[سخنرانی مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ مردم شهرستان بم] نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

[سخنرانی مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ مردم شهرستان بم] - نسخه متنی

مقام معظم رهبری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در اجتماع بزرگ مردم شهرستان بم

13/ 2/ 84

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدللَّه ربّ العالمين والصّلاة والسّلام على سيّدنا و نبيّنا ابى‏القاسم المصطفى محمّد و على اله الأطيبين الأطهرين المنتجبين سيّما بقيّةاللَّه فى‏الأرضين‏

از خداوند متعال بسيار سپاسگزارم كه يك بار ديگر اين توفيق را به من ارزانى داشت كه به شهر شما و در ميان شما بيايم و جمع مردمِ باهمت و خوش روحيه‏ى بم را يك‏بار ديگر زيارت كنم.

آنچه در نگاه اول، اين سفر را با سفرهاى قبلى متفاوت مى‏كند، اين است كه من بحمداللَّه - چه در شهر كه مقدارى حركت كرديم و ساعتى به مناطق مختلف و محل‏هاى اسكان رفتيم و چه الان كه در اين جمع شركت كرده‏ايم - چهره‏ى شما مردم عزيز و چهره‏ى جوانان و چهره‏ى شهر را برخوردار از يك نشاط و حالت اميد و اهتمام مى‏بينم. در سفرهاى قبلى چهره‏ى شهر بر اثر سنگينى حادثه و فاجعه‏يى كه اتفاق افتاده بود، افسرده و ملول بود. اين براى جنبه‏ى انسانىِ شهر بم چيز مهمى است؛ براى من هم كه از اعماق دل به شما مردم و آحاد مؤمن و صميمىِ اين منطقه و اين شهر علاقه و ارادت دارم، از اين‏كه چهره‏ها را گشاده مشاهده مى‏كنم، مژده‏ى بزرگى است.

مطالباتى وجود دارد و اين مطالبات غالباً هم بحق است؛ هم امام جمعه‏ى محترم اينها را بيان كردند - كه از ايشان هم بخصوص بايد به‏خاطر زحماتشان تشكر كنيم - هم از مسؤولان محترم شهر و استان مواردى شنيده‏ام؛ هم در گزارش‏هاى مردمى كه پيش از سفر براى ما تهيه مى‏شود، به‏دست آورده‏ام.

اما آنچه براى بنده به عنوان يك مسأله‏ى مهم مطرح است، اين است كه در مقابل حوادث و بلاياى طبيعى دوگونه مى‏توان موضعگيرى و حركت كرد: يك نوع عبارت است از تسليم حادثه شدن و خود را به پيامدهاى آن سپردن و در مسير حوادث رها كردن؛ اين منفى است. حادثه در اين صورت سودى براى جامعه‏ى حادثه ديده و مصيبت‏ديده نخواهد داشت و زيان‏هاى آن هم براى مردم باقى خواهد ماند. اما نوع ديگر عبارت است از برخورد فعال و مثبت؛ يعنى مصيبت را با همه‏ى عظمت و سنگينى‏اش پشت سر گذاشتن و به سمت جلو و اصلاح كارها حركت كردن. اين نوع موضعگيرى، صحيح و مثمر ثمر است. مصيبت در هر صورت واقع شده است؛ ما بايد از مصيبت درس بگيريم و با پندگيرى و عبرت‏گيرى از بلاياى گذشته، آينده‏ى خود را آن‏چنان بسازيم كه هم از حوادث آينده جلوگيرى كنيم؛ هم مشكلاتى كه بر اثر حادثه پيش آمده، تا آن‏جايى كه ممكن است، جبران كنيم؛ و هم دستاوردهاى جديدى به‏دست بياوريم. اين، نگاه مثبت و اسلامى است.

