اجتماع ضرورى انسانها هستند.1پس از انبيا اين دو رسالت برعهده جانشينان آنها است، چنانكه فيض مىگويد:وجوب امامت همواره مركوز در فطرت عالم است، زيرا دواعى خلايق در هر شهر و روستا و اجتماعى متعدد و متعارض است؛ پس بايد رئيسى در ميان آنان باشد تا بدو مراجعه نمايند و همه تحت امر او باشند.2در عصر غيبت امامان معصوم عليهم السلام كه خليفه منصوب از سوى خدا و رسول بودند، حفظ اجتماع ضرورى انسانها و تقويت جنبه عالى زندگى آنان همچنان باقى و ضرورى است؛ از اينرو وجود چنين حاكمان و حكومتى در اين عصر نيز ضرورى مىنمايد و چارهاى جز اين نيست، اگرچه آن حكومت و سلطنت به تغلّب و زور و اجبار و نحو آن بر سر كار آمده باشد.3 ناگفته نماند كه فيض تلاش مىكرد تا آنجا كه ممكن است اين حكومت را نيز به رعايت شرع و قوانين الهى تشويق كند تا جنبه عالى زندگى انسانها تأمين گردد.پس از بيان ضرورت حكومت در حيات اجتماعى انسانها، سؤال ديگر اينكه انواع حكومتهايى كه از نظر فيض مىتوانند ضرورت موردنظر ايشان را به انجام برسانند، چيست؟
انواع حكومت
به اعتقاد فيض، «دولت ابدى و سلطنت سرمدي»4 در درجه اوّل شايسته خداى متعال است و بس و غير او هيچكس از نظر تكوينى بر1. همان، ص 378؛ و ضياءالقلب، چاپ سنگى، ص 178.2. كلمات مكنونة، ص 99.3. رساله ضياء القلب، ص 176.4. فيض كاشانى، رساله هشت بهشت يا ترجمة الصلاة، ص 3.