[سخنرانی مقام معظم رهبری در خطبه های عید سعید فطر] نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

[سخنرانی مقام معظم رهبری در خطبه های عید سعید فطر] - نسخه متنی

مقام معظم رهبری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه هاى عيد سعيد فطر

به امامت رهبر معظم انقلاب

25 / 9 / 80

خطبه اول

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمين والصلاه و السلام على سيدنا و نبينا ابى القاسم المصطفى محمد و على اله الاطيبين الاطهرين المنتجبين الهداه المهديين المعصومين المكرمين سيما بقيه الله فى الارضين و صل على ائمه المسلمين و حماه المستضعفين و هداه المومنين. قال الله الحكيم فى كتابه: ((واستعينوا بالصبر والصلاه و انها لكبيره الا على الخاشعين)).

عيد سعيد فطر را به همه ى ملت عزيز ايران, به شما نمازگزاران مكرم و معزز, و به همه ى ملتهاى مسلمان و امت بزرگ اسلامى در سراسر جهان تبريك عرض مى كنم; اگرچه جنايات صهيونيستها در فلسطين, براى مسلمانها عيدى باقى نگذاشته است.

عيد فطر, روز پاداش گرفتن و رويت رحمت الهى بعد از ماه رمضان است. بحمدالله ماه رمضان را - كه ماه صبر و صلات بود - با عافيت گذرانديد و خداى متعال, با دعا و ذكر و مناجات, شما را به اداى فريضه ى روزه و توسل و خشوع در مقابل حضرت حق موفق كرد.

امروز, روزى است كه ان شاالله خداى متعال پاداش شما را عنايت خواهد كرد. شايد يكى از بزرگترين پاداشهاى الهى اين باشد كه خدا همه ى ما را موفق كند تا بتوانيم وسيله ى رحمت الهى را تا ماه رمضان آينده براى خودمان باقى بداريم. رحمت الهى در ماه رمضان, ناشى از حسناتى است كه شما در اين ماه مبارك توفيق آن را پيدا مى كنيد. در ماه رمضان, توجه به خدا و احسان به مستمندان و صله ى رحم و توجه به ضعفا و پاكدامنى و پارسايى هست; آشتى با كسانى كه از آنها دورى گزيده ايد, هست; انصاف با كسانى كه با آنها دشمنى داشته ايد, هست; ماه رقت و توجه و توسل است; دلها نرم و جانها با نور فضل و رحمت الهى نورانى مى شود و انسان نسبت به انجام اين حسنات توفيق پيدا مى كند; اين را تا سال آينده ادامه دهيد; درس ماه رمضان را براى دوره ى سال فرا بگيريم; اين مى شود يكى از بزرگترين پاداشهاى خداوند, كه توفيق اين چنينى را به ما بدهد. رضا و رحمت و قبول و عفو و عافيت را از خداى متعال طلب كنيم; اين در حقيقت عيد واقعى خواهد شد.

آنچه كه من به مردم عزيزمان در اين خطبه عرض مى كنم, اين است كه بزرگترين درس ماه رمضان, خودسازى است; و اولين و مهمترين قدم خودسازى اين است كه انسان به خود و به اخلاق و رفتار خود با نظر انتقادى نگاه كند; عيوب خود را با روشنى و دقت ببيند و سعى در برطرف كردن آنها داشته باشد; اين از عهده ى خود ما برمى آيد و اين تكليفى بر دوش ماست.

به مردم عرض مى كنم: به هم رحم كنيد تا خداى متعال به شما رحم كند. كسانى كه دستشان باز است, دست تعدى به سمت منافع و مصالح ديگران دراز نكنند. كسانى كه زرنگى و هوش و امكانات و قدرت و مسووليت و تواناييهاى گوناگون فردى و اجتماعى دارند, از اين تواناييها در راه تعدى به ديگران استفاده نكنند. خود را بنده ى خدا بدانيم; در مقابل بقيه ى بندگان خدا, خود را موظف به همراهى, احسان, نيكى و رعايت انصاف بدانيم; آنگاه باران رحمت و فضل خدا بر سر ما خواهد باريد; ما را شستشو خواهد داد و بركات خود را بر ما نازل خواهد كرد. البته اين وظيفه ى همه است; ولى كسانى كه در جامعه تمكن و قدرت و مقام و ثروت و نفوذ كلمه يى در ميان مردم دارند, بيش از ديگران در مقابل اين بار سنگين - بار خودسازى و محدود كردن قواى خود از تجاوز به ديگران - مسئولند.

