سیر نگارش ها در احادیث موضوع نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیر نگارش ها در احادیث موضوع - نسخه متنی

قاسم جوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علوم حديث ـ شماره

22 - زمستان

1380 -p/>1 -سير نگارش ها در احاديث موضوع
1 -

قاسم جوادى

هر قدر اطلاعات مسلمين از تحقيقات يكديگر بيشتر شود و در مباحثات و مناظرات با يكديگر شركت كنند، در دفاع از انديشه هاى اسلامى موفق تر خواهند بود و در مباحث درون دينى از قوّت بيشترى برخوردار مى شوند. به نظر مى رسد موفقيت شيعه و ديگر فرقه هاى اسلامى در قرن چهارم و پنجم، معلول اين عوامل متعدد باشد. انديشه هاى شيعى در اين دوره بارور مى شود. فقه ، تفسير، حديث، اصول، كلام، رجال و… در اين دوره از پويايى خوبى برخوردارند و متفكرانى نظير: كلينى (م

329 -)، صدوق(م

381 -)، سيد رضى(م

406 -)، شيخ مفيد (م

412 -)، سيد مرتضى(م

436 -) و شيخ طوسى (م

460 -) در اين دوره مى زيند و علوم شيعى را به پيش مىبرند.

اين شرايط در هر زمان كه يافت شده، همان بركات را براى شيعه داشته، ولى هر زمان كه ارتباط علمى شيعيان كم تر شده، از پويايى بازمانده است.

در اين مقاله در پى معرفى موسوعة الأحاديث و الأثار الضعيفة و الموضوعة ـ كه از سوى اهل سنّت منتشر شده ـ هستيم و هدف اين معرفى، آن است كه حوزه هاى شيعى با كارهاى حديثى اهل سنت آشنا شوند. اين آشنايى مى تواند فوايدى را در بر داشته باشد كه به دو فايده اشاره مى شود:

.

1 -ده اى از احاديث، ميان شيعه و سنّى مشترك است؛ اما فاصله اى كه اهل سنت از عصر پيامبر تا عصر تدوين دارند با شيعه متفاوت است. شيعه يك سلسله متصل را ـ كه همان سلسله امامان (ع) است ـ تا آغاز عصر غيبت و دوره تدوين كتاب الكافى در اختيار دارد.از آن جا كه عوامل تحريف احاديث فقط به اهل سنّت اختصاص ندارد، بسيارى از عواملى كه در جعل احاديث وجود داشتند در احاديث شيعه هم وجود دارد. بنابر اين، مى توان از روش ها و راه هايى كه اهل سنّت استفاده كرده و به تنقيح احاديث پرداخته اند، بهره مند شويم.

.

2 -سئله دوّم ـ كه اگر از مسئله اول مهم تر نباشد، اهميتش از آن كم تر نيست ـ ، اين است كه ما در خيلى از مباحث، از جمله مباحث مربوط به رهبرى بعد از پيامبر، ديدگاه هاى متفاوتى با ديگر فرق اسلامى غير شيعى داريم و در خيلى از اين مباحث به نوشته هاى اهل سنّت استدلال مى كنيم. اگر اهل سنّت در كتاب هاى متعدد خويش سنديت روايتى اين روايات را زير سؤال برده و مورد نقد قرار داده اند و روايت در نزد آنها از ارزش افتاده است، نقل چنين روايتى در منابع ما چه فايده اى مى تواند داشته باشد؟ ممكن است براى يك شيعه، مفيد باشد كه ببيند نوشته هاى ديگران هم با آنچه او اعتقاد دارد هماهنگ است؛ ولى هرگز چنين نوشته اى در پاسخ گويى به ديگران يا جذب ديگران به سوى انديشه ها شيعى تأثير ندارد، بلكه ممكن است اثر منفى داشته باشد.

كتاب موسوعه الأحاديث و الآثار الضعيفة و الموضوعة توسط آقايان على حسن على الحلبى، دكتر ابراهيم طه القيسى و دكتر حمدى محمد مراد در پانزده جلد تدوين يافته است. دوازده جلد از اين موسوعه به ذكر احاديث ضعيف اختصاص دارد و سه جلد ديگر، فهرست احاديث است. اين كتاب در سال

1419 -، در مكتبة المعارف للنشر و التوزيع در رياض ـ سعودى چاپ شده است.

قبل از اين كه به معرفى كتاب بپردازيم، يادآورى چند نكته، ضرورى است:

.

1 -ويسندگان اين كتاب، تقريباً گزارشگر هستند و از حدود

78 -تاب كه در طول قرن هاى متمادى درباره احاديثِ ضعيف نوشته شده، اين احاديثِ را انتخاب كرده اند. چون در آن كتاب ها اين احاديث، ضعيف شمرده شده اند، نويسندگان هم آن را آورده و نشانى كتاب را ذكر كرده اند. بنابراين، اگر نقدى بر كتاب وارد باشد، آن نقد متوجه منابع اصلى است.

