بيانات معظم له در ديدار فرماندهان سپاه پاسداران و نيروي انتظامي, خانواده هاي شهدا و جانبازان شيميايي
17/07/1381بسم الله الرحمن الرحيمبه همه ي حضار عزيزي كه اين جلسه ي پرشور و صميمي در اين جا به بركت حضور آنها تشكيل شده است ; چه برادران و خواهران عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامي , چه پاسداران كميته هاي قبلي انقلاب اسلامي ـ كه امروز در نيروي انتظامي مشغول خدمت هستند ـ و چه جانبازان عزيز كه فداكاران ديروز و امروز انقلاب و دوران دفاع مقدس محسوب مي شوند , خوش آمد عرض مي كنم . اميدواريم خداوند متعال نظر لطف و قبول خود را به همه ي اين مجاهدتها و تلاشهاي مخلصانه بيفكند و نور رستگاري و سعادت را كه به فضل مجاهدتهاي شما در اين كشور پديد آمد و به سراسر دنياي اسلام تابيد و در دلها و جانها منعكس شد , روزبه روز درخشنده تر و نمايان تر بفرمايد.همچنين حلول ماه شعبان و اعياد شريف اين ماه پربركت را تبريك عرض مي كنم , ماه شعبان يكي از فرصتهاي مغتنمي است كه در اختيار ماست . اين سه ماه ماه رجب و شعبان و رمضان ـ ايام بسيار مغتنمي است و بايد از بركات الهي در اين سه ماه استفاده كنيم و به قول نظامي ها , بار مبناي معنويت خود را تكميل كنيم .اگر ذخيره ي معنوي در وجود انسان از حد لازم پايين تر برود , انسان دچار لغزشها و گمراهي هاي بزرگي خواهد شد. معنويت در وجود يك انسان , براي او مايه ي هدفدار شدن است ; زندگي او را معنا مي كند و به آن جهت مي دهد; همچنان كه آرمانهاي معنوي و اخلاقي , زندگي يك جامعه و يك كشور و يك ملت را جهت دار مي كند; به تلاش و مبارزه ي آنها معنا مي دهد و براي انسان هويت مي سازد. وقتي يك ملت و يك كشور از آرمانهاي اخلاقي و معنوي تهي شد , هويت حقيقي خود را از دست مي دهد و مثل پر كاهي مي شود; گاهي به اين طرف , گاهي به آن طرف مي رود , گاهي دست اين , گاهي هم دست آن مي افتد. اين ماه شريف و دو ماه قبل و بعد از آن , فرصتهايي است براي اين كه ما در وجود خود , ذخيره هاي معنوي را تكميل كنيم .ما سايش و فرسايش پيدا مي كنيم . دل و جان ما در برخورد با حوادث روزمره ي زندگي , به طور دايم در حال فرسايش است ; بايد حساب اين فرسايش ها را كرد و جبران آن را با وسايل درست , پيش بيني كرد; و الا انسان از بين خواهد رفت . ممكن است انسان از لحاظ مادي و صوري , تنومند و فربه هم بشود; اما اگر به فكر جبران اين سايشها نباشد , از لحاظ معنوي نابود خواهد شد. قرآن مي فرمايد : « ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكه » . « ربنا الله » يعني اعتراف به عبوديت در مقابل خدا و تسليم در مقابل او; اين چيز خيلي بزرگي است , اما كافي نيست . وقتي مي گوييم « ربنا الله » , براي همين لحظه يي كه مي گوييم , خيلي خوب است ; اما اگر « ربنا الله » را فراموش كرديم , « ربنا الله » امروز ما ديگر براي فرداي ما كاري صورت نخواهد داد; لذا مي فرمايد : « ثم استقاموا » ; پايداري و استقامت كنند و در اين راه باقي بمانند. اين است كه موجب مي شود « تتنزل عليهم الملائكه » ; والا با يك لحظه و يك برهه خوب بودن , فرشتگان خدا بر انسان نازل نمي شوند , نور هدايت و دست كمك الهي به سوي انسان دراز نمي شود و انسان به مرتبه ي عباد صالحين نمي رسد; بايد اين را ادامه داد و در اين راه باقي ماند; « ثم استقاموا » . اگر بخواهيد اين استقامت به وجود بيايد , بايد به طور دايم مراقبت كنيد كه اين بار مبناي معنويت از سطح لازم پايين نيفتد.