يكى از بزرگترين وظايف انسان اين است كه در هر جا قرار دارد, حد قانونى خود را بشناسد و از آن تجاوز نكند.

تجاوز از حد, عبارت است از همان مفهوم زشت و ننگين استبداد و استكبار. بزرگترين خطر براى انسان اين است كه دچار استبداد و استكبار شود; همه هم مى توانند به اين آفت مبتلا شوند; بايد مواظب خودشان باشند. البته كسانى كه تمكن اجتماعى آنها بيشتر است, بيشتر در معرض اين آفت قرار دارند. كسى كه روح استكبار دارد, اگر قدرت و پول بيشتر و مقام بالاتر داشته باشد, خطرش براى خود و براى مردم بيشتر است; لذا بايد بيشتر مواظب خود باشد. كسانى كه در جامعه دچار فساد مى شوند - فساد مالى, فساد اخلاقى, فساد سياسى - هم خودشان را تباه مى كنند, هم به مردم ضرر مى زنند; كه عامل اصلى آن همين است كه انسان در مقابل حدود قانون و شرع, احساس تنگى جا كند; بخواهد هر مانعى را از سر راه خود بردارد. وقتى انسان خداى نكرده به اين حالت دچار شد, ديگر هيچ حدى را نمى شناسد; در مقابل هر چيزى كه مانع دستيابى او به منافعش بشود, سر ستيزه گرى و جبهه ى مخالفت و دشمنى به خود مى گيرد; اين گونه است كه خطر در جامعه به وجود مى آيد.

اين كه من هشدار دادم و از مسوولان درخواست كردم كه با فساد مالى مبارزه كنند, به خاطر همين است. كسى كه دچار فساد مالى مى شود, مشكل او فقط اين نيست كه مال مردم را مى خورد و بالا مى كشد; مشكل اين است كه يك جرثومه ى فساد, هر چيزى كه در مقابل او بايستد, مى خواهد با آن مبارزه كند و از همه ى نيروى خود براى برداشتن اين مانع بهره بگيرد; حالا اين مانع اگر شرع باشد, با شرع مى جنگد; اگر قانون اساسى باشد, با قانون اساسى مى جنگد; اگر قوانين عادى باشد, با قوانين عادى مى جنگد.

بحمدالله قوه ى قضاييه و بخشى از قوه ى مجريه به دنبال درخواست ما, به طور جدى وارد ميدان شده اند; همه بايد به اينها كمك كنند; هيچ كس نبايد از فاسد و فساد دفاع كند. هركس اين حركت قانونى و منطقى ضد فساد را تضعيف كند, از فساد حمايت و به آن كمك كرده است; دچار نوعى استبداد و استكبار شده است; يعنى سركشى در مقابل قانون.

البته من, هم به قوه ى قضاييه و هم به قوه ى مجريه توصيه مى كنم كه در عمل مراقب باشند, حدود را رعايت كنند; مبادا به كسى ظلم شود; مبادا آبروى كسى بدون اين كه استحقاق مجازات را داشته باشد, خدشه دار شود; مطبوعات هم بايد مراقب اين معنا باشند. به هرحال, اين حركت, يك حركت صحيح و اصولى است و بايد دنبال شود.

پروردگارا ! تو را به اين روز شريف و به اوليايت و به پيامبر بزرگوارت, به خاندان پيغمبر و ائمه ى هدى و به همه ى نيكان و صالحان و به خون شهداى اسلام از آغاز تا امروز, سوگند مى دهيم ما را در راه خودت ثابت قدم بدار; كسانى را كه براى تو و در راه تو تلاش و مجاهدت مى كنند, موفق و مويد بگردان.