2 - هدف ما در اين جا معرفى موسوعه و آن چه در موسوعه از ديدگاه نويسندگان كتاب هاى اصلى آمده مى باشد، از اين رو ممكن است حديثى جزء احاديث ضعيف دانسته شده باشد، ولى همين حديث، در منابع شيعى از سند خوبى برخوردار بوده و مورد پذيرش شيعه باشد، يا ممكن است حديثى در برخى منابع اهل سنت يا برخى از فرقه هاى اهل سنّت، ضعيف باشد و همان روايت در منبعى ديگر و نزد فرقه اى ديگر صحيح باشد. يا آن كه اگر حديث بر كتاب، عرضه شود، كاملاً موافق با قرآن و پذيرفتنى باشد. چنانكه كه ممكن است، حديثى مورد پذيرش عامه اهل سنت باشد، ولى به علت سختگيرى نويسنده اى، ضعيف شمرده شده باشد.

.

3 -مكن است برخى از احاديث با تأويل، قابل قبول باشند. اين تأويل وقتى قابل قبول است كه مبتنى بر شواهد مورد تأييد باشد.

4 - احاديثى كه در بخش فضايل مورد نقد قرار گرفته اند، بخشى از آنها مربوط به فضايل اهل بيت و امام على(ع) هستند كه مفاد بسيارى از آنها جزء اعتقادات شيعه و مورد پذيرش آنهاست.به هر حال، نويسندگان موسوعه، احاديث را از كتاب هاى ديگر اخذ كرده و از ديدگاه صاحبان آن كتاب ها اين احاديثْ داراى ضعف هستند. از طرفى، با توجه به اين كه بسيارى از احاديث فضايل غير اهل بيت، تضعيف شده است، به نظر نمى رسد كه هدف خاصى در اين زمينه وجود داشته باشد.

روايات كتاب به

61 -وضوع اختصاص دارد. ابتدا موضوعات را به ترتيب ذكر كرده و سپس به برخى از موضوعات ـ كه در حوزه هاى شيعى بيشتر مى تواند مورد استفاده قرار گيرد ـ با تفصيل بيشترى خواهيم پرداخت.

.

1 -لتوحيد؛

2 - الايمان؛

3 - السمعيان و الغيبيات؛

4 - الانبياء و التاريخ؛

5 - العلم؛

6 - الشعر و الشعراء؛

7 - الاعتصام بالسنة و ذم البدع؛

8 - الطهارة؛

9 - الحيض؛

10 - الصلوة ؛

11 - صلوة التطوع؛

12 - المساجد؛

13 - الجمعة؛

14 - صلوة العيدين؛

15 - صلوة الاستسقاء؛

16 - الكسوف؛

17 - الجنائز؛

18 -لزكاة؛

19 - الصيام؛

20 - الاعتكاف ؛

21 - الحج؛

22 - الجهاد؛

23 - المغازى والسير؛

24 - الصيد و الذبائح؛

25 - النكاح؛

26 - الرضاع والمحرمات؛

27 - الطلاق؛

28 - اللعان؛

29 - العتق؛

30 - المعايش و الحرف؛

31 - البيوع؛

32 - الزرع والمساقاة؛

33 - اللقطه

34 - الفرائض والوصية؛

35 - الهدايا و الهبات؛

36 - النذر ؛

37 - الايمان؛

38 - الاحكام و القضايا؛

39 - الحدود و العقوبات؛

40 - الاشربة؛

41 - الامارة؛

42 - الاطعمة؛ .

43 -للباس

44 - الزينة؛

45 - الطب و المرض؛

46 - الرؤيا؛

47 - فضائل النبى؛

48 - الفضائل و المثالب؛

49 - فضائل القرآن؛

50 - تفسير القرآن؛

51 - البلدان و البقاع؛

52 - الاوقات و الازمنة؛

53 - الذكر و الدعا؛

54 - الزهد و الدقائق؛

55 - الآداب؛

56 - السلام؛

57 - البر و الصلة؛

58 - الفتن و اشراط الساعة ؛

59 - اليوم الاخر؛

60 - الجنة و النار؛

61 - الكبائر.

ضمن اين كه تمام مباحث مى تواند براى ما مفيد باشد، ولى برخى از مباحث از اهميت بيشترى برخوردار هستند: نظير بحث هاى الفتن واشراط الساعة، الاوقات والازمنة، البلدان والبقاع، الزهد، الفضائل و تفسير قرآن، الاطعمه والاشربه، الفضائل والمثالث.

2 -أ. روايات مربوط به فتن و اشراط ساعة
2 -

فهرست احاديث اين بخش، حدود

32 -فحه از موسوعه را به خود اختصاص داده است. عناوين مباحث آن از اين قرار است:

1 - علامات الساعة و بيان اقتراب وقوعها؛

2 - بيان بيع الدين بالمال؛

3 - تغيير الناس فى آخرالزمان و ذكر استدلالهم للمحرمات و ذكر ظهور الكذابين؛

4 - ظهور الآيات و ذكر أولها ظهوراً؛

برخى از روايات اين بخش:

الف) ظهور الآيات بعد المأتين (حديث

13816 -؛

ب) لا تقوم الساعة حتى تطلع الشمس من مغربها (حديث

19286 -؛

ج) يكون قوم فى آخر الزمان يبيتون و يصبحون قردة (حديث

29998 -؛

.

5 -اب ذم المولودين بعد المئة و مدح من لم يكن له زوج أو ولد و ما جاء فى ذم الأولاد فى آخرالزمان؛

6 - هلاك الناس بعد المئة و ما جاء فى دخول النقص على أمة الاسلام؛

7 - متى ترفع زينة الدنيا و بيان مدة الدنيا؛

الف) عمر الدنيا سبعة آلاف (حديث

14197 -؛

ب) للدنيا سبعة أيام كل يوم ألف سنة (حديث

20385 -؛

ج) ترفع زينة الدنيا سنة خمس و عشرين و مئة (حديث

8079 -.

