تاجيكستان - مسلمانان و تشکیلات مذهبی در تاجیکستان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مسلمانان و تشکیلات مذهبی در تاجیکستان - نسخه متنی

مترجم: سید محمد موسوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تاجيكستان

جمهوري تاجيكستان با 143100 كيلومتر مربع وسعت، يكي از كشورهاي آسياي ميانه به‏شمار مي‏رود. اين سرزمين كه در سال 1921 ميلادي به تصرّف كامل روس‏ها درآمده بود، به دنبال فروپاشي شوروي در سال 1991، به عنوان يك واحد سياسي مستقل، اعلام استقلال نمود. تاجيكستان كشوري كوهستاني است و با كشورهاي چين، افغانستان، ازبكستان و قرقيزستان مرز مشترك دارد. اين كشور سرزميني محصور در خشكي است و به درياي آزاد راه ندارد. پايتخت آن شهر دوشنبه و از شهرهاي مهم آن، خُجند، كولاب و قورغان‏تپه مي‏باشند. جمعيت تاجيكستان حدود 6 ميليون نفر است كه از اقوام تاجيك، ازبك، روس و اوكرايني و... مي‏باشند. با توجّه به زبان مشترك تاجيكستان و ايران، شناخت بيشتر اين كشور و هم‏چنين بررسي وضعيت مسلمانان آن خطه از اهميت زيادي برخوردار است كه در اين مختصر، تلاش مي‏كنيم بعضي از مسايل مربوط به مسلمانان را در جمهوري تاجيكستان مرور كنيم.

تاريخچه‏ي مختصر اسلام در تاجيكستان (قرن بيستم)

آسياي مركزي در قرن 19 و ابتداي قرن 20 ميلادي از جانب 4 قدرت (3 دولت محلّي و روسيه‏ي تزاري) اداره مي‏شد؛ اين سه دولت محلّي ـ خان‏نشين‏هاي خيوه، خوقند و اميرنشين بخارا ـ در اصل كاملاً به روسيه وابسته بودند. مسلمانان تاجيكستان در اين دوره اساسا در قلمرو امارت بخارا ـ كه از سوي سلسله‏ي منغيت اداره مي‏شد ـ در استان تركستان سكونت داشتند. اين استان به صورت مستقيم از سوي دولت مركزي روسيه اداره مي‏شد. در اوايل قرن بيستم، به علّت سرگرمي خاندان سلسله‏ي منغيت به تفريح و عدم رسيدگي به مسايل جامعه‏ي مسلمانان، ظلم، فساد و فقر امارت بخارا را در بر گرفته بود و به علّت درگيري با دول مسلمان‏نشين همسايه، وضعيت هر روز بدتر مي‏شد. تصرف آسان قسمت‏هاي مهمي از اين سرزمين‏ها به دست روسيه‏ي تزاري و بعدها روسيه‏ي بلشويكي و جدايي اين سرزمين‏ها از دامن جهان اسلام را بايد در بي‏كفايتي خاندان منغيت و دور بودن اميران بخارا از مسايل جامعه‏ي خويش و فاصله‏گيري با مردم دانست.(1)

عملكرد وحشيانه‏ي روس‏ها با مردم ـ پس از حاكم شدن بر مراكز منطقه ـ سبب نفرت آن‏ها از روس‏ها و تشكيل كانون‏هاي مبارزه و مقاومت در بين مردم مسلمان گرديد. بعد از استيلاي كامل دولت شوروي بر اين كشور، نهايت تلاش خود را براي محو فرهنگ ملي ـ اسلامي به‏عمل آورد. قتل اقشار تحصيل‏كرده و يا تبعيد آنان به مناطق سردسير روسيه مانند سيبري، سوزاندن كتب علمي، مذهبي و ادبي تاجيكان، جايگزين الفباي لاتين و الفباي سيريليك به جاي الفباي فارسي براي محروم نمودن تاجيك‏ها از هويت تاريخي خود و هم‏چنين جداسازي تاجيك‏ها از سرزمين‏هاي بزرگ تاريخي‏يشان مانند بخارا و سمرقند هنگام تقسيمات ملي و مرزي سال 1924 و سياست اصالت‏زدايي بلشويك‏ها، ازجمله اقدامات آنان است.

