نقش رسانه ها در تغییر تفکرات جوامع بشری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقش رسانه ها در تغییر تفکرات جوامع بشری - نسخه متنی

محمد مهدی بهداروند

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید






نقش رسانه‏ها در تغيير تفكرات جوامع بشرى


محمد مهدى بهداروند



يكى از موارد و محورهاى اصلى مطالعات جامعه شناسان وسايل ارتباط جمعى (رسانه‏هاى گروهى) بررسى آثار و كاركرد اين وسايل در دو سطح خرد و كلان مى‏باشد.



در مورد تاثير رسانه‏هاى گروهى بر زندگى فردى و اجتماعى انسان‏ها به طور عمده سه نظريه‏ى جامعه شناختى وجود دارد كه عبارتند از:



1. برخى بر اين باورند كه ميزان تاثير گذارى رسانه بر زندگى انسان نامحدود است.



2. گروهى ديگر كاركرد رسانه‏هاى گروهى را بى تاثير مى‏دانند.



3. عده‏اى معتقدند كه تاثير رسانه‏هاى گروهى مشروط است و ميزان تاثير گذارى آن را در محدوده‏ى شرايط محيطى ارزيابى مى‏كنند.



البته ديدگاهى افراطى در برخورد با رسانه‏هاى گروهى مطرح بوده است كه از زمينه‏ى خاص فكرى و تجربه‏هاى اجتماعى ويژه منبعث مى‏شود. برخى بر اين باورند كه وسايل ارتباط جمعى داراى چنان قدرتى هستند كه مى‏توانند نسلى تازه را براى اولين بار در تاريخ انسان پديد آورند. نسلى كه با نسل‏هاى پيشين بسيار متفاوت است.



«لازار سفلد» در تبيين اين ديدگاه مى‏نويسد:



«بسيارى تحت تاثير همه جايى بودن وسايل ارتباط جمعى (1) و قدرت بالقوه‏ى آنان به سختى هراسان شده‏اند. در سمپوزيومى، يكى از شركت كنندگان نوشت: قدرت راديو را مى‏توان با قدرت بمب اتم مقايسه كرد» . (2)



برخى ديگر بر اين عقيده‏اند كه وسايل ارتباط جمعى تاثير چندانى بر مخاطبين خود ندارد. به نظر اين دسته از انديشمندان «دوران سبع‏» وسايل ارتباطى و با آن دوران رواج عقايد تند و اسناد اثرات جادويى و خارق العاده به وسايل ارتباط جمعى پايان يافته است. (3)



برآيند نهايى و دورى از افراط گرايى اين است كه وسايل ارتباط جمعى و ابزار اجتماعى - فرهنگى به معناى عالى آن است و از اين جهت اثرات چشمگيرى بر جاى مى‏گذارند، اما اين آثار نه آن چنان است كه هيچ محدويتى نشناسد، يا آن كه چنان ناچيز است كه هيچ اعتنايى را شايسته نباشد، بايد ديد حدود تاثير اين وسايل چيست و در چه شرايطى اين تاثيرات محدوديت مى‏يابند يا قويت‏شدنى هستند.؟



با تمام اين اقوال، آن چه بديهى به نظر مى‏رسد، آن است كه به دور از آثار مثبت و منفى آن بايد اذعان داشت كه پيدايش دگرگونى‏هاى اجتماعى و تغيير ارزش‏هاى اجتماعى از مواردى است كه در نتيجه‏ى كاركرد رسانه‏ها صورت تحقق به خود مى‏گيرند. از سوى ديگر اين وسايل در فرايند تهاجم فرهنگى و مقابله با آن، جنگ روانى، استعمار ملت‏ها در امر باز سازى و دستيابى به توسعه يافتگى، تحقق هدف‏هاى آموزشى به سرگرمى و غيره كاربرد مؤثرى دارند.



امروزه در عصر انفجار اطلاعات ديگر اين حقيقت‏به خوبى اثبات شده است كه از نظر كاركردهاى آموزشى، رسانه‏ها سهم و نقش قابل ملاحظه‏اى در انتقال ميراث فرهنگى و فكرى بشرى در ميان ملل و انسان‏ها دارا هستند.



در واقع با ظهور وسايل ارتباط جمعى پيشرفته، فرايند آموزش از انحصار مدرسه و آموزش‏گاه‏ها خارج شده و جهان پهناور به عرصه‏ى آموزش تبديل گرديده است. در اين فرايند وسايل ارتباط جمعى، محدوديت‏هايى از قبيل مكان و زمان، محدوديت‏سنى، محدوديت‏هاى اقليمى و... از ميان برداشته شده و در زمينه‏ى سياست و حكومت، همان گونه كه رسانه‏ها بر تصميمات سياست مداران و هيات حاكمه اثر مى‏گذارند، به منزله‏ى ابزارى در دست‏حكومت‏ها داراى كاربرد و كار آمدى محورى هستند.



با مراعات و لحاظ كردن جنبه‏هاى مثبت و منفى كاركرد رسانه‏هاى گروهى، اين پديده مى‏تواند از يك سو سبب وحدت، همبستگى و وفاق ملى شود و از سوى ديگر حكومت‏ها مى‏توانند از اين پديده در ايجاد همگونى، جهت دهى افكار عمومى و هماهنگ سازى نظريات توده‏ى مردم و جامعه نسبت‏به نظام سياسى و كاركردهاى آن استفاده كنند، به طورى كه در نظام‏هاى استكبارى، صدا و سيما و مطبوعات، ابزارى قوى و مؤثر براى بيعت گرفتن از مردم و جامعه مى‏باشند.تا آن جا كه از مطبوعات كه مهم‏ترين و بارزترين وسايل ارتباط جمعى است‏به عنوان «ركن چهارم‏» ياد مى‏شود.



بنابراين در تقسيم سه گانه مى‏توان كارآمدى اين پديده‏ها را در موارد ذيل مشاهده كرد:



1. عامل انتقال ارزش‏ها و هنجارهاى فرهنگى;



2. ساماندهى ارتباط خانواده و فرد با دنياى خارجى;



3. تاثير گذارى بر نهادهاى سياسى اجتماعى جامعه.



بر اين اساس حيات سياسى اجتماعى بشر امروز به شدت تحت تاثير رسانه‏هاى گروهى قرار دارد. با در نظر گرفتن اين واقعيت مسلم كه پيام‏هاى رسانه‏ها هرگز از جنبه‏هاى سازنده و مخرب خالى نبوده، ضرورى است‏به مطالعه و بررسى پديده‏ى ارتباطات و آثار و كاركردهاى آن بيش از پيش پرداخته شود.



اهميت اين كار از آن جهت است كه رسانه‏هاى گروهى با كاركرد خود، و با استقاده از دو عنصر اطلاعات و پيام، به صورت امواج صوتى تصويرى و غيره با هم در نو ديدن مرزها بر افكار و اذهان انسان‏ها اثر نهاده و به كنش‏ها و رفتارهاى فردى و اجتماعى آن‏ها جهت مى‏دهند. پيام‏هايى كه در قالب امواج صوتى، تصويرى و يا كتاب و يا مجله در جهان امروز انتشار مى‏يابد در برخى موارد سبب ظهور و شكل‏گيرى حوادث، رخدادها و رويدادهاى سياسى مهمى در واحدهاى سياسى و در عرصه‏ى كشورها و حتى جهانى مى‏گردند. به عنوان مثال توليد و نمايش يك فيلم سينمايى، يا يك مقاله و يا يك كتاب كه جنبه‏ى توهين به اعتقادات و باورهاى دينى يك آيين را دارد، در فاصله‏ى كوتاهى به يك پديده‏ى سياسى مهم تبديل مى‏گردد.



