درآيند و اجزا به جانب كل حركت نمايند و رغبت در باقيات صالحات پديد شود و زهد در فانيات هالكات به حصول پيوندد و راحت از مؤذيات حاصل گردد و خيرات به عادات مكتسب گردد و هر روز كه بر آدمى گذرد بهتر از روز پيش باشد او را؛ پس حق تعالى روز به روز بندگان را هدايت كند و نصرت دهد و توفيق بخشد، خصوصاً پادشاهى را كه رعيت را بر انقياد شرع داشته و خود نيز انقياد نموده و گاه باشد كه بدين سبب بر دل آن پادشاه از انوار ملكوت آن مقدار نازل شود كه دلش به آن نشأت بينا شود و او را شوق تشبّه به روحانيت به درجات عاليه رسانده تا چنانكه در اين نشأت پادشاه است در آن نشأت نيز پادشاه باشد، چرا كه عمل او باعث هدايت جمع كثيرى از رعيت شده؛ پس ناچار روحانيت او را از روحانيات هر يك از ايشان پيوسته اثرها و مددها رسد».1فيض كاشانى علاوه بر وظيفه افتا و قضا، علماى دين را به نيابت از امام معصوم، در تصدى ساير سياستهاى دينى مختار دانسته و معتقد است كه تنها آنها از سوى ائمه عليهم السلام اذن يافتهاند تا اين امور را برعهده گيرند؛ بنابراين، در صورت داشتن قدرت و فراهم بودن شرايط مىتوانند همچون معصومين به اقامه سياست شرعى در جامعه مسلمانان بپردازند. برخى از مناصب سياسى و اجتماعى كه به اعتقاد فيض كاشانى علما مىتوانند متصدى آن شوند، عبارتاند از:
الف) دريافت زكات و خمس و اداره انفال
تصدى امر زكات و خمس يكى از مصاديق سياستهاى دينى است كه فقها به نيابت از امام معصوم عليه السلام آنرا برعهده دارند؛ از اينرو فيض1. آيينه شاهى، صص 161 و 162.