شورای خانوادگی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شورای خانوادگی - نسخه متنی

جواد محدثی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




شوراي خانوادگي

جواد محدّثي

تأثير مشورت

خودرأيي، استبداد به رأي، تك‏روي و خودمحوري، پايه بسياري از ناهنجاري‏هاست. در مسايل خانوادگي نيز تصميم‏گيريهاي يكطرفه و بدون مشورت با ساير افراد خانه، اغلب مسأله‏ساز است.

هم احترام گذاشتن به همسر و فرزندان ايجاب مي‏كند كه در باره موضوعاتي كه به امور خانواده مربوط مي‏شود، با آنان «مشورت» شود، هم ثمره آن، بهره‏گيري از افكار آنان است.

چه خوب است كه خانه‏ها، «مجلس شوراي خانوادگي» باشند و اعضاي خانواده، همه حق نظر دادن داشته باشند و مسايل و مشكلات خانواده را با سرانگشت مشورت و تبادل‏نظر حل كنند.

لازمه يك زندگي جمعي، «تفاهم»، «حسن‏ظن» و «اعتماد» است. بكارگيري اصل مشورت در خانه، اين عناصر مورد نياز در پديد آمدن محيط و جمعي صميمي و متعادل را فراهم مي‏سازد.

مثلاً اگر مرد، بخواهد بدون همفكري با همسرش يك مهماني بدهد، يا زن بخواهد بدون هماهنگي و مشورت به ديدن اقوام خود برود، يا فرزند بخواهد بدون طرح مسأله با والدين، به يك اردو و مسافرت برود، يا بدون نظرخواهي از هم، تصميم بگيرند خانه را بفروشند يا خانه‏اي بخرند يا تغيير شغل دهند، يا تغييراتي در ساختمان و بناي خانه پديد آورند، اين گونه تك‏رويها اغلب مسأله‏ساز و بحران‏آفرين و حداقل زمينه‏ساز گله و شكايت مي‏شود.

همه چيز را همگان دانند. اين ضرب‏المثل، از يك حكمت ريشه‏دار خبر مي‏دهد. گاهي علاقه به يك چيز و كار، انسان را از ديدن ضعفها و درك معايب آن كر و كور مي‏سازد. مشورت و رايزني با ديگران، براي درستيِ يك تصميم و عمل، بستر مناسب‏تري فراهم مي‏آورد. اشخاصي هم كه در خانه مورد مشورت قرار مي‏گيرند و به نظر و رأي آنها توجه مي‏شود، احساس شخصيت مي‏كنند و در كارهاي خانه، بيشتر احساس مسؤوليت و نقش و جايگاه مي‏كنند.

مشاور پير يا جوان؟

البته در مشورت، سن و سال چندان ملاك نيست. آنچه رايزني‏ها را اعتبار مي‏بخشد و مشورت را ارزشمند و قابل اعتماد مي‏سازد، «عقل»، «تجربه» و «ايمان» و «صداقت» است. مشاوره با خردمندان

چه خوب است كه خانه‏ها، «مجلس شوراي خانوادگي» باشند و اعضاي خانواده، همه حق نظر دادن داشته باشند و مسايل و مشكلات خانواده را با سرانگشت مشورت و تبادل‏نظر حل كنند.

مجرّب و مؤمنان صادق، مانع آسيب در تصميم و عمل مي‏شود. و چون علي‏القاعده، پيران كارآزموده و سالمندانِ جهان‏ديده، باتجربه‏ترند و تجربه بالاتر از علم است، توصيه شده كه با سالمندان مجرّب مشورت كنند. در خانه، ديدگاه بزرگ خانواده و خاندان مي‏تواند طرف مشورتِ خوبي به شمار آيد. حضرت امير(ع) مي‏فرمايد: «اَفْضَلُ مَنْ شاورتَ ذوي التجارب»؛1

برترين كسي كه با آنان مشورت مي‏كني، صاحبان تجربه‏هايند.

در سخني از حضرت رسول(ص)، مسأله «عقل» ملاك قرار گرفته است. مي‏فرمايد: «اِسْتَرشِدوا العاقلَ و لا تَعصُوهُ فَتَنْدَمُوا»؛2

با خردمند مشورت كنيد و راه رشد را جويا شويد و نافرماني او نكنيد كه پشيمان مي‏شويد.