تنوع و گستردگى ارتباطات در عصر كنونى


از ويژگى‏هاى عصر حاضر، ماشينى شدن زندگى، افزايش جمعيت، تقسيم كار و مشاغل، تخصصى شدن فعاليت‏ها، بسط و گسترش حوزه‏هاى مشاغل و حرف، تنوع امكانات بهره ورى و...است.



در چنين دنيايى رسانه‏هاى گروهى و ارتباطات از نقش حياتى در زندگى بشر برخوردار بوده و در عين حال متنوع و گسترده مى ‏باشند. برخى از شناخته شده‏ترين و شاخص‏ترين انواع ارتباطات عبارتند از: ارتباطات سازمانى (ادارى)، ارتباطات اقتصادى، ارتباطات مديريتى و بالاخره ارتباطات سياسى.



ارتباطات سازمانى در فعاليت‏هاى مؤسسات و سازمان‏ها بر قرار است; ارتباطات اقتصادى محدود به قلمرو فعاليت‏هاى اقتصادى است; ارتباطات مديريتى در شاخه‏هاى صنعتى، مديريت تجارى و مديريت آموزشى و مديريت‏سياسى جريان دارد. ارتباطات سياسى نيز به حوزه‏ى مملكت دارى، ارتباط ميان حكومت، شهروندان و كشورها با يكديگر مربوط مى‏شود.



سازمان يونسكو وسايل ارتباط جمعى را به صورت ذيل طبقه بندى كرده است:



1. وسايل ارتباط رودررو;



2. وسايل ارتباط محلى، منطقه‏اى و گروهى;



3. وسايل ارتباط جمعى.



بررسى جايگاه رسانه‏هاى عمومى در قبل و بعد از انقلاب اسلامى


با نگاهى به رسانه‏هاى گروهى و انواع آن در دوران قبل و بعد از پيروزى انقلاب اسلامى مى‏توان كاركردهاى آن‏ها را در تغييرات جوامع بشرى به خوبى دريافت.



كار كرد سينما


به عنوان مثال، ورود سينما به ايران از دوران حكومت پهلوى مصادف بود با پيروى و تقليد از حال و هواى فيلم‏هاى غربى و... . كسانى كه متولى اين حرفه بودند، نه حس مسؤوليت دينى داشتند و نه عرق ملى، بلكه بعضا نسبت‏به اسلام نيز از خود ضديت نشان مى‏دادند. (4)



عمل كرد مخرب و منفى سينما در اين برهه از تاريخ ايران موجب شد تا نوعى مخالفت اجتماعى نسبت‏به اين پديده در جامعه‏ى ايران به وجود آيد و خانواده‏هاى مذهبى و اصيل، روحانيون آگاه و بيدار به مخالفت جدى با سينما برخيزند.



آلودگى سينما به ابتذال و فحشا و اشاعه‏ى فرهنگ غربى، علماى دين را بر آن داشت تا فتواى شرعى عليه سينما صادر كنند. شيخ فضل الله نورى آن را وسيله‏اى جهت تخدير و عامل نوظهور غرب براى رسوخ در اعتقادات ملت ايران دانست. (5)




بررسى كاركرد مطبوعات


با نگاهى به مطبوعات قبل از انقلاب مى‏توان به اين نكته پى برد كه يكى از عناصر (لاينفك فيلم‏هاى سينما) صحنه‏هاى مبتذل و اشاعه‏ى مسايل ضد اخلاقى بود و نويسندگان فيلم نامه از درك احساسات و نيازهاى واقعى جامعه‏ى ايران عاجز بودند.



اصل در راه اندازى اين پديده در عصر پهلوى در حقيقت آن بود كه كوشش مى‏شد تا افكار عمومى را از مسايل اساسى مملكت منحرف ساخته و مردم را به صورت مصرف كنندگان انفعالى ارزش‏ها و عادات غربى در آورند.



