کنکاشی در مبانی و تعاریف ترور و تروریسم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کنکاشی در مبانی و تعاریف ترور و تروریسم - نسخه متنی

امید حاتمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كنكاشي در مباني و تعاريف ترور و تروريسم

اميد حاتمي

در بين سال‏هاي 1945 تا 1991 بالغ بر صد هزار عمليات تروريستي، به دست بيش از 200 گروه انجام شده كه در جهان به ثبت رسيده است. پديده‏ي تروريسم موضوعي است كه به گوش ما ايرانيان آشنا است؛ زيرا از ابتداي انقلاب اسلامي شخصيت‏هاي برجسته‏اي به دست تروريست‏ها به شهادت رسيده و مردم كوچه و بازار كشورمان در تيررس اهداف تروريستي قرار گرفته‏اند. البته فعاليت‏هاي تروريست‏ها منحصر به كشور ما و اينگونه اقدامات نمي‏شود. از اين‏رو آخرين اقدام تروريست‏ها، حمله به مركز دو شهر نيويورك و واشنگتن است كه در 11 سپتامبر (20 شهريور) صورت گرفته است. در اين حوادث هزاران تن از «مردم دنيا» كشته شدند. اين روزها حرف نخست جهانيان «مبارزه با تروريسم و تروريست» است. اما «تروريسم چيست؟».

پگاه حوزه سعي كرده است تا تعريفي مختصر از اين واژه و مباني تاريخي تروريسم را براي خوانندگان ارائه دهد.

تعريف واژه‏ي ترور و تروريسم

ترور (Terror) در فرهنگ سياسي به «احساس ترس» معني شده است. واژه‏ي تروريسم (Terrorism)عقيده داشتن بر لزوم آدم‏كشي، تهديد و ايجاد خوف و وحشت در ميان مردم، براي نيل به هدف‏هاي سياسي، يا برانداختن حكومت و در دست گرفتن زمام امور دولت و يا تفويض آن به گروه ديگري معنا شده است.

واژه‏ي ترور از زبان فرانسه به زبان فارسي راه يافته است و در زبان فرانسه و انگليس نيز به معناي ترس و وحشت به كار برده مي‏شود.

دكتر پرويز پيران جامعه‏شناس و محقق علوم اجتماعي معتقد است: ترور را مي‏توان ايجاد وحشتِ سازمان‏يافته براي اِعمال قدرت تعريف كرد. البته اين تعريف به انقلاب كبير فرانسه و دوراني به نام ترور بازمي‏گردد. اگر ما چنين تعريفي را بپذيريم، بديهي است كه سابقه‏ي آن به سال‏هاي بسيار دور و زمان شكل‏گيري نخستين نطفه‏هاي حاكميت و قدرت بازمي‏گردد و طبيعي است كه به دليل هوشمندي بشر، هميشه اين احتمال وجود دارد كه انسان‏ها در شرايط خاصي با حذف فيزيكي ديگري، يا قدرت خود را تثبيت كنند، يا آن را بسط دهند. در اسطوره‏ها و ادبيات مذهبي خودمان نيز به مقوله‏ي ترور بر مي‏خوريم كه بحث هابيل و قابيل از اين قبيل است البته لازم به توضيح است كه هر حذفي را نمي‏توان ترور ناميد و حتما بايد در اين حذف بحث اشغال، يا تثبيت حاكميت وجود داشته باشد و در واقع در قالب ترور سياسي تعريف مي‏شود.

زمينه‏هاي تاريخي

ترور همواره به عنوان ابزاري جهت تحقق خواسته‏هاي سياست‏مداران، گروه‏ها و سازمان‏ها به كار گرفته شده است. در گذشته واژه‏ي تروريسم تنها در قالب كاربرد ابزار ساده‏ي خشونت معني مي‏يافت، در حالي‏كه اين پديده در پايان جنگ جهاني دوم و شرايط جديدي كه ـ به ويژه در دهه‏ي 1960 بر جهان حاكم گرديد ـ از طريق ابزار پيشرفته‏ي تكنولوژي و وسايل ارتباطي وارد مرحله تازه‏اي گرديد كه به مرحله‏ي تروريسم نوين شهرت يافت.

