بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدیدارزيابي مناسبات ايران و اردن روابط ايران و اردن از عهد باستان آغاز شده است. شروع روابط رسمي ايران با اين سرزمين به دوران سلاطين عثماني بازميگردد كه ايران در شام نمايندگي كنسولي داشت. بعد از سلطه انگليسيها بر اردن و فلسطين، ايران در بيت المقدس كنسولگري داير كرد. اين كنسولگري بعداً به سركنسولگري تبديل شد. پس از استقلال شرق اردن، دولت ايران اين كشور را به رسمت شناخت. در ششم مرداد 1328 ملك عبدالله پادشاه وقت اردن، به ايران مسافرت كرد و عهدنامه مودت ميان دولتين در 25 آبان همان سال در تهران منعقد شد. در 1329ش. سفارت ايران در امان در سطح وزيرمختار، تأسيس شد و در اسفند همان سال به سفارت ارتقأ يافت. در همين سال سفارت اردن در تهران تأسيس شد و متعاقب سفر رسمي محمدرضا پهلوي در آذر 1328 به اردن كه طي آن يك موافقتنامه فرهنگي ميان دو كشور نيز به امضأ رسيد، روابط ديپلماتيك دو كشور به سطح سفارت كبري ارتقأ يافت و در همان تاريخ سفارت اردن در تهران به سفارت كبري تبديل شد. اين مسافرت كه به دعوت ملك حسين انجام شده بود، مباني دوستي و همكاري ميان دو رژيم را بيش از پيش مستحكم كرد. از اين زمان به بعد، تا پيروزي انقلاب اسلامي در ايران روابط بسيار صميمانهاي ميان دربارهاي دو كشور برقرار بود. روابط سياسي ميان دو حكومت ايران و اردن، در تمام اين مدت عمدتاً در مناسبات ميان دربارهاي سلطنتي دو كشور تبلور يافته بود و در خلال ديدارهاي خصوصي سران دو رژيم تعيين و تدبير ميشد. ملك حسين پادشاه اردن از ارديبهشت 1338 تا مرداد 1357 در يك دوره19 ساله 11 بار همراه با همسر، وليعهد و نخست وزيرش به ايران مسافرت كرد. اين سفرها در تاريخهاي زير صورت گرفت: 11 ارديبهشت 1338 15 فروردين 1339 14 ارديبهشت 1346 26 مرداد 1346 7 شهريور 1347 5 تير 1352 27 آبان 1352 2 مرداد 1353 3 مرداد 1356 9دي 1356 5مرداد 1357 علاوه بر اين چندين بار نيز ديدار خصوصي ملكه عاليه از ايران، چند ديدار خصوصي فرح پهلوي ونيز دو ديدار رسمي محمدرضا پهلوي از اردن بخش اعظم كارنامه روابط سياسي و ديپلماتيك ميان دو كشور در اين دوره را تشكيل ميدهد. آمد و شدهاي معدود ومحدود دست اندركاران رسمي سياست و ديپلماسي دو كشور نيز در واقع دنباله همين ديدارها و روابط خصوصي به حساب ميآمد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، دولت اردن، دولت جمهوري اسلامي ايران را به رسميت شناخت و ملك حسين در اسفند 1357 طي پيامي پيروزي انقلاب اسلامي ايران را به بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران تبريك گفت و در سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي ايران، هيئت ده نفرهاي از شخصيتهاي برجسته علمي آن كشور به رياست وزير اوقاف و امور مقدسات اردن به ايران آمد. دولت اردن اگرچه ظاهراً خشنودي خود را از انقلاب اسلامي اعلام داشت، ليكن در واقع از صدور انقلاب اسلامي و احتمال گسترش آن نگران بود. در آذر 1359 حافظ اسد، اردن را به حمايت از گروه بنيادگراي اخوان المسلمين براي براندازي رژيم سوريه متهم كرد و صفآرايي نظامي دو كشور در مرزهاي مشترك، تيرگي روابط را تا حد برخورد مسلحانه پيش برد. روابط حسنه جمهوري اسلامي ايران با سوريه، تيرگي روابط اردن و سوريه و روي آوردن اردن به سوي عراق، از عواملي بود كه به دنبال شروع جنگ تحميلي، قطع روابط دو كشور ايران و اردن را به دنبال