.

8 -اب فتن مخصوصة بالسنوات و الشهور و الأيام؛

9 - فيما شجر بين الصحابة؛

10 - خراب البلدان و أسرع الأرض خراباً و أول الناس فناءاً؛

11 - ما تتابع الآيات؛  

.

12 -تح القسطنطنية؛

الف) لا تقوم الساعة حتى يفتح الله على المسلمين قسطنطنية(حديث

19303 -؛

ب) الملحمة العظمى و فتح القسطنطنية و خروج الدجال في… (حديث

27190 -؛

.

13 -اب خروج المهدى و نزول المسيح؛

الف) إذا أقبلت الرايات السود من خراسان فأتوها فإنَّ فيها خليفة الله المهدى(حديث

1199 -؛

ب) لا تذهب الدنيا حتى يملك العرب رجل من أهل بيتى (حديث

19053 -؛

ج) لا مهدى إلاّ عيسى بن مريم (حديث

19588 -؛

د) المهدى من ولد العباس عمّى (حديث

27215 -؛

ح) يأتى من ولدى السفاح، ثم المنصور، ثم المهدى، ثم الجواد (حديث

31543 -؛

و) يخرج المهدى من قرية باليمن يقال لها كرعة (حديث

29580 -.

.

14 -ا خروج الدجال و ذكر يأجوج و مأجوج و خروجهم؛

الف) لقد أكل الدجال الطعام و مشى فى الأسواق (حديث

20236 -؛

ب) يخرج الدجال من يهودية إصبهان حتى يأتى الكوفة…(حديث

29577 - ؛

.

15 -داية ظهور الفتن و التحذير من الفتن و ما جاء فى العزلة و الفقر و الفرار بالدين من الفتن؛

.

16 -كر الدابة وما يتعلق بها؛

.

17 -كر إن الإسلام بدأ غريباً و سيعود غريباً و فضل الغرباء و ذكر الطائفة المنصورة؛

الف)إنّ الإسلام بدأ غريباً و سيعود كما بدأ غريباً… (حديث

3794 -؛

ب) الغريب فى غربته، كالمجاهد فى سبيل الله (حديث

14629 -؛

ج) اول ما يظهر من الفتن و أول ما يدفع من الأرض و ابتداء هلاك الأمم.  

.

19 -كر أخبار و قصص مستقبلية؛

الف) الخلافة ثلاثون سنة (حديث

10343 -؛

ب) تخريب المدينة قبل يوم القيامة بأربعين سنة (حديث

8032 -؛

ج) يخرج رجل من وراء النهر يقال له الحارث (حديث

29586 -.

20 - ما جاء فى انتقام اللّه ـ عزوجلّ ـ و علامات النقمة؛

.

21 -ى الإستعاذة من الفتن؛

22 - فضل المؤمن فى آخر الزمان.

احاديث اوقات و ازمنه

يكى از موضوعاتى كه احاديث ضعيف آن در موسوعه آمده است، احاديث مربوط به زمان هاست. در اين جا فقط برخى از روايات آن را كه مربوط به عاشورا و شعبان است، ذكر مى كنيم:

احاديث عاشورا

درباره عاشور حدود

60 -وايت در موسوعه آورده شده كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

1 - إنّ الله خلق السموات والارض يوم عاشوراء (حديث

4390 -؛

.

2 -اشورا ء، يوم التاسع (حديث

138309 -؛

.

3 -وم يوم عاشوراء، كفارة سنة (حديث

13412 -؛

4 - من وسّع على عياله فى يوم عاشوراء، وسّع الله عليه السنة (حديث

26712 -؛

.

5 -لق البحر لبنى اسرائيل يوم عاشوراء (حديث

14852 -.

احاديث نيمه شعبان

مجموعه احاديثى كه از اين بخش در كتاب آورده شده است،

28 -ديث است. از جمله:  

1 - فى ليلة النصف من الشعبان، يغفر الله لأهل الأرض (حديث

15089 -؛

2 - إنّما سمّى شعبان لأنّه يتشعب فيه خير كثير(حديث

6482 -؛

بخش ديگر احاديث ضعيف، احاديث مربوط به شهرها و مناطق خاص از زمين است. ظاهراً انگيزه براى جعل حديث در اين موضوع، زياد بوده است. بيانات پيامبر، بعد از قرآن، بالاترين ارزش را در نزد مسلمين داراست و هر كس سعى و تلاش مى كند كه شهر و وطن خويش را از ديدگاه پيامبر (ص) برترين و بالاترين نشان دهد. در بخش هايى كه انگيز ساختن حديث بيشتر باشد، دسترسى به احاديث صحيح هم مشكل مى شود، حتى ممكن است براى رسيدن به منابع، گاهى به جعل سند صحيح هم دست زده باشند؛ لذا در مجموعه موسوعه صدها حديث به عنوان احاديث ضعيف جمع آورى شد كه فهرست آنها در موسوعه حدود

25 -فحه است.ما ضمن ذكر عناوين مربوط به شهرها و ديگر مناطق؛ تعدادى از روايات را يادآورى مى كنيم:

.

