بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار جوانان استان سيستان و بلوچستان
06/12/1381بسم اللّه الرّحمن الرّحيماين جلسه بسيار پرطراوت و جذاب است . انسان جلوه هاى جوانى را در همه حركات و سكنات اين جلسه مشاهده مى كند. دانشجو، دانش آموز، طلبه ، جوانان فارغ التحصيل ، جوانان مشغول به مشاغل آزاد، دختران و پسران ، همه در برخوردارى از گوهر جوانى شريك اند. اگرچه من براى قشر دانشجو و دانش آموز و طلبه ارزش زيادى قائلم ؛ امروز و در اينجا طرف خطاب من ، جوان به حيث جوانى است . فرزندان عزيزم ، با بيانهاى گوناگون از اول جلسه تاكنون در مورد زمين ترك خورده و محيط كويرى و هواى خشك اين منطقه صحبت كردند؛ اما من وقتى اين خيل جوانان ، اين مجموعه احساسات پاك ، اين سخنان شيرين و انديشه هاى بارور را مشاهده مى كنم ، گلشن سرسبز و فضاى پُرطراوت و افق بسيار روشنى در مقابل چشم ، در اين استان مشاهده مى كنم .اولين بارى كه من با نسل جوان اين شهر روبرو شدم ، تقريبا در سن و سال شما بودم ؛ بيست وچهار سال داشتم . اين موضوع به حدود چهل سال قبل برمى گردد. آن روز نوعى احساس مسئوليت من را به زاهدان و به مركز اين استان كشاند. آن زمان اين مركز از مراكز فكر و انديشه و حركت عمومى كشور، بمراتب دورتر از امروز بود؛ امروز اينجا مركز است . در آن زمان زاهدان واقعا منطقه اى دورافتاده بود. من وقتى كه به اين استان تبعيد شدم ، همان سابقه ذهنى به من كمك كرد تا با جوانان اين استان ، از بلوچ و سيستانى و فارس ارتباط برقرار كنم ؛ دلها به هم نزديك شد. حالا كه شما جوانهاى عزيز با من حرف مى زديد، بعضى از جوانهايى را كه در آن زمان با آنها در همين استان ارتباط برقرار كرده بودم ، به ياد آوردم . بهترين آنها شهيد شدند. شهيد كريم پور جوانى از شهر زاهدان بود و شور و شوق همين جوانهايى را داشت كه امروز در اينجا سخن مى گفتند. شهيد آتش دست هم جوانى از ايرانشهر بود. برادران ديگرى هم بودند كه نامشان را نمى آورم . بعضى بحمداللّه زنده هستند. در ميان آنها هم بلوچ بود و هم فارس .امروز اين استان از لحاظ سطح فكر و انديشه و مدّ نگاه جوانان ، از زمين تا آسمان با آن روز فرق كرده است ، و همين امر، نقطه اميدى است كه ما را دلگرم و به آينده اميدوار مى كند.آنچه درباره جوان و جوانى گفتيد، باورهاى ديرين من است . آنچه درباره لزوم رفع محروميت گفتيد، همّت شب و روز من است . آنچه در باب خطرهاى گوناگون معنوى و فكرى و فرهنگى بر زبان و در دل بسيارى از شماست ، علائم هشدار دهنده هميشگى من است . بله ، كشور ما، كشورى جوان و انقلاب ما هم انقلابى جوان است . ما بايد با همين نيرو و خون جوانى راه دشوارى را طى كنيم و بايد همت كنيم تا بتوانيم پيش ببريم . كافى نيست كه فقط در دل بخواهيم ؛ خواستن وقتى توانستن است كه با همت ، عمل ، توكل ، راه بلدى و احساس مسئوليت همراه باشد. راه ما راهى طولانى است ؛ اما آينده ما هم بسيار روشن و جذاب خواهد بود. نگاه به آن آينده ، خستگى راه را مى زدايد و ايمان به آن ، ترديدها و تزلزلها را از بين مى برد. آيا ما مى توانيم در اين راه ، فارغ و بى دغدغه حركت كنيم ؟ ابدا. پيچيدگى قضيه از همين جا ناشى مى شود؛ اين راه جاده آسفالته امن و امانى نيست و نمى توان بى دغدغه و فارغ حركت كرد؛ قاطعان طريق و مانعان خير هستند و سياستهاى مخرب وجود دارد. مراكز حساس توطئه در دنيا چشم به همين مجموعه جوان دوخته اند كه ما به آنها عشق و علاقه داريم . آنها هدفهاى خود را روى اين جوانها متوجه و متمركز كرده اند و مى دانند كه اگر اين راه به وسيله اين ملت جوان طى شود، بسيارى از هدفهاى آنها از بين خواهد رفت و دست آنها از اين هدفها كوتاه خواهد شد. بنابراين راه ما با مانع ، خطر، دشمن ، گرگ ، دزد، خار، سنگ و موانعى از اين دست همراه است . نمى توان به اين موانع بى اعتنا بود. بايد همت كرد و پيش از همت كردن چشم گشود و هوشيار بود.