بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار پر شور هزاران نفر از قشرهاي مختلف مردم
1382/11/15بسم اللّه الرّحمن الرّحيمبه همه برادران و خواهران عزيز و بخصوص به برادران و خواهرانى كه از راههاى دور زحمتِ سفر را تحمل كردهاند و تشريف آورده اند، خوش آمد عرض مي كنم. همچنين ايام خجسته دهه مبارك فجر انقلاب اسلامي و نيز عيد سعيد غدير را - كه چند روزى بيشتر به اين عيد بزرگ نمانده است - تبريك عرض مي كنم. اميدوارم به بركت ايمان و شور و اخلاصى كه در شما مردم عزيز نسبت به مقدسات دينى و اولياى عظام دين (عليهم السّلام) وجود دارد، همه شما و همه ملت ايران مشمول بركات الهى باشيد و اين اعياد بر همه شما و بر همه ملت ايران مبارك باشد.امروز بجاست به مناسبت چهلم فاجعه ى زلزله ى بم، از مردم مصيبتزده و داغديده آن شهر يادى بكنيم. اگرچه ملت عزيز ما از آغاز بروز اين فاجعه، همدردى و همدلى خود را با مردم مصيبتزده بم بخوبى اظهار كردند و ايمان و مروت و اخوت اسلامي خود را نشان دادند؛ ولى ابعاد اين حادثه تلخ، فراموش شدنى نيست. مسؤولان دستگاه هاى مختلف دولتى و نهادهاى انقلابى كه خيلى هم براى جبران خسارات و مصايب مردم بم تلاش كردند، باز هم بايد تلاش كنند؛ باز هم بايد همدلى و كمك مردم و همراهىِ همهى دستگاههاى دولتى در اين قضيه به چشم ديده شود تا ملت ايران خاطرجمع شود كه اين ضايعه بزرگ تا حد ممكن ترميم شد و زخم مصيبتى كه بر پيكر ملت ايران وارد آمد، جبران گرديد.چقدر خوب و شايسته است كه مردم در هر نقطه كشور باز هم به فكر برادران و خواهران بمي خود باشند؛ كسانى كه مى توانند به آنها كمك كنند. انسان مى تواند برخى از هزينه هاى زايد را از زندگىِ خود بزند. حجاج كه اين روزها انشاء اللَّه تدريجاً در حال برگشت هستند و بسلامتى به كشور برمىگردند، چقدر خوب است هزينه هايى را كه معمولاً در برگشت از حج، صرف برخى از ديد و بازديدها و تشريفات مىكنند، حذف كنند و آن را براى مردم بم خرج كنند و به برادران و خواهران مصيبت ديده خود كمك نمايند.البته اينها براى يك ملت و براى مردم يك شهر امتحان الهى است. بلا به معناى امتحان و براى ابتلاء است. اين امتحانِ سخت بر مردم بم و در درجهى بعد بر همه ملت ايران وارد شد. بايد از اين ابتلاء و امتحان الهى همه سربلند بيرون بيايند و بدانند آنچه خداى متعال را خشنود مى كند، اين است كه ما در كار و رفتار و عملكردِ خود بازنگرى كنيم و نقص ها ، ضعف ها و خطاها را از خودمان بزداييم . يك ملت اگر از تجربه ها درس بگيرد و راه خود را با صراط مستقيم الهى تطبيق كند ، مصداقِ « رضى اللَّه عنهم و رضوا عنه» خواهد شد.