1 -ضل المدينةو مكة و فضل الحجاز و ما فيها من أماكن و مقابر و غيرها؛

الف) آخر قرية من قرى الإسلام خراباً المدينة (حديث

13 -؛

ب) أربع مدائن فى الدنيا من الجنة: مكة، مدينة، بيت المقدس و دمشق (حديث

2168 -؛

ج) رمضان بالمدينة خير من ألف رمضان فيما سواها (حديث

11508 -؛

د) غبار المدينة شفاء من الجذام (حديث

14550 -؛

هـ) لا يسكن مكة آكل ربا و لا سافك دم و لا مشاء (حديث

19869 -؛

و) فتحت القرى بالسيف و فتحت المدينة بالقرآن ( ح

14696 -؛

ز) من آذى أهل المدينة، آذاه الله و عليه لعنة الله (حديث

22916 -؛

ح) من صبر على حرّ مكة ساعة من نهار، تباعدت منه جهنم (حديث

25001 -؛

ط) من قال يثرب، فيقل: المدينة عشر مرات (حديث

25674 -؛

ى) من مات فى أحد الحرمين، استوجب شفاعتى (حديث

26479 -. 

.

2 -ضل بيت المقدس و المسجد الاقصى و الصخرة و فضل الصلوة فيها؛

الف) بيت المقدس، أرض المحشر و المنشر (حديث

7726 -؛

ب) من مات فى بيت المقدس، فكأنما مات فى السماء ( ح

26483 -؛

.

3 -ضل عسقلان؛

.

4 -ضل اسكندرية؛

.

5 -ضل عدن؛

.

6 -ضل دمشق؛

.

7 -ضل حمص؛

8 - فضل نصيبين؛

9 - فضل انطاكيا؛

.

10 -ضل مرو؛

الف) جنان هذه الدنيا: دمشق من الشام و مرو من خراسان (حديث

9074 -؛

ب) سيكون بعدى بعوث كثيرة، فكونوا فى بعث خراسان ( ح

12454 -.

.

11 -ضل البصرة؛

.

12 -ضل بغداد؛

13 - سكنى السواد؛

.

14 -ضل اليمن ؛

الف) إنّى لأجد نفس الرحمن من قبل اليمن (حديث

6789 -؛

ب) أتا كم أهل اليمن هم أرق أفئدة. الأيمان يمان و الفقه يمان و الحكمة يمانية (حديث

172 -؛

ج) إذا أكثرت الفتن، فعليكم بأطراف اليمن (حديث

1958 -.

15 - فضل أحد؛

.

16 -ضل شام و فلسطين؛

الف) أحد و لبنان من جبال الجنة… ( ح

745 -؛

ب) الخلافة بالمدينة و الملك بالشام (حديث

10342 -؛

ج) اهل الشام سوط الله تعالى فى الأرض (حديث

6880 -؛

د) طوبى للشام، إنّ الرحمن لباسط رحمته عليه (حديث

13753 -.

17 - فضل مصر و بلاد افريقيا؛

الف) مصر خزائن الله فى أرضه، ما طلبها عدو إلاّ أهلكها (حديث

22811 -؛

ب) من أحب المكاسب، فعليه بمصر؛

ج) مصر خزائن الأرض كلها، من يردها بسوء، قصمه الله (حديث

22807 -.

18 - فضل الجبال و الأنهار و البحار ؛

19 - فضائل مدن أو بقاع أو اماكن؛

الف) أجود خراسان، نيسابور (حديث

592 -؛

ب) إنّ الشيطان أتى العراق فباض و أفرخ ثم أتى مصر (حديث

3972 -؛

ج) أفضل الثغور، أرض ستفتح، يقال لها قزوين (حديث

2836 -؛

د) تفتح مدينتان فى آخرالزمان: مدينة للروم و مدينة للديلم (

8243 -؛

هـ) ينظر الله إلى أهل قزوين فى كل يوم مرتين… (حديث

30094 -.

20 - ما جاء فى أن البلاد كلها بلاد الله؛

21 - ذكر بعض المشاهد و القبور و غيرها مما يزاد و يتبرك به يزعم الوضاعين؛

.

22 -كر قبور الأنبياء و الصحابه و غيرهم و ما جاء فيها.

الف) جعل صورة قبر آدم و نوح ـ عليهما السلام ـ بجنب قبر على(حديث

30542 -.

* * *

موضوع بعدى، احاديث مربوط به زهد است كه فهرست احاديث آن در

120 -فحه كتاب آمده است. عناوين مباحث عبارت اند از:  

1 - التحذير من الدنيا و الزهد فيها؛

الف) دعوا الدنيا لأهلها… (حديث

10569 -؛

ب) الدنيا قنطرة الأخرة، فاعبروها و لا تعمروها (حديث

10759 -؛

ج) الدنيا سجن المؤمن و جنة الكافر (حديث

10755 -؛

د) لو كانت الدنيا تعدل عند الله شيئاً، ما أعطى كافراً منها (حديث

21017 -.

2 - باب البلاء؛

3 - ذم من يحب الدنيا و الحث على الإنفاق و العطاء و بيان فضله؛

4 - باب النهى عن الإدخار و ما جاء فى الكرم و السخاء و ذم البخل و البخلاء؛

الف) طعام البخيل داء و طعام الجواد دواء (حديث

13694 -؛

ب) السخى الجهول، أحب إلى الله من العابد البخيل (حديث

12521 -.

