كتابشناسي جوامع حديثي چهارگان شيعه
علوم حديث « فصلنامه علمي ـ تخصصي» ـ سال نهم، شماره دوم، تابستان 1383، شماره مسلسل 32 حسين صفره الكافي شيخ كليني، من لا يحضره الفقيه شيخ صدوق، تهذيب الأحكام و الاستبصار شيخ طوسي جوامع حديثي چهارگانه، يا همان جوامع حديثي متقدم يا كتب اربع شيعه است كه مؤلفان دانشمند آنها به سه محمّد اوّل معروف اند. اينان بخش عمد احاديث اهل بيت (عليه السّلام) را چه در اصول و چه در فروع در كتاب هاي خود گرد آوردند. در اين نوشتار برآنيم تا پس از ذكر شرح حال مختصري از هر مؤلف و معرفي اجمالي كتاب وي، آنچه درباره اين چهار كتاب ارزشمند از قلم دانشمندان شيعه تراوش نموده است، البته بدون ادعاي استقصا، به عنوان كتابشناسي آنها ذكر نماييم. گفتني است كه نگارنده، كتابشناسي جوامع حديثي سه گانه (الوافي فيض كاشاني، وسائل الشعية شيخ حر عاملي و بحارالأنوار، علامه مجلسي) را نيز فراهم آورده است كه در شماره آتي فصلنامه تقديم خواهد شد. الكافي
كتاب الكافي نخستين جامع از چهار جامع حديثي متقدم شيعه است که مؤلف آن ثقة الاسلام، شيخ المحدثين ابو جعفر محمد بن يعقوب بن اسحاق كليني رازي (م369ق) است. وي در عصر نايبان چهارگانه امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه شريف) مي زيست. او به تحقيق و جست و جوي حديث عنايت ويژه داشت و از جمعي از عالمان و مشايخ مكتب اهل بيت (عليه السّلام) روايت مي كند. وي در ميان محدثان شأن والايي يافت تا آنجا كه در روزگار مقتدر عباسي رييس فقها و شيخ شيعه در ري گرديد. وي به درخواست يكي از شيعيان ـ كه در نامه اي از وي تقاضاي نگارش چنين كتابي كردـالكافي را در طول بيست سال تأليف نمود. تعداد احاديث الكافي 16199 و شامل سي كتاب در شرايع، احكام، اوامر و نواهي، سنن و آداب و ... است. اين كتاب به خاطر در برداشتن احاديث مربوط به اصول دين و فروع فقهي و وثاقت مؤلف آن، از اهميت و اعتبار ويژه اي برخوردار است. شيخ كليني در اواخر عمر به بغداد رفت و در آنجا به نشر حديث پرداخت. از جمله مشايخ كليني افراد زير را مي توان نام برد: علي بن ابراهيم بن هاشم قمي، محمد بن يحيي عطار اشعري، ابوالعباس محمد بن جعفر رزاز، ابو علي احمد بن ادريس اشعري، حميد بن زياد، ابو سليمان داود بن كوره قمي، احمد بن محمد عاصمي، حسين بن محمد اشعري، محمد بن اسماعيل، علي بن محمد و ... . بيشتر روايات كليني از علي بن ابراهيم و محمد بن يحيي عطار است. از جمله كساني كه از او روايت مي كنند، افراد زير را نام مي بريم: ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه، ابوغالب زراري احمد بن محمد، علي بن احمد بن موسي دقاق، ابو عبدالله محمد بن ابراهيم بن جعفر نعماني، ابوالمفضل محمد بن عبدالله شيباني، محمد بن محمد بن عاصم كليني، محمد بن علي ماجيلويه، ابو عبدالله محمد بن احمد بن عبدالله صفواني و ... . شيخ كليني در سال 329 ق، در بغداد بدرود حيات گفت و در باب كوفه مدفون گرديد. شروح «الكافي»
يكي از محورهاي عمده تلاش دانشمندان شيعه در حوزه حديث، شرح و حاشيه بر كتاب هاي حديثي است. اين حركت، كه به طور عمده از اوايل قرن يازدهم هجري با ظهور اخباري گري آغاز شد، در قرن هاي بعد نيز ادامه داشت و دانشمندان شيعه در توجه به كتب مذهبي ـ نقلي همچنان اهتمام مي ورزيدند. برخي از دانشمندان به شرح كامل يك يا چند جامع حديثي پرداخته اند. برخي نيز بخشي از اين كتب گران سنگ حديثي را شرح داده اند. با توجه به جايگاه بلند چهار كتاب حديث متقدم، از جمله الكافي شيخ كليني، در بين شيعيان، دانشمندان شيعه بر تمام يا بخشي از اين كتاب ها شرح و حاشيه