
موقعيت مشاركتي در هر مجمع ( عادي، فعال و داراي مسئوليت)مشاركت در اجرا (مشاركت در طرحهاي عمراني)مشاركت در تصميمگيري (شركت در جلسات مجامع مشاركتي و ارائه نظر و پيشنهاد در مورد طرحها).فعاليت جمعي: عضويت در فعاليتهاي گروهي را شامل ميشود.محروميت: يا محروم زدايي و طرد شدن، اختلاف در بدست آوردن موقعيتهاي اجتماعي را گويند.اما در مورد شاخصهاي سرمايهاجتماعي شناختي ميتوان به موارد عمده اشاره كرد: انسجام، اعتماد، دامنه روابط اجتماعي، نگرشها و ارزشهاي اجتماعي و حل تضادها.انسجام اجتماعي: توافق جمعي ميان اعضاي يك جامعه كه حاصل پذيرش و دروني كردن نظام ارزشي و هنجاري يك جامعه و وجود تعلق جمعي و تراكمياز وجود تعامل در ميان افراد آن جامعه است. براي سنجش اين متغير از سه شاخص گرايش روستاييان نسبت به يكديگر، ميزان تعامل اجتماعي در بين آنها و ميزان نزاعهاي جمعي و اختلاف سياسي در بين روستاييان استفاده شده است.اعتماد اجتماعي: اعتماد اجتماعي را دلالت بر انتظارها و تعهدهاي اكتسابي و تاييد شده به لحاظ اجتماعي كه افراد را نسبت به يكديگر و نسبت به سازمانها و نهادهاي مربوط به زندگي اجتماعياشان دارند، تعريف كردهاند و با رابطه متقابل تعميميافته قرين است. در اين پژوهش اعتماد در قالب دو مقوله اعتماد به افراد و اعتماد به نهادها و سازمانها، با معرفهاي مربوط به هر مقوله تعريف شده است.تضاد و حل تضاد: وجود تضاد در يك روستا يا يك منطقه غالبا به عنوان شاخص فقدان اعتماد يا فقدان سرمايهاجتماعي ساختاري براي حل تضادها در نظر گرفته ميشود. با اين شاخص ميزان تضاد موجود در روستا مورد ارزيابي قرار خواهد گرفت. ميزان تضاد، ميزان كمك به اهداف مشترك و ميزان روابط هماهنگ در روستا از مواردي است كه ميبايست سنجيده گردند.دامنه روابط اجتماعي: ميزان ارتباط با سازمانهاي مختلف، همسايگان و دوستان و آشنايان را گويند.ارزش اجتماعي: يك تصور در مورد آنچه براي فرد مطلوب است و بر رفتار اجتماعياش تاثير ميگذارد.نگرش اجتماعي: يك شكل باورداشت ارزشيابانه كه يك فرد را مستعد پذيرش يا رد مقولههاي خاص گستردهاي از محركهاي اجتماعي مينمايد.
4-6-2- متغير وابسته
رفاه خانواده: حالتي را ميرساند كه در آن كليه افراد خانواده از آنچه تامين كننده نيازهاي مادي و معنوي آنهاست برخوردار باشند و بوجود آمدن آن در خانواده سلامت، زندگي بهتر و زمينه روابط مناسبتري براي پيشرفت استعدادها، قابليتها، ظرفيتها و تواناييهاي افراد خانواده براي توسعه را فراهم ميسازد. شاخصهاي مختلف براي سنجش رفاه در اين پژوهش عبارتند از: رضايت از جنبههايي از شرايط زندگي (از قبيل دسترسي به تسهيلات فرهنگي، كيفيت مسكن، شرايط محيطي، خدمات و تسهيلات، وسيله نقليه شخصي، دسترسي به مواد مورد نياز)، ايمني شخصي و كفايت درآمد.
4-7- آزمونهاي آماري
در اين پژوهش از تحليلهاي دو متغيره، چند متغيره، آزمونهاي جدول تقاطعي، آزمون T و تحليل واريانس استفاده شده است
4-8- آزمون مقدماتي پرسشنامه:
پس از تهيه پرسشنامه و پيش از آزمون نهايي آن، به منظور تعيين ميزان پايايي (Reliability) طيفهاي به كار رفته در پرسشنامه ، پس از كدگذاري و با استفاده از نرم افزار spss و به كمك شاخص پايايي آلفاي كرونباخ ، ميزان همبستگي 13 گويه مربوط به رضايت از جنبههايي از شرايط زندگي، 3 گويه مربوط به كفايت درآمد و 6 گويه مربوط به استفاده از امكانات رفاهي محاسبه گرديد. مقدار آلفا براي گويههاي مربوط به رضايت از جنبههايي از شرايط زندگي11/83 ، براي كفايت درآمد15/74 و براي استفاده از امكانات رفاهي 91/71 بود، كه نشان ميدهد مقدار آلفا براي گويههاي زير مقدار نسبتا قابل قبولي است.
5- تجزيه و تحليل داده ها
5-1 تجزيه و تحليل توصيفي
در اين بخش با استفاده از جداول تقاطعي، نحوه توزيع فراواني نمره رفاه خانواده پاسخگويان در ارتباط با سرمايه اجتماعي نشان داده ميشود. جدول5-1-1- نحوه توزيع فراواني پاسخگويان بر حسب ميزان سرمايهاجتماعي و رفاه خانواده را نشان ميدهد. همانگونه كه ملاحظه ميشود 2/22 درصد افراد داراي ميزان سرمايهاجتماعي پايين، 4/63 درصد متوسط و 4/14 درصد افراد بالا ميباشند. به لحاظ ميزان رفاه 5/8 درصد در سطح پايين، 8/73 درصد در سطح متوسط و 7/17 درصد در سطح بالا قرار داشتهاند. از ميان افراد داراي ميزان سرمايهاجتماعي پايين، به لحاظ رفاه در خانواده 18 درصد در سطح متوسط و 2/4 درصد در سطح بالا قرار داشتهاند. از ميان افراد داراي ميزان سرمايهاجتماعي متوسط، 5/8 درصد در سطح پايين، 7/50 درصد در سطح متوسط و 2/4 درصد در سطح بالايي از رفاه قرار داشتهاند. از ميان افراد داراي ميزان سرمايهاجتماعي بالا، به لحاظ رفاه، 1/5 درصد در سطح متوسط و 3/9 درصد در سطح بالا قرار داشتهاند.
5-2- تجزيه و تحليل استنباطي
در اين بخش فرضيات پژوهش مورد بررسي قرار ميگيرند و با توجه به نوع متغيرها از آزمونهاي آماري مختلف براي سنجش آنها استفاده ميشود.جدول 5-2-1- به بررسي رابطه بين متغيرهاي تحصيلات و شغل با رفاه خانواده ميپردازد. به نظر ميرسد بين متغيرشغل سرپرست خانوار، شغل همسر، تحصيلات سرپرست خانوار و تحصيلات همسر خانوار با رفاه خانواده ارتباط معنيداري وجود دارد. انتظار ميرود كه شغل و تحصيلات سرپرست خانوار و همسرش بر رفاه خانواده تأثير بگذارد. همانگونه كه ملاحظه ميشود با توجه به مقدار F و سطح معنيداري آزمون تفاوت ميانگينها براي متغيرهاي شغل سرپرست خانوار، تحصيلات سرپرست خانوار و تحصيلات همسرحداقل در سطح 95% معنيدار ميباشد و فرضيه وجود رابطه بين اين متغيرها با رفاه خانواده تاييد ميشود. با توجه به مقدار F و سطح معنيداري ذكر شده رابطه بين متغيرهاي اعتماد اجتماعي، انسجام اجتماعي، فعاليت جمعي، مشاركت اجتماعي، سرمايه اجتماعي ساختاري، سرمايه اجتماعي شناختي و سرمايه اجتماعي با رفاه خانواده حداقل در سطح 95% معنيدار ميباشد و بنابراين، فرضيه وجود رابطه بين متغيرهاي ذكر شده و رفاه خانواده تاييد ميشود.
