لعيا درفشه امسال درحالي شاهد برگزاري نوزدهمين دوره مسابقات بينالمللي قرآن كريم هستيم كه گله از كمبود اعتبار مالي تخصيصيافته به فعاليتهاي قرآني همچنان در صدر سخنان متوليان و مسئولان اصلي حوزه فعاليتهاي قرآني از جمله سازمان اوقاف و امور خيريه قرار دارد. حركتهايي نظير برگزاري مسابقات بينالمللي قرآن كه به گفته برگزاركنندگان آن با هدف تعميق و ترويج معارف قرآن صورت ميگيرد گرچه در نفس خود حركتي ارزشمند است اما در اينكه طراحان و دستاندركاران ذيربط در رسيدن به اهداف متعارف خود طي نوزده دوره برگزاري اين مسابقات تا چه حد توفيق يافتهاند بحثي است كه جاي تأمل دارد. هدف اين نوشتار ارزيابي كارنامه نوزده دورهاي اين مسابقات نيست - كه مجال اندك ما چنين هدفي را برنميتابد - اما مروري گذرا بر نحوه عملكرد مديريتي حوزه فعاليتهاي قرآن و ترسيم دورنمايي از كاستيها و مشكلات مبتلابه آن، نكتهها و پرسشهايي ساده و درعينحال اساسي را پيش روي ما مينهد كه طرح برخي از آنها در اينجا شايد خالي از فايده نباشد:1 - از جمله انگيزههاي برگزاري مسابقات بينالمللي به گفته دستاندركاران آن، جلب و جذب جوانان بهمنظور تقويت گرايشهاي اخلاقي و ديني در آنان است. ترديدي نيست كه چنين هدفي فينفسه ارزشمند است اما بهواقع در طي برگزاري نوزده دوره از اين مسابقات، اين هدف تا چه حد محقق شده است؟ آيا ميتوان با قاطعيت گفت كه مثلاً اين حركت در نوزدهمين دوره خود توانسته بيش از دورههاي پيشين به هدف مذكور جامه عمل بپوشاند و اصلاً بازخورد اين حركت در طي تمام اين دورهها به نسبت زمان و هزينهاي كه صرف آن شده، قابلقبول بوده است؟ حركتهايي از اين دست - كه البته در طول سال با عناوين گوناگون از جمله مسابقات سراسري دانشجويان، مسابقات دانشجويان دانشگاههاي آزاد اسلامي، مسابقات... برگزار ميشود - تا چه حد توانسته نقش يك پل ارتباطي را ميان قرآن و عرصه عملي زندگي جوانان ايفا كند؟ آيا فربه شدن جنبههاي ظاهري و فرعي قرآن ناگزير به عميقشدن خلاء محتوايي و معنايي آن نخواهد انجاميد؟2 - با توجه به فقر علمي و پژوهشي كه در حوزه فعاليتهاي قرآني وجود دارد آيا ميتوان همچنان به هدف ساختن جامعهاي قرآني آنهم از رهگذر برگزاري چند مسابقه اميد بست؟ بهراستي فعالان و متوليان عرصههاي قرآني تا چه حد توانستهاند راههاي بهرهگيري از معارف عميق و بلند قرآن را براي دوستداران آن تبيين كنند؟ آيا بهتر نيست به مصداق آن ضربالمثل كه ميگويد« دوست خوب كسي است كه ماهيگيري را به تو بياموزد نه آن كه به تو ماهي بدهد» سياستگذاران اين عرصه نيز زمينهاي را فراهم كنند تا ارتباط مخاطبان با قرآن در چارچوب اصولي صحيح و منطقي شكل گيرد؟ كه البته اين هدف نيز جز از طريق تشخيص اولويتها در نحوه سياستگذاري و تقويت بنيه فرهنگ پژوهش و اصلاح نظام آموزش ميسر نخواهد بود.3 - شناخت و بهكارگيري شيوههاي صحيح و كارآمد آموزشي در هر عرصهاي - قرآني يا غيرقرآني - از جمله موضوعاتي است كه در اهميت آن نميتوان ذرهاي ترديد روا داشت و مشكلات نظامهاي آموزشي در كشورهايي نظير كشور ما بهدليل قرارداشتن در شرايط خاص اقتصادي و سياسي و نيز با وجود كارنامهاي نهچندان درخشان از نظام آموزشي گذشته، البته سختتر و جديتر رخ مينماياند و باز ناگفته پيداست ابعاد اين معضل در حوزههاي تخصصي از جمله حوزه فعاليتهاي قرآني - از مدرسه گرفته تا دانشگاههاي علوم قرآني و از محافل ساده محلي گرفته تا كلاسهاي گسترده قرآني - به مراتب پيچيدهتر و پردامنهتر ميشود. از اينرو با غفلت از بحث اصلاح نظام آموزشي نميتوان براي پركردن ظرفيتهاي موجود جامعه و رسيدن به شرايط مطلوب كه به تعبير كارگزاران اين حوزه «تعميق و ترويج معارف قرآني است» اميد چنداني بست.در نهايت بايد گفت گرچه رفتن به سراغ قرآن با هر شكلي كه باشد - حتي در قالب برگزاري مسابقه - خالي از لطف نخواهد بود اما اين واقعيت را نيز نبايد ناديده گرفت كه تحقق هر هدفي، نيازمند وسايل و لوازمي است كه اگر در مسير صحيح و اصولي خود حركت كند علاوهبر آنكه زودتر به مقصد خواهد رسيد، از هدر رفتن سرمايههاي مادي و معنوي نيز جلوگيري خواهد كرد.