با آغاز جنگ جهاني دوّم و نيازمندي دولت شوروي به نيروهاي مسلمين در طول جنگ، سبب تغيير سياست كرملين در برابر اديان و اعطاي آزادي‏ها به آنان گرديد. بعد از جنگ دوّم جهاني، مبارزه‏ي مسكو با سنت‏هاي اصيل اسلامي با روش‏هاي جديدي دنبال شد. سران مسكو دستور دادند تا مراكز مذهبي رسمي تأسيس گردد تا از اين طريق بتوانند امور ديني مسلمانان و مسايل مربوط به آنان را زير نظر داشته باشند. مراكز مذهبي رسمي به يك دستگاه كنترل و تنظيم‏كننده‏ي مراسم و سنت‏هاي مردم تبديل شده بود. در اين كشور نيز اداره‏ي مخصوص قاضيات بازگشايي و نماينده‏ي مخصوص اين اداره تعيين گرديده كه در اصل، مسئول همه‏گونه مسايل مذهبي مسلمين در تاجيكستان بود.

نگاهي به تشكيلات و رهبران مذهبي مردم تاجيكستان

به دنبال تغيير سياست كرملين در مورد دين ـ بعد از جنگ جهاني دوّم ـ استالين تصميم گرفت تا روحانيت رسمي را به‏وجود آورد و اتحاد شوروي به 4 مركز رهبر روحاني مسلمان تقسيم گرديد: 1. مركز آسياي مركزي و قزاقستان در تاشكند؛ 2. مركز روسيه‏ي اروپايي و سيبري در اونا؛ 3. مركز قفقاز شمالي و داغستان در ماهاچ قلعه؛ 4. مركز قفقاز جنوبي در باكو.(2) علاوه بر روحانيت رسمي در هريك از روستاهاي تاجيكستان، حداقل يك روحاني غيررسمي در آن‏جا حضور داشت كه علاوه بر داشتن حرفه، به برپايي نماز ـ طبق مراسم مذهبي ـ مي‏پرداخت و معمولاً در مدرسه‏اي كوچك و به صورت محرمانه تدريس مي‏نمود. در حومه‏ي شهرها، فعاليت روحانيون مخفيانه نبود و آموزش سنّتي اسلام در خانواده‏ها صورت مي‏گرفت و دولت آن را كنترل نمي‏كرد. به غير از اينها، شيخ‏هاي متصوفه‏اي بودند كه جزو شخصيت‏هاي مشهور ديني به‏شمار مي‏رفتند كه در محل‏هاي مختلف كشور سكونت و مناطق خاصي را تحت نفوذ داشتند؛ قرار داشتن اين شيخ‏ها در طريقت‏هاي تصوّف، مانند نقش‏بنديه و قادريه، سبب گرديد تا در ميان مردم پيروان و مريدان زيادي پيدا كنند. يك عده روحانيون جوان نيز در تاجيكستان حضور داشتند كه ابتدا به صورت غيررسمي و زيرزميني فعاليت كرده و از سال 1986 به فعاليت‏هاي آشكار پرداخته و در سال 1991 توانستند حزب نهضت اسلامي تاجيكستان را به صورت رسمي به ثبت برسانند.

اديان و مذاهب در تاجيكستان

مردم تاجيكستان، مسلمان و سنيِ حنفي مي‏باشند. در كنار اين اكثريت، اقليت‏هاي نصراني، يهودي و زرتشتي هم وجود دارند كه قريب به اتفاق آن‏ها از اقوام غيرتاجيك هستند. پيروان مذهب اسماعيليه در منطقه‏ي بدخشان سكونت دارند و تعداد كمي هم شيعه‏ي اثناعشري نيز در آن‏جا زندگي مي‏كنند. بهائيت در بعضي نقاط تاجيكستان فعّال شده و عدّه‏اي هندو و بودايي نيز در تاجيكستان حضور دارند.