5 - فتنة المال و ذكر الحسد و ذمّه و التحذير منه؛

6 - الحث على التواضع من غير ذلّ؛

7 - اقسام الزاهدين؛

8 - باب ذم إتباع الهوى و فضل مجاهدته؛

9 - البعد عن الاغنياء و ابناء الملوك؛

10 - الهرب من الناس؛

11 - باب التقوى و فضلها و فضل اهل التقوى و الصلاح و ما وضع لأهلها من القبول فى الأرض ؛

12 - انقطاع إلى الله و مراقبته و إحسان الظن به و بيان عظم رحمته و سعتها و فضل الثبات على الدين؛

13 - حسن التدبير؛

14 - فى الفقر و ما جاء فيه و فضل الفقير و الحث عليه؛

15 - القناعة و التعفف و ذم الطمع و الأمر بالتعوذ منه؛

16 - الايثار؛

17 - ثواب التفكر ؛

الف) من بلغه عن الله فضل شىء من الأعمال يعطيه عليها ثواباً (حديث

23981 -؛

ب) تفكر ساعة فى اختلاف الليل و النهار؛ خير من عباده الف سنة (حديث

30520 -.

18 - الاخلاص؛

الف) من اخلص للّه اربعين يوماً ، ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه؛

ب) النية الصادقة، معلقة بالعرش (حديث

23145 -.

19 - ذم العجب؛

02 - الأمل و اغتنام الأوقات و العمل الصالح؛

21 - اليقين و التوكل؛

22 - الصدق والأمانة؛

23 - الورع؛

24 - الخوف من الله و وجوب الابتعاد عن المحرمات ؛

الف) من خاف الله، أخاف الله منه كل شىء(حديث

24420 -؛

ب) اخرجوا من النار من ذكرنى يوماً … (حديث

29847 -.

25 - الخشية و البكاء من خشية الله و من حبه و ما جاء من البكاء؛

26 - الرفق و لين الجانب؛

27 - الرضا و السخط و ما جاء فى شكر النعم و الرضا بأمرالله؛

28 - الغيابة و النميمة؛

29 - صفة الاولياء؛

الف) صاحب القميصين، لا يجد حلاوة العبادة (حديث

12900 -؛

ب) المؤمن سريع الغضب، سريع الرجوع (

26898 -؛

ج) ليدخلن الجنة الأحمق فى معيشته، التاجر فى دينه (حديث

21168 -؛

د) المؤمن، مراة المؤمن.  

30 - فضل طول العمر و حسن العمل و الحثّ على الإكثار من العمل و التزود منه ؛

الف) إنّ الله يحب ابناء الثمانين (حديث

4295 -؛

ب) إنّ الله يحب أبناء السبعين (حديث

4296 -؛

ج) إنّ اللّه يباهى ملائكته بالشابّ (حديث

4288 -؛

د) إنّ اللّه يستحيى أن يعذب شيبة (حديث

4705 -؛

هـ) تعرض الأعمال يوم الاثنين و الخميس على الله (حديث

1818 -.

31 - ذكر الموت والاستعداد له و الحث على الإكثار من ذكره ؛

الف) الناس نيام ، فاذا ماتوا انتبهوا (حديث

28002 -.

32 - من علامات حب الله تعالى للعبد و رضاه عنه و ذكر ما يوجب محبته و ما يحبه من اعمال؛

33 - التوبة و الحث على المبادرة إليها و المبادرة إلى فعل الحسنات؛

34 - فى ذكر الهم و الغم و ثوابه؛

35 - الإحسان و مكافاته؛

36 - وجوب الحذر من الشيطان و مكائده؛

37 - فضائل الأعمال؛

الف) من أدى فريفته، فله دعوة مجابة (حديث

23216 -؛

ب) من نظر إلى البحر، فله بكل نظرة حسنة (حديث

26634 -.

38 - فى البناء و أحكامه و آدابه و ما يتعلق به؛

39 - التمنى و مايجوز منه و ما ينهى عنه؛

40 - ماجاء فى فضل العبادة و إنّ الأمر على قور المشقة و ذكر الرخصة و الاخذ بها؛

الف) أفضل العبادة، أحمزها (حديث

2867 -؛

ب) أفضل العبادة آخرها (حديث

2869 -؛

ج) افضل العبادة أخفها (

2870 -؛

د) الضرورات، تبيح المحظورات (حديث

13663 -.  

41 - فى هداية الله تعالى لعباده و تسويده لهم و إنّ القلوب بيده ؛

42 - التعفف عن سؤال الناس؛

43 - ما جاء من اجتماع الحرام و الحلال؛

44 - الترهيب من احتقا و الذنوب؛

45 - ما جاء فى عدم التعرض للبلاء.

* * *

يكى ديگر از مباحثى كه در موسوعه به آن پرداخته شده، روايات مربوط به فضايل قرآن و تفسير آن است. مهم ترين منبعى كه در اختيار مسلمين قرار دارد، قرآن كريم است و چون قرآن خود مصون از تحريف است و امكان تحول در آن نبوده است، در روايات بسيارى جعل و وضع نسبت به قرآن صورت پذيرفته است و در هر يك انگيزه خاصى وجود داشته است.برخى براى دور كردن مسلمانان از قرآن بوده و برخى براى جذب افراد به قرآن تلاش نموده و به جعل روايت پرداخته اند. فهرست اين گونه روايات

80 -فحه مجموعه را به خود اختصاص داده است.