5-3- تجزيه و تحليل چند متغيره
جدول 5-3-1- و 5-3-2- با استفاده از معادله رگرسيون چند متغيره و به روش مرحله به مرحله به تبيين متغير وابسته (رفاه خانواده) ميپردازد. 9 متغير وارد اين معادله شدهاند كه عبارتند از: دامنه روابط اجتماعي، فعاليت جمعي، نگرشهاي اجتماعي، ارزشهاي اجتماعي، محروميت اجتماعي، حل تضادهاي اجتماعي، اعتماد اجتماعي، انسجام اجتماعي و مشاركت اجتماعي. همانگونه كه ملاحظه ميشود اين 9 متغير توانستهاند در مجموع 9/46 درصد از تغييرات متغير وابسته را تبيين نمايند. مقادير 2R از مرحله اول تا مرحله نهم عبارتند از 8/15 درصد، 5/35 درصد، 9/39 درصد، 2/43 درصد، 2/43 درصد، 4/44 درصد، 45 درصد، 46 درصد و 9/46 درصد. اين مقادير نشان ميدهد كه با ورود هر متغير به معادله رگرسيون در هر مرحله چند درصد از تغييرات متغير وابسته تبيين شده است. مقادير افزوده شده به 2R از مرحله دوم تا مرحله نهم به ترتيب عبارتند از 6/19 درصد، 5/4 درصد، 3/3 درصد، 00/0درصد، 2/1 درصد، 6/ درصد، 1 درصد و 9/0 درصد. اين مقادير نشان ميدهد كه با ورود هر متغير به معادله رگرسيون چند درصد بر ميزان 2R افزوده شده است. مهمترين مرحله، مرحله نهم است كه 2R نشان ميدهد مدل فوق حدود 47 درصد تغييرات را در متغير وابسته (رفاه خانواده) تبيين ميكند. مقادير Beta نشان ميدهند كه رابطه متغيرهاي واردشده به معادله رگرسيون چندمتغيره در مراحل دوم، سوم، چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و نهم با متغير وابسته داراي جهت مثبت و رابطه متغيرهاي وارد شده در مرحله اول و ششم با متغير وابسته داراي جهت منفي ميباشند. مقاديرT و سطوح معنيدار نشان ميدهند كه رابطه هريك از متغيرهاي وارد شده در معادله رگرسيون چند متغيره در مراحل ششگانه با متغير وابسته حداقل در سطح 95% معنيدار ميباشد. مقادير73/43= F و سطح معنيداري 000/0=Sig نشان ميدهند كه رابطه همه متغيرها با متغير وابسته حداقل در سطح 95% معنيدار ميباشد.