خوشبختانه با پيروزى انقلاب اسلامى و با تغيير معيارهاى ارزش حاكم بر تمامى رسانه‏هاى گروهى; از جمله سينما، فرهنگ ضد ارزش حاكم بر سينماها كنار گذاشته شد و اين رسانه عهده‏دار رسالت‏سنگين و خطير; يعنى معرفى و تبليغ ارزش‏هاى اسلامى شد. در مقدمه‏ى قانون اساسى جمهورى اسلامى راجع به رسانه‏هاى گروهى كشور آمده است:



«وسايل ارتباط جمعى بايستى از جهت روند تكاملى انقلاب اسلامى در خدمت اشاعه‏ى فرهنگ اسلامى قرار گيرد، در اين زمينه از برخورد سالم انديشه‏هاى متفاوت بهره جويد و از اشاعه و ترويج‏خصلت‏هاى تخريبى و ضد اسلامى جدا پرهيز كند» . (6)



همين محتوى از اصل 175 قانون اساسى استنباط مى‏شود كه در آن اصول، خط مشى اهداف و وظايف رسانه‏هاى گروهى تعيين گرديده است. (7)



نمونه‏ى ديگر كاركرد رسانه‏هاى گروهى، مساله‏ى مطبوعات است. اين پديده براى نخستين بار در دوره قاجار به دستور عباس ميرزا وارد ايران شد.



اين رسانه هم متاسفانه در بدو ورود و در مرحله‏ى شكل‏گيرى خود، در شرايط نامطلوب تقليد سطحى از غرب و بى‏توجهى به هويت ملى تكوين يافت.



نسل اوليه‏ى مطبوعات كشور به شدت تحت نفوذ حكومت‏هاى استبدادى وقت‏بودند و جز نقش جارچى و زبان يك‏طرفه‏ى حكومت نقش ديگرى را ايفا نمى‏كردند.



سال 1357 شمسى را سال طلايى مطبوعات ايران ناميده‏اند; زيرا در اين سال حدود چهار صد نشريه منتشر شد كه شروعى هت‏حضور مطبوعات در خدمت‏بلوغ فكرى، آگاهى‏هاى سياسى و اجتماعى جامعه‏ى ايران محسوب مى‏شد.



جمع‏بندى و نتيجه‏گيرى


رسانه‏هاى گروهى، علاوه بر اين كه در فرآيند ارتباطات و جابه جايى اطلاعات در درون جامعه و ملل سهيم هستند، مى‏توانند با كاركرد خويش در عرصه‏هاى سياسى، فرهنگى و اقتصادى به موازات تحولات عميق در نهادهاى سياسى، اجتماعى، فرهنگى و دگرگونى باورها و ارزش‏هاى مسلم جامعه كار ساز بوده و به عنوان يك دانشگاه عمومى در راستاى شكوفايى و اعتلاى فرهنگ جامعه به فعاليت‏بپردازند و زبان هدايت‏خويش را به كار بسته و جامعه را به سمت و سوى مطلوب هدايت نمايند.





1. Ubiguity.



2. Lazarsfeld (P.F) merton (R.K.) mass Cummunication popular and organized social action, P. 492.



و نيز ر.ك: كازنو (ژان) جامعه‏شناسى وسايل ارتباط جمعى، ترجمه باقر ساروخانى و منوچهر محسنى، ص 45.



3. Lazarsfeld (P.F) merton (R.K.) op.cit, P : 494.



4) اغلب كسانى كه در صنعت ايران پيشگام بوده‏اند، يا فرنگ رفته و تربيت‏شده‏ى غرب بودند يا غير مسلمان، نظير روسى‏خان كه از پدرى انگليسى و مادرى تاتار روس متولد شده بود و اوهانيان ارمنى كه از روسيه به ايران بازگشته بود به تقليد از غرب به فيلم سازى پرداخت.



(كيهان شماره 14469، 9 / 2 / 71) .



5) همان.



6) حقوق اساسى و ساختار حكومت جمهورى اسلامى، قاسم شعبانى، ص 260، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، 1363.



7) قانون اساسى جمهورى اسلامى / وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، چاپ اول، 1368.



 



 

/ 1