دكتر پيران مي‏گويد: يكي از جالب‏ترين بحث‏هايي كه در مورد ترور وجود دارد به تاريخ ايران باستان و داستان سه برادر «سلم» و «تور» و «ايرج» برمي‏گردد كه فردوسي در شاهنامه آن را به زيباترين شكل بيان مي‏كند. فردوسي در اين داستان، بحث‏هايي را در مورد ترور مطرح كرده و مي‏گويد: ترور براي كسب و اعمال قدرت، فزون‏طلبي و تماميت‏خواهي در زمينه‏ي قدرت است و حتي مي‏گويد:

جهان خواستي يافتي خون مريز مكن با جهاندار يزدان ستيز

اين امر نشان مي‏دهد كه ترور تنها در شرايط كسب قدرت نيست، بلكه براي تثبيت قدرت نيز به كار مي‏رود. به عقيده‏ي برخي از «كارشناسان غربي، پديده‏ي تروريسم بعد از جنگ جهاني دوم ـ و به ويژه از دهه‏ي 1960 ـ نضج گرفته و در سال‏هاي آخر همين دهه، به نحو روزافزوني گسترش يافته است.» پيروان اين عقيده سه دليل عمده‏ي ذيل را براي پيدايش زمينه و رشد ترور برمي‏شمارند كه عبارت‏اند از

1. دگرگوني‏هاي وسيع تاريخي

2. جابجايي ايدئولوژيك

3.پيشرفت‏هاي تكنولوژيك.

به هر جهت يكي از جاهايي كه مي‏توان واژه‏ي ترور را مطالعه كرده و تعريف نمود، تاريخ يونان و رم است؛ مثلاً «توسيديد» مورخ نامدار كه داراي بينش جامعه‏شناختي بوده، قرنها قبل از شكل‏گيري اين نحله‏ي فكري از ترور ياد مي‏كرده و به طور مفصل به واژه‏ي ترور مي‏پردازد.

در كتاب مقدس نيز به مفهوم ترور اشاره شده است. و در كتاب اشعياء نبي، باب بيست و هشتم چنين آمده: «... و چون تازيانه‏ي شديد، يا خشم عظيم خداوندي بگذرد، از آن پايمال خواهيد شد. هر وقت كه بگذرد شما را گرفتار خواهد ساخت؛ زيرا كه هر روز و شبي خواهد گذشت و فهميدن آن باعث هيبت و ترس عظيم (ترور) شما خواهد گشت».

به اعتقاد برخي از جامعه‏شناسان ـ در دوران جديد كه با تولد سرمايه‏داري شروع مي‏شود ـ مالياول اولين متفكري است كه از ترور ياد مي‏كند.

دكتر پرويز پيران مي‏گويد: او در قرن شانزدهم و در نوشته‏هاي خود ترور را وسيله‏ي ايجاد و توسعه‏ي ترس عظيم تلقي كرده و آن را از جمله ابزار حكومت مي‏داند. «ايوان مخوف» از روسيه در قرن شانزدهم، ترور را وسيله‏ي ايجاد ترس در بين انبوه جمعيت بدون توجه به عقايدو ديانت آنان به حساب آورده و وسيعا از آن استفاده مي‏كرد. بعدها با انقلاب كبير فرانسه، واژه‏ي ترور دوباره بر سر زبانها افتاد، دوران ترور در انقلاب فرانسه از ماه مه 1793 تا ژوئيه‏ي 1794 به درازا كشيد. طي دوران ترور، گروه تندروي «ژاكوبين‏ها» به قدرت رسيدند و «خشونت» از جمله در شكل ترور را وسيله‏ي ايجاد نظم اجتماعي تلقي كردند. در اين دوران 300 هزار نفر دستگير شدند كه 17 هزار نفر از آنان محاكمه و اعدام گرديدند. و گروه زيادي را نيز در زندانها كشتند و يا اين كه در مكان‏هاي مختلف ترور كردند.

اگر نگاهي ديگر به زمينه‏هاي تاريخي داشته باشيم خواهيم ديد كه در حدود اواخر دهه‏ي 1960 چندين تحول عمده‏ي سياسي و مذهبي به وقوع پيوسته است، آرمان انقلابي ـ جوهر اعتراض نسل جديد در برابر انحصار قدرت اليگارشي قديم ـ پس از جنگ جهاني دوم به تدريج رو به گسترش گذاشت. اما در دهه‏ي 60 به ويژه پس از جنگ ژوئن 67 آرمان انقلابي در بازپس‏گيري سرزمين‏هاي اشغالي رشد تازه‏اي پيدا كرد.