اين ماه ها , فرصت بازبيني است . اولياي خدا و ائمه ي هدي (عليهم السلام ) ـ آن طور كه در روايت آمده است ـ بر مناجات شعبانيه مواظبت مي كردند. من يك بار از امام بزرگوار پرسيدم در بين دعاها به كداميك بيشتر علاقه داريد; ايشان اسم دو دعا را بردند; يكي مناجات شعبانيه , ديگري هم دعاي كميل . اين دو دعا مضامين فوق العاده يي دارند. اين دعاها فقط براي خواندن نيست ; يعني فقط براي اين نيست كه انسان موجي در فضا ايجاد كند و اين كلمات را بر زبان جاري نمايد; اين خيلي سطحي و خيلي كم است ; اين مفاهيم را بايد با دل آشنا كرد; بايد دل را وارد اين حريم كرد. اين معاني بلند و مضامين برجسته با اين الفاظ زيبا , براي اين است كه در دل انسان جايگزين شود.« الهي هب لي كمال الانقطاع اليك و انر ابصار قلوبنا بضيا نظرها اليك » ; پروردگارا! به طور كامل من را به خودت متصل و پيوسته كن ; من را وابسته ي حريم عز و شان خود قرار بده ; چشم دل من را نوراني و بينا كن ; آن چنان كه بتواند به تو نظر كند; « حتي تخرق ابصار القلوب حجب النور » ; نگاه من بتواند همه ي حجابها ـ حتي حجابهاي نوراني ـ را بشكافد و از آنها عبور كند و به تو برسد , تو را ببيند و تو را بخواهد. بعضي حجابها ظلماني است . حجابهايي كه ماها گرفتار و اسيرش هستيم و در آنها دست و پا مي زنيم ـ حجاب نام , حجاب نان , حجاب حسادتها , حجاب منيت ها ـ حجابهاي ظلماني و حيواني است ; اما كساني كه خود را از اين حجابها خالص مي كنند , باز حجابهاي ديگري هم سر راه آنها وجود دارد كه حجابهاي نوراني است . ببينيد گذر از اين حجابها چقدر براي انسان , بالا و والاست .يك ملت اگر با اين مفاهيم آشنا شد و دل خود را در اين فضا وارد و حركت خود را با اين ميزان تنظيم كرد , پيش خواهد رفت و كوه ها را در مقابل خود ناچيز خواهد ديد. ملت ما در يك لحظه ي تاريخي چنين حالتي پيدا كرد و اين انقلاب به وجود آمد. شما خيال نكنيد اين انقلاب حتي قابل پيش بيني بود; خير , قابل پيش بيني هم نبود; اين قدر عظيم بود. اين كه ملتي با دست خالي بتواند يك نظام پوسيده ي فاسد , اما مورد حمايت صددرصد همه ي قدرتهاي ظالم دنيا را كه با سخت ترين روشهاي استبدادي حكومت مي كرد و كسي جرات نفس كشيدن نداشت , از بين ببرد و عقيده و آرمان خود ـ يعني اسلام ـ را جاي آن بگذارد , اصلا متصور نبود; حتي به ذهن آدمهاي خوشبين هم نمي رسيد كه چنين چيزي ممكن باشد; اما ملت ما اين كار را كرد. آرمانهاي معنوي و اخلاقي و آرزوهاي بزرگ , آن چنان نيرويي به اين ملت داد كه هيچ فشار و تحميل و تهديد و حادثه ي تلخي نتوانست او را وسط راه نگه دارد و متوقف كند; لذا تا آخر رفت .