بسياري نگاشته اند كه به ذكر آنها مي پردازيم: از جمله شروح و حواشي نگارش يافته بر الكافي موارد زير را مي توان ذكر كرد: ـ الدر المنظوم من كلام المعصوم از شيخ علي سبط شهيد (م 1104 ق). شرح كتاب اصول الكافي است كه شرح كتاب عقل و كتاب علم آن به اتمام رسيده است و در 1061ق، از نگارش آن فراغت يافته است. ـ الرواشح السماوية في شرح الأحاديث الامامية از مير محمدباقر بن محمد حسيني استرآبادي مشهور به ميرداماد (م1040ق) كه شامل مقدمه اي در بيان اهميت الكافي، شرح مقدمه مرحوم كليني در آغاز الكافي و 39 راشحه در حديث شناسي است. اين كتاب با تحقيق نعمت الله جليلي و غلامحسين قيصريه ها از سوي انتشارات دارالحديث در قم به سال 1381ش، در 360 صفحه با قطع وزيري چاپ و منتشر گرديده است. همچنين طي مقاله اي توسط آقاي قاسم جوادي معرفي شده است. ـ شرح اصول الكافي از محمد بن ابراهيم بن يحيي، صدرالدين شيرازي (م1050ق). شرح مفصل فلسفي و حكمي بر اصول الكافي است و كتاب عقل وجهل، كتاب توحيد، كتاب فضل علم و تا باب يازدهم كتاب حجت را دربر مي گيرد كه در مجموع شامل شرح 503 حديث است و در سال 1044ق، در شيراز از تأليف آن فراغت يافته است. اين شرح به تصحيح محمد خواجوي از سوي مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي در سال 1367 و 1370 ش، در سه مجلد به چاپ رسيده است و مجلد سوم آن با تعليقاتي از مولي علي نوري همراه است. ـ شرح اصول، فروع و روض الكافي از حسام الدين ملا محمد صالح بن احمد سروي مازندراني (م1068ق). شرحي مزجي و مبسوط است و آن را از بهترين و سودمندترين شروح الكافي مي شمارند. وي در اين شرح ايرادهاي زيادي بر ملاصدرا وارد مي كند. به گفته شيخ آقابزرگ شرح اصول و روضه را به اتمام رسانده و از فروع تنها زكات، صوم و خمس را نوشته است. اين اثر با حاشي علامه شعراني در دوازده مجلد، با ضبط و تصحيح سيد علي عاشور، توسط دار احياء التراث العربي در بيروت به سال 1421ق، به چاپ رسيده است. ـ الشافي في شرح الكافي از خيل بن غازي قزويني (م1089ق) شامل شرح اصول و قسمتي از فروع الكافي تا اواخر طهارت به زبان عربي است. ـ تعليقات علي الشافي في شرح الكافي تعليقاتي است بر چاپ جديد شافي كه توسط عبدالحسين بن عبدالله مظفر نجفي انجام گرفته است. جزء اوّل آن در سال 1376ق، در نجف اشرف به چاپ رسيده است. ـ الصافي في شرح الكافي از خيل بن غازي قزويني (م1089ق) شامل شرح اصول، فروع و روضه الكافي در 34 جزء به زبان فارسي است كه به فرمان شاه عباس دوم و طي بيست سال تلاش مداوم آن را به اتمام رسانده است. روش وي بدين گونه است كه ابتدا متن حديث را به عنوان «اصل» ذكر مي كند، سپس با عناوين «شرح» به توضيح آن مي پردازد. ـ شرح فروع الكافي از خيل بن غازي قزويني (م1089ق) از اوّل طهارت تا آخر صلات. شيخ آقا بزرگ اين شرح را با همين عنوان جداگانه ذكر كرده است. دستيابي به پاسخ اين سؤال كه آيا اين اثر جزئي از دو شرح ديگر مولي خليل قزويني است يا خود اثري جداست؟ نياز به تحقيق بيشتر دارد. ـ شرح اصول الكافي از امير محمد معصوم قزويني (م1091ق) كه تقريظ استادش ميرزا رفيعا ناييني بر آن است. ـ شرح روض الكافي (البضاعة المزجاة) از محمد بن قارياغدي كه در سال 1098ق، نگارش يافته است و پر از فوايد رجالي و تراجم است. ـ شرح الكافي (مرآة العقول في شرح اخبار آل الرسول) از علامه محمدباقر مجلسي (م1110ق) شامل شرح اصول، فروع و روضه الكافي كه با مقابله و تصحيح سيد هاشم رسولي محلاتي و جعفر حسيني و مقدم سيد مرتضي عسكري از سوي دار الكتب الاسلامية، كتابخانه ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه شريف) در هيجده مجلد چاپ شده است. (مجلدات مختلف آن در طي سال هاي متعدد مانند: 1353، 1363، 1374، 1379ش، چاپ يا تجديد شده است). مقدمه مرآة العقول في شرح اخبار آل الرسول از سيد مرتضي عسكري كه در دو مجلد توسط انتشارات دار الكتب الاسلامية به سال 1373ش، چاپ و منتشر گرديده است. ـ تكملة شرح الكافي از مير محمد صالح بن عبد الواسع خاتون آبادي (م1126ق). علامه مجلسي هنگام وفات به دامادش، مير محمد صالح وصيت كرد تا شرح بقيه الكافي را ـ كه شامل «نصف كتاب دعاء، نصف كتاب صلات، تمام كتاب زكات و عشرة» بود ـ به اتمام برساند. ـ بيانات الوافي لاحاديث اصول الكافي. اين شرح از مولي محسن فيض كاشاني (م1091ق) است، لكن تدوين ايشان نيست، بلكه مجموعه اي از بيانات وي در خصوص احاديث اصول الكافي است كه در كتاب الوافي آمده است. يكي از عالمان شيعه آن را از كتاب الوافي استخراج نموده و بر اساس ابواب اصول الكافي مرتب كرده است؛ چنان كه به صورت شرحي مستقل بر اصول الكافي در آمده است. اين دانشمند از روي خلوص از ذكر نام و نسب و تاريخ عصر خود اجتناب ورزيده است. ـ شرح روضة الكافي (نزهة الاخوان و تحفة الخلان) از سيد نعمة الله بن عبدالله جزايري (م1112ق). ـ شرح الكافي از مير اسماعيل خاتون آبادي (1031ـ 1116ق) وي استاد سيد نعمة الله جزايري بود. اين شرح مبسوط و بزرگ است. ـ شرح فروع الكافي از محمدهادي بن محمد صالح مازندراني (م1120ق) شامل شرح كتاب زكات، صوم و حج. ـ توضيح الكافي از محمد قاسم بن محمد رضا شريف (م1127ق). ترجمه و شرح روايات ايمان و كفر كتاب الكافي است كه به دستور سلطان حسين صفوي نگارش يافته است و بيشتر جنبه اعتقادي فلسفي دارد. ـ شرح الكافي از محمد مهدي بن علي اصغر قزويني م1129ق). ـ منتخب شرح اصول الكافي از محمد زمان بن كلبعلي تبريزي (م حدود 1131ق). شرحي دقيق بر كتاب عقل و علم الكافي است كه شارح علاوه بر بررسي آراي علما نظر خود را با عنوان اقول ـ قلت بيان مي كند. ـ شرح فروع الكافي از يعقوب بن ابراهيم بختياري (م 1148ق). از اوّل كتاب زكات تا اواخر اطعمه و اشربه را در بردارد. ـ شرح التوحيد من كتاب الكافي از احمد بن كمال [الدين] الشريف (ق12). ـ شرح الكافي از نظر علي بن محسن گيلاني (م قبل از 1217ق). شرح متوسط بر توحيد اصول الكافي است. شارح از مباني فلسفي ـ كلامي استفاده مي كند و گاه متعرض بحث رجال حديث نيز مي شود. ـ شرح الكافي از رفيع الدين محمد بن مؤمن گيلاني (مؤلف كتاب الذريعة الي حافظ الشريعة) كه از ابتداي اصول الكافي تا آخر كتاب جهاد و اندكي از كتاب معيشت را در بر دارد. ـ هدي العقول الي احاديث الاصول از محمد بن عبدعلي آل عبدالجبار قطيفي بحراني (م1241ق) صاحب الذريعة از مؤلف انوارالبدرين نقل مي كند: «اين كتاب بزرگ ترين شرح الكافي است كه در 14 مجلد تدوين شده است، ده مجلد آن پاكنويس گرديده و بقي آن به صورت پيش نويس مانده است، برخي از مجلدات آن را ديدم كه پر از تحقيق و تدقيق است». ـ شرح اصول الكافي از ملا محمدتقي گلپايگاني (م1298ق). ـ جامع الشتات في ترجمة الروايات الواردة في المسائل الفرعيات از محمد نصير بن احمد نراقي (ق13). شرح و تعليقه نسبتاً مبسوطي است با عناوين «قال رض» بر كتاب هاي طهارت، صلوه، ذكات و خمس الكافي كليني. ـ شرح اصول الكافي از محمدباقر بن ابراهيم حسيني رضوي (م1218ق). ـ شرح اصول الكافي از مولي حسين سجاسي زنجاني (مپس از 1320ق). ـ الشافي في شرح الكافي از عبدالحسين بن عبدالله نجفي. ـ شرح اسانيد الكافي از علي بن محمد ابراهيم قمي (م1371ق). ـ شرح و ترجمه اصول الكافي به فارسي در دو جزء از سيد احمد بن