1 - فضل القرآن؛

الف) آية من القرآن، خير من محمد و آله (حديث

61 -؛

ب) فضل العبادة قراءة القرآن (حديث

2876 -؛

ج) خذوا من القرآن ما شئتم لما شئتم (حديث

9838 -؛

د) طوبى لأهل السنة و الجماعة من أهل القرآن و الذكر (حديث

13750 -؛

هـ) القرآن هو الدواء (حديث

16106 -؛

و) من قرأ ثلث القرآن، أعطى ثلث النبوة و… (حديث

25795 -.

2 - فضل سورة مخصوصة؛

الف) إذا زلزلت، تعدل نصف القرآن و قل يا أيها الكافرون، تعدل ربع (حديث

1549 -؛

ب) شيبتنى سورة هود و أخواتها؛ الواقعة و القارعة و الحاقة (

12782 -؛  

ج) شيبتنى هود و أخواتها؛ الواقعة و الحاقة و إذا الشمس

12784 -

د) علّموا نساءكم سورة الواقعة، فإ نّها سورة الغنى (حديث

14019 -؛

هـ) فاتحة الكتاب، شفاء من السّم (حديث

14679 -؛

و) لكل شىء عروس و عروس القرآن، الرحمن (حديث

20339 -؛

ز) لكلّ شىء سنام و إنّ سنام القرآن سورة البقرة و … (حديث

20335 -؛

ح) من قرأ سورة المنافقين، برأ من النفاق (حديث

25887 -؛

ط) يس، قلب القرآن (حديث

29689 -.

3 - فضل آيات مخصوصة؛

4 - ثواب من حفظ القرآن و فضل حامله و وجوب اكرامه؛

الف) لا يحرق قارىء القرآن (حديث

19736 -؛

ب) عدد آنية الجنة، عدد آى القرآن… (حديث

13878 -.

5 - إثم من حفظ القرآن ثم نسيه والامر بتعاهد القرآن ؛

6 - التلحين فى القرآن و تحسين الصوت به ؛

7 - فضل استماع القرآن؛

8 - الحزن و البكاء عند سماع القرآن و تدبره؛

9 -إنّ القرآن نزل على سبعة أحرف و ما شابه ذلك؛

الف) أنزل القرآن على ثلاثة أحرف (حديث

6332 -؛

ب) أنزل القرآن على سبعة أحرف… (حديث

6335 -؛

ج) أنزل القرآن على عشرة أحرف… (حديث

6336 -.

10 - القراءات ؛

11 - ثواب تلاوة القرآن و الحث على الإكثار من قراءته فى البيت؛

12 - عقوبة من شكا الفقر و هو يحفظ القرآن؛

13 - حق القارى فى بيت المال؛

14 -إفاقة المجنون بقراءة القرآن عليه و الحث على قراءة القرآن على المرضى؛

15 - القرآن كلام الله غير مخلوق و التحذير من القول بخلقه؛

الف) القرآن كلام الله تعالى و ليس بمخلوق (حديث

16095 -؛

ب) كلام الله قديم غير مخلوق (حديث

18323 -؛

ج) من قال القرآن مخلوق، فهو كافر (حديث

25575 -.

16 - النظر فى المصحف و فضله و ما جاء فى المصاحف و أحكامها و ما يتعلق بها؛

17 - التحذير من الاختلاف فى القرآن أو ضرب بعضه ببعض او تفسير بالرأى؛

الف) إنّى أخاف على أمتى اثنتين: القرآن و اللبن (حديث

6745 -؛

ب) من فسّر القرآن برأيه و هو على وضوء، فليعد وضوءه (حديث

25505 -؛

ج) يأتى على الناس زمان، يرسل إلى القرآن، فيرفع من الأرض (حديث

29394 -.

18 - قراءة سور و آيات مخصوصة فى ازمنة و امكنة و احوال معينة؛

19 - أخذ الأجر على القرآن و الأكل به؛

20 - قراءة القرآن على الأموات؛

21 - آداب قراءة القرآن و أحكامها؛

22 - فى ذكر الوحى وأحواله و ما يتعلق به.

در بخش تفسير قرآن از سوره حمد تا سوره ناس، تك تك سوره ها را ذكر نموده و رواياتى را كه به نظر نويسندگان كتاب هاى

78 -انه، ضعيف يا موضوع بوده، ذكر مى نمايند.

يكى ديگر از كتاب هايى كه جعل زيادى در آن راه پيدا كرده است، كتاب هاى أطعمه و أشربه است.

احاديث هر دو كتاب، حدود

70 -فحه را به خود اختصاص داده است. عناوين مطالب، حدود

80 -نوان است كه در اين بخش، برخى از عناوين و روايات را ذكر مى كنيم.

.

1 -داب الطعام؛

برخى از روايات كه در اين بخش از آنها با عنوان احاديث ضعيف ياد مى شود، رواياتى است كه الفاظ فارسى در آنها به كار رفته است:

الف) العنب دو دو، التمر يك يك (حديث

14520 -؛

ب) العنب دو دو، يعنى مثنى مثنى، و التمر يك، يعنى واحدا (حديث

14524 -.

9 - باب فضل السفرجل؛

الف) كلوا السفرجل؛ فإنّه يجلى عن الفؤاد و يذهب بطخاء (حديث

18373 -.

13 - فضل الرّمان؛

الف) من أكل رمانة بقشرها حتى يستتمها ،أنار الله قلبه… (حديث

23718 -.

