بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدیدايران و اصل 4 ترومن پيروزي اتحاد جماهير شوروي بر آلمان هيتلري و سپس پيروزي متفقين در جنگ دوم جهاني، اشاعه عقايد چپ افراطي در كشورهاي اروپايي و آسيايي را در پي داشت. تبليغات روسيه به نارضايتيهاي اجتماعي دامن ميزد و رژيمهاي ضعيفي را كه تازه از زير بار جنگ، كمر راست كرده بودند، متزلزل ميساخت. خطر كمونيسم زماني جديتر شد كه اين نظام فكري حكومتهاي تعدادي از كشورهاي شرق اروپا را تغيير داد و تا قلب اين قاره پيش رفت. كمونيسم پس از كشورهاي شرقي اروپا، به فرانسه، ايتاليا، پرتغال و حتي به انگلستان نيز نفوذ كرد. اين پديده در آسيا نيز ريشه دوانده و پس از نفوذ در كشورهاي خاور دور از جمله ويتنام، كامبوج، لائوس و نپال، در هندوستان و افغانستان و ايران نيز جنب و جوش زيادي به وجود آورد. اين تحرك در مورد كشورهايي كه با اتحاد جماهير شوروي مرز مشترك داشتند، گستردهتر بود.گرچه فشار امريكا بر شوروي براي تخليه ايران از ديد بيشتر مورخان، نقطه شروع اعمال سياست امريكا براي جلوگيري از گسترش كمونيسم در ايران به شمار ميرود1، ولي «دكترين ترومن» آغاز سياست برنامهريزي شده امريكا براي مقابله با كمونيسم و اعمال نفوذ در مناطق مختلف جهان از جمله ايران محسوب ميشود.دكترين ترومن از اولين طرحهاي امريكا براي فراهم آوردن زمينههاي سلطه بر اروپا و آسيا و از نخستين جلوههاي جنگ سرد بود. ترومن در 22 اسفند 1325 ـ يك سال پس از شروع زمامداري ـ طرحي ارايه كرد که به عنوان «دكترين ترومن» شالوده سياست خارجي امريكا در سالهاي پس از جنگ دوم جهاني را پيريزي كرد.او در اين روز در جمع نمايندگان كنگره امريكا طي نطقي با اشاره به اوضاع بحران يونان و تركيه كه با چپگرايان مسلح درگير بوده و از بحران اقتصادي رنج ميبردند، به لزوم حمايت مالي از حكومتهاي اين دو كشور تأكيد كرد.وي همچنين خواستار بسيج امكانات امريكا در دفاع از حكومتهايي شد كه با گروههاي مسلح چپگرا و كمونيست درگير بودند وتلاش كرد از اين حمايت پلي براي ورود به عرصه سياسي كشورهاي نيازمند ساخته و اين كشورها را تحت انقياد خود درآورد.اين سخنان زمينه ساز سياستي شد كه ترومن توانست آن را به ساير نقاط اروپا و سپس آسيا تسري دهد.رئيس جمهور امريكا در اظهارات خود موضع امريكا را «رويارويي آزادي در برابر استبداد» وانمود كرد و موفق شد تأييد نمايندگان كنگره امريكا را براي تخصيص و ارسال 400 ميليون دلار كمك مالي و اعزام مستشاران نظامي امريكا به اين دو كشور به دست آورد. مهمترين بخش سخنان ترومن چنين بود:«... كمك به كشورهاي آزاد به منزلة حفظ امنيت ايالات متحده امريكاست. براي تأمين پيشرفت مسالمتآميز ملتهاي آزاد، امريكا ابتكار و مسئوليت بزرگي را در تأسيس سازمان ملل متحد به عهده گرفته است. اين سازمان جهاني براي حفظ آزادي و استقلال كشورهايي كه عضويت آن را پذيرفتهاند به وجود آمده است، اما بايد اين هدفها را با كمك به ملل آزاد درحفظ نهادهاي دموكراتيك و تماميت ارضي آنان در برابر جنبش تجاوزكاري كه قصد دارد رژيمهاي خودكامه را به آنان تحميل كند، دنبال كنيم. اكنون مسلم شده است كه رژيمهاي خودكامه را از راه تجاوز مستقيم يا غير مستقيم به ملتهاي آزاد تحميل ميكنند و در نتيجه اساس صلح بينالمللي و نيز امنيت ايالات متحده امريكا را به خطر مياندازند. به عقيدة من سياست امريكا بايد مبتني بر حمايت از ملتهايي باشد كه در برابر اقليتهاي مسلح داخلي و فشار خارجي مقاومت ميكنند. ما بايد به اين ملتهاي آزاد كمك كنيم تا سرنوشت خود را در دست بگيرند. كمك ما بايد به صورت اقتصادي و مالي باشد كه براي ايجاد ثبات و تحولات عادي سياسي ضروري است.