آنچه براى شما جوانها مثل ديگران مهم است عبارت است از احساس مسئوليت آگاهانه . البته شما جوان و سرشار از نيرو هستيد و از حساسيت بيشترى برخورداريد. احساس مسئوليت يعنى انسان همان طور كه به فكر زندگى ، معيشت ، اشتغال ، ازدواج ، و هر چيزِ مربوط به خود است ، نسبت به اهدافى كه از خود او فراتر است هم احساس مسئوليت بكند؛ اهدافى كه به خود او محدود نمى شود، بلكه مربوط به مجموعه ، ملت ، تاريخ و بشريت است . انسان بايد در قبال اين هدفها هم احساس وظيفه ، تعهد و مسئوليت داشته باشد. هيچ انسان و هيچ جامعه اى بدون اين احساس تعهد، به قله هاى رفيع سعادت نخواهد رسيد. اين احساس مسئوليت و تعهد بايد آگاهانه باشد. فرد بايد بداند كه به دنبال چه چيزى مى باشد و موانع راه را بشناسد. اين امر همان احساس مسئوليت آگاهانه است . جوان ايرانى ، هوشيار، حساس ، آگاه و حاضر در صحنه است ، بيش از جوانان ساير مناطق دنيا احساس تعهد و مسئوليت آگاهانه مى كند. البته ادعا نمى كنم كه از همه جاى دنيا به طور دقيق مطلعم ؛ اما اخبار زيادى به دست ما مى رسد. آگاهيهاى ما طرق و بسترهاى بسيار متعددى دارد. فهم سياسى ، فكر سياسى ، مطالبه سياسى ، مطالبه آرمانى ، حساسيت نسبت به حوادث و حضور در صحنه مواجهه با حوادث در جوان ايرانى ، ممتاز و نمونه است ؛ و اين شامل پسرها و دخترها هر دو مى شود. به همين دليل ما موفقيتهاى بزرگى داشته ايم و خطرهايى هم ما را تهديد مى كند. امروز سياست مشتركى در همه دنيا، به وسيله مراكز معينى دنبال مى شود. اين سياست عبارت است از اينكه جوانان را تا خرخره در شهوات و غرايز جنسى و فساد اخلاقى غرق كنند. اين يك سياست رايج در دنياست و شامل شرق و غرب مى شود؛ هر منطقه اى آن را با هدفى خاص دنبال مى كند. مراكزى كه اين سياستها را طراحى مى كنند، وسايل و ابزار آن را هم به طور فراوان فراهم مى كنند. اين مراكز به طور عمده شامل مراكز اقتصادى صهيونيستى و قدرت طلبان بين المللى مى باشند كه چشم به سرچشمه هاى ثروت در كشورهايى دوخته اند كه غالبا عقب افتاده و فقير و ضعيف اند و منابع ثروت بسيارى دارند. براى به چنگ آوردن اين منابع ثروت ، مهمترين مانع ، اراده ملتهايى است كه اين منابع متعلق به آنهاست . براى فلج كردن ملتها بهترين راه ، فلج كردن جوانهاست ؛ چون جوانها نيروى فعال هر كشورند. و براى فلج كردن جوانها بهترين راه آلوده و زمينگير كردن آنها به وسيله سكس ، فحشا، مستى و مواد مخدر است . در كشورهاى غربى اين سياست به اين دليل دنبال مى شود، كه جوانها مزاحم صهيونيستها نشوند. داستان تسلط شبكه بين المللى صهيونيسم بر مجلس ، پارلمان ، دولت ، مسئولان و به طور عمده سياستهاى بسيارى از كشورها بويژه كشورهاى غربى بسيار شگفت آور و عجيب است . اگر در كشورى ، يك فرد با انگيزه هاى ضدصهيونيستى براى مسئوليتى سياسى انتخاب شود، آن قدر شبكه هاى صهيونيستى به شكلهاى گوناگون بر او و افكار جامعه فشار مى آورند كه وى نمى تواند به مسئوليت خود ادامه دهد و مجبور به استعفا و كناره گيرى مى شود.