يا عقل مشوب به يكى از اينها، يا شرع مخلوط به هوا يا عرف غيرمقبول عقلا، يا عادت رديئه سفها. و بر هر تقدير، البته امر را ترك كند و پيروى نكند و اگر نداند كه منظور نظر او چيست و او را حيرتى رو دهد در تمييز بايد كه رجوع به عقل كامل كند؛ يعنى با صاحب عقل كامل يا كسى كه نزديك به او باشد، در عقل مشورت كند، اگر ميسر شود و اِلاّ تضرع و زارى به درگاه بارى برد و از جناب الهى هدايت و رشد خود يا هدايت به سوى هادى سؤال نمايد، و زينهار كه بىتأمل در آن امر اقدام نمايد، [ننمايد] پيش از آنكه حقيقت حال بر او ظاهر شود، چرا كه بسيار بوده كه شيطان شرّ محض را در صورت خير صريح، در نظر صاحباش جلوه داده و او را بدين وسيله به شقاوت كشانيده؛ پس هركس را ناچار است كه نزد هر خاطرى كه در دل خطور كند تفتيش نمايد كه آيا از الهام فرشته است يا وسوسه شيطان، و هرچند خاطر در صورت عبادت باشد و تفتيش بدين نحو تواند بود كه مذكور شد.