دين اسلام

الف ـ سني حنفي: اكثريت قريب به اتفاق مردم تاجيكستان، مسلمان بوده و تابع فقه حنفي هستند. آن‏ها ابوحنيفه را تحت عنوان امام اعظم مي‏شناسند، امّا بسياري از آنان نمي‏دانند كه امام اعظم همان ابوحنيفه است.(3)

ب ـ شيعيان: شيعيان در تاجيكستان به دو دسته تقسيم مي‏شوند: شيعيان اسماعيلي يا آقاخاني و شيعيان اثني‏عشري. جمعيت شيعيان در تاجيكستان حدود نيم ميليون نفر است(4) كه بيش از 90 درصد آن‏ها را شيعيان اسماعيلي و بقيه را شيعيان اثني‏عشري تشكيل مي‏دهند. شيعيان اسماعيلي و اثني‏عشري در منطقه‏ي بدخشان به علّت عدم آگاهي از تعليمات و مذاهب اسلامي و مذهب شيعه، داراي پيوند خاصّي با يكديگر هستند به طوري كه تشخيص آن‏ها از همديگر مشكل است؛ علاوه بر سكونت تعداد زيادي از شيعيان در بدخشان، عده‏اي به صورت پراكنده در شهر دوشنبه و اطراف آن و هم‏چنين در ناحيه‏ي مسچاه نيز سكونت دارند. تفاوتي كه بين شيعيان اين منطقه و شيعيان بدخشان وجود دارد، اين است كه شيعيان منطقه‏ي مسچاه به علت نزديكي ولايت لنين‏آباد با ولايات بخارا و سمرقند در ازبكستان، نسبت به اسلام و به‏خصوص مذهب شيعه آگاهي بيشتري دارند و از اعتقادات محكم و عميقي برخوردار بوده و به‏شدّت دوستدار اهل‏بيت(ع) هستند.(5)

تصوّف

دو طريقت نقش‏بنديه و قادريه، بيشترين نفوذ را در تاجيكستان دارند. طريقه‏ي نقش‏بنديه را بهاءالدين نقش‏بندي در اين مناطق رواج داده است كه مقبره‏ي وي در خارج از بخارا در ازبكستان قرار دارد و در نزد مسلمانان آسياي مركزي از احترام زيادي برخوردار است، به‏طوري كه مسلمانان دو يا سه بار زيارت مزار وي را با يك بار زيارت خانه‏ي خدا برابر مي‏دانند.(6) صوفي‏ها كه اغلب از فرزندان سادات هستند و به آن‏ها «ايشان» گفته مي‏شود، در ميان مردم داراي پيروان و مريدان زيادي هستند. صوفي‏ها در درون حكومت كمونيست‏ها نقش مهمّي را در بقاي اسلام و تداوم آن در اين سرزمين داشته‏اند؛ آنان با گوشه‏نشيني و كم‏توجهي و ترك دنيا، توانسته بودند مريدان زيادي را به دور خود جمع كرده و آن‏ها را با اصول اسلامي آشنا سازند.(7)

بهائيت

فرقه‏ي ضاله‏ي بهائيت در تاجيكستان فعّال است، به طوري كه عدّه‏اي تحت تأثير تبليغات آن‏ها به اين فرقه گرويده‏اند و اكثر آن‏ها را طايفه‏ي نسوان تشكيل مي‏دهند. فعاليت بهائيان بعد از فروپاشي شوروي دوباره اوج گرفته و به‏خصوص در شهر دوشنبه ـ مركز تاجيكستان ـ نفوذ آنان روز به روز گسترده‏تر شده و هر سال تعدادي مبلّغ بهائي از اسرائيل، امريكا و كشورهاي مختلف اروپا و ممالك عربي زبان و... به تاجيكستان آمده و جوانان را به مسلك بهائي تشويق مي‏كنند.(8) اكثر پيروان بهائيت را اقوام ايراني ساكن در تاجيكستان تشكيل مي‏دهند. از مهمترين مراكز فعاليت بهائيت به مراكز دانشگاهي و مراكز تجمع عمومي مانند سالن‏هاي سينما و تئاتر مي‏توان اشاره كرد. آن‏ها با اجراي برنامه در سالن‏هاي سينما و تئاتر در شهرهاي بزرگ و تدارك برنامه‏هاي متنوّع يا سخنراني و... به تبليغ بهائيت مي‏پردازند.