هرچند تصميم نهايي در خانواده، با «بزرگ خانه» است، ولي چرا بايد خود را از انديشه و فكر بقيه افراد، محروم ساخت؟ اگر در خانه، بزرگتري باشد كه دانش و تجربه افزون‏تري دارد، چه بهتر كه از نظرات پخته او هم استفاده شود. و اگر جوانان تيزهوش و بااستعداد و آگاه هم باشند، مشورت با آنان به خاطر تيزهوشي و فراست و جولان ذهني و سرعت انتقالي كه دارند، مي‏تواند بسيار كارساز باشد.

حضرت امير(ع) در سخني حكيمانه فرموده است:

«هرگاه در كاري نيازمند مشورت بودي، آن را ابتدا با جوانان در ميان بگذار، چرا كه ذهن و فكر آنان تيزتر است و سرعت انتقالشان بيشتر. سپس آن را با رأي سالمندانِ باتجربه هم در ميان بگذار و بر آنان عرضه كن، تا نيك و بد و قوّت و ضعف

آنچه رايزني‏ها را اعتبار مي‏بخشد و مشورت را ارزشمند و قابل اعتماد مي‏سازد، «عقل»، «تجربه» و «ايمان» و «صداقت» است. مشاوره با خردمندان مجرّب و مؤمنان صادق، مانع آسيب در تصميم و عمل مي‏شود.

آن را پي‏جويي كنند و بهترين را «انتخاب» كنند، چون تجربه آنان بيشتر است.»1

در اين كلام علوي، هم «ذهن باز و فكر تيز» معيار به شمار آمده است، هم «تجربه» كه اغلب در پيران جهان‏ديده است. هر كس به خاطر برخورداري از مواهبي مي‏تواند طرف مشورت قرار گيرد و ما را در تصميم‏گيري درست‏تر، ياري كند. در روايت است كه جمعي از اصحاب نزد امام رضا(ع) بودند. از پدر بزرگوارش امام موسي بن‏جعفر(ع) ياد شد. حضرت فرمود: عقل و خرد او قابل مقايسه با عقل ديگران نبود، ولي در عين حال گاهي با غلامان سياه خود مشورت مي‏كرد. وقتي مي‏گفتند: آيا با چنين كسي مشورت مي‏كني؟ مي‏فرمود: خداي متعال چه بسا فتح و گشايش را بر

زبان اين شخص قرار داده است!1

حرمت بزرگان

پدر و مادر، به معناي واقعي كلمه «چراغ خانه»اند. بخصوص اگر به سن بالايي رسيده باشند، محور وحدت و رمز هميشگي و كانون الفت در افراد خانواده‏اند. هم احترامشان لازم‏تر است، هم حقوق اخلاقي و معاشرتي‏شان بيشتر است.

در فرهنگ ديني و آداب تربيتي ما، بزرگداشت و حرمت نهادن به «بزرگ»، يك

اگر در خانه، بزرگتري باشد كه دانش و تجربه افزون‏تري دارد، چه بهتر كه از نظرات پخته او هم استفاده شود. و اگر جوانان تيزهوش و بااستعداد و آگاه هم باشند، مشورت با آنان به خاطر تيزهوشي و فراست و جولان ذهني و سرعت انتقالي كه دارند، مي‏تواند بسيار كارساز باشد.

وظيفه است. توصيه حضرت امير(ع) اين است كه دانشمند را به خاطر علمش و بزرگسال را به خاطر سن و سالش بايد احترام كرد (يُكرَمُ العالِمُ لعلمه و الكبيرُ لِسِنّه).2

كانون خانواده، به شدت محتاج اين تكريمها و حرمت نهادنها به بزرگان است، تا از اراده و تدبير و كارآيي بزرگان در حل مشكلات و ايجاد صفا و صميميت و رفع منازعات بهترين بهره گرفته شود. وقتي بزرگ خانواده مي‏تواند به عنوان «مشاور عالي» نظر بدهد و نظرش حرف آخر و فيصله دهنده برخي كشمكشها باشد كه آن «جايگاه» والا و ممتاز و مورد اعتماد و حرمت را داشته باشد.