در امريكا فعال ترين شبكه هاى سياسى و اقتصادى و فرهنگى ، شبكه هاى صهيونيستى اند. اين خطر وجود دارد كه جوانان اين كشورها علت اين همه تسلط و فشار و نفوذ شبكه هاى صهيونيستى را جويا شوند. و اين خود مزاحمتى براى صهيونيستها فراهم مى آورد. راه جلوگيرى از مزاحمت جوانان اين است كه آنها را سرگرم كنند. جوان در طول هفته به فكر شب يكشنبه و فرونشاندن شعله شهوات جنسى و عياشى و لذتهاى ديگر است . ماجرا در كشورهاى عقب افتاده بمراتب دردناك تر است .پيش از انقلاب ، تبليغات رسمى و عمومى و هميشگى كشور ما، تبليغاتى بود كه مردم را به فحشا و هرزگى و عياشى سوق مى داد. حتّى در نقاط فقير و عقب افتاده ، جاهايى كه مردم به نان شب محتاج بودند هم به نحوى براى عياشى و هرزگى امكاناتى فراهم بود. اين امر به طور عمد در محيطهاى جوان مثل دانشگاهها و سربازخانه ها نه آن مقدارى كه مقتضاى طبيعى غريزه جوانى است براى سرگرم كردن و فاسد شدن نسل ، تشديد مى شد. وقتى كه جوانهاى يك نسل فاسد شدند، ديگر ملتى وجود ندارد و مقاومتى به چشم نمى خورد.حال بعد از گذشت بيست سال عليه ملت ايران و قشر جوان بعد از انقلاب اين توطئه ها دائما تكرار مى شود تا جوانها را از حقيقت انقلاب دور كنند. در حقيقت آنها مى خواهند اين سرمايه ها را از كشور بگيرند و آن را فلج كنند و بر آينده روشن و درخشان آن ، خط بطلان بكشند و مانع رسيدن به آن شوند.مسئله اين است كه سلطه استكبار امريكايى بر اين كشور به همت مردم و جوانان آن از بين رفت . جوانان ، نه فقط در آغاز انقلاب ، بلكه در طول اين سالها نيز با حضور، تدين و پايبنديشان به اخلاق اسلامى ، على رغم همه عوامل دوركننده و محرك ، آنها را ماءيوس كردند. البته آنها به توطئه هاى خود ادامه مى دهند؛ اما جوانان ما عمل آنها را خنثى مى كنند، بنابراين آنها هم به تشديد فعاليتهاى خود مى پردازند.امروز شما جوانها هدف توطئه اى بسيار خطرناك هستيد. اين خطرات هرجايى كه اسلام و ايمان هست و نسل جوان دل به سوى معنويت و حقيقت دارد، وجود دارد. راه رهايى از آنها هم وجود دارد. و اين چيزى است كه من و شما بايد به آن فكر كنيم . من مثل پدر شما هستم . چه در سنين جوانى و چه در دورانهاى بعد، دهها سال از عمرم را با جوانها گذرانده ام . مى دانم جوانى چقدر مبارك و جوشش جوانى چقدر با ارزش است . مى دانم كه كليد حل مشكلات كشور به دست جوانان است ، اما به شرطى كه جوانان براى كشور ما باقى بمانند و اراده ، روحيه و ايمان جوانان ما محكم و پابرجا باشد؛ چيزهايى كه دشمنان ما آنها را هدف گرفته اند.يكى از مسئولان طراز اوّل كشور صهيونيستى غاصب اسرائيل ، در سال گذشته توصيه اى به امريكايى ها كرد. اين توصيه كاملا در مطبوعات خارجى و اينترنت منعكس شد و امر پنهانى و مخفيانه اى نيست . توصيه وى به امريكاييها اين بود كه بيهوده وقت خود را با عراق و كره شمالى و كشورهايى از اين قبيل تلف نكنيد. مسئله اصلى شما ايران است . اگر خاورميانه را مى خواهيد، وقتتان را مصروف عراق نكنيد، سراغ ايران برويد؛ كانون و سرچشمه آنجاست ؛ اما ايران مثل عراق و كره شمالى و افغانستان نيست كه بتوان با حمله نظامى آن را تسخير كرد. نظام و حكومت اسلامى به مردم متكى است ، مردم آن را حفظ كرده اند. بايد كارى كنيد كه مردم آن را رها كنند. راهش اين است كه مردم را با ترويج فرهنگ و ادبيات غربى و فرهنگ و تربيت امريكايى ، به واگرايى نسبت به دين و فرهنگ و سنت و تاريخشان سوق داد. وقتى مردم اين تعلقات را رها كردند، بعد از گذشت چند سال ، بدون اينكه سرمايه اى صرف كنيد، با يك حمله و تحرك احيانا نظامى مختصر مى توانيد اين مانع بزرگ ، يعنى نظام اسلامى را از سر راه برداريد. پيش از اين در سال گذشته نيز، وقتى روستاها و شهرهاى افغانستان بر اثر موشكهاى امريكايى ويران مى شدند و ملّت مظلوم افغانستان زير بمباران امريكاييها دست و پا مى زدند، يك استراتژيست نظامى امريكا گفت : اگر به جاى اين موشكها، براى جوانهاى افغان لباس زير زنانه و وسايل شهوترانى و پوششهاى سبك غربى و امريكايى بفرستيد، بدون صرف اين هزينه ها مى توانيد افغانستان را تصرّف كنيد و خرج تسليحات در كيسه تان باقى مى ماند. به جاى بمب و موشك و راكد، سى دى هاى پُرنوگرافى و منظره ها و ادبيات مهيج شهوت را ميان آنها ترويج كنيد، آن وقت كار بر شما آسان مى شود.اين يك سياست اساسى است . اين امر را دست كم نگيريد. بيست ميليون دلار براى مبارزه با ايران هزينه تعيين كردند. مگر مى توان با صرف بيست ميليون دلار با ايران مبارزه و بر آن غلبه كرد. آنها ميلياردها دلار خرج مى كنند و برايشان هم مى ارزد. ايران با منابع غنى ، بازار مصرف ، موقعيت استراتژيك و نيروى انسانى سرشار، گنجينه اى است كه تكنولوژى ، صنعت و كارخانجات غربى براى زنده ماندن ، به آن احتياج دارند. مغز جوان ايرانى ، نفت و بازار فروش ملت ايران براى آنها حياتى است و هدف آنها نيز همين موارد است .سياست امروز، سياست اندلسى كردن ايران است . موضوعى كه من با شما در ميان مى گذارم شكل موعظه ندارد؛ بلكه موضوعى اساسى است كه با بهترين عناصر يك ملت كه شما جوانان باشيد در ميان گذاشته مى شود. فقط شما مخاطب من نيستيد، اين سخن را جوانان سراسر كشور هم خواهند شنيد. نسل جوان كشور كه بيش از نيمى از ملت و جمعيت كشور است ، بايد بداند در مقابل آرزوهاى بزرگ ، آرمانهاى بلند و هدفهاى مقدس و قابل قبول و موجه او چه موانعى وجود دارد. روزگارى مسلمانان در جنوب اروپا و در اسپانيا تا جنوب فرانسه ، كشورى اسلامى به وجود آوردند. اين كشور مهد تمدن شد و علم در اروپا از همان تمدن اندلسى قرون اوليه اسلام شكوفا شد. شكوفايى علم در آن سرزمين داستانهايى دارد و خود غربيها نيز به آن معترف اند. البته اكنون سعى مى كنند اين ورق را از تاريخ علم حذف و نام مسلمانها را بكلى پاك كنند؛ اما خود آنها، اين تاريخ را ثبت كرده اند، و البته در تواريخ ما هم ثبت شده است .اروپاييها وقتى خواستند اندلس را از مسلمانها پس بگيرند، اقدامى بلند مدت كردند. آن روز صهيونيستها نبودند، اما دشمنان اسلام و مراكز سياسى عليه اسلام فعال بودند. آنها به فاسد كردن جوانها پرداختند و در اين راستا انگيزه هاى مختلف مسيحى ، مذهبى يا سياسى داشتند. يكى از كارها اين بود كه تاكستانهايى را وقف كردند تا شراب آنها را به طور مجانى در اختيار جوانها قرار دهند. جوانها را به سمت زنان و دختران خود سوق دادند تا آنها را به شهوات آلوده كنند. گذشت زمان راههاى اصلى براى فاسد يا آباد كردن يك ملت را عوض نمى كند. امروز هم آنها همين كار را مى كنند. البته دشمن هدفهاى اقتصادى ، فرهنگى و سياسى هم دارد. هدفهاى اقتصادى اش معلوم است ؛ براى آنها تسلط اقتصادى بر منطقه خاورميانه حياتى است . امروز در حال راه اندازى يك جنگ بزرگ در همسايگى ما و در كشور عراق هستند. همه دنيا مى دانند كه هدف آنها در درجه اول هدف اقتصادى است ؛ تسلط بر اپك ، نفت عراق و سلطه نهايى بر نفت خاورميانه از جمله اين اهداف اند. اقتصاد، خداى امروز دنياى مادى است ؛ خداى واجب الاطاعه اى كه همه بايد در مقابل او زانو بزنند و هر كارى براى به دست آوردن ثروت بكنند. اين اقدامات براى بهبود اقتصاد بشر صورت نمى گيرد؛ بلكه در جهت پُر كردن جيب كمپانيهاى نفتى و تسليحاتى و امثال آنها كه مظهر فرعونيت و قارونيت هستند، صورت مى پذيرد.