وهابيت

وهابيت نيز با صرف هزينه‏هاي فراوان، به پيشرفت‏هايي در اين كشور نائل شده و مبلغين مذهبي عربستان در بعضي از مناطق اين كشور آئين وهابيت را تبليغ مي‏كنند. بيشتر پيروان وهابيت در تاجيكستان را روحانيون جوان كه از نظر معلومات ديني در سطح پاييني بوده و حتّي با مذهب خود (حنفي) آشنايي ندارند و نيز آن عده كه در عربستان درس خوانده و به كشور بازگشته‏اند تشكيل مي‏دهند. عربستان با توسعه‏ي حوزه‏هاي علميه و خريد مؤسسات انتشاراتي در تاجيكستان، به انحاء مختلف در تلاش است تا نفوذ بيشتري در تاجيكستان داشته باشد.(9)

مسيحيت

پيروان مسيحيت در تاجيكستان اندك مي‏باشند و اكثر آن‏ها را روس‏ها و مهاجران آلماني‏تبار و تاجيك‏هايي تشكيل مي‏دهند كه تحت تأثير تبليغات مسيحيت به اين مذهب گرويده‏اند. آنان داراي كليسا و گورستان معروفي در شهر دوشنبه هستند.

يهوديت

قبل از استقلال تاجيكستان، حدود 20 هزار يهودي در اين كشور زندگي مي‏كردند كه اغلب آن‏ها در شهر دوشنبه سكونت داشتند. برخي از بهترين استادان موسيقي سنّتي، رقّاصان و نيز بيشتر كفّاشان و آرايش‏گران تاجيكستان يهودي بودند، بعد از جنگ‏هاي داخلي تاجيكستان، اغلب يهوديان ـ طبق قراردادي كه بين اسرائيل و تاجيكستان منعقد گرديده بود ـ به فلسطين اشغالي مهاجرت نمودند؛ گفتني است كه حدود 5 هزار نفر در شهر دوشنبه باقي مانده‏اند.(10)

دين و فعاليت‏هاي ديني در قانون اساسي تاجيكستان

در قانون اساسي جمهوري تاجيكستان، همه‏ي افراد داراي حق تعيين اعتقاد ديني آزاد هستند، ولي خود اين كشور داراي دولت و حاكميت دموكراتيك مبتني بر قانون غيرديني دارد و هيچ ديني نمي‏تواند به عنوان عقيده‏ي دولتي استقرار يابد. طبق ماده‏ي 26 قانون اساسي، هر فردي حق دارد آزادانه اعتقاد ديني خود را تعيين كند و به صورت فردي يا جمعي از ديني پيروي كرده و يا نكند و در مراسم و آئين‏هاي ديني شركت نمايد. در ماده‏ي 100 نيز شكل حكومت، جمهوري، تماميت ارضي، ماهيت دموكراتيك، غيرديني و اجتماعي دولت، غيرقابل تغيير خوانده شده است. اتحاديه‏هاي اجتماعي نيز در چارچوب قانون اساسي و طبق قوانين جمهوري تشكيل شده عمل مي‏كنند و دولت براي همه امكانات برابر جهت فعاليت فراهم مي‏آورد. سازمان‏هاي ديني از دولت جدا بوده و حق دخالت در امور دولتي را ندارند.(11)

آداب و رسوم مذهبي مسلمانان تاجيكستان

با توجه به سلطه‏ي طولاني‏مدّت كمونيست‏ها در آسياي مركزي و تاجيكستان كه تا حدود زيادي اعتقادات مذهبي در بين مردم كمرنگ شده بود، ولي باز حضور اسلام كاملاً محسوس بوده و ما شاهد حضور سنّت‏ها و رسوم مذهبي مردم تاجيكستان هستيم. زنان تاجيكستان داراي پوشش اسلامي (لباس‏هاي محلي و روسري) بوده و مردان نيز سيمايي مذهبي دارند. روزهاي جمعه، جمعيت كثيري به نماز جمعه رفته و مساجد را رونق مي‏دهند. اعياد مذهبي ازجمله فطر و قربان را جشن گرفته و سنت‏هاي ديگر اسلامي را نيز به‏عمل مي‏آورند. روز تولد پيامبر اكرم(ص) را ـ به روايت خودشان كه 12 ربيع‏الاول است ـ به شادي و سرور مي‏پردازند و به همسايه‏ها اطعام مي‏كنند.