14 - فضل البطيخ؛

الف) إنّ البطيخ ماؤه رحمة و حلاوته مثل حلاوة الجنة (حديث

3818 -.

15 - فضل العنب؛

الف) أ يكفر بى وأنا خالق العنب (حديث

15193 -.

16 - فضل الملح؛

الف) عليكم بالملح، فإنّ فيه شفاء من سبعين داء (حديث

14162 -؛

ب) سيد الادام، الملح (حديث

12410 -.

20 - فضل الباذنجان؛

الف) كلوا الباذنجان، فإنَّها شجرة رأيتها فى جنة المأوي… (حديث

18359 -؛

ب) كلوا الباذنجان و أكثروا منه، فإنّه اوّل شجرة أمنت بالله (حديث

18360 -؛

ج) إنّما الباذنجان شفاء من كل داء، ولاداء فيه (حديث

6432 -.

آخرين بخشى كه به آن مى پردازيم، روايات مربوط به فضايل و مناقب است؛ بخشى كه بيشترين انگيزه و منابع براى جعل در آن وجود داشته است. هر طيف، فرقه، مذهب و گروهى براى آن چه بدان معتقد بوده است، حديث ساخته تا گروه خود را از همه گروه ها بهتر و برتر معرفى كند. آن قدر در اين بخش، حديث ساخته شده كه آن چه پيامبر فرموده، در لابه لاى اين احاديث ساختگى گم و يا لااقل كم رنگ شده است؛ لذا مهم ترين بخش احاديث موضوع، اين قسمت است. تلاش فراوانى لازم است تا آن چه ساخته شده، از  آن چه واقعيت دارد و پيامبر فرموده، متمايز شود و تا حدودى به بيانات پيامبر نزديك شويم. اين بخش ، شامل حدود

120 -فحه بوده و داراى

52 -اب است:

.

1 -كر ابى بكر الصديق؛

الف) ارحم أمتى بأمتى أبوبكر (حديث

2209 -؛

ب) ابوبكر منى و أنا منه، و أبوبكر أخى فى الدنيا و الأخرة (حديث

149 -؛

ج) إنّ أعظم الناس عليّ منةً، ابوبكر الصديق، زوّجنى إبنته (حديث

3751 -؛

د) حب أبى بكر و شكره، واجب على أُمتى (حديث

9206 -.

.

2 -اب ذكر عمر بن الخطاب؛

الف) اتقوا غضب عمر، فإن ّ الله يغضب إذا غضب (حديث

333 -؛

ب) رضا عمر رحمة و سخطه عذاب (حديث

11456 -؛

ج) عمر سراج أمتى (حديث

142042 -؛

د) لو بعث الله نبياً بعدى، لبعث عمر (حديث

20544 -؛

هـ) ما طلعت الشمس على رجل خير من عمر (حديث

21017 -؛

و) من أبغض عمر فقد ابغضنى و… (حديث

22945 -.

.

3 -ا ذكر ابى بكر و عمر؛

الف) ابوبكر و عمر منى، بمنزلة هارون من موسى (حديث

156 -؛

ب) ابوبكر و عمر خيرالأولين و خيرالأخرين و خير أهل السموات (حديث

152 -؛

ج) خير أمتى بعدى، ابوبكر و عمر؛

د) حب أبى بكر و عمر من الإيمان، و بغضهما كفر (حديث

9209 -؛

هـ) والله، أنّ إمارة إبى بكر و عمر فى الكتاب (حديث

28382 -.

.

4 -كر عثمان بن عفان؛

الف) أنا مدينة العلم و ابوبكر و عمر و عثمان سورها (حديث

6244 -؛

ب) الحياء من الإيمان و أحيى أمتى عثمان (حديث

9781 -؛

ج) ما زوّجت عثمان أم كلثوم، الاّ يوحى من السماء (

21852 -؛

د) عثمان بن عفان ولى فى الدنيا و ولى فى الأخره (حديث

13855 -.  

5 - ذكر أبى بكر و عمر و عثمان؛

الف) أبوبكر وزيرى، يقوم مقامى و عمر ينطق بلسانى ،و أنا من عثمان، عثمان منى (حديث

151 -.

.

6 -كر على بن ابى طالب

الف) ارحم أمتى بأمتى أبوبكر و أقضاهم على (حديث

2212 -؛

ب) أميرالنحل على (حديث

3563 -؛

ج) على أصلى و جعفر فرعى (حديث

14051 -؛

د) لا يحل لأحد أن يجنب فى هذ ا المسجد غيرى و غيرك (حديث

19750 -.

.

7 -كر الخلفاء الاربعة؛

الف) ابوبكر خير أمتى و أرحمها و عمراً غيرها و عثمان أحياها و على أبهاها (حديث

147 -.

.

8 -كر الحسن و الحسين؛

.

9 -ضل اهل البيت؛

.

10 -ضل فاطمه؛

.

11 -ضل محبة آل البيت ؛

.

12 -لوصية بالعترة؛

.

13 -ضائل أمهات المؤمنين؛

.

14 -كر فاطمه بنت اسد؛

.

15 -ضل عبدالرحمن بن عوف؛

.