آنها اهداف فرهنگى هم دارند. به فرهنگ اسلامى كينه مى ورزند و با آن عناد دارند. فرهنگ اسلامى آراء روشنفكران اروپا را به چالش كشيده و ليبرال دمكراسى را كه پرچم برافراشته غرب است ، مورد ترديد قرار داده است . فرهنگ اسلامى روح استقلال طلبى و رشادت را در جامعه بزرگ و يك ميليارد و چند صدميليونىِ مسلمانان ، ترويج مى كند و اين امر در حساس ترين منطقه دنيا از لحاظ استراتژيك و منابع نفتى و زير زمينى ، شدت بيشترى دارد. فرهنگ اسلامى اين جامعه بزرگ را به فكر حيات مجدد خود انداخته است ؛ بنابراين به آن كينه مى ورزند و قصد كوبيدن آن را دارند.البته آنها در بلندگوها از بحث آزاد و گفتگو و دمكراسى سخن مى گويند؛ اما اين شعارى دروغين است . آنها اهل گفتگو، دموكراسى و بحث آزاد نيستند. در داخل ايران ، پلوراليسم ، شكاكيت ، شك در مسلّمات و اوّليات اعتقادى ، تسامح و تساهل را ترويج مى كنند؛ مى گويند از عقايدتان بگذريد و نسبت به آنها تساهل و تسامح داشته باشيد، اما اين مربوط به داخل جامعه ايران و جوامع اسلامى است . وقتى بحث به جايى مى رسد كه خودشان آن را ارزشهاى امريكايى و غربى خطاب مى كنند، ديگر جاى گفتگو نيست ؛ مشابه سازى ، يكسان سازى ، جهانى سازى ، اعتقادات مسلّمى است كه دنيا بايد در مقابل آنها كوچكترين اعتراضى نكند. در اينجا ديگر چهره ديكتاتورى به خود مى گيرند. پرچم دمكراسى و آزاديخواهى يك دروغ آشكار است . كدام امريكا مى خواهد به مردم دنيا آزادى هديه دهد؟! امريكايى كه براى حفظ منابع خود ملتها را با فجيع ترين وضع به بدبختى سوق مى دهد؟! امريكايى كه فجايع او در ويتنام و افغانستان فراموش نشده و نخواهد شد و اين فجايع هنوز هم ادامه دارد. امروز هم مردم عراق را تهديد مى كند. در اينجا با پرچم دمكراسى پيش مى آيد؛ اما نوبت به مردم فلسطين كه مى رسد، از دمكراسى خبرى نيست ! آيا مردم فلسطين انسان نيستند؟!امروز دنيا با سلطه استكبار جهانى وضع رقت بارى پيدا كرده است . فرهنگ اسلامى آنها را به چالش مى كشد. اين نيت و همت و توكل اسلامى است كه يك ملت را قادر مى سازد تا در مقابل ظلم و استبداد و ديكتاتورى جهانى بايستد و قرص و محكم حرف خود را بزند و ملتها بشنوند.خيال نكنيد ملتهاى دنيا نسبت به شعارهاى شما بى تفاوت اند. هرچند دولتهاى آنان غالبا محافظه كارند و مجبورند به نحوى ملاحظه كنند؛ ليكن ملتها اين شعارها را تا اعماق وجود مى فهمند، مى شنوند، مى نوشند و به آنها معتقد مى شوند. اعتقادات مردم ما، شعارهاى اساسى امروزِ ملتهاى مسلمان است . دشمن بشدت از اين امر بيمناك است .اگر آزادگى انقلاب و نظام اسلامى نمى بود، امروز بسيارى از حقايق همچنان در پرده مى ماند. وقتى يك انسان ، آزاده است ، حرف خودش را مى زند و سخن او در دايره محدودى اثرگذار است ؛ اما وقتى يك ملت و نظام و قدرت حكومتىِ برخاسته از اراده مردم آزاده است ، ديگر نمى توان سخن او را در دايره كوچكى محدود كرد؛ حرف او طنين پيدا خواهد كرد و در دنيا انعكاس خواهد يافت .دشمنان نمى خواهند به شكستهاى خود اعتراف كنند؛ اما در محافل سياسىِ گوناگون دنيا همواره از انقلاب و نظام اسلامى گله مى كنند كه موقع و موقف نظام اسلامى و مواضع سياسى او در قضيه فلسطين ، افغانستان ، دنياى اسلام ، تسليحات و حقوق بشر، مانع از بسيارى از اهداف استكبار جهانى شده است . اين به خاطر ايستادگى ملت ماست . نظام اسلامى به طور كامل يك نظام آزاده است و ما اين آزادگى را از اسلام داريم و آنها به همين دليل با اسلام دشمن اند و عليه آن تلاش و فعاليت مى كنند.امروز وظيفه ما چيست ؟ جوانان عزيز! در اين رابطه هم مسئولان وظيفه دارند و هم خود شما موظفيد. بعضى از شما جوانان عزيز مى گوييد به ما اعتماد كنيد. اين ، همان اعتماد است . مشكلى كه متوجه ملت ايران كه اكثرا جوان اند مى باشد، بايد با همت ، اراده ، ايستادگى ، هوشيارى و آگاهى نسل جوان خنثى شود. البته مسئولان و نظام اسلامى وظيفه سنگينى برعهده دارند. بايد بستر اين آمادگى فرهنگى و اخلاقى را براى جوانها فراهم كنند؛ اما اولين مسئوليت را جوانها بر دوش دارند. اين مسئوليت چيست ؟ اين مسئوليت آن است كه جوان به عنوان يك انسان ، خود را امانت خدا و به عنوان يك جوان ، ذخيره ملى بداند. دشمنان تلاش مى كنند اين جوان را با مواد مخدر و به شهوات و مسكرات آلوده كنند و با پرداختن به چيزهايى كه او را از پيمودن اين راه طولانى به سوى قله هاى سعادت و افتخار باز مى دارد، مشغول و سرگرم نمايند تا در نهايت فاسد شود. جوان بايستى در خود و محيط پيرامونش ايمان و معرفت و اراده را تقويت كند. يكايك شما دختران و پسران بايد در محيط دانشگاه ، مدرسه ، كار و تلاش اجتماعى و سياسى مراقب باشيد و از نفوذ فساد و رخنه كردن ترشحات آن جلوگيرى كنيد. بايد نسبت به آن حساس باشيد.من جوانان عزيز را به يك مجاهدت حقيقى دعوت مى كنم . مجاهدت فقط جنگيدن و به ميدان جنگ رفتن نيست . كوشش در ميدان علم ، اخلاق ، همكاريهاى سياسى و تحقيق نيز براى مردم جهاد محسوب مى شود. ايجاد فرهنگ و انديشه صحيح در جامعه نيز جهاد است . و اينها، همه جهاد در راه خدا و جهاد فى سبيل اللّه است . طرف اين جهاد، مستكبران ، دشمنان و كسانى هستند كه با اسلام ، ايران ، هويت ، مليت ، اسلاميت و صفتهاى اسلامى عناد و دشمنى دارند. قرآن مى گويد: ((اشدّاء على الكفّار))؛ مسلمانان بايستى نسبت به كفار سختگير باشند. اين كفار كجا هستند؟ هر غير معتقد به اسلام كسى نيست كه بايد نسبت به او سختگير بود و شدت گرفت . قرآن مى گويد: ((لا ينهاكم اللّه عن الّذين لم يقاتلوكم فى الدّين و لم يخرجوكم من دياركم ان تبرّوهم و تقسطوا اليهم انّ اللّه يحبّ المقسطين ))؛ كسانى كه با شما سر ستيزه ندارند و عليه شما توطئه نمى كنند و كمر به نابودى نسل و ملت شما نبسته اند، ولو از دين ديگرى باشند، با آنها نيكى كنيد و رفتار خوب داشته باشيد؛ كافرى كه با او بايد شديد بود، اين نيست . ((انّما ينهاكم اللّه عن الّذين قاتلوكم فى الدّين و اخرجوكم من دياركم )). بايد با كسانى شديد بود كه با هويت ، اسلام ، مليت ، كشور، تماميت ارضى ، استقلال ، شرف ، عزت ، ناموس ، سنتها، فرهنگ و ارزشهاى شما مبارزه مى كنند. اين فرهنگى است كه بايد بر جامعه ما حاكم باشد. تساهل و تسامح بايد بين خود مسلمانها برقرار باشد.من ديروز و پريروز در اجتماعات متعددى كه در اين شهر داشته ام راجع به همدلى و محبت بين شيعه و سنى صحبت كردم . به شما جوانها هم مى گويم ؛ بدانيد آن كسانى كه شيعه را عليه سنى ، سنى را عليه شيعه تحريك مى كنند، نه شيعه را دوست دارند و نه سنى را؛ با اصل اسلام دشمن اند. ((رحماء بينهم ))؛ يعنى برادران مسلمان بين خود رحيم و مهربان باشند. دشمن از هر دو طرف تلاش مى كند. از يك طرف غالى گرى و ناصبى گرى را ترويج مى كند و شيعه را در چشم سنى دشمن حقيقى معرفى مى كند بعضى از متحجرين دينى هم متاءسفانه باور مى كنند از سوى ديگر شيعه را به اهانت به مقدسات و ارزشهاى سنى وادار مى كند. توطئه دشمن آن است كه اين دو مكتب را در مقابل هم قرار دهد. اين اختلاف در جهت از بين بردن هويت يك ملت و در موضوعاتى ايجاد مى شود كه نبايد بين آنها باشد. به علماى محترم شيعه و سنى گفتم شما دم از وحدت مى زنيد و اين خيلى خوب است و من هم از شما ممنونم ؛ اما از كيد دشمن غافل نباشيد. دشمن از راههايى وارد مى شود كه ممكن است شما از آن غفلت كنيد و به آنها توجه نداشته باشيد. هوشيار باشيد و دشمن را در هر لباسى بشناسيد. ((ولتعرفنّهم فى لحن القول ))؛ از سخنانشان هم مى توان آنها را شناخت .