امروزه موجوديت يونان در نتيجة فعاليتهاي تروريستي هزاران نفر افراد مسلح كه از سوي كمونيستها رهبري ميشوند و در بسياري از نقاط بخصوص در امتداد مرزهاي شمالي آن كشور زير بار اقتدار دولت نميروند در معرض خطر افتاده است... آينده تركيه نيز به عنوان يك كشور مستقل و سالم از نظر اقتصادي در نظر مردمان عاشق آزادي سراسر جهان كم اهميتتر از آيندة يونان نيست. يكي از اهداف اولية سياست خارجي ايالات متحده ايجاد شرايطي است كه در آن ما و ساير ملل قادر باشيم براي ايجاد يك شيوة زندگي فارغ از زور و فشار كار و فعاليت كنيم.اخيراً اهالي تعدادي از كشورهاي جهان گرفتار رژيمهاي استبدادي شدهاند كه به رغم ميل و ارادهشان به آنان تحميل شده است. دولت ايالات متحده اعتراضات مكرري عليه زور و فشار در لهستان و روماني و بلغارستان كه با نقض موافقتنامههاي يالتا صورت گرفته به عمل آورده است... اگر ما در اين ساعات سرنوشتساز در كمك به يونان و تركيه قصور بورزيم، اثرات آن در غرب و همچنين در شرق بسيار گسترده خواهد بود. ما بايد دست به اقدام فوري و قطعي بزنيم.2...»به دنبال اين اظهارات دولت امريكا ابتدا در 15 خرداد 1326 «طرح مارشال»3 را ارايه كرد و سپس در 30 دي 1327 ترومن در پيام خود به كنگره، ضمن اعلام اصول گوناگوني در سياست اقتصادي خود، اصل 4 آن را به اعطاي كمكهاي فني به كشورهاي عقب مانده جهان سوم اختصاص داد. اصل چهارم از اصولي كه ترومن در تبيين رويكردهاي اقتصادي امريكا اعلام كرد از مهمترين اصول سياست خارجي اين كشور براي وابسته كردن سيستم اقتصادي كشورها طي سالهاي پس از جنگ دوم جهاني است. اين اصل مزبور چنين است:«ما با يك برنامة شجاعانه براي اينكه پيشرفتهاي علمي و صنعتي خود را در اختيار مناطق عقب ماندة جهان قرار بدهيم اين دوره را آغاز مي كنيم تا مناطق مزبور به سهم خود به پيشرفت نايل گردند. به عقيدة من، ما ميتوانيم ملتهاي صلح دوست را از علوم و فنون خود برخوردار سازيم تا بتوانند به ميل خود به زندگي بهتري دست يابند. با چنين همكاري با ملتهاي ديگر ميتوانيم سرمايهگذاري در مناطقي را كه فاقد پيشرفت هستند گسترش دهيم4».ترومن در سوم تير 1328 لايحه مربوط به كمكهاي اصل 4 را به كنگره تسليم كرد و تقاضاي 45 ميليون دلار اعتبار نمود كه البته با 35 ميليون دلار آن موافقت شد.«اصل 4 ترومن» در شرايطي مطرح شد كه «هاري ترومن» رئيس جمهور امريكا موفق شده بود پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) را به وجود آورد و با وارد كردن تركيه و يونان به جمع اعضاي اين پيمان، امنيت مديترانه شرقي را نيز به ناتو گره بزند و آن را به تدريج به امنيت خاورميانه پيوند دهد. از اين تاريخ به بعد تمامي كمكهاي اقتصادي و سياسي امريكا به كشورهاي خاورميانه از جمله ايران در چهارچوب اصل 4 ترومن پرداخت شد.