بسم الله الرحمن الرحيم

قل هو الله احد. الله الصمد. لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا احد.



خطبه دوم


بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمين نحمده و نستعينه و نستغفره و نومن به و نتوكل عليه و نصلى و نسلم على حبيبه و نجيبه سيد الانبيا و المرسلين ابى القاسم المصطفى محمد و على اله الاطيبين الاطهرين المنتجبين الهداه المعصومين سيما على اميرالمومنين و الصديقه الطاهره سيده نساالعالمين و و الحسن و الحسين سيدى شباب اهل الجنه و على بن الحسين سيد العابدين و محمدبن على باقر علم النبيين و جعفربن محمد الصادق و موسى بن جعفر الكاظم و على بن موسى الرضا و محمدبن على الجواد و على بن محمد الهادى و الحسن بن على الزكى العسكرى و الحجه بن الحسن القائم المهدى صلوات الله عليهم اجمعين. اوصيكم عبادالله بتقوى الله .

همه ى برادران و خواهران عزيز را به رعايت تقواى الهى توصيه مى كنم و اميدوارم در اين روز شريف, پروردگار عالم با لطف خود گرفتاريهاى دنياى اسلام را برطرف كند.

در اين خطبه به جهان اسلام نگاه مى كنيم. امروز گرفتاريهاى بزرگى در جهان اسلام وجود دارد. همه ى مسلمانهاى دنيا مسوولند; دولتها, علما, روشنفكران, دانشگاهيان و هنرمندان در سرتاسر دنياى اسلام, و همه ى كسانى كه از نفوذ كلمه برخوردارند, مسوول ترند. امروز بعضى از دولتهاى بزرگ, به عنوان شرور بين المللى, از حدود خود تجاوز كرده اند; براى پيشبرد سياستهاى خود, از ا عمال هرگونه زورى دريغ نمى كنند; عليه ملتهايى كه مى خواهند آزاد زندگى كنند و دست چپاولگران را از سفره ى گسترده ى منافع ملى خود قطع كنند, فشار نظامى و سياسى و تبليغاتى وارد مى كنند.

امروز فاجعه ى فلسطين در اوج زشتى و تكان دهندگى است. امروز مردم مظلوم فلسطين بدون اين كه هيچ جرمى داشته باشند, جز اين كه مى خواهند در خانه و در ميهن خود آزادانه زندگى كنند و تحقير نشوند, تروريست خوانده مى شوند! اين يكى از ظلمهاى بزرگ تاريخى است. ملت فلسطين در خانه ى خود, غاصبان را مشاهده مى كند; زندگى او به تاراج رفته است; خانه ى او از او گرفته شده است; منابع ثروتش در اختيار دشمنان اوست; علاوه ى بر اينها, در خانه و شهر و ديار خود او, او را تحقير مى كنند.

اگر جوان مسلمان در فلسطين بخواهد به نماز جمعه برود, سر تا پاى او را مورد بازرسى قرار مى دهند; او را تحقير مى كنند; به او اهانت مى كنند و نمى گذارند به نماز جمعه برود. اگر در خيابان اندك سو ظنى به جوان و مرد و زن مسلمان پيدا كنند, آنها را در خانه شان مورد تحقير و اهانت قرار مى دهند. اگر حرفى بزنند و يا از گوشه يى شعله ى خشم آنها بلند شود, بدون هيچ مانع و رادعى وسايل جنگى را به داخل كوچه و خيابان مى كشانند و خانه ى آنها را با تانك ويران مى كنند. اين ملت مظلوم اگر از خود دفاع كند, اگر داد بكشد, اگر دنياى اسلام را به كمك بخواهد, تروريست است؟! رژيم صهيونيست, اعمال تروريستى را با زشتى و وقاحت هرچه بيشتر, روزبه روز شديدتر انجام مى دهد; اما چشمان خود را روى اعمال او مى بندند; ولى اين ملت مظلوم را تروريست معرفى مى كنند! اين بزرگترين ظلمى است كه دارد صورت مى گيرد; دنياى اسلام بايد به خود بيايد و احساس وظيفه كند.