نمونه ي دوم , دوران جنگ تحميلي بود. اكثر شما شايد جنگ تحميلي را درك كرده ايد; اما من نمي دانم چقدر خاطرات روزهاي اول جنگ در ياد شماها زنده است . يك ملت در مقابل تهاجمي قرار گرفته بود , اما در واقع از ابزارهاي متعارف هيچ چيز نداشت ; سراغ تانك مي رفتيم , نبود , يا كم بود , يا ناقص بود; سراغ سلاح مي رفتيم , همين طور; سراغ هواپيما مي رفتيم , همين طور. كساني هم كه آن روز در راس بعضي كارهاي موثر بودند , دايم آيه ي ياس مي خواندند; اما همين بارقه ي الهي و انگيزه ي اخلاقي و معنوي و ديني و همين خداجويي , دلهاي جوانها را ـ همين پاسدارها , همين نيروهاي مردمي و بسيج از همه ي قشرها , همين عناصر بسيار مومن و خالص ارتش را ـ آن چنان آماده كرد كه جانها توانستند ضعف جسمها را جبران كنند. « لبس القلوب علي الدروع » ; درباره ي اصحاب كربلاست ; دلهاشان را روي زره هاشان پوشيدند. زره ها جسمها را نگه مي دارد , اما دلها جسمها و زره ها را نگه مي دارد. دلهاي با ايمان و نوراني آماده شد و همتهاي بلند به جنبش درآمد و جبهه ي عظيم و وسيعي را كه يك سرش در دستگاههاي جاسوسي و وزارت دفاع امريكا بود , يك سرش در ناتو بود , يك سرش در شوروي سابق بود , يك سرش در خزانه ي دولتهاي نفتي منطقه بود; سوگلي همه ي اينها هم رژيم بعثي بود كه از همه طرف كمكها را به او مي رساندند; همين دستهاي خالي اما دلهاي نوراني و پةراميد و پولادين رفتند اين جبهه ي عظيم را شكست دادند و ناكام كردند. اين شوخي است اين همان معنويت است . وقتي آرمانها و نقطه ي اتكا معنوي در كشور و ملتي وجود داشت , از اين گونه معجزات به وجود مي آيد.من هميشه به مسوولان مربوط در بخشهاي گوناگون ـ چه در بخش اقتصاد , چه در بخش كارهاي علمي ـ توصيه كرده ام و الان هم مي گويم : اگر همين همتها , همين روحيه ها و همين دلهاي قرص و محكم , در هر ميداني محور تلاش و كار باشند , مشكلات را از سر راه برمي دارند. چه كارهاي عظيمي كه نيروهاي مومن و حزب اللهي و انقلابي , با تكيه ي به همين ايمان , در زمينه هاي سازندگي , فناوري هاي پيچيده و در زمينه هاي نظامي به وجود آوردند , كه اكثر شماها مي دانيد من چه دارم مي گويم . در همه ي زمينه ها اين نقطه ي اتكا معنوي مي تواند چنين معجزه يي بكند.يك عده ساده لوحانه بعضي از كشورهاي ثروتمند دنيا را مورد نظر قرار مي دهند و مي گويند اينها ثروت دارند , اما دين و اخلاق ندارند; ما هم به همان راه برويم . خيال مي كنند ثروتمند شدن آنها , ناشي از دين نداشتن و اخلاق نداشتن آنهاست ; اين اشتباه است . هر كشوري اگر ثروتمند و قدرتمند شده است , به خاطر عوامل خاص ايجاد قدرت و ثروت است . هر جا تدبير و كار و تلاش باشد , محصولي خواهد داد; اين سنت الهي است . حتي كساني هم كه دنبال ماديات صرف بدون معنويت مي روند , اگر مديريت و تدبير درستي داشته باشند و تلاش و مجاهدت هم بكنند , البته به آن خواهند رسيد; « كلا نمد هولا و هولا من عطا ربك » ; اين صريح قرآن است ; بحث در اين نيست ; بحث در اين است كه وقتي فقط براي ماديات كار و تلاش شد , ثروت و قدرت به دست مي آيد; اما سعادت به دست نمي آيد. ما مي خواهيم جامعه يي داشته باشيم كه ثروت و قدرت و سعادت همه جانبه و عدالت را با هم داشته باشد; اين نقطه يي است كه ملتها آرزوي آن را مي كشند; والا در كشورهاي ثروتمند و قدرتمند , بي عدالتي و ظلم و فقر و محروميت و تلخي خيلي وجود دارد; ما كه دنبال آن نيستيم .