در پائيز 1327 دولت ايران قراردادي با امريكا امضا كرد كه براساس آن امريكا با اعزام يك هيأت تحقيق، نيازهاي اقتصادي ايران را ارزيابي كند. كارشناسان امريكايي پس از 4 ماه تحقيق به اين نتيجه رسيدند كه تخصيص يك وام 250 ميليون دلاري از بانك صادرات و واردات امريكا ميتواند برنامه هفت ساله عمراني ايران را تأمين نمايد. در ايران تبليغات فراواني از سوي دولت «ساعد» به نفع اعطاي اين وام صورت گرفت و سفر شاه به امريكا در آبان 1328 نيز بيشتر به منظور راضي كردن امريكاييها به پرداخت اين وام بود. البته شاه از اين سفر دست خالي بازگشت و پرداخت اين وام به بهانه ناتواني ايران در بازپرداخت به موقع آن موكول به امضاي قرارداد جداگانهاي ميان دو كشور راجع به مقررات اصل 4 گرديد. اين قرارداد در 27 مهر 1329 ميان رزمآرا نخست وزير و دكتر هنري گريدي ـ سفير امريكا در تهران ـ به امضا رسيد.در پي امضاي اين قرارداد هيأتهاي كارشناسي بيشتري براي بررسي اوضاع اقتصادي ايران از طرف امريكا به تهران آمدند و اقدامات خود را در پي اين سفرها و در چارچوب اصل 4 ترومن در ايران آغاز كردند.تشويق دولت ايران به انعقاد معاهدات نفتي با سه شركت «امريكايي موريسون نادسن، استاندارد اويل و اورسيز كانسلتانت»، استخدام و اعزام مستشاران اقتصادي امريكا براي كار در توليدات صنايع و معادن، ساختمان، راهها، ارتباطات، راه آهن، كشاورزي، برق، آبياري و امور مالي ايران و همچنين افزايش واردات كالاهاي امريكايي به ايران، از جمله نتايج انعقاد پيمان گسترش عمليات «اصل 4 ترومن» در ايران بود.5در نتيجه انعقاد اين پيمان، حجم صادرات امريكا به ايران به 20 برابر صادرات ايران به امريكا رسيد، اين در حالي بود كه بسياري از كالاهاي صادراتي آن كشور به ايران جزء مواردي بود كه نمونه آن در ايران نيز توليد ميشد. ورود اين كالاها بسياري از كارگاههاي ايران را با ورشكستگي و بحران روبرو كرد و سبب ترويج بيكاري، بحران مالي و فقر در كشور شد.6 اين در حالي بود كه امريكاييها به ويژه در سالهاي دهه 1330، بخش اعظم كمكهاي خود را به ايران منوط به رضايت انگليسيها كرده و خسارات بريتانيا در نهضت ملي شدن صنعت نفت ايران را نيز همواره در نظر ميگرفتند.7در حقيقت اصل 4 ترومن، اگر چه در تبليغات امريكاييها راهكاري براي كمك به كشورهاي عقب مانده به شمار ميآمد، امّا در عمل چيزي جز پوششي عوامفريبانه براي چنگ انداختن بر ثروتها و منابع ملل عقب مانده نبود.پينويس:1. اولتيماتوم ترومن به استالين در فروردين 1325 براي تخليه ايران، نقطه عطف فشار امريكاييها بر روسها براي واداشتن آنان به تخليه ايران محسوب ميشود.2. تاريخ جنگ سرد؛ آندره فونتن؛ ج 1؛ صص 373 و 374.3. جورج مارشال وزير خارجه امريكا در كابينه ترومن در خرداد 1326 طرحي براي نفوذ در كشورهاي اروپايي ارايه كرد كه بعدها به عنوان «طرح مارشال» معروف شد. اين طرح متضمن كمكهاي اقتصادي امريكا به كشورهاي اروپايي خسارت ديده از جنگ دوم جهاني بود. امريكا در ازاء اعطاي هر يك از كمكها، امتيازات مورد نظر خودرا كه فلسفه ارايه طرح مارشال بود از دولتهاي اروپايي كسب كرد. طرح مارشال و دكترين ترومن كه به فاصله 3 ماه از يكديگر ارايه شد، زمينهساز اتحاد دولتهاي غرب اروپا در زير چتر سياسي و نظامي امريكا بود. مارشال در 24 مهر 1328 درگذشت.4. سياست خارجي ايران در دوران پهلوي؛ عبدالرضا هوشنگ مهدوي؛ 1373، ص 146.5. تاريخ ايران از باستان تا امروز؛ انتشارات پويش؛ چاپ 1359؛ صص 512 و 513.6. تاريخ ايران، همان.7. امضاي مقررات اصل 4 ترومن در ايران، 5 ماه قبل از ملي شدن صنعت نفت صورت گرفت.