16 -كر معاويه؛

الف) اذا رايتم معاويه على منبرى، فارجموه (حديث

1517 -؛

ب) إذا رأيتم معاويه يخطب على منبرى فاقتلوه (حديث

1521 -؛  

ج) معاوية أحلم أمتى و أجودها (حديث

22833 -؛

د) يبعث معاويه يوم القيامة و عليه رداء من نور الإيمان (حديث

29475 -؛

هـ) يا معاويه، كساك الله من حلل الجنة و زينك بزينة الإيمان (حديث

29232 -.

.

17 -ضائل لافراد من الصحابة و التابعين و غيرهم؛

.

18 -ضل العباس و اولاده؛

الف) تحريم ولد العباس على النار (حديث

7997 -؛

ب) العباس منى و أنا منه (حديث

14358 -؛

ج) العباس وصيى و وارثى (حديث

14359 -؛

د) العباس بن عبدالمطلب أبى و عمّى و وصى (حديث

14356 -؛

هـ) اوّل قرشى اسلم العباس (حديث

30464 -؛

و) (عن ابن عباس) منّا السفاح و منّا المنصور و منا المهدى (حديث

31459 -.

.

19 -ضل الصحابة و وجوب اكرامهم ؛

.

20 -ضل المهاجرين ؛

.

21 -ضل الأنصار؛

.

22 -ضل العرب و العربية؛

الف) حب العرب إيمان و بغضهم نفاق (حديث

9217 -؛

ب) بغض الموالى للعرب نفاق (حديث دح

7693 -؛

ج) العرب سادات العجم (حديث

14396 -.

23 - ذكر قريش؛

24 - ذكر النبط ؛

25 - ذكر الحبشه و السودان؛

26 - اويس القرنى؛

27 - ذكر على و عمار و سلمان؛

28 - فضل بن هاشم ؛

29 - فضل عبدالله بن عباس؛  

30 - ذكر يزيد بن معاويه؛

31 - ذكر الوليد؛

32 - ذكر خلفاء بنى العباس؛

33 - ذكر بنى اميه؛

34 - ذكر على بن الحسين؛

35 - ذكر الحسن البصرى؛

36 - ذكر وهب بنى منبه؛

37 - ذكر ابى حنيفه و الشافعى و مالك؛

الف) سراج أمتى ابوحنيفه؛

ب) عمر سراج أمتى.

38 - ذكر محمد بن كرام ؛

39 - ذكر القبائل و طوائف معينه؛

40 - فضل أمة محمد (ص)؛

41 - فضل المتأخرين من هذه الأمة؛

42 - ذم أفراد معينين؛

.

43 -م قتلة أهل البيت؛

.

44 -كر جماعة من النساء؛

.

45 -كر طلحه؛

.

46 -ضل جماعة من الصحابة؛

.

47 -ضائل و مناقب الفرس و الفارسية و ذكر اللغات؛

.

48 -كر القبط و الترك و غيرهم من الشعوب؛

.

49 -كر من ادعوا الصحبة و ليست لهم ؛

.

50 -كر ما جاء فى بعض الصفات مدحاً أو ذماً؛

.

51 -كر اليهود و النصارى؛

.

52 -كر بعض الحيوانات.

پي‌نوشت‌‌ها:

. پايان ص

75 -p/>

. پايان ص

76 -p/>

. پايان ص

77 -p/>

. پايان ص

78 -p/>

. پايان ص

79 -p/>

. پايان ص

80 -p/>

. پايان ص

81 -p/>

. پايان ص

82 -p/>

. پايان ص

83 -p/>

. پايان ص

84 -p/>

. پايان ص

85 -p/>

. پايان ص

86 -p/>

. پايان ص

87 -p/>

. پايان ص

88 -p/>

. پايان ص

89 -p/>

. پايان ص

90 -p/>

. پايان ص

91 -p/>

. پايان ص

92 -p/>

. پايان ص

93 -p/>

. پايان ص

94 -p/>

محقق حوزه علميه قم

. مطلبي که گفته شد، به مباحث رهبري اختصاص ندارد، بلکه در بسياري از مسائل ديني چنين است. بايد در مباحثات و مناظرات، مقبولات طرف مقابل را در نظر گرفت و از آنها استفاده نمود.

. در مقاله ديگر به معرفي منابع اصلي خواهيم پرداخت. اين موسوعه، کامل نيست و کتاب هاي ديگري هم هستند که در موسوعه نيامده است.

. از بخش هايي که لازم است، تحقيقات اهل سنت ملاحظه شود، روايات قسمت مربوط به اشراط الساعه است. در اين بخش، رواياتي از اهل سنت نقل شده و بدان ها استناد مي شود که لازم است کتاب هاي آنها ديده شده و دانسته شود آيا رواياتي که نقل شده نزد آنها مورد قبول است و ...؟

. براي اين بخش از روايات مي توان تاييد قرآني ذکر کرد؛ ولي به هر حال، بر مبناي نويسندگان کتاب هايي که موسوعه از آنها نقل کرده، روايات از نظر سند مشکل داشته اند، در عين اين که برخي از روايات، حداقل از نظر اطلاق داراي مشکل بوده و قابل قبول نيستند.

. احاديث فضايل امام علي (ع) در اين جا بر اساس منابع اهل سنت و حديثهاي موجود در کتاب هاي ايشان به نقد کشيده شده است؛ ولي خيلي از احاديث درباره امام علي (ع) يا امام حسن (ع) و امام حسين (ع) يا حضرت فاطمه (س ) و ... در منابع شيعه با اسنادي صحيح وجود دارد که دلالت بر فضايل مي کند.

/ 1