اين ايام، سالگرد انقلاب عظيم اسلامي است و براى ملت ايران و بلكه مسلمانان عالم يك عيد است. اسلام توانست اين افتخار را بهدست آورد كه بر سيطره و سلطهى قدرتهاى چپاولگر و جهانخوار پنجه بيندازد و يك ملت را نجات دهد. دهها سال قدرتهاى استعمارى بر ايران سلطه و سيطره داشتند. بلاهايى كه دولت استعمارگر انگليس در طول دهها سال بر سر ملت ايران آورد، فراموش نشدنى است. انقلاب مشروطيت را مصادره كردند، ديكتاتورى سياه رضاخان را بر اين مردم تحميل كردند، نفت را غارت كردند، كشور را عقب نگه داشتند، ملت را مورد اهانت قرار دادند و ذليل كردند و حق عمومي يك ملت را در طول دهها سال پامال كردند. بعد هم كه قدرت انگليسى ها در سطح بين المللى رو به كاهش رفت، امريكايى ها خود را سر اين سفره رساندند و تطاول را شروع كردند. ديكتاتورىِ بيست و پنج سالهى سياه محمدرضا و همان جنايتهايى كه انگليسى ها مى كردند، به وسيله امريكايى ها در ايران صورت گرفت و روز به روز پنجه قدرتشان را در اين كشور بيشتر فرو مى كردند. ثروتها را مى بردند، فرهنگ اسلامي و ملى را نابود مى كردند و فرهنگ بيگانه پرستى را به جاى آن رسوخ مى دادند. همه چيزِ اين كشور تحت سلطه و در پنجهى آنها بود و رمق اين ملت را كشيده بودند. اسلام توانست خون دوباره اى به رگهاى اين ملت بدواند. شعار بيدارى اسلامي، اين ملت را به حركت درآورد. رهبرى امام بزرگوار راه را به اين ملت نشان داد. اين ملت - همچنان كه قرآن فرموده است - سرنوشت خود را با اراده و ايستادگى و مجاهدتِ خود عوض كردند؛ نظام ديكتاتورى را از بين بردند؛ امريكا را از اين كشور بيرون كردند؛ سلطه قدرتها را از اين كشور قطع كردند و حق انتخاب كردن و حكومت بر سرنوشت خود را دوباره به دست آوردند؛ در نتيجه ملت ايران زنده شد.دهه فجر، يادبود حيات دوباره ملت ايران و كشور عزيز ماست. مردم اين ايام را جشن مى گيرند و حق دارند جشن بگيرند. و شما عزيزان من! بدانيد؛ در دنيا هم هرجا مسلمانانِ آگاه و بيدارى وجود دارند، نسل جوان، زبدگان و نخبگانِ فرهنگى و سياسى آنها هم اين جشن را جشن خودشان محسوب مى كنند و اين بيدارى را به نفع خود مى دانند. دنياى اسلام كه زير سلطه و سيطره قدرتهاى استكبارى در خواب بود، بيدار شد. بعضى جاها توانستند خود را نجات دهند؛ در بعضى جاها هم خودِ بيدارى، مقدمه نجات است.ارزش اين انقلاب از اين جهت است كه ايران را از سلطه قدرت هاى مستكبر جهانى نجات داد. شما ببينيد در دنيا زياده خواهان و انحصارطلبان بين المللى با ملتها چه مى كنند. همين ها بر اين كشور، بر اين ملت، بر نفت ما، بر فرهنگ ما، بر دولت ما و بر همه منابع انسانى و مالى ما مسلط بودند. انقلاب دست اينها را قطع كرد؛ اينها را از اين كشور بيرون راند و سلطهى آنها را از سر اين ملت كم كرد؛ اين، ارزش انقلاب ماست. قدر اين انقلاب را بدانيم؛ آن را در مسير خود حفظ كنيم و كمك كنيم به سمت اهداف والاى خود پيش برود. همين اصول و مبانى و پايههاست كه آينده و سرنوشت و اقتصاد و فرهنگ و دين و دنياى ما را بهبود خواهد بخشيد و زخمهاى پيكر ايران عزيز و مظلوم را التيام خواهد داد.