داشت. ملك حسين در 20/1/1359 ش. ضمن شركت در جلسه عادي كابينه اردن، موضع آن كشور را در قبال بحران روابط ايران و عراق چنين بيان كرد: «وظيفه اعراب است كه براي وحدت خود و جلوگيري از سرايت خطرات از هركجا كه باشد همكاري كند، ما وظيفه داريم كه جهان اسلام را آرام و قرين همبستگي داشته باشيم، ما ميخواهيم ايران پشتيبان ما باشد و در آن آرامش برقرار وداراي خط مشي درستي باشد. عراق كشوري عربي و برادري است كه نبايد مورد هيچگونه تهديد خارجي قرار گيرد و يا آسيبي از هر منبعي كه باشد به آن برسد. ما به عنوان عرب نبايد اجازه دهيم هيچگونه تجاوز از هر مصدر كه باشد به هيچ جزئي از خاك ميهن عرب صورت گيرد.»بعد از كنفرانس سران كشورهاي عربي در بغداد و تونس، روابط بين عراق و اردن روز به روز نزديكتر و عميقتر شد و صراحتاً ملك حسين به نفع عراق و عليه ايران موضعگيري كرد و با كمكهاي سياسي، اقتصادي و نظامي فراوان، حمايت خود را از عراق تداوم بخشيد. در طول جنگ هشت ساله بين ايران و عراق، تنها سيستم حمل و نقل به عراق از طريق اردن صورت ميگرفت. در اين چارچوب، شبكه حمل و نقل وسيعي بين دو كشور ايجاد گرديد و بندر عقبه براي حمل و نقل سلاح و تجهيزات نظامي سبك و سنگين در اختيار عراق قرار گرفت. به علاوه دولت اردن نيروهاي نظامي خود را نيز براي سركوبي مردم مسلمان عراق و شركت در جنگ عليه ايران، به عراق گسيل داشت. و ملك حسين نيز در نطقي گفت كه اگر ضرورت ايجاب كند نيروهاي بيشتري را به عراق اعزام خواهد كرد.عواملي كه باعث شد اردن در دهه 1360 و در طول جنگ تحميلي عراق عليه ايران، از عراق حمايت كند و حمايتش را از اين كشور در بحران كويت نيز ادامه دهد به شرح ذيل است: 1ـ كمكهاي مالي عراق به اردن، اين كمكها از سوي حاميان عراق نظير عربستان و كويت نيز به اردن پرداخت ميشد. 2ـ تهديدات سوريه عليه اردن وحمايت جمهوري اسلامي ايران از سوريه. 3ـ نياز شديد عراق به بندر عقبه و درآمد عمدهاي كه براي اردن داشت.4ـ شاه حسين قصد داشت نقش رهبر عربي را بازي كند. عامل تعيين كننده سياست خارجي اردن قوميت عرب و وحدت و يكپارچگي آن است. دين اسلام در درجه دوم اهميت قرار دارد. شاه حسين با شعار «ما در كنار برادران خود هستيم»، حمايت خود را از عراق اعلام كرد. 5ـ اردن ميخواست از ثمرات اين جنگ به نفع خود استفاده كند، اما با پايان جنگ تحميلي و بحران خليج فارس، اين سياست نتيجهاي جز خسران و صدمات اقتصادي و اجتماعي براي اردن درپي نداشت. براين اساس اردن مجدداً روابط خود را با جمهوري اسلامي ايران عادي ساخت.روابط اردن با جمهوري اسلامي ايران پس از مرگ ملك حسين در بهمن 1377، تغيير قابل ملاحظهاي نكرد. همان روندي كه پس از پايان اشغال كويت به صورت رويكرد مرحله به مرحله حكومت امان به جمهوري اسلامي ايران آغاز شده بود، در دوره ملك عبدالله دوم نيز پي گرفته شد. ملك عبدالله 11 شهريور 1382 در رأس هيأتي از مقامات بلندپايه اردني به تهران آمد. علاوه بر اين، همسر وي نيز به طور جداگانه در تير 79، به همراه جمعي از زنان دربار اردن وارد ايران شدند. روابط امان با تهران درسالهاي پس از پايان جنگ 8 ساله عراق عليه جمهوري اسلامي ايران نتيجه دو پديده متضاد است. اول علاقه مقامات اردني به گسترش رابطه با تهران و دوم اصرار امريكا به فاصله گرفتن اردن از جمهوري اسلامي ايران. مقامات امان نيز همواره تلاش كردهاند تا در مناسبات مستقل خود با ايران، هردو رويكرد را رعايت كنند.