بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اصفهان بازگشته و به خدمت شيخ بهاءالدين محمد عاملى رسيد و از ايشان نيز اجازه روايت حديث گرفت و سپس راه حجاز را پيش گرفته و در آن سفر به خدمت شيخ محمد بن شيخ حسن بن شيخ زينالدين عاملى رسيده و از ايشان نيز اجازه نقل حديث گرفت.وى پس از آن نيز، هرجا كه نشانى از بزرگان علم مىيافت به خدمت آنان شتافته و از محضر آنان استفاده مىكرد، از جمله وى در شهر قم به خدمت «صدر اهل عرفان و بدر سپهر ايقان، صدرالدين محمد شيرازى كه در فنون علم باطن يگانه و سرآمد عصر بود، رسيد و هشت سال از محضر وى بهره گرفت. وى در همان زمان به شرف دامادى استاد نيز نايل شد».1 پس از مهاجرت صدرالمتألهين به شيراز، فيض كاشانى نيز به شيراز رفته و قريب به دو سال ديگر در خدمت ايشان به سر برده و از ايشان استفاده مىكند. پس از آن به كاشان برگشته و به تدريس حديث اهلبيت عليهم السلام و تأليف كتابها و رسايلى مشتمل بر نصايح و فوايد دينى و ترويج جمعه و جماعات و سياسات مدنيّه مىپردازد كه به اعتقاد ايشان، «تأكيدهاى شديد و تشديدات وكيده» درباره آن شده است.سرانجام آوازه فيض به گوش شاه صفوى رسيد و شاه صفى (1038 ـ 1052 ه··. ق.) وى را به دربار خود، فرا خواند تا با وى همكارى كند، ولى فيض كاشانى بنا به تصريح خود، به دليل حضور جمعى از علماى ظاهر در دربار شاه و عدم امكان ترويج دين با حضور آن جماعت، مصلحت دين و دنياى خود را در دورى از دربار مىبيند و از شاه تقاضا مىكند تا عذر وى را از خدمت در دربار بپذيرد. سلطان نيز عذر وى را مىپذيرد، سپس وى به كاشان برگشته و در آنجا به ترويج دين مىپردازد. اما بار ديگر شاه عباس دوم، جانشين شاه صفى، (1052 ـ 1077 ه··. ق) 1. فيض كاشانى، رساله شرح صدر، ده رساله فيض كاشانى، صص 58 ـ 60.