من مى‏بينم كه مردم عزيز بم و بروات با همت و تكيه‏ى به ايمان و نجابتى كه در آنها وجود دارد، راه دوم را پيش گرفته‏اند. آنچه تاكنون انجام شده است، به‏هيچ‏وجه كافى نيست. من از زحماتى كه مسؤولان دولتى و بخش‏هاى مختلف كشيده‏اند، تقدير و تشكر مى‏كنم؛ حقيقتاً زحمات آنها درخور تقدير است. با وجود اين‏كه من از زحمات ستاد بازسازى شهر بم و روستاهاى بم متشكر هستم و كارشان را تقدير مى‏كنم، اما آنچه من از لحاظ ساخت و ساز، از لحاظ وضع شهرى، از لحاظ مسكن و از لحاظ مراكز كسب و كار مى‏بينم، برايم خشنودكننده و راضى‏كننده نيست. بعضى از دستگاه‏هاى دولتى يا نهادهاى انقلابى حقاً و انصافاً خيلى خوب كار كردند. من نه از كسانى‏كه خيلى خوب كار كرده‏اند، و نه از كسانى‏كه اشكالاتى در كارشان بوده، نام نخواهم آورد - البته به خود آنها خواهم گفت - بعضى خوب كار كردند، تحسين‏برانگيز حركت كردند؛ بعضى هم كم‏كارى كردند؛ اما آنچه در مجموع مشاهده مى‏شود، عبارت است از يك نگاه كلى و برنامه‏ريزىِ محاسبه شده و اندازه‏گيرى شده و قابل پيش‏بينى.

البته بنده دوست مى‏داشتم كه اگر مسؤولى به بم آمده و وعده كرده كه هفته‏يى يك مدرسه درست كند، توانسته باشد آن وعده را جامه‏ى عمل بپوشاند - كه متأسفانه نپوشانده - يا اگر كسانى آمده‏اند براى بازسازى زمان معين كرده‏اند و گفته‏اند شهر بم را تا فلان مدت مى‏سازيم، توانسته باشند به اين زمان‏بندى عمل كنند؛ كه مشاهده مى‏شود كسانى‏كه چنين وعده‏هايى دادند، خودشان هم الان اعتراف دارند كه اين وعده دادن‏ها درست نبوده است؛ اينها اعتراضات و مطالبات ماست.

ولى از مجموع مصايبى كه مى‏بينم و گزارش مى‏گيرم و از طرق مختلف مطلع مى‏شوم، آنچه استنتاج مى‏كنم، اين است كه برنامه‏ريزى براى بم، برنامه‏ريزى درستى است. اين برنامه‏ريزى بايد از سوى مسؤولان دولتى، از سوى بانك‏ها و از سوى دستگاه‏هايى كه در بازسازى، مسيرها و ايستگاه‏هاى گوناگونى به آنها مربوط است، مورد پشتيبانى قرار بگيرد.

به من گفته شد كه بازسازى روستاهاى اطراف بم تا پايان سال 84 تمام خواهد شد؛ و گفته شد كه اميدوارند بازسازى شهر بم تا آخر سال 85 به پايان برسد. من اين را به عنوان يك وعده‏ى قطعى تلقى نمى‏كنم و به شما هم اين را عرض نمى‏كنم؛ اما اگر بتوانند به اين وعده جامه‏ى عمل بپوشانند، بايد بگوييم كار بسيار بزرگ و برجسته‏يى انجام داده‏اند؛ و من دعا مى‏كنم كه بتوانند.

