ترور سرهنگ هاوکینز در تهران نسخه متنی

ترور سرهنگ «هاوكينز» در تهران

اشاره

در ارتباط با حادثه ترور يك سرهنگ امريكايي كه در12 خرداد 1352 در تهران به وقوع پيوست مقاله زير را عيناً از جلد اول كتاب «سازمان مجاهدين خلق؛ پيدايي تا فرجام» انتشارات مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي برگزيده‌ايم.

به دنبال دستگيري‌هاي گسترده‌اي كه از اسفند 1351 تا ارديبهشت ماه 1352 صورت گرفت و در پي فرار موفق تقي شهرام از زندان ساري، رهبري سازمان ـ و عمدتا ً رضايي ـ تصميم گرفت جو مأيوس كننده و زير ضربه را بشكند و با انجام يك عمل نظامي، افكار عمومي را متوجه ادامة موجوديت فعال خويش كند. بدين منظور، پس از شناسايي‌هايي جزيي، قرار شد كه يك سرهنگ امريكايي ساكن خيابان وزرا ترور شود. تازمان عمل و پس از آن (يعني تا انتشار روزنامه‌هاي روز بعد) براي هيچ يك از اعضا و مسئولان سازمان، نام اين سرهنگ و سمت وي مشخص نبود.

ترور توسط عليرضا سپاسي آشتياني(ضارب) و وحيد افراخته (رانندة موتورسيكلت) صورت گرفت. اسلحه‌اي كه براي اين عمليات انتخاب شده بود، يكي از سلاح‌هايي بود كه تقي شهرام و ستوان احمديان از زندان ساري ربودند. پيش از اين، معمول چنين بود كه اعلامية ترور از قبل آماده مي‌شد تا در محل عمليات نيز توزيع و پخش شود؛ ليكن در مورد اخير، چون هويت مقتول مشخص نبود،‌تصميم گرفته شد كه پس از اعلان رژيم، اعلامية عمليات چاپ و پخش شود. مطبوعات، فرداي روز ترور گزارش‌هاي تفصيلي و مصور اين عمليات را منتشر ساختند. كيهان در روز يكشنبه 13 خرداد 1352 اين خبر را درج كرد:

...ساعت شش و سي دقيقة بامداد روز شنبه 12 خرداد ماه «كلنل [الوئيس. ل]هاوكينز» مستشار امريكايي، كه مطابق معمول از خانة خود واقع در كوچة سيمرغ خارج شد تا با اتومبيل مستشاري امريكا به محل كار خود برود، در 50 قدم پايين‌تر از خانه‌اش، دو مرد از خم كوچة «رامونا» بيرون آمدند و راه را بر او بستند و متعاقب آن، يكي از آنها با رولوري كه در دست داشت بر روي كلنل آتش گشود؛ از سه گلوله‌اي كه به طرف كلنل هاوكينز شليك شد، دو تا به مغز و يكي به سينة او اصابت كرد و مستشار امريكا [يي] بر روي زمين درغلطيد.

دو خرابكار، پس از سوء قصد سوار بر موتور شده در امتداد كوچة رامونا متواري شدند[...] همسر كلنل هاوكينز، بعد ازوقوع سوء قصد، بالاي سر شوهرش رسيد؛ چشم‌هاي خون‌آلود او را بست و پتويي [را] كه از منزل آورده بود، بر روي جسد انداخت و مات و مبهوت به خانة خود بازگشت.1

خبرمطبوعات آشكار ساخت كه سمت وي معاونت ادارة مستشاري امريكا در ايران بوده است. متن اعلامية سازمان،‌تحت عنوان «اطلاعية سياسي‌ـ نظامي شمارة 16» در سالگرد 15 خرداد انتشار يافت و در انتهاي اطلاعيه، در يك كادر كوچك، نوشته شده بود: «15 خرداد 52 برابر با دهمين سالگرد جنايت خونين شاه».2

در اطلاعيه سازمان چنين آمده بود:

«اين اعدام تنها يك پاسخ كوچك بود به خون‌هايي كه تنها در طي دو سال، جلادان بد مست شاه ـ اين جرثومه كثافت و پليدي ـ و به فرمان اربابان امريكايي در تهران و اهواز و سنندج از پيكر فرزندان خلق بر زمين ريخت ... پاسخي بود به خون‌هاي سرخي كه در 15 خرداد خونبار بر كفپوش خيابان‌ها پاشيد. پاسخي است به حضور ده‌ هزار مستشار امريكايي و انگليسي در ايران... ما همان طوري كه خود را آماده تدارك نبرد بر عليه امپرياليسم و در رأس همه امپرياليسم امريكا مي‌سازيم، در مقابل جنايت‌هاي روزافزون دولت نيز آرام نخواهيم نشست.»3

در اين اطلاعيه همچنين اشاره شده بود كه «كيف دستي پر از مدارك و اطلاعات» سرهنگ هاوكينز به دست سازمان افتاده است.

پانوشت‌ها:

1ـ روزنامه كيهان، 13/3/1352، ص 3.

2ـ اطلاعيه سياسي ـ نظامي شماره 16.

3ـ نشريه پيام مجاهد، ش 13، تيرماه 52، ص 3.