مصطفي ميرخاني (م1414ق). ـ شرح و ترجمه اصول الكافي از كتاب ايمان و كفر تا كتاب العشرة از سيدهاشم رسولي محلاتي كه توسط انتشارات علميه اسلاميه در تهران و به سال 1368ش، چاپ و منتشر شده است. بقيه اصول الكافي توسط سيد جواد مصطفوي ترجمه و شرح گرديده است. ـ ترجمه و شرح اصول الكافي از سيد جواد مصطفوي كه در تهران توسط انتشارات علميه اسلاميه به سال 1368ش، در چهار مجلد چاپ و منتشر شده است. ـ شرح و ترجمه اصول الكافي به فارسي از محمدباقر كمره اي (1281ـ1374ق). تهران، انتشارات اسوه، چاپ چهارم، 1379ش. ـ ترجمه و شرح و تصحيح روضه الكافي از سيدهاشم رسولي محلاتي كه به صورت دو مجلد در يك مجلد به قطع وزيري، در تهران توسط انتشارات علميه اسلاميه به سال 1350ش، چاپ و منتشر گرديده است. و در سال 1363 تجديد چاپ شده است. ـ ترجمه اصول الكافي به اردو از اختر عباس (احمد بخش) بن صديق محمد نجفي (1342ـ1420ق) از عالمان شيعي پاكستان. ـ شرح اصول الكافي و ترجمه آن به اردو از سيد محمد شبر بن حسين حسيني جنفوري (ت1308ق). مقداري از آن در مجله دين در جنفور منتشر گرديده است. ـ القول الشافي في حل اصول الكافي (ترجمه اصول الكافي به زبان اردو) از سيد ظهور حسين بارهوي ساكن لكهنو كه كتاب كفر و ايمان آن به چاپ رسيده است. ـ الشافي في شرح اصول الكافي از عبدالله المظفر كه در مطبعة الحديثة در نجف اشرف چاپ و منتشر گرديده است. حواشي الكافي
ـ الحاشية علي الكافي (شامل اصول و فروع) از شيخ ابراهيم بن قاسم بن محمد (م حدود 1095ق)، كه حاشيه هايي از پدرش قاسم و برادرش محمد را نيز در بر دارد. صاحب الذريعة مي گويد: «آن را به خط وي بر حاشيه نسخه اي از الكافي استنساخ سال 994 مشاهده كردم». ـ الحاشية علي اصول الكافي از خليفه اسدالله اصفهاني (م 969ق). نام اين اثر كشاف حائق الأحاديث و تنها شامل اصول است. ـ الحاشية علي الكافي (فروع) از شيخ محمد بن زين الدين معروف به شيخ محمد سبط عاملي (1030ـ980ق). ـ الحاشية علي الكافي از سيد بدرالدين بن احمد حسيني كه در تاريخ 1094ق، تدوين شده است. ـ الحاشية علي الكافي از محمد امين بن محمد شريف استرآبادي اخباري (م 1036ق) ناتمام است و از آن به شرح الكافي نيز تعبير شده است. ـ الحاشية علي الكافي از مير محمدباقر بن محمد حسيني استرآبادي، مشهور به ميرداماد (م1040ق). شيخ آقابزرگ مي گويد: «ظاهر اين است كه اين حاشيه غير از شرح ميرداماد بر الكافي به نام الرواشح السماوية في شرح الاحاديث الامامية است، چه اين كه آن كتاب با اين نام معروف است». بايد گفت: مسلّم است كه التعليقة علي الكافي اثري غير از الرواشح السماوية است. ميرداماد پس از رواشح كه مربوط به بررسي اسناد روايات است، به نگارش تعليقه بر متون روايات الكافي پرداخته و توانسته است تا بر روايات كتاب هاي «العقل و الجهل»، «فضل العلم»، «التوحيد» و يك روايت از كتاب «الحجة»، تعليقاتي بنگارد. اين اثر با نام العليقة علي الكافي در سال 1403ق، با تحقيق آقاي سيدمهدي رجايي در 28+405 صفحه در قم منتشر شده است. آقاي قاسم جوادي نيز طي مقاله اي در فصلنامه علوم حديث، ش15، ص187ـ196 به معرفي كتاب پرداخته است. در واقع، نگارش رواشح به عنوان شرح الكافي شروع گرديده، ولي تقريباً همه مطالب آن مستقل است. از اين رو، تعليقه ميرداماد بر الكافي جدا از رواشح چاپ شده است. ـ الحاشية علي اصول الكافي از سيد مير ابوطالب بن ميرزا بيك فندرسكي نوه ابوالقاسم مير فندرسكي معروف. ـ الحاشية علي اصول الكافي. به گفته شيخ آقابزرگ اين كتاب در برخي از مجامع به سيد بدرالدين احمد انصاري عاملي شاگرد شيخ بهايي نسبت داده شده است، ولي گمان مي رود كه مراد، سيدنظام الدين احمد بن زين العابدين علوي شاگرد شيخ بهايي و ميرداماد است. ـ الحاشية علي الكافي از سيد نورالدين علي بن ابي الحسن عاملي (م 1068ق) شامل اصول و فروع و به صورت متفرقه. ـ الحاشية علي الكافي ميرزا رفيع الدين محمد بن حيدر طباطبايي ناييني معروف به ميرزا رفيعا (998ـ1082ق). قسمت هايي از آن در چاپ جديد الوافي انتشار يافته است. و اخيراً توسط محمد حسين درايتي مورد تحقيق قرار گرفته است. ـ الحاشية علي الكافي از شيخ علي صغير بن محمد بن حسن برادر شيخ علي كبير (م بعد از1085ق) شامل كتاب توحيد. ـ الحاشية علي اصول الكافي از قاسم بن محمد بن جواد كاظمي مشهور به ابن الوندي و فقيه كاظمي (م پس از 110ق). ـ الحاشية علي الكافي شيخ علي كبير بن محمد بن حسن زين الدين شهيد ثاني (م 1104ق) ممكن است اين حاشيه همان الدر المنظوم في شرح اصول الكافي باشد. ـ الحاشية علي اصول الكافي محمدباقر بن محمد تقي مجلسي (م 110ق). صاحب الذريعة مي گويد: «اين حاشيه به خط پير محمد مقيم بن پير نورالدين اصفهاني بر نسخه اي از الكافي نزد ماست و گويا نويسنده آن را از روي خط مجلسي و يا به املاي ايشان نوشته است و در حاشيه نسخه حواشي ديگري نيز به خط هاي متفرقه يافت مي شود». ـ الحاشية علي اصول الكافي از محمدحسين بن يحيي نوري، شاگرد علامه مجلسي (م حدود 1127ق). به عنوان شرح نيز ياد شده است. اين حاشيه از اوّل كتاب توحيد تا پايان باب «الهداية من الله» و در يك مجلد نوشته شده است و نگارنده در پايان كتاب از آن به عنوان تعليقات تعبير كرده است. ـ الحاشية علي الكافي از حيدر علي بن محمد شيرواني (بعد از 1129ق) مبسوط است. شيخ آقا بزرگ مي گويد: «بخشي از اين حاشيه كه بر اوايل فروع الكافي نگاشته شده در كتابخانه حاج سيد علي ايرواني در تبريز موجود است». ـ الحاشية علي الكافي از ابوالحسن بن محمد طاهر فتوني (م1138ق) كه شيخ آقا بزرگ مي گويد: «آن را بر حاشيه نسخه اي از كتاب صلات الكافي ديدم». ـ الحاشية علي الكافي از احمد بن اسماعيل جزايري (م 1150ق) كه شيخ آقا بزرگ آن را بر حاشيه فروع الكافي ملاحظه كرده است و تدوين نشده است. ـ شواهد الاسلام از محمد رفيع بن فرج گيلاني «ملارفيعا» (م حدود 1155ق). شرح و حاشيه مختصري بر اصول الكافي است و كتاب هاي عقل و علم و توحيد و حجت را در بردارد. ـ الحاشية علي الكافي از سيد شبر بن محمد بن ثنوان حويزي (م1190ق). اندك و شامل قسمت هايي از اصول الكافي است. تاريخ نگارش آن به خط خود ايشان 1186ق، است. ـ الحاشية علي الكافي از علي بن زين الدين عاملي (ق12) شامل كتاب توحيد از اصول است. ـ الحاشية علي الكافي از عبدالنبي بن محمد طسوجي (م1203). ـ الحاشية علي شرح الكافي از عبدالعزيز بن احمد شيرازي (ق13). حاشيه اي بر شرح اصول الكافي تأليف ملاصدرا شيرازي است كه شامل بخش عقل و علم و در سه مجلد است. ـ تعليقات علي الكافي (الاصول و الفروع و الروضة) از علي اكبر غفاري. ايشان اصول، فروع و روضه الكافي را مقابله و تصحيح نموده اند و با تعليقات سودمندي كه از شروح مختلف برگرفته اند، به همراه تعليقاتي از خود ايشان توسط انتشارات دارالكتب الاسلامية به سال 1362 و 1363ش، چاپ و منتشر گرديده است. فهرست، معجم، صحاح و ... الكافي
ـ فهرس الكافي و ابوابه و الجرح و التعديل لرواته از صدر علاء الملك بن عبدالقادر حسيني (زنده در 985ق). تعداد احاديث هر باب را ذكر مي كند و صحيح، حسن، موثق و ضعيف آن را معين مي كند و احوال روايان آن را از جهت جرح و تعديل بيان مي كند. وي آن را مدت شصت روز و به درخواست يكي از دوستان صميمي خود نگاشته است. وي در 17 جمادي الثاني به سال985ق، از نگارش آن فراغت يافته است. ـ المعجم المفهرس لالفاظ الاصول من الكافي از عليرضا برازش، كه توسط سازمان چاپ و انتشارات سازمان تبليغات اسلامي در دو مجلد چاپ و منتشر گرديده است. ـ المعجم المفهرس لألفاظ الاصول من الكافي از الياس كلانتري كه آن را در دو بخش تنظيم نموده است: 1. به ترتيب الفبايي اوّل احاديث 2. واژه هاي مفرد به ترتيب الفبا آمده است. اين كتاب از سوي انتشارات كعبه در تهران به سال 1363ش، به چاپ رسيده است. ـ الهادي الي الفاظ اصول الكافي از جواد مصطفوي كه در مشهد مقدس توسط انتشارات آستان قدس رضوي به سال 1364ش، چاپ و منتشر گرديده است. ـ صحيح الكافي از محمدباقر بهبودي
از جمله تلاش هايي كه در دوره معاصر انجام گرفت، استخراج صحاح كتب اربعه توسط آقاي محمدباقر بهبودي است. وي، چنان كه خود تصريح مي كند، احاديث معتبر كتب اربعه را با توجه به شرايط اعتبار در متن و سند و به تشخيص خويش مشخص نموده است. به گفته ايشان، وي احاديث هريك از كتب اربعه را جداگانه تنظيم نموده تا نام كتب اربعه پابرجا بماند و حق مؤلفان آنها ضايع نگردد. علاوه بر اين، عناوين ابواب و شماره احاديث كتب اربعه به همان صورت اصلي منعكس شده است تا بازبيني و وارسي آن بر پژوهندگان و ناقدان آسان گردد. از چهار كتابي كه آقاي بهبودي در اين باره تأليف نمود، متن عربي دو كتاب با عنوان هاي صحيح الكافي و صحيح من لايحضره الفقيه چاپ و منتشر گرديد و متن و ترجمه سه كتاب هم با عناوين گزيده الكافي در شش مجلد، گزيده من لايحضره الفقيه در دو مجلد و گزيده تهذيب الأحكام در پنج مجلد توسط انتشارات كوير چاپ و انتشار يافت. قابل ذكر است كه كار آقاي بهبودي گرچه از سيره علمي و فني دقيقي پيروي مي كند اما در عين حال، از سوي برخي از دانشمندان شيعه با اعتراض هايي رو به رو شد و ايشان نيز به آن اعتراض ها و مخالفت ها پاسخ هايي داده است. ـ گزيده الكافي از محمدباقر بهبودي، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، 1363ش. ـ منتخب اصول الكافي از يكي از عالمان شيعه (سال 1000ق). ـ الدرر الكافي و الغرر الشافي المنتخب من اصول الكافي از سيد محمد بن علي حسيني اميني معاصر بافقي يزدي ساكن مشهد كه در 15 شوال 1361ق، از نگارش آن فارغ گرديده است. اين منتخب در موضوع اخلاق، آداب و ... است. ـ الأوليات مما أودعه في الكافي، گزينش و ترتيب از محمد حسين بن علي موحد حججي كه توسط انتشارات خيام در قم به سال 1362ش، چاپ و منتشر گرديده است. ـ ثلاثيات الكليني و قرب الاسناد از امين ترمس عاملي، كه توسط مؤسسه فرهنگي دارالحديث، در قم به سال 1417ق، در 445 صفحه چاپ و منتشر كرده است. مؤلف مقدمه اي در سه فصل و 127 صفحه براي كتاب نوشته است. وي اصطلاح ثلاثيات نزد شيعه و سني را در فصل دوم و مشايخ كليني، مشايخ كليني، اصحاب امام صادق (عليه السّلام) و شرح حال كليني و راويان را در فصل سوم بيان كرده است. و در پايان به شيوه و ترتيب احاديث كتاب و نسخه هاي مورد استفاد خود مي پردازد. ـ درخشان پرتوي از اصول الكافي از محمد حسيني همداني نجفي، گزيده و ترجمه اي از اصول الكافي است كه توسط خود ايشان در قم به سال 1363ش، چاپ و منتشر گرديده است. مجلد پنجم كتاب در سال 1369ش، چاپ شده است. ـ گزيده اي از اصول الكافي در مباني دين اسلام از علي اصغر خسروي شبستري كه در تهران توسط انتشارات اميري به سال 1351ش، در270 صفحه رقعي چاپ شده است. ـ احاديث منتخب از روضه الكافي، نگارنده و مترجم: محمد امين رضوي. اين كتاب در تهران توسط هيأت مكتب النبي (صلّي الله عليه و آله و سلّم) به سال 1351ش، چاپ و منتشر گرديده است. ـ دفاع عن الكافي از ثامر هاشم، حبيب العميدي، شامل بررسي همراه با نقد و تطبيق نسبت به مهم ترين شبهات طرح شده درباره كتاب الكافي شيخ كليني. اين كتاب توسط مركز مطالعات اسلامي غدير در قم به سال 1374ش، چاپ و منتشر شده است. ـ بحوث حول روايات الكافي از امين ترمس العاملي. يك بررسي نقادانه نسبت به كتاب الكافي شيخ كليني است كه مجموعه اي از فوايد مهم در دو علم رجال و حديث را نيز به همراه دارد. اين كتاب از سوي انتشارات دارالهجرة در قم به سال 1373ش، منتشر گرديده است. ـ پانصد و يك درس مقدس از صادق مير شاه ولد. گزيده اصول الكافي كليني است همراه با ترجمه فارسي و معرف ابواب و عناوين اصول الكافي. اين كتاب در مشهد مقدس توسط نشر رستگار به سال 1373ش، در 638 صفحه چاپ و منتشر گرديده است. ـ اخلاق ديني در انديشه شيعي (شرح و تحليل اخلاق اصول الكافي) از سيد محمد نصر اصفهاني، كه توسط انتشارات نهاوندي، در قم، سال1378ش، به چاپ اوّل رسيده است. ـ كتاب الخمس از سيد سبط الحسن فتح پوري هندي (مولود 1328ق). شيخ كليني در كتاب الكافي كتابي را با عنوان خمس قرار نداده است و روايات مربوط به خمس را در جاهاي پراكنده اي از كتاب خود درج كرده است. سيد سبط الحسن فتح پوري هندي آن روايات را استخراج و در مجموعه اي با عنوان كتاب الخمس تدوين نموده است. ـ رسالة في شأن الكافي و الكليني از شيخ آقابزرگ.
ـ داستان هاي اصول الكافي از محمد محمدي اشتهاردي كه در دو مجلد توسط دفتر نشر معرف اسلامي در قم به سال 1373ش، چاپ و منتشر شده است. ـ گزيده اصول كافي از محمدكاظم بهينا كه توسط مركز فرهنگي انتشاراتي رايحه در تهران به چاپ رسيده است. ـ واژه هاي اخلاقي از اصول كافي از ابراهيم پيشوايي ملايري كه توسط دفتر تبليغات اسلامي در قم چاپ و منتشر شده است. ـ الكليني و الكافي از عبدالرسول الغفار كه در يك مجلد توسط مؤسسه النشر الاسلامي در قم چاپ شده است. ـ الكليني و خصومه از عبدالرسول الغفار كه در دارالمحجة البيضاء در بيروت چاپ و منتشر گرديده است. ـ الحسين و عاشوراء في الكافي از حسين صولي كه در يك مجلد توسط «المركز الاسلامي للتراث» در بيروت چاپ و منتشر گرديده است. ـ فهارس الكافي از يوسف البقاعي كه توسط دارالاضواء در بيروت چاپ و منتشر گرديده است. مقالات
ـ معرفي اجمالي كتاب الشيخ الكليني البغدادي و كتابه الكافي الفروع تأليف ثامرهاشم حبيب از محمدعلي مهدوي راد (تولد1334ش)، آينه پژوهش، اسفند 1372، ص85 ـ87. ـ ده نكته درباره « شرح اصول الكافي» ملاصدرا از رضا استادي، علوم حديث، ش13، ص7ـ41 در ضمن اين مقاله پاره اي از شروح و حواشي الكافي كه قبل و بعد از شرح ملاصدرا نگارش يافته، ذكر گرديده است. ـ ديدگاه هاي حديثي ملاصدرا در شرح اصول الكافي از نادعلي عاشوري، علوم حديث، ش19، بهار1380. ـ نگاهي به شرح صدر المتأهلين بر اصول الكافي از علي نصيري، علوم حديث: ش24، ص59 ـ81. ـ مفهوم عقل از ديدگاه دو شارح اصول الكافي از عبدالحسين الكافي، علوم حديث، ش26، ص96ـ119. 2. من لايحضره الفقيه مؤلف كتاب من لايحضره الفقيه شيخ المشايخ، رئيس المحدثين، ابوجعفر محمد بن علي بن حسين بن موسي بن بابويه قمي، معروف به شيخ صدوق (بين 306 تا 320 381ق) است. او و برادرش به دعاي امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به واسطه نايب آن حضرت حسين بن روح به دنيا آمدند. نيابت حسين بن روح بعد از وفات محمد بن عثمان در سال 305ق، آغاز و تا سال 326ق، ادامه داشت. شيخ صدوق از كودكي دوست دار علم و جوياي حديث بود؛ تحت سرپرستي پدرش رشد كرد و نزد وي و مشايخ شهر قم شاگردي نمود؛ سپس