بدانيد كسانى كه شما را به واگرايى از دين ، ملت و كشور سوق مى دهند، دشمن اند و دوست نيستند. كسانى كه شما را به اختلافات داخلى سوق مى دهند، دشمن اند. كسانى كه سعى مى كنند دلها را نسبت به هم چركين كنند، دشمن اند. كسانى كه سعى مى كنند آرمانهاى انقلاب اسلامى را دست نيافتنى و نظام اسلامى را ناتوان از رسيدن به آنها جلوه دهند، دشمن اند.گاهى افرادى كه دشمن نيستند هم اين حرفها را تكرار مى كنند، آنها غافل اند. امروز مى بينيم مواردى مثل پلوراليسم و نسبى گرايى و شكاكيت كه انگيزه دشمن را تشكيل مى دهند، از زبان افرادى جارى مى شود كه دشمنى ندارند؛ اما غافل اند. نمى فهمند چه بر زبان مى آورند و چگونه جاده دشمن را صاف مى كنند.اما مسئولان وظيفه سنگين ترى دارند. البته من در خطاب به مسئولان و در جلسات آنها بارها نكات لازم را گوشزد كرده ام ؛ باز هم مى كنم . خطر تنها خطر اخلاقى نيست ؛ البته مسئله فرهنگ و اخلاق خيلى مهم است . نظام اسلامى نمى تواند نسبت به فرهنگ و اخلاق مردم خود بى تفاوت باشد. نظام اسلامى نظامى نيست كه فقط به فكر حفظ قدرت خود باشد و نسبت به عملكرد مردم خود حتى اگر به ورطه اخلاقى بيفتند بى تفاوت باشد. نظام اسلامى از آنچه كه مردم را منحرف و گمراه مى كند، رنج مى برد. ((عزيز عليه ما عنتّم حريص عليكم بالمؤ منين رؤ ف رحيم ))؛ اين روش پيامبر گرامى است و نظام اسلامى همان روش را بايد داشته باشد. نظام اسلامى نمى تواند نسبت به رنجهاى معنوى ، جسمانى ، و گمراهيهاى فكر و دل مردم خود بى اعتنا باشد. اين نظام وظيفه سنگينى برعهده دارد. دستگاههاى ما، بخصوص دستگاههاى فرهنگى ، وظيفه سنگين ترى دارند؛ همچنان كه دستگاههاى اقتصادى و عمرانى كشور وظيفه اى سنگين برعهده دارند. در جاهايى مثل استان شما سيستان و بلوچستان كه بسيار محروم است ، وظايف دشوارتر است .فرزندان عزيز من وقتى صحبت مى كردند، بارها در سخنانشان از من خواستند كه نسبت به اين مشكل اقدام كنم . من در هيچ يك از استانها تا اين حدى كه براى من در اين استان برنامه ريزى شده است ، توقف نداشته ام . دليل اين امر آن است كه توجه مسئولان در بخشهاى مختلف ، به نقاط اساسى نياز در اين استان جلب شود. هركدام وظيفه خود را بدانند، تعريف كنند و به آن اقدام نمايند، كه البته مقدمات خوبى هم فراهم كردند و من در سخنرانى عمومى روز اول گفتم كه مسئولان موارد متعدد كارهايى را كه بايد انجام بگيرد، فهرست كردند، راهكارها را مشخص و براى آنها بودجه تعيين كردند. اين اقدامات در حد امكانات كشور انجام مى گيرد. بعد از اين هم مسئولان بايد يكايك اين كارها را پيگيرى كنند كه انجام پذيرد. در سالهاى گذشته كارهاى فراوانى انجام گرفته است . شما جوانها، سيستان و بلوچستان قبل از انقلاب را نديديد. ديشب آقاى استاندار آمارى را در جلسه اى كه حضور داشتم ، دادند. شاخصهاى رشد و توسعه در استان هزاردرصد، شش درصد، پانصد درصد، دوهزار درصد پيشرفت كرده است . اين اقدامات بعد از انقلاب انجام شده است . قبل از انقلاب وقتى در ايرانشهر تبعيد بودم ، مردم آن شهر مى گفتند، تابه حال حتّى يك معاون استاندار هم به اين شهر سفر نكرده است ! ايرانشهر روستا نيست ، يك شهر است و در آن زمان تا به اين حد مورد غفلت بود. آنها به مناطقى سفر مى كردند كه بتوانند جيبهاى خود را پُر و لذت و آسايش خود را فراهم كنند و با ايرانشهر و خاش و چابهار كارى نداشتند. توجه مسئولان ، ارتباط و پيوند و علقه مستحكم بين مردم و مسئولان و كارهايى كه انجام گرفته و فعاليتهاى فراوان كه فهرستش بسيار طولانى است ، به بعد از انقلاب برمى گردد. البته نيازهاى استان بيش از اينهاست ، بايد باز هم تلاش شود. اين طور نيست كه كار جديدى شروع شود؛ نوبه نو بايد همت مسئولان ، در هر برهه اى از زمان مصروف شود. من خواستم يك خيزش و جهشى در اين كار انجام بگيرد و به همين دليل به اين سفر آمدم . ان شاءاللّه كار متراكمى صورت بگيرد كه تاءثيرش در استان ، در زمان مشخص خودش محسوس و معلوم شود.