ازجمله سنت‏هاي زيباي مردم تاجيكستان، بايد به جشن 63سالگي اشاره كرد كه نقش مهمي در حفظ و تداوم هويت اسلامي آن‏ها داشته است؛ به اين صورت كه، هر مرد يا زني كه وارد شصت و سومين سال زندگي خود مي‏شود، به شرافت پيامبر(ص) و سنّ مباركش ـ كه 63 سال بود ـ محفلي تشكيل داده و جشن مي‏گيرند كه با مولودي‏خواني و مديحه‏سرايي و نيز پذيرايي همراه است. هويت اسلامي را حتي در كنار عيد نوروز ـ كه عيد ملّي و باستاني آنها نيز هست ـ حفظ مي‏كنند و در كنار سفره‏ي عيد، قرآن مي‏گذارند و قبل از تناول شيريني دعا مي‏خوانند و در پايان از خداوند طلب بركت مي‏كنند.(12)

گفتن اذان در گوش نوزاد، سنّتي رايج بوده و معتقدند كه اگر اين كار صورت نگيرد، هيچ سخن حقّي تا پايان عمر در گوش كودك نخواهد رفت. معمولاً قسم دروغ به گوش نمي‏خورد و كسي براي اثبات حقانيت سخن خود، نام خدا و پيامبر را پايين نمي‏آورد. در مراسم ازدواج، سنت‏هاي اسلامي را عمل كرده و در ايام عزاداري قرآن مي‏خوانند. هم‏چنين روزه‏ي ماه رمضان را به تمام و كمال مي‏گيرند؛ هنگام نشستن و برخاستن به صورت جمعي دعا مي‏خوانند و آمين مي‏گويند؛ در نهادهاي ديني مانند مسجد و مدرسه‏ي ديني حضوري فعّال دارند؛ در مشايعت و بدرقه‏ي حجاج شركت جسته و اين كار را ثواب عظيمي تلقي مي‏كنند. و هم‏چنين در مراسم استقبال از حاجيان، شهر، حالتي نيمه‏تعطيل به خود مي‏گيرد و آذين‏بندي و پرچم و دود اسفند و عود و پخش شيريني و قرباني كردن گوسفند در همه جاي شهر به‏چشم مي‏خورد.(13)

در اين كشور كساني كه سيّد باشند براي آن‏ها احترام فوق‏العاده‏اي قايل هستند و سيدزاده‏ها را با عنوان «ايشان» ياد مي‏كنند. احترام به روحانيت هم جايگاه ويژه‏اي دارد. صدقه دادن به هنگام ديدن خواب‏هاي وحشتناك رايج بوده و معتقدند: صدقه دفع بلا مي‏كند. احترام به بزرگترها از خصوصيات ديگر مردم تاجيكستان است؛ آن‏ها مردماني صاف و ساده و هم‏چنين نسبت به ميراث‏هاي فرهنگي نياكان خود هم‏چون زبان و فرهنگ و دين اسلام وفادار هستند.(14)

مردم اين جمهوري از نظر مذهبي، وابستگي‏هاي عميقي با ايران دارند؛ آداب و سنن مذهبي آنان در اغلب موارد، منطبق با آداب و سنن مذهبي در ايران است. مراسم نامگذاري فرزندان و هم‏چنين درج نام آنان در پشت قرآن مجيد، مراسم ازدواج، تدفين، عزاداري، ختم، شب هفت، چهلم، سال و نوع عزاداري زنان و... با شكل اسلامي ايراني است.(15) بعد از فروپاشي شوروي، توجه به خط نياكان، سرعت بيشتري به خود گرفته و عيد سعيد فطر و قربان در صدر اعياد قرار دارد، آداب و سنن نياكان ازجمله جشن‏هاي مهرگان، سده و نوروز مورد توجّه عميق مردم قرار گرفته و آحاد مردم آن را در ابعاد وسيعي گرامي مي‏دارند.(16)