6- نتيجهگيري
اين پژوهش به به منظور سنجش سرمايه اجتماعي و نقش آن در رفاه خانواده: مطالعه موردي روستاهاي بخش حسنآباد شهرستان اقليد انجام شده است. در فصلهاي پيشين تعريف موضوع، اهميت و اهداف پژوهش، مروري بر ادبيات پژوهش، مباني نظري پژوهش، چارچوب نظري و چارچوب روششناسي پژوهش مورد بررسي قرار گرفت و بدنبال آن يافتههاي پژوهش در دو بخش توصيفي و استنباطي بررسي گرديد كه در اينجا به اختصار بيان ميگردد.نتايج آمار توصيفي نشان ميدهد كه ميزان اعتماد اجتماعي، انسجام اجتماعي، نگرش اجتماعي، ارزش اجتماعي، محروميت اجتماعي و فعاليت جمعي در بين خانوارهاي مورد مطالعه، متوسط رو به پايين است و ميزان مشاركتاجتماعي، دامنه روابط اجتماعي و حل تضادها در بين خانوارهاي مورد مطالعه، متوسط رو به بالا ميباشد.نتايج آزمون تفاوت ميانگينها بين تحصيلات و رفاه خانواده نشان ميدهد كه با توجه به مقدار 92/61= F و سطح معنيداري 000/0 تفاوت ميانگينها حداقل در سطح 95% معنيدار ميباشد. نتايج اين آزمون همچنين نشان ميدهد كه با توجه به مقدار 27/31= F و سطح معنيداري 000/0 تفاوت ميانگين بين شغل و رفاه خانواده حداقل در سطح 95% معنيدار ميباشد.نتايج آزمون تفاوت ميانگينها بين شغل همسر و رفاه خانواده نشان ميدهد كه با توجه به مقدار 382/0= F و سطح معنيداري 54/0 آزمون تفاوت ميانگينها حداقل در سطح 95% معنيدار نميباشد. نتايج اين آزمون همچنين نشان ميدهد كه با توجه به مقدار 12/14= F و سطح معنيداري 000/0 آزمون تفاوت ميانگينها بين تحصيلات همسر خانواده و رفاه خانواده حداقل در سطح 95% معنيدار ميباشد.نتايج تحليل رگرسيون دومتغيره نشان ميدهد كه بين بعد خانوار و رفاه خانواده رابطه وجود دارد و جهت آن منفي است. مقدار 81/4=F و سطح معنيداري 65/0 نشان ميدهد كه رابطه بين دو متغير حداقل در سطح 95% معنيدار نميباشد. مقدار 2R نشان ميدهد كه متغير بعد خانوار 2/1 درصد از تغييرات متغير وابسته را تبيين ميكند.نتايج تحليل رگرسيون دومتغيره نشان ميدهد كه بين دو متغير اعتماد اجتماعي و رفاه خانواده رابطه وجود دارد و جهت آن مثبت است، به اين معني كه با بالا رفتن اعتماد اجتماعي ميزان رفاه خانواده افزايش مييابد. مقدار 51/3=F و سطح معنيداري 052/0 نشان ميدهد كه رابطه بين اين دو متغير در سطح 95% معنيدار ميباشد. مقدار 2R نشان ميدهد، متغير اعتماد اجتماعي 9/0 درصد از تغييرات متغير وابسته را تبيين ميكند. نتايج اين آزمون همچنين نشان ميدهد كه بين دو متغير انسجام اجتماعي و رفاه خانواده رابطه معنيداري وجود دارد. مقدار2R نشان ميدهد كه متغير انسجام اجتماعي2 درصد از تغييرات متغير وابسته را تبيين ميكند و ضريب B نشان ميدهد كه با افزوده شدن هر واحد به ميزان انسجام اجتماعي 233/0 نمره بر ميزان رفاه خانواده افزوده ميشود. بنابراين با توجه به مقدار 98/7=F و سطح معنيداري 005/0 رابطه بين دو متغير حداقل در سطح 95% معنيدار ميباشد.نتايج رگرسيون دومتغيره همچنين نشان ميدهد كه بين متغيرهاي فعاليت جمعي، محروميت اجتماعي و مشاركت اجتماعي با رفاه خانواده رابطه معنيداري وجود دارد و بين متغيرهاي نگرشهاي اجتماعي، ارزشهاي اجتماعي، دامنه روابط اجتماعي و حل تضادهاي اجتماعي با رفاه خانواده رابطه معنيداري وجود ندارد يعني با افزايش آنها رفاه خانوادهها افزايش نمييابد.نتايج تحليل رگرسيون چندمتغيره به روش مرحله به مرحله نشان ميدهد كه 9 متغير دامنه روابط اجتماعي، فعاليت جمعي، نگرشهاياجتماعي، ارزشهاي اجتماعي، محروميت اجتماعي، حل تضادهاي اجتماعي، اعتماد اجتماعي، انسجام اجتماعي و مشاركت اجتماعي توانستهاند در مجموع 9/46 درصد از تغييرات متغير وابسته را تبيين نمايند. همچنين سطوح معنيداري نشان ميدهند كه رابطه همه متغيرها با متغير وابسته حداقل در سطح 95% معنيدار ميباشد.
