بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
خلايق نيست اگرچه عوام بديشان مهتدى مىشوند و بالعرض منتفع مىگردند [ودوم] آنانند كه علم باطن دانند و بس و ايشان، مانند ستارهاند كه روشنايى او از حوالى خودش تجاوز نكند و از اين طايفه نيز رهبرى نيايد مگر كم، چرا كه بيش از گليم خود از آب بيرون نتوانند كشيد، به جهت آنكه علم باطن بىظاهر، سعت و احاطت نتواند داشت و به كمال نتواند رسيد [و دسته سوم علمايى هستند كه] هم علم ظاهر دانند و هم علم باطن، و مَثَلِ ايشان مَثَلِ آفتاب است كه عالَمى را روشن تواند داشت و ايشانند كه سزاوار راهنمايى و رهبرى خلايقند، چه يكى از ايشان شرق و غرب عالم را فرا تواند رسيد و قطب وقت خويش تواند بود».13. فيض در ذيل عبارت «حُسن السياسه» كه در روايت امام صادق عليه السلام 2 نيز وارد شده، سياست را به دو نوع: سياست از خارج و سياست از داخل، تقسيم كرده و مىگويد: «[حُسن السياسه؛ يعني] استعمال عقل عملى و تهذيب اخلاق، چه سائس از خارج باشد، مثل سلطان و چه از داخل باشد؛ مثل حُسن تدابير نفس».3تذكر اين نكته لازم است كه همه تقسيمهاى فيض را مىتوان در همان تقسيم ابتدايى وى خلاصه كرد؛ بدين معنا كه سياست از منظر وى، يا سياست شرعى است كه از سوى پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم و جانشينان معصوم وى يا علمايى كه عالِم به ظاهر و باطناند، اعمال مىشود و يا سياست غيرشرعى است كه از سوى غير معصومين اعمال مىشود اگرچه 1. فيض كاشانى، كلمات مكنونه، صص 339 و 340؛ و رساله شرح صدر، ص 55.2. (الكافى 1: ج1، ص 28)، العدّة، عن سهل، عن الدهقان، عن أحمد بن عمر الحلبى، عن يحيى بن عمران، عن أبىعبداللّه عليه السلام قال: «كان أميرالمؤمنين عليه السلام يقول بالعقل أستخرج غورالحكمة، و بالحكمة أستخرج غورالعقل، و بحُسن السياسة يكون الأدب الصالح، قال و كان يقول: «التفكر حياة القلب البصير كما يمشى الماشى فىالظلمات بالنور بحسن التخلّص و قلّة التربّص».3. الوافى، ج 1، ص 124.