آداب و رسوم مذهبي اسماعيليان بدخشان

اسماعيليان بدخشان نيز مانند ساير مسلمانان جهان، سنّت‏ها و رسوم ويژه‏اي دارند كه با مسلك هم‏كيشان خود فرق مي‏كند؛ اكثر پژوهشگران معتقدند كه آيين آتش‏پرستي تا قرن 15 ميلادي در بخش‏هايي از بدخشان تاجيكستان وجود داشته است، ولي با اشغال بدخشان از سوي تيموريان و صدور قتل‏عام عمومي، مردم اين سرزمين به اسلام گرويده‏اند؛ بنابراين هنوز برخي از عادات دوران آتش‏پرستي در سنّت‏هاي مردم پامير باقي مانده است و مردمان پاميري‏زبان بدخشان، چنين عاداتي را از رسوم مسلماني مي‏پندارند. دود كردن سترخم (نوعي گياه) الا و پرك (پريدن از بالاي آتش در نوروز)، مقدس دانستن خاكستر، روشن كردن چراغ در مراسم روز سوّم فوت، ازجمله‏ي اين عادات و رسوم به‏شمار مي‏روند.(17)

اسماعيليان بدخشان مانند ساير مسلمانان، تمام عيدهاي مربوط به دين اسلام را با شادي زياد جشن مي‏گيرند و حتّي در زمان حاكميت كمونيست‏ها، با وجود محدوديت‏هاي فراوان، اكثريت قريب به اتفاق مردم ـ به‏دور از چشم دولتيان ـ عيدهاي مسلماني را پاس داشته و رسم و تعامل اجدادي خويش را به‏جا مي‏آوردند. عيد قربان و فطر در بدخشان گرامي داشته مي‏شود و مردم با آداب و رسوم خاصّي اين دو عيد را جشن مي‏گيرند. در اين روز، مردم به خانه‏ي همديگر رفته و عيد را تبريك گفته و سخنان خوش و لطيفه مي‏گويند و سر سفره، قرآن مجيد را قرائت كرده و مديحه‏سرايي مي‏كنند؛ مردم در شام عيد قربان، به خاطر شاد نمودن ارواح عزيزان و بزرگان، چراغك‏هايي را روشن مي‏كنند. در روز عيد فطر لباس نو مي‏پوشند و صبح زود به بيچارگان و يتيمان صدقه مي‏دهند و هم‏چنين به ميهماني رفته و دعا مي‏خوانند و اين عيد خجسته را به يكديگر تبريك مي‏گويند.(18)

اسماعيليان در پامير به جاي پنج بار نماز خواندن در روز، دو بار نماز مي‏خوانند و متن نماز نيز با فرمان هر امامي تغيير مي‏كند، خطبه به نام امام وقت خوانده مي‏شود كه متن آن از آيات قرآن مجيد است؛ نماز اسماعيليان در صبح يك ركعت و در شب دو ركعت مي‏باشد؛ نماز خواندن نيز از هفت‏سالگي شروع مي‏شود. مدّت روزه‏داري نيز سي روز است و معتقدند شخص مسلمان بايد در ماه رمضان، چشم، زبان، گوش، بيني، دل و تمام اندام خود را از اعمال ناشايسته نگاه دارد. نشستن و برخاستن از سر سفره هم آداب و رسومي دارد؛ همه‏ي اعضاي خانواده بر سر يك سفره مي‏نشينند و ابتدا بزرگتر خانواده با نداي بسم‏اللّه الرحمن الرحيم دست به لقمه مي‏برد و بعدا ديگران با وي همراه مي‏شوند. پس از صرف غذا از جانب مهمان و در صورت عدم وجود مهمان، از طرف مرد بزرگسال خانه، دعاي سفره خوانده مي‏شود.(19) هم‏چنين آنان آداب و رسوم مختلفي در مورد ازدواج، سورها و وفيات دارند كه از تشريح آن‏ها در اين مختصر پرهيز مي‏شود.