من از ملت عزيزمان به خاطر حضور قدرتمندانه و پرشورشان در روز قدس, با همه ى دل تشكر مى كنم. ملتهاى دنيا تا آن جايى كه مى توانند و تا آن جايى كه به آنها اجازه داده مى شود, اظهار نفرت مى كنند; اما اين بايد در تصميم دولتها, به عمل تبديل شود; دولتهاى مسلمان بايد احساس كنند كه در مقابل اين قضيه مسووليت دارند.

افكار عمومى دنياى اسلام هم بداند: امريكا و دولتهاى مستكبر نمى توانند از موضع دلسوز و خيرخواه و ميانجى وارد قضاياى كشورهاى ما بشوند; موضع آنها, موضع دشمنى و حمايت از ظالم و متجاوز است. وظيفه ى ما تمام نمى شود; اين وظيفه, وظيفه يى ماندنى و به عهده ى همه است. بايد ملت مسلمان فلسطين را تجهيز كنند, به او كمك كنند و به او دلگرمى بدهند تا بتواند جهاد شجاعانه ى خود را دنبال كند.

البته به شما بگويم: امروز ملت فلسطين با مقاومت و ايستادگى و شجاعت و خستگى ناپذيرى خود ثابت كرده است كه خون در مقابل شمشير مى تواند بايستد و ان شاالله ثابت خواهد كرد كه خون بر شمشير پيروز است.

ما نگران مساله ى افغانستان هم هستيم. شرايط ملت همسايه و مسلمان و هم فرهنگ ما, شرايط خطرناكى است. وضعى كه الان وجود دارد - كه مورد استقبال ما هم قرار گرفته است - مى تواند با دخالت قدرتهاى بزرگ و نفوذ دستهاى خارجى در افغانستان به هم بخورد. اين آرامشى كه على العجاله بعد از گذشت سالهاى متمادى به وجود آمده است, اگر دولتها بخواهند دخالت كنند و منافع خودشان - نه مصالح مردم افغان - را در ميان كشور افغانستان دنبال كنند, اين آرامش و نتيجه ى مجاهدت مردم افغان و آن همه رنجها و مرارتها از بين خواهد رفت. تشكيل دولت افغانستان بايد از نفوذ بين المللى دور باشد.

كسانى بايد زمام كار افغانستان را در دست داشته باشند كه از خود مردم و آشناى با رنجهاى مردم افغانستان باشند. چهار نفر آدم را از آن طرف بردارند بياورند; آدمهايى كه افغانستان را درست نمى شناسند; دهها سال است كه افغانستان را نديده اند; سالهاى سختى كه مردم افغانستان گذرانده اند, اينها زندگى خود را در كشورهاى اروپايى و غيره گذرانده اند; اينها چه مى فهمند درد مردم افغانستان چيست! كسانى بايد زمام كار را برعهده داشته باشند كه دردشناس باشند; براى مردم افغانستان دلسوزى كرده باشند; رنجهاى مردم را با پوست و گوشت و استخوان خود لمس كرده باشند. افغانستان در بيست وپنج سال اخير هرچه كشيده, از نفوذ خارجيها بوده است. اگر خود اين ملت بر كار خود مسلط باشد, اين رنجها ان شاالله تمام خواهد شد. از خداى متعال مى خواهيم سعادت و نيكروزى را نصيب مردم مسلمان افغانستان كند.

پروردگارا ! به محمد و آل محمد, ملت افغانستان, ملت فلسطين و همه ى ملتهاى مسلمان را مشمول رحمت و فضل خود قرار بده; آنها را پيروز كن و دست دشمنان و بدخواهان آنها را از آنها كوتاه كن.

بسم الله الرحمن الرحيم

والعصر. ان الانسان لفى خسر. الا الذين امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

/ 1