آنچه اين روزها در درجه اول اهميت است و من بايد چند جمله اى درباره آن عرض كنم، انتخابات است. انتخابات، مظهر حضور مردم و آزادى ملت ايران در انتخاب سرنوشت خود است. شما وقتى رئيس جمهور را انتخاب مى كنيد، يعنى تمام سررشته هاى اجرايى كشور را در دست كسى مى گذاريد كه منتخب شما و برخاسته از رأى و اراده شماست. وقتى نمايندگان مجلس را انتخاب مىكنيد، يعنى قانونگذارى و همچنين نظارت بر كار اجرايى را به دست كسانى مى سپريد كه شما آنها را شناخته و انتخاب كردهايد؛ بنابراين شما هستيد كه انتخاب مىكنيد. اين كار به معناى قدرت مردم در ادارهى كشور و در دست داشتن سرنوشت كشور به وسيلهى ملت است؛ اين چيزِ كم و كوچكى نيست؛ اين براى ما همه چيز است. و من به شما عرض كنم؛ چيزى كه در اين بيست و پنج سال كشور و ملت ما را در مقابل تهاجم وحشيانهى زيادهخواهان بين المللى حفظ كرد، همين بود كه مى ديدند ملت، صاحب دولت و مجلس و صاحب مسؤولان است. تا امروز پشتوانهى حضور ملى بوده كه هميشه دولتهاى متجاوز و مقتدر جهانى را ترسانده است. اين حضور، مثل سنگرى براى كشور ما محسوب شده است؛ اين چيز خيلى مهمي است. اگر در كشور ما انتخابات و مردمسالارى و حضور مردمي و ارادههاى جوشان شما مردم در وسط صحنه و ميدان نمىبود، بدانيد يك سال هم اين انقلاب دوام نمىآورد؛ در مقابلِ يكى از تهاجمهاى سياسى و محاصرههاى اقتصادى هم دولتها نمىتوانستند ايستادگى كنند؛ آن سنگر اصلى، شما بوديد.انتخابات مظهر حضور مردم است؛ همچنان كه حضور در راهپيمايى بيستودوم بهمن، يكى از مظاهر حضور مردمي است. دشمن و دستگاههاى استكبارى از انتخابات شما و از راهپيمايى شما در بيستودوم بهمن مى ترسند؛ بنابراين از همه نيروى خود استفاده مىكنند شايد بتوانند انتخابات و حضور مردم و رأى آزاد و دخالت مردم در سرنوشت خود را از اين ملت و از اين كشور بگيرند. بيست و پنج سال است كه دارند اين تلاش را مىكنند؛ الان هم دارند تلاش مىكنند.اين روزها مى بينيد و مى شنويد كه در مسأله انتخابات، مناقشاتى بين دستگاههاى اجرايى و نظارتى وجود دارد؛ هميشه هم بوده است. بديهى است كه هميشه ممكن است بين دستگاه ناظر و دستگاه مجرى سر برخى از مسائل اختلاف پيش بيايد؛ اين چيز تازه اى نيست؛ اما دشمنها دندان تيز كردهاند، خوشحال شدند و قضيه را بزرگ كردند؛ يك عده هم در داخل، فريب آنها خوردند.اگر كسى تبليغات جهانى را بشنود - براى ما هر روز مثل يك طومار، تبليغات جهانى را روى كاغذ مى نويسند و مى آورند؛ مى بينيم كه چه مىگويند و چه مى كنند - ملاحظه مىكند كه همه تلاش آنها اين است كه انتخابات آيندهى ما را - كه پانزده روز بيشتر به زمان اجراى آن نيست - تخريب كنند؛ اين راهبرد كلى آنهاست. تمام تلاش آنها اين است كه انتخابات در كشور برگزار نشود؛ يعنى يك دولت مردمسالار، بدون مجلس؛ يك دولت اسلامي، بدون نمايندگان مردم. معناى اين تلاش چيست؟ يعنى پشتوانهى مردمي را از نظام قطع كنند. همهى همت و تلاش محافل سياسى خارجى - يعنى كسانى كه دشمن ما هستند - و دستگاههاى اطلاعاتى و تبليغاتى شان امروز متوجه به اين مسأله است. راهبرد كلى آنها اين است كه انتخابات را تخريب كنند و نگذارند انتخاباتى برگزار شود. آنها از انتخابات بشدت ناراحت و ناراضىاند؛ مىدانند انتخابات مانع توطئه ها و جلوگير خباثت هاى آنها نسبت به اين كشور است؛ لذا مى خواهند انتخابات برگزار نشود؛ اين راهبرد كلى آنهاست.اين روزها وقتى به تبليغات جهانى نگاه مىكنيد، مىبينيد حيله فعلى آنها هم در اين قالب ارائه مىشود كه انتخابات را به تعويق بيندازيم! آن، استراتژى شان است؛ اين هم تاكتيكشان است. مرتب هم مسؤولان كشور و مسؤولان اجرايى را تشويق مىكنند به اينكه شما نمى توانيد انتخابات را راه بيندازيد و نبايد راه بيندازيد. اين تبليغات خارجى، مستقيم و غيرمستقيم، راديويى و سياسى و با انواع و اقسام ديگر، همه متوجه اين قضيه است.آنچه وظيفه ى دولت و ملت ايران است، اين است كه در مقابل توطئه دشمن بايستند. انتخابات بايد در موعد خود - روز اول اسفند - بدون حتّى يك روز تأخير انجام بگيرد. من متأسفم از اينكه بعضى افراد از روى غفلت، همان حرفهايى را تكرار مىكنند كه دشمنان اين ملت مى زنند. آنها با تبليغات و روشهاى سياسى و حيله هاى خود برخى از مسؤولان اجرايى را به كنار رفتن و اجرا نكردنِ مسؤوليت قانونى تشويق مى كنند. مگر اجرا و برگزارى انتخابات حق كسى از مسؤولان است كه بگويد من اين حق را مى خواهم يا نمى خواهم؟ وظيفه است؛ وظيفه قانونى دستگاههاى مشخص دولتى است؛ بايد اين وظيفه را انجام دهند؛ اين حق مردم است. مگر كسى در داخل كشور مى تواند بگويد چون من اين پديده را نمى پسندم، يا فلان روش را نمى پسندم، آنچه را كه قانون به عنوان وظيفه بر عهده من قرار داده است، انجام نمى دهم؟ مگر مى شود چنين كارى كرد؟! شانه خالى كردن از مسؤوليت، به صورت كنارهگيرى و استعفاء و غير اينها، براى اين مسؤولان، هم خلاف قانون است، هم حرام شرعى است. مگر مىشود با اين حق بزرگ مردم بازى كرد؟!اكثر مسؤولان ما، اكثر نمايندگان مجلس ما، اكثر مسؤولان اجرايى ما، مردمان متدين، علاقه مند به انقلاب و آماده براى خدمت به مردمند. اينطور خيال نشود كه مجلس چنين است يا چنان است؛ نه، مجلس ركن نظام است. البته در داخل مجلس - مثل همه جاى ديگر - ممكن است عناصرى نفوذ و رخنه كرده باشند؛ حقايق را وارونه كنند؛ فضا را بر كسانى سخت و سنگين كنند؛ آنها را وادار به كار ناشايسته و نامناسبى كنند. اغلب نمايندگان براى خدمت به مردم آماده اند؛ وظيفهى آنهاست؛ بايد هم اين كار را بكنند؛ بايد هم خدمت كنند. فلسفه وجود بنده و امثال بنده و ديگر مسؤولان، خدمت است. ماها نوكر و خدمتگزار مردم هستيم؛ اعتبار و آبروى ما به اين است؛ اسلام اين را براى ما معين كرده است؛ ما حقى به گردن مردم نداريم؛ مردم به گردن ما حق دارند. با اين روحيه و با اين نيت، بيست و پنج سال اين انقلاب و اين نظام سر پا ايستاده است؛ بيستوپنج سال اين ملت مثل كوه در مقابل دشمنانِ توطئه گر و حيله گرِ خود مقاومت كرده است. كسانى كه اين روحيه را از دست بدهند و يا ديگران را به خروج از اين روحيه تشويق كنند، به ملت خيانت كرده اند.