جامعه يي مي تواند تصوير آرماني يك ملت زنده , بيدار و باهوش قرار بگيرد كه در آن , معنويت و عدالت و عزت و قدرت و ثروت و رفاه باشد. اگر بخواهيم اين مجموعه با هم باشد , بدون معنويت و آرمان معنوي و اخلاق و درنظر گرفتن خدا و بدون مجاهدت في سبيل الله ممكن نيست ; اين چيزي است كه پاسدار را عزيز مي كند.پاسداران براي خدا مجاهدت كردند. روز پاسدار , روز ولادت حسين بن علي است ; يعني مظهر مجاهدت خالص و پاك براي خدا. اين مجاهدت اگر از سوي مردم جواب داده شد , مي شود مثل مجاهدت نبي اكرم كه حكومت اسلامي را به وجود آورد و تاريخ را عوض كرد; اما اگر با كمك و همراهي دلهاي مومن مواجه نشود , مي شود واقعه ي عاشورا , كه امام حسين به شهادت مي رسد. جوشش معنوي او , تاريخ را هدايت مي كند. بالفعل نمي تواند موفقيت ظاهري پيدا كند , اما در طول تاريخ , موفقيت حتمي متعلق به اوست ; همان طور كه همه ي نبوت ها و همه ي راهنمايان بشر و راهنمايان الهي در طول تاريخ , اين را داشته اند. لذا شما مي بينيد با گذشت سيزده چهارده قرن , نام حسين بن علي پرچم عدالت و فضيلت هاي معنوي است و همين نام توانسته است اين انقلاب را به وجود بياورد. اين انقلاب ـ كه از اين حيث , شبيه نهضت نبي اكرم است ; يعني به موفقيت رسيد و دلها و جانها و نيروها و انسانها با او همراهي كردند و امام را تنها نگذاشتند ـ توانست پرچم شوكت و عزت را سر پا كند; اين را از حسين بن علي الهام گرفت و مظهر تجديد حيات اسلام شد.راهي كه انقلاب اسلامي و فداكاران اين راه و شما پاسدارها در طول اين سالها رفتيد , راه درستي بود; همان راهي بود كه دنياي اسلام را بيدار كرد; بسياري از غير مسلمانها را مسلمان كرد; حقانيت ملت ايران را اثبات كرد و آبروي ابرقدرت درجه ي يك دنيا را ريخت . امروز ببينيد در دنيا عليه امريكا چه خبر است . مي دانيد اينها براي حفظ آبرويشان چقدر خرج مي كنند و براي فريب افكار عمومي چقدر مايه مي گذارند اين كه در مقابل افكار عمومي دنيا اين طور عريان و رسوا , انگشت اشاره ي ملتها به طرف آنها دراز باشد و اين قدر به آنها اهانت كنند , مي دانيد چقدر براي آنها مهم است اينهاست اثرات آن ايستادگي ها و مجاهدتها و توكل به خدا.امروز بيداري دنياي اسلام و رسوايي دشمنان اسلام اتفاق افتاده است ; بايد اين راه را ادامه داد. اين راه , راهي است كه مي تواند اين ملت را به آرمانهاي حقيقي خود برساند; يعني به همان مجموعه ي آرماني عزت , معنويت , قدرت , رفاه و عظمت علمي ; همان چيزهايي كه براي يك ملت , مطلوب و محبوب است . راه صحيحي كه فرزندان اين انقلاب و فرزندان امام پيموده اند , ما را به آن جا خواهد رساند; منتها شرطش استقامت است . استقامت , يعني راه را گم نكردن ; فريب جلوه هاي مادي را نخوردن ; اسير هوي ت و هوس نشدن ; دستورها و فرايض اخلاقي و معنوي و ادب اسلام را رها نكردن و به لذت طلبي و عشرت طلبي رو نياوردن ; اينها اساس كار است . البته در درجه ي اول بايد مسوولان طراز اول و طراز دوم كشور و مديران ارشد و فرماندهان مراقب اين چيزها باشند; بعد هم عناصر مومني كه مي خواهند افتخار پيشرفت نظام اسلامي و آرمان اسلامي را در نزد خدا و خلق و تاريخ براي خود حفظ كنند.البته معارضه و مخالفت و مزاحمت , زياد است . همان اتهامها و اهانتهايي كه از اول پديد آمدن حركت و فرهنگ پاسداري در كشور وجود داشت , در سالهاي اخير هم همان حرفها را بعضا " همان آدمها تكرار مي كنند; ليكن اين مزاحمتها نبايد بتواند راه مردان خدا را سد كند.پاسداري , يك فرهنگ است ; يك فرهنگ عزت و افتخار است . پاسداري از دين و انقلاب ـ كه امروز اين معنا در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مجسم است ـ صرفا " يك حركت نظامي نيست ; پاسداري , يك فرهنگ است ; جنبه ي عقيدتي و سياسي و فداكاري و مجاهدت دارد; البته جنبه ي نظامي هم دارد; يعني بازوي نظامي انقلاب محسوب بوده است و خواهد بود. همان طور كه ديروز انقلاب به اين پاسداري نياز داشت , امروز هم نياز دارد , فردا هم نياز خواهد داشت ; هميشه نياز دارد.بعضي ها نادانسته ـ كه مايليم اميدوار باشيم نادانسته است ـ ريشه ي اصل مجاهدت و شهادت في سبيل الله را مي زنند; اينها نمي فهمند چه مي كنند; كارشان مثل همان نشستن بر سر شاخ و بن را بريدن است . اينها نمي فهمند كه يك ملت وقتي به جهاز عظيم جهاد و شهادت في سبيل الله مجهز باشد , چه معجزاتي مي كند و چه موفقيتهاي بزرگي را به دست مي آورد; اين را مي خواهند از اين ملت بگيرند. آنها مي خواهند انقلاب و نظام اسلامي را مثل يك موجود بي دفاع , در دسترس قدرتها بگذارند تا آنها با همه ي امكانات سياسي و نظامي و اقتصادي خود آن را بدرند و تكه پاره كنند. البته وقتي دشمنان اين حرفها را مي زنند , كاملا جهتدار , فهميده و دانسته مي زنند; اما بعضي هم علي الظاهر بدون اين كه بدانند چه مي كنند , حرفهاي دشمنان را تكرار مي كنند.شما اين راه و اين افتخار و اين هويت چندجانبه را با دقت حفظ كنيد. نسل اول جهاد و شهادت , خوب امتحاني دادند; نسلهاي دوم و سوم جهاد و پشهادت هم به فضل پروردگار با نورانيتي كه امروز انسان در نسل جوان مشاهده مي كند , آن روزي كه لازم باشد , امتحان بسيار خوبي خواهند داد.خداوند شما را محفوظ بدارد. ان شاالله توجهات حضرت بقيه الله (ارواحنافداه ) و ادعيه ي زاكيه ي آن بزرگوار شامل حال همه ي شما و همه ي فرزندان برومند اين نظام و اين انقلاب باشد و ان شاالله با همت و نيرو و نشاط شما , اين كشور و اين ملت بتواند راههاي دشوار را طي كند و موانع بزرگ را از سر راه خود بردارد و به آرمانهاي الهي خود برسد.والسلام عليكمو رحمه الله و بركاته