بازسازى - كه يك مسأله‏ى مهم شهر بم است - همه‏ى مسائل شهر بم نيست. موضوعاتى كه آقاى امام جمعه‏ى محترم و پُرنشاط و فهيم بيان كردند، همه‏ى اينها جزو مسائل است. امنيت جزو مسائل مهم اين شهر است، كه ربطى به بازسازى ندارد. مسأله‏ى كسبه و پيشه‏وران، يكى از مسائل است. رسيدگى به فرهنگيان و دانش‏آموزان - كه ديروز يكى از فرهنگيان محترم بم در مجتمع فرهنگيان كرمان آن را بيان مى‏كرد - يكى از مسائل مهم اين منطقه است. كارسازى و كارآفرينى براى جوانان - كه اين جزو مسائل قبلى بم هم بوده است و در حال حاضر با رويداد زلزله افزايش پيدا كرده - يكى از مسائل مربوط به بم است. نشاط و روحيه‏ى جوان با كار كردن است؛ جوان بايد بتواند كار كند. جوانى كه كار مى‏كند، هم درون خود او و روحيه‏ى او شادمان و شاداب است؛ هم مثل يك نخل بارآور، از ميوه‏ى شيرينِ كار او ديگران استفاده مى‏كنند؛ يعنى هم خودش شاداب است، هم ديگران بهره مى‏برند. جوان وقتى نتواند اشتغال لازم را به‏دست بياورد، هم شادابى خود او كم خواهد شد و يا خداى نكرده از بين خواهد رفت، و هم از ثمرات وجود او كس ديگرى استفاده نمى‏كند.

البته مسأله‏ى ايجاد كار، مخصوص اين‏جا نيست؛ يكى از مسائل مهم ما در سطح كشور است. در دو سه سال اخير تلاش‏هاى زيادى شده و فعاليت‏هاى فشرده و متراكمى براى اين كار صورت گرفته است و بايد هم ادامه پيدا كند. در دولت آينده، هر كس سر كار بيايد و قوه‏ى مجريه به‏دست هر دولت و رئيس دولتى بيفتد، يكى از اساسى‏ترين اهتمام‏هاى او بايد ايجاد اشتغال باشد.

شما مردم بم علاوه بر انتخاب رئيس‏جمهور، احتمالاً انتخاب نماينده هم خواهيد داشت. نگاه كنيد و كسى را كه پاسخگوى اين انتظارات است، پيدا كنيد. مدتى ما را به مسائل سياسى و جناحى و خطى و حرفهاى پوچ و بى‏محتوا - كه در زندگى واقعى مردم هيچ نقشى ندارد - سرگرم كردند. آنچه كشور ما احتياج دارد، كار و توليد و توسعه‏ى مادى و معنوى، همراه با عدالت و بدون تبعيض و فساد و افزون‏خواهى‏هاى غيرقانونى - و به قول آقايان، رانت‏خوارى - است. مهمترين همت قوه‏ى مجريه و قوه‏ى مقننه و قوه‏ى قضاييه بايد اين باشد كه بتوانند در مقابل اين بيمارى‏هاى صعب‏العلاج بايستند. اين بيمارى‏ها از بلاى زلزله هم براى كشور خطرناك‏تر است؛ چون همه‏گير است.

يكى از مسائلى كه خوب است در بم آن را عنوان كنم، اين است: عزيزان من! مردم عزيز بم! شما البته مصيبت ديديد. زلزله حقيقتاً فاجعه بار بود. بازماندگانى كه در مقابل چشم خود، عزيزانشان، فرزندانشان، نوه‏هايشان، همسرشان و والدينشان را ديدند كه در زير خاك‏هاى زلزله دفن مى‏شوند، به چه زبانى مى‏شود تسلا داد؟ در سفرهاى گذشته به بم، من بسيارى از اين افراد را از نزديك ديدم. اين داغ‏ها در دل انسان مى‏ماند، در اين شكى نيست. اما همين فاجعه‏ى مصيبت‏بارى كه اين‏طور شماها را سوزاند و داغ بر دل‏هايى گذاشت، براى كل كشور، براى ايران عزيز و براى مسؤولان درس‏هايى داشت كه اگر به آن درس‏ها عمل كنيم، اين مصيبت بزرگ به ميزان زيادى جبران خواهد شد.