همه مسؤولان - چه در قوه مقننه، چه در قوه مجريه، چه در قوه قضاييه - بايد هميشه كمر بسته و آماده به خدمت باشند. مجلس هم بايد وظايف بزرگ خود را انجام دهد؛ اين، هم وظيفهى شرعى است، هم وظيفهى قانونى است، هم وظيفهى اخلاقى و ملى است. دولت هم بايد وظايف خود را انجام دهد؛ قوهى قضاييه هم بايد وظيفهى خود را انجام دهد؛ همه بايد وظايف خود را انجام دهند.كشور بحمداللَّه بعد از آن جنگ طولانى به راه افتاده است؛ كارهاى زياد و بزرگى شده است؛ بتدريج آثار افقهاى زيبا در حال آشكار شدن است؛ ناگهان دشمنان در مرحله اى مى خواهند با سياست، توطئه و مكارى جلوى اين پيشرفت را بگيرند؛ مگر ما اجازه مىدهيم؟البته اين روزها حرفهاى گوناگونى از زبانها و بلندگوهاى مختلف در داخل كشور بلند شد كه بعضى از آنها بسيار دل آزار بود. راه صحيح را بايد جستجو كرد. واقعاً كسانى كه مسؤول و دلسوزند، خيلى زحمت كشيدند و خيلى تلاش كردند؛ من از همهى آنها تشكر مىكنم. شوراى محترم نگهبان خيلى تلاش كرد و خيلى زحمت كشيد؛ واقعاً جاى قدردانى و سپاسگزارى دارد. رئيس جمهور محترم و رئيس محترم مجلس خيلى تلاش كردند و خيلى زحمت كشيدند؛ از آنها هم تشكر مي كنم. دستگاه هايى كه مسؤول هستند، هر كدام به نوبه خود تلاشهاى خوب و شايسته اى كردند. البته كسانى هم هستند كه زياده خواهاند و - همانطور كه عرض كرديم - با گردن كلفتى مى خواهند كار خود را پيش ببرند؛ اينها مى خواهند روى مسؤولان كشور فشار وارد بياورند. روى اين آقايان فشارهاى زيادى بود، اما ايستادگى كردند. من از خداى متعال براى آنها توفيق مى خواهم و از آنها تشكر مى كنم كه در مقابل فشار گروههاى فشار و زياده خواه ايستادگى كردند و تسليم نشدند؛ هم رؤساى محترم آن دو قوه و هم شوراى محترم نگهبان.البته هميشه مناقشاتى هست؛ هميشه هم همهى مناقشات راه حلى دارد. هيچ گره اى نيست كه باز شدنى نباشد. اين گرهه اى ريز و درشت، باز شدنى است. در طول سالهاى متمادى هميشه اين انقلاب توانسته است بنبستها را بشكافد و پيش برود. به فضل پروردگار و به حول و قوهى الهى هيچ بنبستى در مقابل ما وجود ندارد.از خداوند متعال مىخواهيم تفضل خود را بر اين ملت نازل كند. شما ملت ايران، با ايمان و اخلاص و عزم و اراده و حضور خود، مظهر لطف و فضل الهى هستيد؛ خداوند شما را همواره مشمول رحمت و فضل خود قرار دهد. خداوند به مسؤولان دلسوز و خدمتگزار كمك كند؛ همهى ما را هدايت كند؛ قلب مقدس ولىعصر را از ما راضى و خشنود كند و شهداى عزيز ما و امام بزرگوار را با اولياشان محشور فرمايد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته