حکومت و سازگاری با مردم از دیدگاه علی بن ابی طالب(ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکومت و سازگاری با مردم از دیدگاه علی بن ابی طالب(ع) - نسخه متنی

سیدعلیرضا جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




حکومت و سازگاري با مردم از ديدگاه علي بن ابي طالب (عليه السلام)




زکرياي رازي ـ شماره17، پاييز 1379






سيد عليرضا جعفريان





ايران اسلامي امسال از جانب مقام معظم انقلاب مزين به نام اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) گرديده، به برکت اين اسم مبارک و شريف، به نحو مختصر و گذرا اشاره اي به برخي از محورها و فرازهاي مهم عهدنام مالک اشتر و دستورالعمل حکومتي آن در امر زمامداري خواهيم داشت.





حضرت امير (عليه السلام) در اين عهدنامه حول دو محور، سخن به تفصيل فرموده اند، به عبارتي مي توان گفت که مضامين عالي مندرج در اين عهدنامه را مي توان حول دو موضوع دسته بندي نمود:





الف ـ سلسله مباحث مربوط به چارت تشکيلاتي و سازماني ساختار حکومتي، مثل تقسيم بندي طبقات و اصناف جامعه و نحو ، گزينش کارگزاران و تقسيم کار بين آنان.





ب ـ پافشاري و توصيه هاي اکيد به مالک اشتر به عنوان زمامدار و والي مصر، حول محورهاي مهم و داراي نقش برجسته و التفات و توجه دادن و جلب نظر وي به اموري که ممکن بود کم توجهي و بي التفاتي وي قرار گيرد و از نظرگاه و ديد حضرت امير (عليه السلام) از اهميت و اولويّت خاصي برخوردار مي باشد.





در اين مجال کوتاه اشاره اي گذرا به قسمت دوم اين عهدنامه يعني توصيه ها و تأکيدات آن حضرت (عليه السلام) بر امور خاص در اين عهدنامه خواهيم کرد.





1ـ مردم دوستي




وَ اَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ، لِلرّعِيَّةِ، وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ، وَ اللُّطْفَ بِهِمْ، وَ لا تَکُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعَاً ضارِيّاً تَغْتَنِمُ أَکْلَهُمْ، فَاِنَّهُمْ صِنْفانِ: اِمّا اَخٌ لَکَ فِي الدِّينِ، اَوْ نَظيرٌ لَکَ فِي الْخَلْقِ.





دلت را از رحمت و محبت و لطف به مردم لبريز کن و هرگز با آنان چون جانوري درنده مباش که خوردنشان را غنيمت شماري، زيرا آنان از دو دسته بيرون نيستند: يا در دين با تو برادرند و يا در آفرينش با تو برابر.





مردم دوستي يکي از بارزترين خصائص حضرت امير (عليه السلام) و اولياي صالح خداوند در طول تاريخ بوده است و در زمان ما نيز حضرت امام قدس سرُّه به تأسي از حضرت امير (عليه السلام) و اولياي دين ضمن اين که قلب خود را مالامال از عشق به مردم مي کرد، مکرر به خدمت به آنان توصيه مي فرمود و حتي خود را خادم مردم مي دانست و بارها گفت که مردم ولي نعمت ما هستند.





2ـ طرد نور چشمي ها




وَ لَيْسَ اَحَدٌ مِنَ الرَّعِيَّةِ اَثْقَلَ عَلَي الْوالِي مَؤُنَةً فِي الرَّخاءِ وَ اَقَلَّ مَعُونَةً لَهُ فِي الْبَلاءِ، وَ اَکْرَهَ لِلاِْنْصابِ، وَ اَسْأَلَ بِالاِلْحافِ وَ اَقَلَّ شُکْرَاً عِنْدَ الاِعْطاءِ، وَ اَبْطَأَ عُذْرَاً عِنْدَ الْمَنْعِ، وَ أَضْعَفَ صَبْرَاً عِنْدَ مُلِمّاتِ الذّهْرِ مِنْ اَهْلِ الْخاصَّةِ.





هيچ کس در روز تن آسايي گرانبارتر، و به هنگام بلا ناهموارتر، و به موقع اجراي دادگري بي رغبت تر، و در وقت خواستن و طلب پافشارتر، و در برابر بخش ناسپاس تر، و به هنگام رد تقاضا دير پذيرتر، و در سختيهاي روزگار ناشکيباتر از خواص نيست.





نور چشمي ها يا خواص از نظر حضرت امير (عليه السلام) آفات زمامداران به حساب مي آيند و با اين توصيه، حضرت مي خواهند آنها را سر جاي خود نشانده و از دست يازيدن و تعرض به اموال و منافع عامه محروم سازند؛ بديهي است فرصت هاي آماده و در دسترس، هميشه براي اين دسته فراهم است و از اين رو حضرت هشدار و تحذير مؤکدي در اين مورد به مالک اشتر دارند.





3ـ معاشرت با نيکان و حذر از مدّاحي مدّاحان




وَ الْصَقْ بِأَهْلِ الْوَرَعِ وَ الصِّدْقِ؛ ثُمَّ رُضْهُمْ عَلي أَنْ لا يُطْرُوکَ وَ لا يُبَجِّحُوکَ بِباطِلٍ لَمْ تَفْعَلْهُ، فَاِنَّ کَثْرَةَ الاِْطْراءِ تُحْدِثُ الزَّهْوَ، وَ تُدْنِي مِنَ الْعِزَّةِ.





با صادقان و زاهدان بپيوند، اما آنان را عادت ده که در مدح تو زياده روي نکنند و تو را به کاري که نکرده اي، بي جا نستايند، چرا که زياده روي در مدحْ خودپسندي مي آورد و آدمي را به غرور نزديک مي گرداند.





حضرت علي (عليه السلام) در اين سخن، مغرور شدن ناشي از مديح چاپلوسان را گوشزد مي کنند زيرا، به طور ناخودآگاه انسان را در وادي غفلت و غرور فرو مي برد و غرور و خودپسندي نيز اوّلين منزلگه شيطان است. في الواقع مثل يک سکته قلبي از درون، راه سقوط و نابودي را فراهم مي آورد. اين خطر يکي ديگر از آفات زمامداران و دام قدرتمندان از ديد حضرت امير (عليه السلام) به حساب مي آيد.





4ـ وفاي به عهد




وَ اِنْ عَقَدْتَ بَيْنَکَ وَ بَيْنَ عَدُوٍ لَکَ عُقْدَةً أَوْ اَلْبَسْتَهُ مِنْکَ ذِمَّةً، فَحُطْ عَهْدَکَ بِالْوَفاءِ، وَ ارْعَ ذِمَّتَکَ بِالأَمانَةِ، وَ اجْعَلْ نَفْسَکَ جُنَّةً دُونَ ما أَعْطَيْتَ.





و اگر به دشمن عقد پيماني بستي يا بدو جامه ي اماني پوشاندي، به پيمانت وفا کن و در اماني که داده اي امانت ورز، و از دل و جان بر سر پيمان خود باش.





وفاي به عهد از دشوارترين توصيه و تأکيدات حضرت امير (عليه السلام) که مي فرمايد: حتي با دشمنان بر پيمان و عهد خود باش. و در ادامه نيز تاکيد مي فرمايد: که مردم اهل وفا به عهد هستند حتي مشرکان هم در روابط اجتماعي خود به اين امر پاي بند بودند.





5ـ پرهيز از دورويي




در برخورد با مردم و تغافل بر اموري که حقيقت آن بر همه آشکار است.





وَ اِيّاکَ وَ الاِْسٍتِئْثارَ بِمَا النّاسُ فِيْهِ أُسْوِةٌ، وَ التَّغابِيَ عَمّا تُعْن ي بِهِ مِمّا قَدْ وَضَحَ لِلْعُيُونِ، فَاِنَّهُ مَأْخُوذٌ مِنْکَ لِغَيرِکَ. وَ عَمّا قَلِيْلٍ تَنْکَشِفُ عَنْکَ أَغْطِيَةُ الاُمُورِ، وَ يُنْتَصَفُ مِنْکَ لِلْمَظْلُومِ.





از اين که براي خود حقي، در آن چه همه در آن برابرند بيش از ديگران بخواهي و از تغافل در مورد مهمي که حقيقت آن بر همگان آشکار است بپرهيزد، زيرا که تاوان اين غفلت از تو به نفع ديگران باز گرفته خواهد شد، به زودي پرده ها از کارها به يک سو خواهد رفت و داد ستمديده از تو بازستانده خواهد شد.





حضرت امير (عليه السلام) در اين کلام بر دو موضوع مهم تاکيد ورزيده اند: يکي عدم برتربيني خود بر مردم و زيادت طلبي بر حقوقي که همه در آن برابرند و دوم پرهيز از هرگونه تغافل و خود را به آن راه زدن در حقايقي که بر هم مردم آشکار است و هشدار داده اند که به زودي اين پرده ها کاذب کنار خواهد رفت و تاوان اين تغافل از تو باز ستانده خواهد شد.





6ـ مسامحه و آسانگيري بر مردم




يَفْرُطُ مِنْهُمُ الْزَلَلُ، وَ تَعْرِضُ لَهُمُ الْعِلَلُ، وَ يُؤتي عَلي اَيْدِيِهمْ فِي الْعَمْدِ وَ الْخَطاءِ. فَأعَطِهِمْ مِنْ عَفْوِکَ وَ صَفْحِکَ مِثْلَ الَّذِي تُحِبُّ اَنْ يُعْطِيَکَ اللهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ.





(چه بسا) لغزش از آنان بروز کند و دچار سستي و تعلل گردند، يا (حتي) به عمد و خطا، بزهي به دست ايشان انجام شود. پس بر ايشان ببخشاي و از عفو و گذشت خويش بهره مندشان گردان، همان گونه که خود دوست مي داري خداي بر تو ببخشايد و از تو درگذرد.





در پيش گرفتن سياست آسانگيري و انعطاف پذيري با مردم از ديگر توصيه هاي مهم حضرت علي (عليه السلام) به مالک است که در فرازهاي ديگر نيز به اين مهم اشارت رفته است از قبيل اين که معاشرت مکرر با مردم داشته باش و نگهبانان را از خود دور کن تا مردم به راحتي با تو تماس بگيرند و حوائج خود را در ميان بگذارند.









/ 1