به روزهاى انتخابات شوراهاى شهر و روستا نزديك هستيم . بنده در دوره قبل كه انتخابات شوراها انجام گرفت ، صحبتها و توصيه هاى بسيار كردم كه شايد به اندازه يك كتاب بشود. اين صحبتها شامل تشويق مردم به شركت در انتخابات شوراها، توصيه به مسئولان نسبت به شوراها و توصيه به منتخبان شوراها مى شود. يكى از مسائلى كه من در آن زمان تاءكيد كردم ، اين بود كه شوراها را محل تسويه حساب حزبى و جناحى و باندى قرار ندهيد؛ بگذاريد شوراها براى مردم كار كنند. شوراها در برخى از شهرها كارهاى مفيدى انجام دادند و افراد خوبى در آن شهرها انتخاب شدند. در يك منطقه پدر سه شهيد منتخب شد كه مرد مؤ من و كارآمد و لايقى است . اين عده در شوراها و براى مردم كار مى كردند. اما در بعضى جاها هم خوب عمل نكردند. عده اى از اعضا مرتكب اعمالى شدند كه براى آن شهر مشكلاتى را به وجود آورد. من اسم اين شهرها را نمى آورم . اعضاى شوراى اين شهرها امتحان خود را به خوبى پس ندادند.اكنون عرض مى كنم كه اعضايى را انتخاب كنيد كه در درجه اول با ايمان ، كاردان ، لايق ، باعرضه و امانت دار باشند. اين مسئوليت امانتى است كه به دست آنها سپرده مى شود؛ امانتِ راءى شماست . قوام نظام جمهورى اسلامى به اعتمادهاى مردم نسبت به كسانى است كه براى تصدّى مراكز قدرت انتخاب مى كنند. بايد به خواسته هاى مردم عمل و به اعتماد آنها پاسخ داده شود. آن طرف قضيه بايد امانت شما را رعايت كنند و به اعتماد شما پاسخ دهد، اين طرف قضيه هم كه شما هستيد بايد چشم خود را باز كنيد و متوجه باشيد كه به چه كسى راءى مى دهيد و چه كسى را انتخاب مى كنيد. بعضى از جناحها و گروهها و باندها طورى عمل كردند كه مردم ديگر به معرفى آنها اعتماد نمى كنند. و اين كه مردم به معرفى افراد و جناحها و گروهها اعتماد نكنند، ضايعه است .در اين انتخابات سعى كنيد در درجه اوّل انسانهاى مؤ من و با ايمان را انتخاب كنيد. تبليغات دشمنان و پيروان آنها در راستاى كمرنگ كردن ايمان در جامعه است . مى گويند ايمان چيست ؟! پاسخ اين است كه اگر ايمان نباشد، لياقت و كارآيى هم به كار نخواهد آمد. فردى كه لايق تر است اگر ايمان نداشت ، بيشتر دزدى مى كند و لطمه مى زند. اگر ايمان داشت ، لياقت و عرضه و كاردانى اش براى مردم مفيد خواهد بود. بنابراين مردمان باايمان ، بالياقت ، كاردان و امين را انتخاب كنيد و مراقب عملكرد آنها باشيد.پروردگارا ! اين دلهاى جوان را مشمول رحمت و لطف خودت قرار بده . پروردگارا ! نور معرفت و بينش حقيقت را به جوانهاى عزيز ما ارزانى بدار. پروردگارا ! به ما و به همه مسئولان كشور و همه آحاد اين ملت توانايى انجام وظايف سنگين اين روزگار را عنايت كن . پروردگارا ! روزبه روز لطف خود را بر اين مردم و بر همه ملت ايران افزايش بده . پروردگارا ! دشمنان و خائنان به اين ملت را نابود كن . پروردگارا ! توطئه گران عليه اين ملت را نابود كن ؛ توطئه آنها را خنثى كن . پروردگارا ! قلب ولى عصر (ارواحنافداه ) را از ما شاد و خرسند بگردان ؛ ما را مشمول دعاى آن بزرگوار قرار بده .والسّلام عليكم و رحمة اللّه و بركات