امام صادق(ع) فرمود: هر كس كه به بزرگ ما احترام نگذارد و به كوچك ما ترحم نكند، از ما نيست.3

اگر ما «امروز»، زير بال پدر و مادر سالخورده خود را نگيريم و اگر به بزرگترها و صاحبان تجربه در خانواده احترام نگذاريم، از كجا كه «فردا»، فرزندان ما هنگام نيازمان به كمك ما بشتابند، يا هنگام نيازشان از انديشه و تجربه و رهنمود ما بهره گيرند؟ وقتي ما به آنان با رفتار خودمان شيوه محبت و احترام به بزرگترها را نياموزيم، در كدام مكتب و از رفتار چه كس بياموزند كه با بزرگان و سالخوردگان و اهل خرد و تجربه، برخوردي انساني، احترام‏آميز، حق‏شناسانه و تجربه‏آموزانه داشته باشند؟

رسول خدا(ص) فرمود: «اَلبركةُ مَعَ اَكابِرِكُم.»4

بركت و خير ماندگار، با بزرگان شماست. آيا بهره‏مندي از انديشه و تجربه و نظر مشورتي بزرگان، «بركت» نيست؟ يك پيرمرد در ميان يك خاندان، همچون پيامبري است كه در ميان امت خود باشد. اين كلام حضرت رسول(ص) است. يعني همان بركت و هدايت و روشنگري و حمايت

و محوريت براي وحدت و عامل انسجام و همبستگي كه يك پيامبر در ميان مردم دارد، براي پيرمرد باايمان و تجربه هم همين جايگاه و نقش وجود دارد.

چه بسيار اختلافهاي خانوادگي كه پس از فوتِ «بزرگ خاندان» به وجود مي‏آيد و افراد از هم جدا مي‏شوند و رابطه‏ها و رفت و آمدها كمتر مي‏شود. اين از نشانه‏هاي همان «بركت وجودي» آنان است كه اثر آن را در فقدانشان بهتر مي‏توان دريافت. پس تا وقتي هستند، چرا قدرشان ندانيم و بر صدرشان ننشانيم و از آنچه كه آنان در «خشت خام» مي‏بينند و جوانان در آينه كم كمتر مي‏بينند، فيض و بهره نبريم؟

حرمت نهادن هم در ظاهر و گفتار و برخورد است، هم در ارج نهادن به افكار و رهنمودها و هدايتهاي آنان كه برخاسته از ايمان و نشأت‏گرفته از تجاربشان است.

پدر و مادر وقتي مي‏توانند «محور وحدت» در يك خانواده باشند كه افراد خانواده و اعضاي فاميل، «شأن» آنان را بشناسند و مطابق آن شأن و جايگاه، احترام و اطاعت و تواضع كنند. اين گونه زندگي‏ها گرمتر و رابطه‏ها صميمي‏تر و مستحكم‏تر است. خطاها و مشكلاتي هم كه اغلب نتيجه خامي و بي‏تجربگي است، كمتر پيش خواهد آمد.

صداقت در نظريه مشورتي

گاهي كساني در موردي خاص، تجربه يا دانش كافي ندارند. وقتي طرف مشورت قرار مي‏گيرند، بايد صادقانه به ناتواني يا كم‏اطلاعي خويش اعتراف كنند، تا از اين رهگذر، ديگران به خطا دچار نشوند.

مشاور (چه در خانه چه بيرون) بايد صداقت و امانت داشته باشد و در محدوده دانايي و آگاهي خود نظر بدهد.

در «رسالة الحقوق» امام سجاد(ع) چنين آمده است:

«حق مشورت‏كننده با تو، اين است كه اگر در مورد مشورت، رأي و فكري داري، در

وقتي افراد خانواده به مشاوره در امري مي‏نشينند، بايد «صلاح جمع» و «مصلحت عمومي» را مورد نظر قرار دهند، نه آنكه هر كس از زاويه نفع شخصي به مسأله بنگرد و

نظري هم كه مي‏دهد، با در نظر گرفتن منافع خودش باشد!

