از ميان عادلترين مردمان قرار داد؛ از اينرو به اعتقاد ايشان، بدون چنين عدالتورزى، هدف از انبعاث پيامبران كه خدمت عالم ملك بر عالم ملكوت و شهوات بر عقول است، ميسّر نمىگردد، و تنها زمانى اين هدف حاصل مىشود كه عدل و عدالت در جامعه برپا شود، چنانكه فيض كاشانى مىنويسد:إذا قام العدل خدمت الشهوات للعقول، و إذا قام الجور خدمت العقول للشهوات.1
ب) تأمين رفاه و آسايش زندگى براى مردم
يكى ديگر از حقوق مردم برعهده حاكمان خود، تأمين معاش و رفاه و آسايش زندگى آنان است. فيض كاشانى در ضرورت آن مىگويد: دنيا منزلى از منازل انسان در سير به سوى خداوند متعال است، و بدن او مركب اين راه است؛ پس انسانْ بىتدبير اين منزل (دنيا) و مركب (بدن) نمىتواند به سوى خدا سير كند، و مادامى كه امر معاش او در دنيا منتظم نگردد انقطاع الى اللّه براى او ميسّر نمىشود، و انتظام معاش در دنيا به حفظ سلامتى بدن و دوام نسل انسان است؛ لذا خداى متعال اسباب آن را در زندگى دنيوى فراهم ساخت ولى چون انسانها در دستيابى به اين اسباب اختلاف و نزاع مىورزند، قوانينى را وضع فرمود و به پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم مأموريت داد تا آنرا در ميان مردم به اجرا بگذارد تا بدينوسيله معاش دنيوى انسانها به بهترين وجه انتظام يابد.2پيامبر نيز جانشينان خود را به تأمين معاش و رفاه و آسايش انسانها1. علماليقين، ج 1، ص 349 «هنگامى كه عدالت برپا شود، شهوات در خدمت عقول قرار مىگيرد و زمانى كه ظلم و جور حاكم گردد، عقول در خدمت شهوات قرار مىگيرد».2. همان، صص 338 و 339.