نگاهي به نقش «ملامصطفي بارزاني» در تحولات كردستان عراق
ملامصطفي بارزاني پايه گذار حزب دمكرات كردستان عراق،در 1902 م. متولد شد. كودكي و جواني را در دهكده بارزان عراق، در مجاورت مرز ايران و تركيه سپري كرد. در جواني به رمهداري مشغول بود. ملامصطفي سواد و اطلاعات مذهبي خود را در مكتبخانههاي دهكدهاش به دست آورد. 29ساله بود كه نخستين بار عليه حكومت بغداد طغيان كرد ولي دستگير شد و از بارزان واستان سليمانيه در شمال شرقي بغداد تبعيد شد. اين اعتراض در 1931م. هنگامي رخ داد كه انگليسيها و ايتالياييها تصميم گرفتند ارامنه و آسوريهاي اخراجي از تركيه را در منطقه بارزان اسكان دهند. رهبري اين مبارزه برعهده محمود بارزاني، پدر ملامصطفي بود. ملامصطفي در 1944م. از نوري سعيد نخست وزير حكومت سلطنتي عراق خواستار خودمختاري كردستان عراق شد. اين خواسته از سوي دولت عراق رد شد و اين آغاز يك نبرد سخت و پرتلفات ميان قواي ملامصطفي با دولت عراق بود. در اين نبرد قسمت اعظم نيروهاي ملامصطفي تار و مار شد و وي همراه با 2000 تن از ياران باقيماندهاش با تحمل مشقات فراوان به سوي مرزهاي ايران گريخت. ملامصطفي پس از فرار از عراق در ايران نيز بيكار ننشست و به ياري تشكيلات سياسي شورشيان كرد در استان كردستان ايران پرداخت. ملامصطفي توسط قاضي محمد رهبر شورشيان كردستان ايران مدال شجاعت دريافت كرد و حتي مدتي نيز به فرماندهي قواي وي در ايران منصوب شد.
تهاجم ارتش پهلوي در 1947 م. به كردستان و سپس به آذربايجان كه وضع مشابهي داشت، پايان رؤياهاي بارزاني در ايران بود. پس از اين حمله ملامصطفي و افرادش گام به گام و شهر به شهر از برابر قواي دولتي ايران عقب نشست. اما چون وي مورد تعقيب عراق نيز بود چارهاي جز فرار به شوروي از طريق راههاي كور و صعب العبور مرزي نداشت. ملامصطفي به خاطر حمايتش از جمهوري مهاباد، مورد استقبال روسها قرار گرفت و موفق به دريافت پناهندگي شد. او 11سال يعني تا كودتاي عبدالكريم قاسم، در شوروي و يا پايتختهاي اروپاي شرقي زندگي كرد. با وقوع كودتاي1958 عراق وبازگشت آرامش به اين كشور، وي به دعوت عبدالكريم قاسم از پراگ عازم عراق شد. او 80 روز پس از وقوع كودتا وارد بغداد شد وكاخ نوري سعيد از سوي عبدالكريم قاسم در اختيار وي قرار گرفت. بارزاني با وجود استقبالي كه از سوي قاسم براي وي بعمل آمد، به سرعت عازم كردستان شد و احزاب متفرق كُرد رامجدداً تشكيل داد و سازماندهي كرد. سپس در 1961 از قاسم خواست به كُردها خودمختاري دهد. اين خواسته، قاسم رابه خشم آورد و به 12 سال آرامش در شمال عراق پايان داد. مجدداً آتش جنگ با به حركت درآمدن تانكها و هواپيماهاي عبدالكريم قاسم به سوي نواحي كردنشين شعلهور گرديد. ملامصطفي در دوران حكومت عبدالسلام عارف، عبدالرحمن عارف و حسن البكر نيز با تكرار برخوردهاي مشابهي كم و بيش مشغول نبرد با دولتهاي عراق بود. در اين رشته جنگها سپاه ملامصطفي تجزيه شد. با اين حال در دوران حكومت حسن البكر وي توانست با برخورداري از حمايت مالي ونظامي شاه ايران تجديد قوا كند و حملات خود را عليه عراق شدت بخشد. پيمان 1975 الجزاير ـ اسفند 1353ـ نقطه پايان جنگهاي طولاني ملا مصطفي بارزاني عليه عراق بود. يك ماه پس از انعقاد اين پيمان، ملامصطفي در 12 فروردين 1354 به ايران آمد و تا 1357 كه در قيد حيات بود در ايران تحت نظر زندگي كرد. در اين سال به دليل ابتلاء به مرض سرطان عازم امريكا شد و در دهم اسفند 1357 درگذشت و جسدش پس از انتقال به ايران در اشنويه كردستان دفن شد.