راهكارها :
افزايش اعتماد اجتماعي، انسجام اجتماعي، نگرش اجتماعي، ارزش اجتماعي، محروميت اجتماعي و فعاليت جمعي در بين خانوارهاي مورد مطالعه به منظور:كاهش آسيبها و مشكلات اجتماعيافزايش انگيزه حضور در زندگي اجتماعيافزايش عملكرد اقتصادي و اجتماعي در جوامعتبديل اعضاي خانوادهها به افراد فعال و موثر در جامعهو در نهايت افزايش رفاه خانواده و رفاه اجتماعي.
الف) منابع فارسي مورد استفاده :
الواني، سيد مهدي و شيرواني، عليرضا (1383). سرمايهاجتماعي اصل محوري توسعه ، تدبير، ماهنامه علميآموزشي در زمينه مديريت، سال پانزدهم، شماره 147.ايماني جاجرمي، حسين (1380). سرمايهاجتماعي و مديريت شهري ، فصلنامه مديريت شهري، شماره 7.تاجبخش، كيان (1384). سرمايهاجتماعي: اعتماد، دموكراسي و توسعه، ترجمه افشين خاكباز و حسن پويان. تهران: نشر شيرازه.چلبي، مسعود (1372). وفاق اجتماعي . نامه علوم اجتماعي. دانشگاه تهران. شماره3.چلبي، مسعود (1375). جامعه شناسي نظم. تهران: نشرني.شريفيان ثاني، مريم (1382). سرمايهاجتماعي، جامعه مدني و سياستهاي اجتماعي: سطوح مختلف بررسي ، انديشه صادق، پاييز و زمستان، شماره 12.كلمن، جيمز (1377). بنيادهاي نظريه اجتماعي. ترجمه منوچهر صبوري. تهران: نشر ني.فوكوياما، فرانسيس (1379). پايان نظم. ترجمه غلامعباس توسلي. تهران: انتشارات جامعه ايرانيان.ماجدي، سيد مسعود (1383). سرمايهاجتماعي، عوامل موثر بر شكل گيري آن، نتايج و دستاوردهاي آن در نقاط روستايي استان فارس ، طرح پيشنهادي رساله دكتري، دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه شيراز.
ب) منايع انگليسي مورد استفاده:
Coleman, J. S. (1990). Fundations of Social Theory , Combridge, MA: Harvard University Press, Belknap Press.Field, J. (2003) Social Capital, London: Routledge.Foley, M. and Edwards, B. (1998). Is It Time to Disinvest in Social Capital? , Journal of Public Policy, 192: 141-173.Grootaert, C. (1999). Social Capital, Household Welfare and Poverty in Indonasia , Working Paper No.6, Word Bank.Grootaert, C. (1998). Social Capital: The missing Link? , Working Paper No.3, Word Bank.Grootaert, C. and Bastelear, T. (2002). Quantitative Analysis of Social Capital Data , In Grooraert and Bastelaer, The role of Social Capital in Development, Cambridge: Cambeidge University Press.Putnam, R. (2000). Bowling Alone: The collapse and Revival of American Community . New York: Simon & Schuster, ___Protest et al (1998). A Social Capital Theory of Career Success . Academy of Management Journal, Vol.44. No2.Uphoff. (1999, 2000, 2002). Understanding Social Capital. Learning from the Analysis and Experiences of Participation, in Dasguupta and Seregeldin, Social Capital: A Multifaceted Perspective, Word Bank, Washington DC, USA.Winter, In. (2000). Towards a Theorised Understanding of family Life and Social Capital . Available at: www.aifs.org.au/.Wall et al (1998). Socal Capital Theory and Research, New York: Aldine De Gruyter.Word Bank, (2000). What Is Social Capital? From: www.Wordbank.org/Poverty.Woolcock, M. (1998). Social Capital and Economic Development: Toward a theoretical synthesis and Policy framework , Theory and Society, 27,2,151-208.