جنگ ويتنام شمار كثيري از جوانان كشورهاي توسعه نيافته در سراسر جهان را به راديكاليسم سوق داد و تا اواخر دهه‏ي 1960 برخي از اين جوانان كه به سبب بي‏تأثير بودن اعتراضات خياباني شكيبايي خود را از دست داده بودند، به خشونت متوسل شدند. از سوي ديگر رشد تكنولوژي اطلاعاتي به نحوي غيرمستقيم به نفع گروه‏هاي سري معتقد به استفاده از خشونت تمام شده است.

ترور از ديدگاه اسلام

معادل واژه‏ي ترور در فرهنگ اسلامي «فتك» است. «در تاريخ طبري درباره‏ي فتك آمده كه مسلم‏بن عقيل از ترور ابن زياد (فرماندار كوفه) در خانه‏ي هاني، خودداري ورزيد و گفت كه رسول خدا(ص) فرموده است: «ان الايمان قيدالفتك، و لا يفتك مومن!»1 يعني ايمان، غافل‏كشي را در بند مي‏نهد و مومن، هيچ كس را بي‏خبر نمي‏كشد. و نيز در كتاب سنن آورده‏اند كه پس از شهادت امام متقيان علي (ع) و تسلط معاويه بر سرزمين‏هاي اسلامي، معاويه از شام به مدينه سفر كرد و براي دين همسر پيامبر خدا، عايشه، به منزل وي واردشد. عايشه از او پرسيد: آيا نمي‏ترسي كه من در پس پرده كسي را پنهان كرده باشم كه غافلگيرانه تو را بكشد؟ معاويه پاسخ داد: نه! عايشه گفت: چرا؟ معاويه جواب داد: زيرا كه پيامبر خدا از ترور نهي فرموده است.

در قرآن كريم نيز از ماجراي نه تن ياد شده كه قصد داشتند، شبانه به خانه‏ي صالح (پيامبر قوم ثمود) وارد شده و او و خانواده‏اش را ترور نمايند و خداوند عمل آنان را ـ كه رنگ ديني بدان زده بودند و در كارشان به خدا سوگند ياد مي‏كردند ـ مكر و نيرنگ شمرده و آن را به شدت تقبيح نموده است.

در سوره‏ي نمل آيه‏ي 48 تا 50 آمده است: «و كان في المدينه تسعةُ رَهْطٍ يفسدون في الارض و لايُصلحون قالوا تقاسموا بالله لنبيّتنّه و أهْلَهُ ثُمْ لنقولنّ لِوليّهِ ما شهدنا مَهلِكَ أهلِهِ و إِنّا لصادقون و مكروا مكرا و مكرنا مكرا و هم لايشعرون».

و شايد يكي از فلسفه‏هاي ضرورت حكومت از ديدگاه اسلام، همين است كه مجرمان به وسيله‏ي مسئولان دولت كيفر داده شوند آن هم پس از اثبات جرمشان در محاكم قانوني وگرنه هرج و مرج جاي نظم و امنيت را مي‏گيرد و به زيان همه تمام مي‏شود.

تعريف تروريسم

با مطالعه‏ي مباحث انجام شده در مجامع بين‏المللي و بررسي تروريسم، مي‏توان دو گروه عمده از ديدگاه‏هاي موجود را از يكديگر تشخيص داد:2

1. تعريف گسترده‏ي تروريسم؛ استفاده‏ي از اين ديدگاه جهت فهم تروريسم، بدون در نظر گرفتن «انگيزه‏هاي اقدام‏كننده» و «پذيرش خود فعاليت از سوي بشريت» بي‏نتيجه خواهد بود. البته اين دو همواره لازم و ملزوم هم نيستند؛ يعني ممكن است، انگيزه‏هاي شخصي فرد اقدام‏كننده ـ به عملي كه تروريستي تلقي مي‏شود ـ در نگاه اول انساني به نظر آيد، اما از نظر ساير جهانيان و بشريت اقدام وي سزاوار سرزنش و محكوميت تشخيص داده شود. به همين ترتيب احتمال دارد فرد اقدام‏كننده با هدف و محركي غيرانساني دست به اقدام زند، اما افكار عمومي جهانيان آگاهانه، يا ناآگاهانه عمل وي را تاييد نموده و به تحسين و تمجيد آن بپردازند.