شباهت بعضي از آداب و رسوم مذهبي تاجيك‏ها به مذهب تشيع

تاجيك‏ها نسبت به تشيع و شيعيان با احترام رفتار مي‏نمايند و علي(عليه‏السلام) را با عنوان «كرم‏ا... وجهه» ياد مي‏كنند و در خطبه‏هاي نماز جمعه، دو بار نام حضرت را با عبارت عربي «و أشجعهم» ذكر مي‏نمايند.(20) اهل تسنن تاجيكستان حضرت علي(عليه‏السلام) و فرزندان ايشان، به‏خصوص امام حسن و امام حسين(عليهماالسلام) را دوست مي‏دارند و فرزندان دوقلوي خود را «حسن و حسين» و دختران را «فاطمه و زهرا» نام‏گذاري مي‏كنند.(21) علاقه‏مندي اين مردم به اهل‏بيت(عليهم‏السلام) در ساير مناطق سنّي‏نشين كمتر ديده مي‏شود. جالب اين‏كه تاجيك‏ها با اين كه پيرو مذهب اهل سنّت هستند، به حضرت امام رضا(ع) علاقه‏ي عجيبي دارند و به محض رسيدن به استطاعت مالي، اقدام به سفر زيارتي به مشهد مقدس مي‏نمايند؛ و مهم‏تر اين‏كه به مهدي موعود(عج) اعتقاد داشته و مي‏گويند: سرانجام يكي از فرزندان پيامبر ظهور خواهد كرد و دنيا را از ظلم نجات خواهد داد.(22)


1. شمس‏الحق نور، اسلام و نهضت اسلامي در تاجيكستان معاصر، دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، حوزه‏ي هنري، 1374، صفحه‏ي 11ـ10.

2. روزنامه‏ي اطلاعات 31/6/1377.

3. رؤيا منتظمي (گردآوري و تنظيم)، تاجيكستان، مؤسسه‏ي چاپ و انتشارات وزارت خارجه، 1374، صفحه‏ي 15.

4. خبرنامه‏ي جهان تشيع، شماره‏ي 1، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، مركز اطلاع‏رساني و خدمات رايانه، 3/6/75، صفحه‏ي 25.

5. همان منبع، صفحه‏ي 25 و 26.

6. شيرين آكسيز، اقوام مسلمان اتحاد شوروي، ترجمه: علي خزاعي‏فر، معاونت فرهنگي آستان قدس رضوي، 1366، صفحه‏ي 347 و 348.

7. شمس‏الحق نور، نهضت اسلامي در تاجيكستان معاصر، صفحه‏ي 96ـ95.

8. اعلاخان افصح‏زاد، بهائيان و عقايد آنان، دفتر نشر فرهنگ نياكان، دوشنبه 1375، صفحه‏ي 55.

9. رؤيا منتظمي، تاجيكستان، صفحه‏ي 87.

10. ناصر ايراني، بهار گمشده يادداشت‏هاي سفر تاجيكستان، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران 1373، صفحه‏ي 79.

11. الهه كولايي (طبرستاني)، قوانين اساسي فدراسيون روسيه و جمهوري‏هاي آسياي مركزي، نشر دادگستر، 1373.

12. سيدجواد جلالي كياسري «هويت ديني مردمان آسياي ميانه، ماهنامه‏ي چشم‏انداز، بنياد انديشه، سال اوّل، شماره‏ي 3، آذر 1376، صفحه‏ي 50.

13. همان، صفحه‏ي 50.

14. همان، صفحه‏ي 50.

15. رؤيا منتظمي، تاجيكستان، صفحه‏ي 91.

16. همان، صفحه‏ي 21.

17. «سنت‏ها و رسوم مذهبي اسماعيليان بدخشان» ماهنامه‏ي چشم‏انداز، بنياد انديشه، شماره‏ي 11، بهمن 1376، صفحه‏ي 36ـ35.

18. همان، صفحه‏ي 38ـ36.

19. همان، صفحه‏ي 40ـ39.

20. سيدجواد جلالي كياسري، هويت ديني مردم آسياي ميانه، ماهنامه‏ي چشم‏انداز، شمارهي 3، آذر 76، صفحه‏ي 50.

21. ناصر ايراني، بهار گمشده يادداشت‏هاي سفر تاجيكستان، صفحه‏ي 77.

22. سيدجواد جلالي كياسري، هويت ديني مردمان آسياي ميانه، ماهنامه‏ي چشم‏انداز، شماره‏ي 3، آذر 1376، صفحه‏ي 50.

/ 1