بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
سوى خداوند را به آنها تذكر داده و از آنچه آنها را باز مىدارد بترساند و آنها را به صراط مستقيم هدايت كند1؛ از اينرو خداوند متعال پيامبران خود را در ميان مردمان مبعوث كرد تا با وضع شريعت و اجراى آن، معاش و معاد آنها را انتظام بخشيده تا به سعادت قُصوى رهنمون گردند.2 اين همان سياست شرعى است كه از نظر فيض، علاوه بر حفظ اجتماع ضرورى انسانها، آنها را به مرتبه عالى و كمال مطلوب نيز مىرساند؛ بنابراين، مطلوبترين نوع سياست است. اما اگر چنين سياستى ممكن نباشد حتى از سياستى كه تنها حافظ اجتماع ضرورى انسانها است، گريزى نيست، زيرا حيات اجتماعى بدون چنين سياستى امكان ندارد؛ لذا سياست و تدبير اجتماع انسانها حتى اگر از طريق تغلّب و زور هم باشد، ضرورى است3 و بدون سياست، حفظ اجتماع كه نياز فطرى فرد است، ميسر نمىشود. 1. علماليقين، ج 1، صص 338 و 339.2. همان، ص 378.3. ضياءالقلب، ص 176.