2. تعريف محدود تروريسم؛ طرفداران اين ديدگاه ـ ضمن اشاره به گستردگي دامنه‏ي تعريف گروه مقابل ـ معتقدند وسعت قلمرو و مصاديق اين تعريف از سويي آنان را تا مرحله‏ي فراگيري غيرلازم پيش برده و از سوي ديگر غيرقابل مرزبندي بودن مفاهيم به كار رفته در آن ـ به علاوه اختلاف برداشت‏ها و تعاريف و احتمال سوءتعبير ـ مجموعا وضعيتي را به وجود آورده است كه هر گونه تلاش براي نيل به تفاهم حول محور اين تعريف، پيشاپيش محكوم به شكست و ناكامي است.

به هر جهت بيشتر كارشناسان در اين مورد توافق دارند كه تروريسم، تهديد به خشونت و استفاده‏ي از آن است كه به عنوان يك روش جنگي، يا يك استراتژي براي دستيابي به هدف‏هاي به كار گرفته شده و هدف از آن ترساندن قرباني است. اين افراد معتقدند كه تروريسم عملي ظالمانه است كه با معيارهاي بشردوستانه مطابقت ندارد.

تروريسم دولتي

تروريسم دولتي، زماني است كه دولتها به صورت سازمان‏يافته و تثبيت شده از طريق اعمال قدرت به حذف فيزيكي افراد مي‏پردازند كه از جمله‏ي آنها مي‏توان به اقدامات تروريستي اسرائيل اشاره كرد.

«ويليام پرد» نويسنده‏ي كتاب «تروريسم و دولت» دوازده ويژگي براي تشخيص تروريسم دولتي برشمرده است كه عبارتند از:

1. اقدامات سياسي دولتي نسبت به مردم خويش براي اعمال تسلط از راه ايجاد ترس كه مي‏تواند با كنترل اخبار مطبوعات، لغو گردهمايي‏هاي گروه‏ها، ضرب و شتم، شكنجه، توقيف‏هاي وسيع، محاكمات ناعادلانه و اعدام‏هاي سريع تحقق پيدا كند؛

2. حمله‏ي مسلحانه قواي نظامي يك دولت به اهدافي از دولت ديگر كه در آن شهروندان ساكن بوده و خطر متوجه آنهاست؛

3. تلاش در جهت از بين بردن ماموران دولت‏هاي ديگر؛

4. اشغال نظامي يك كشور، خواه به صورت كنترل مستقيم، يا به صورت ايجاد پايگاه عملياتي؛

5. عمليات پنهان به وسيله‏ي تشكيلات امنيتي، يا ساير نيروهاي يك دولت كه در پي بي‏ثبات كردن، يا ساقط كردن دولت ديگر است؛

6. تبليغات مبتني بر مطالب نادرست توسط يك دولت با هدف بي‏ثبات كردن دولت ديگر و ايجاد حمايت عمومي از نيروهاي هدايت شده در كشور ديگر؛

7. عمليات نظامي، مانورها، يا بازي‏هاي انجام شده از سوي يك دولت خارج از سرزمين، يا آب‏هاي سرزميني آن؛

8. به كارگيري و حمايت مزدوران نظامي توسط يك دولت به منظور ساقط كردن حكومت كشور ديگر؛

9. حمايت از دولت‏هايي كه حق تعيين سرنوشت مردم را نفي مي‏كنند؛

10. فروش تسليحات در حمايت از استقرار جنگ‏هاي منطقه‏اي علي‏رغم تلاش‏هايي كه در جهت يافتن راه حل سياسي صورت مي‏گيرد؛

11. انتقال سلاح‏هاي هسته‏اي توسط يك دولت به سرزمين، آب‏ها، يا فضاي هوايي دولت‏هاي ديگر، يا در آبها و فضاي بين‏المللي؛

12. توسعه، آزمايش و به‏كارگيري سيستم‏هاي تسليحاتي فضايي و هسته‏اي و ساير تسليحات با قدرت تخريبي وسيع كه در شرايط اجتماعي كشتار جمعي، يا تخريب محيط زيست را افزايش مي‏دهد3.


1. تاريخ طبري ج 5، ص 363.

2. داود محمدي، «تروريست‏هاي ضد تروريسم»، روزنامه‏ي سلام، 21 مهر 1375.

3. محمدحسن ضيايي‏فر، «تروريسم بين‏المللي و شوراي امنيت» اطلاعات سياسي - اقتصادي، شماره‏ي 103و104.

/ 1