يكى از اين درس‏ها مقاوم‏سازى است. اين كه من بعد از سفر قبلى به بم، به مسؤولان گفتم كه نگذاريد مسأله‏ى بم كهنه شود، آن را تازه نگه داريد، يك علتش اين است كه حادثه‏ى بم ممكن است در هر نقطه‏ى ديگرى از اين كشور اتفاق بيفتد. در خود اين استان و در نقاط مختلف ديگر ممكن است اين حادثه اتفاق بيفتد؛ ديديد كه در زرند هم اتفاق افتاد. استان كرمان - آن‏طور كه به من گزارش داده‏اند - روى هشت گسل زلزله قرار دارد. در محل تلاقى اين گسل‏ها امكان زلزله‏هاى بسيار شديدى مى‏رود و هر كدام از اينها ممكن است خسارات بزرگى داشته باشد؛ بايد اينها را پيش‏بينى كرد. گفتم ستاد حوادث غيرمترقبه و بحران‏هاى ناشى از بلاياى طبيعى بايد تشكيل شود؛ الان هم از بم - از كانون يكى از مهمترين بلاهاى طبيعى در زمان خودمان - به مسؤولان خطاب مى‏كنم و مى‏گويم اين كار را بيش از اين عقب نيندازيد. مسؤولان بايد آماده به كار باشند. هم مسأله‏ى مقاوم‏سازى در همه جاى كشور بسيار مهم است؛ هم آماده بودن براى مقابله‏ى با اين حوادث، مهم است؛ چون دقايق اوليه‏ى وقوع حادثه، دقايق اكسيرى و كيميايى و ارزشمندى است. رسيدن به آن دقايق، ممكن است جان عده‏ى كثيرى را نجات دهد. اينها آمادگى قبلى مى‏خواهد. ما خيلى از اينها را مى‏دانستيم، اما زلزله و مصيبت شما اين درس‏ها را زنده كرد و بسيارى از مسؤولان كشور را به فكر واداشت.

اگر از اينها درس بگيريم، پاداش آن مصيبت و آن حادثه‏ى غم‏انگيز را گرفته‏ايم. البته حادثه‏ى بم فقط براى بمى‏ها غم‏انگيز نبود؛ همه‏ى كشور را غرق در غم كرد؛ همه‏ى آحاد مردم در سرتاسر كشور با شما احساس همدردى كردند.

براى كسى كه به بم مى‏آيد و مى‏رود، آنچه مهم است، روح كرامت و تلاش در ميان مردم بم است. هر چه مى‏توانيد، اين روحيه را تقويت كنيد. شما مردمِ با كرامت و صابرى هستيد. اسم «دارالصابرين»ى كه امروز من چند بار شنيدم و در برخى از نوشته‏هاى مقابلِ خودم مى‏بينم، خيلى مناسب است. حقيقتاً در مصيبت به اين بزرگى، شما صبر و استقامت كرديد.

دل مصيبت‏ها را بايد شكافت و از دل آنها بركات الهى را استخراج كرد. با ديد ديگرى به مصيبت‏ها نگاه كنيم تا بلاياى طبيعى را رحمت خدا ببينيم. اين تلفات عظيم و اين مرگ و نابودى كه در چنين حوادثى براى شهر و جامعه‏يى پيش مى‏آيد، با همه‏ى تلخى، اگر بتواند روح توكل، ارتباط با خدا، روح تلاش، عبرت‏گيرى و به فكر آينده بودن را در ما زنده كند، نعمت خواهد شد.

بم بايد به توفيق الهى، به همت مسؤولان و با همين برنامه‏ريزى‏يى كه عرض كرديم - كه برنامه‏ريزىِ خوب و قابل قبول و به نظر ما جامع‏الاطراف است - در مدت زمانى كه برادران مسؤول ذكر كرده‏اند، ان‏شاءاللَّه به صورت يك شهرِ با استحكام و زيبا ساخته شود. شماها هم بايد تلاش كنيد. مسؤولان بايد به وعده‏هاى خودشان عمل كنند. اگر قرار بوده وام بدهند و يا تسهيلات در اختيار بگذارند، اينها را انجام دهند. آحاد مردم بايد همت كنند و با دستگاه‏ها همكارى داشته باشند؛ دستگاه‏ها هم به همه‏ى وظايف خود عمل كنند تا از دل اين ويرانه‏ها يك شهر زيبا سر برآورد و مظهر عزم و اراده و ذوق و سليقه و برآورنده‏ى نيازهاى شما باشد. البته كارهايى كه بايد انجام بگيرد و نيازهايى كه مجموعه‏ى اين شهرستان دارد، در جاى خود محفوظ است.