پدر و مادر، به معناي واقعي كلمه «چراغ خانه»اند. بخصوص اگر به سن بالايي رسيده باشند، محور وحدت و رمز هميشگي و كانون الفت در افراد خانواده‏اند. هم احترامشان لازم‏تر است، هم حقوق اخلاقي و معاشرتي‏شان بيشتر است.

خيرخواهي نهايت تلاش را بكني و آنچه را مي‏داني به او برساني، به نحوي كه اگر تو به جاي او بودي همان كاري را مي‏كردي كه به او مي‏گويي. اين را هم همراه با نرمش و ملاطفت انجام بده. و اگر در آن مورد، رأيي نداشتي ولي كسي را مي‏شناسي كه مورد اطمينان توست و به رأي او راضي هستي و مطمئن و او را به عنوان مشاور خودت مي‏پسندي، پس او را نزد او راهنمايي كن، تا نه خيري را از او مضايقه كرده باشي و نه خيرخواهي را از او باز داشته باشي.»1

در اين كلام، چند محور مهم ديده مي‏شود:

اول: اينكه انسان خود را براي اظهارنظر در باره هر چيزي، صالح و شايسته نداند و در حيطه علم و كارشناسي خود، نظر مشورتي بدهد.

دوم: اينكه انسان به درستي و صدق و استحكام نظر مشورتي خود اطمينان داشته باشد، در حدي كه خودش هم بتواند به آن عمل كند.

سوم: اينكه صلاح طرف را مراعات كند، نه موقعيت شخصي خويش را.

چهارم: اينكه اگر خود، نظر و تجربه خاصي ندارد، او را به مراكز و اشخاص صالح و خبره راهنمايي كند و نقش وساطت در خيررساني ايفا كند.

امام صادق(ع) مي‏فرمايد: «مَنِ استشار اَخاهُ فَلَمْ يَنْصَحْهُ مَحْضَ الرّأي سَلَبَهُ اللّه‏ُ عزّ و جل رأيَهُ»؛2

هر كس با برادر ديني‏اش مشورت كند و او رأي خالص و بي‏شائبه‏اي به او ارائه ندهد (خيانت در نظريه مشورتي) خداوند عقل و تدبيرش را مي‏گيرد.

اين سخن، در مشورتهاي خانوادگي نيز صادق است.

وقتي افراد خانواده به مشاوره در امري مي‏نشينند، بايد «صلاح جمع» و «مصلحت عمومي» را مورد نظر قرار دهند، نه آنكه هر كس از زاويه نفع شخصي به مسأله بنگرد و نظري هم كه مي‏دهد، با در نظر گرفتن منافع خودش باشد!

اميد است كه با تشكيل گه‏گاه «شوراي خانوادگي»، از معضلات خانه كاسته شود و اين «خيمه عفاف»، با استحكام بيشتري بر پاي بماند و پناهگاهي مطمئن براي افراد خانواده باشد.

منابع:

غرر الحكم (چاپ دانشگاه)، حديث 11007

بحارالانوار، ج72، ص138

مكارم الاخلاق، رسالة الحقوق امام سجاد(ع)، ص423

بحارالانوار، ج73، ص102

ميزان الحكمه,jeld=5,safhe=215

شرح ابن ابي‏الحديد,jeld=20

مكارم الاخلاق,safhe=319

بحارالانوار,jeld=72,safhe=138

مكارم الاخلاق، رسالة الحقوق امام سجاد(ع),safhe=423

بحارالانوار,jeld=73,safhe=102


1 ـ شرح ابن ابي‏الحديد، ج20، حديث شماره 866.

1 ـ مكارم الاخلاق، ص319.

1 ـ مكارم الاخلاق، رسالة الحقوق امام سجاد(ع)، ص423.

1 ـ غرر الحكم (به نقل از ميزان الحكمه، 5/215).

2 ـ بحارالانوار، ج73، ص102.

2 ـ ميزان الحكمه، ج5، ص215.

2 ـ غرر الحكم (چاپ دانشگاه)، حديث 11007.

3 ـ بحارالانوار، ج72، ص138.

4 ـ همان، ص137.

/ 1