فرمان نبرد از دين بيرون رود، بعضى از احكام را بيان روشن كردهاند، چنانكه كسى را در ترك آن عذرى نمىماند و بعضى را مبهم و مشتبه گذاشتهاند تا بندگان را در آن بيازمايند و امتحان نمايند، هركه رعايت احتياط در آن كند درجات عاليه در آخرت به پاداش آن به او دهند و هركه رعايت نكند از آن درجات محروم ماند، بلكه گاه باشد كه به شومى رعايت نكردن آن، از توفيق يافتن فرمانبرى واجبات نيز محروم شود.باز مردمان در فرمانبرى به تفاوتاند، از جهت تفاوت مراتب محكمى اعتقاد و زيادتى يقين، و صفاى اخلاص و مراتب تن دادن به همه كردنىها و ناكردنىها، يا بعضى دون بعضى به آسانى و نشاط، يا به دشوارى و دلتنگى، باز بعضى به دل و زبان و تن و روان مىگروند و اطاعت مىكنند؛ چون مؤمنان صادقالايمان، و بعضى به دل منكرند و به زبان اقرار مىنمايند؛ چون منافقان، و بعضى به زبان منكرند و به دل معتقد؛ چون يهودمنشان كه حق را دانسته از حسد يا تكبر انكار مىكنند، و بعضى به دل و زبان هر دو منكرند؛ چون كافران جاحد، و بعضى به هر دو معترفاند، ليكن احكام را كج مىفهمند؛ چون گمراهان، و بعضى معترفاند و راست مىفهمند، ليكن تن در نمىدهند به همه كردنى و ناكردني؛ چون غاصبان و فاسقان، و باز هر يك از اين گروه را درجات بسيار و مراتب بىشمار است.