ما در عرصه‏هاى مختلفى در صحنه‏ى آزمون نگاه مردم دنيا هستيم. و من به شما عرض بكنم؛ در ماجراى بم، ملت ايران و مسؤولان دلسوز از سوى مراكز جهانى تحسين شدند. ملتى كه تلفات سنگينِ وارد شده بر خود را تحمل مى‏كند و با روحيه‏ى خوب و عزم راسخ در ميدان انقلاب و عرصه‏ى حركت و تلاش در جمهورى اسلامى با استقامتِ تمام مى‏ايستد؛ هم به زبان مى‏آورد و هم در عمل آن را اثبات مى‏كند، مورد تحسين همه‏ى ناظران بين‏المللى قرار مى‏گيرد، و قرار گرفت. درست است كه بسيارى از كشورها و مراكز بين‏المللى به وعده‏هاى خود عمل نكردند - كه اين را مسؤولان دولتى گزارش كردند و گفتند اينها به بسيارى از وعده‏هاى خود عمل نكردند - ولى ما روى پاى خود ايستاديم. تحسين قلبى آنها نسبت به عزم و اراده‏ى مردم و مديريت خوبى كه در اين قضايا انجام گرفت، قطعى است.

بنده از سابق به بم علاقه داشتم. قبل از انقلاب، وقتى مى‏خواستم از جيرفت برگردم، آمدم چند روزى در بم ماندم و با مردم بم آشنا شدم. بعد از انقلاب موفق نشدم به بم بيايم. خيلى مايل بودم بيايم و با شما مردم مواجه شوم؛ ولى متأسفانه تا قبل از زلزله اين توفيق به دست نيامد. يكى از دوستان قديمى ما در بم، بار اوّلى كه پس از وقوع زلزله به بم آمدم، جلوى من آمد و گريست؛ گفت دلمان مى‏خواست تو به بم بيايى؛ اما نه در چنين شرايط و اوضاع و احوالى. بنده هم مايل بودم وقتى به بم بيايم كه اين شهر را شاد و پُرنشاط و فارغ از حوادث طبيعى و بدون مصيبت ببينم؛ اما متأسفانه نشد. در عين حال خداى متعال را شاكرم كه در شهر شما نشاط و شادابى را در چهره‏ها مى‏بينم، كه در سفرهاى قبل نديده بودم. جوان‏ها و زن‏ها و مردها بانشاط اند. در خيابان‏هاى شهر، در اردوگاه‏ها و محل‏هاى اسكان موقت، هر جا رفتيم، احساس كرديم در چهره‏ى مردم شادابى و نشاط هست؛ خدا را از اين بابت شكر مى‏كنيم.

از خدا مى‏خواهيم توفيق دهد تا بار ديگر بتوانيم به شهر شما بياييم و آن روز شما را در اوج نشاط و سلامت و خشنودى از پيشرفت كارهايتان ببينيم و شهر نوى بم را كه به دست شماها ساخته شده، ان‏شاءاللَّه آن روز مشاهده كنيم. از اين ديدار بسيار خوشحالم. از شما تشكر مى‏كنم و عذرخواهى هم مى‏كنم كه در آفتاب گرم مدتى منتظر بوديد و عرايض ما را شنيديد.

پروردگارا! به محمد و آل محمد لطف و فضل و رحمت و بركت خود را بر مردم اين شهر نازل كن. پروردگارا! به مسؤولان توفيق خدمتگزارىِ كامل به اين مردم عزيز و نجيب را عنايت كن. پروردگارا! مصايبى كه بر اين مردم وارد شده است، با لطف و رحمتِ مضاعف خود جبران بفرما. خدايا! ما را قدردان اين مردم قرار بده.

والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته

/ 1