به ري منتقل شد و در آن جا اقامت گزيد. وي در راه خدمت به دين مسافرت هاي بسيار كرد و طي مسافت هاي دور را بر خويش هموار ساخت. در سال 352ق، وارد بغداد شد و شيوخ فقهاي شيعه از او حديث شنيدند، در حالي كه او نسبت به آنان جوان بود. بسياري از مردم شهرها مانند كوفه، بصره، بغداد، واسط، مصر، قم، نيشابور، قزوين و ... در اخذ احكام به او رجوع مي كردند. وي تصانيف بسيار نگاشت كه رقم آنها به حدود سيصد كتاب مي رسد و بسياري از آنها چاپ و منتشر گرديده است. در ايلاق (شهري در ده فرسخي بلاد شاش كه واقع در ماوراء النهر و متصل به بلاد ترك است.) به درخواست محمد بن حسن علوي معروف به «نعمة» من لايحضره الفقيه را به سبك من لايحضره الطبيب رازي نگاشت. من لا يحضره الفقيه شيخ صدوق، دومين كتاب حديثي شيعه است كه شامل تنها احاديث فقهي و مورد توجه دانشمندان و فقهاي شيعه بوده و هست. البته با وجود اهميت بسيار من لا يحضره الفقيه برخي از فقها كتاب هاي شيخ طوسي را بر آن ترجيح مي دهند. مشايخ او بسيارند و محققان تعداد آنان را بر اساس كتاب هاي چاپ شده وي بيش از 252 نفر مي دانند كه در اين جا به ذكر نام چند تن از آنان بسنده مي كنيم: پدرش علي بن حسين كه در عصر خود شيخ و فقيه قميان بود. محمد بن حسن بن احمد بن وليد، احمد بن علي بن ابراهيم بن هاشم قمي، احمد بن محمد بن يحيي العطار الاشعري، محمد بن احمد بن علي اسدي (معروف به علي بن جرادة بروعي)، احمد بن محمد بن الصقر الصائغ العدل، احمد بن محمد بن حسن قطان، حسين بن احمد بيهقي، احمد بن ابراهيم بن بكر خوزي، حسين بن محمد اشناني رازي، محمد بن سعيد بن عزيز سمرقندي، علي بن ثابت دوالبي، محمد بن يحيي علوي، محمد بن بكران نقاش و ... . و از جمله كساني كه از شيخ صدوق روايت مي كنند افراد زير را نام مي بريم: 1. برادرش حسين بن علي، 2. برادرزاده اش حسن بن حسين، 3. علي بن احمد بن عباس نجاشي، 4. ابوالقاسم علي بن محمد بن علي خزاز، 5. حسين بن عبيدالله غضائري، 6. محمد بن محمد بن نعمان (شيخ مفيد)، 7. هارون بن موسي تلعكبري و ... شيخ صدوق در سال 381ق، درگذشت و در شهر ري، حومه تهران مدفون گرديد و قبر او هم اكنون زيارتگاه دوستداران علم و شيفتگان مكتب اهل بيت (عليه السّلام) است. شروح من لايحضره الفقيه بر كتاب ارزشمند من لايحضره الفقيه نيز شرح و حاشيه چندي نگارش يافته است كه موارد زير از آن جمله است: ـ معاهد التنبيه في شرح من لايحضره الفقيه از شيخ ابو جعفر محمد بن حسن بن زين الدين (م1030ق). ـ شرح من لايحضره الفقيه از شيخ بهاء الدين محمد بن حسين بن عبدالصمد عاملي حارثي (م1030ق) كه به صورت قال، اقول نگارش يافته و به عنوان حاشيه نيز از آن ياد شده است. ـ روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه از مولي محمدتقي بن مقصود علي مجلسي (م1070ق)، اين شرح به زبان عربي و در شش مجلد تدوين گرديده است و مجلد آخر آن شامل شرح مشيخه صدوق است. اين كتاب با تحقيق و تعليق آقاي حسين موسوي كرماني و علي پناه اشتهاردي توسط بنياد فرهنگ اسلامي در قم به سال 1352ش، 1364ش، 1367ش، و 1371ش، به چاپ رسيده است. ـ شرح مشيخه من لايحضره الفقيه از مولي محمدتقي بن مقصود علي مجلسي (م1070ق). ـ شرح و ترجمه من لايحضره الفقيه (اللوامع القدسية يا لوامع صاحبقراني) از مولي محمدتقي مجلسي (م1070ق). اين شرح فارسي تا اواخر فروض جوارح را در بر مي گيرد كه بعد از حج، مزار و حقوق است. وي ابتدا احاديث را به طور تحت اللفظي ترجمه كرده، سپس به ذكر اقوال علما مي پردازد و پس از آن نظر فقهي خود را به تفصيل بيان مي كند. وي پس از نگارش روضة المتقين به پيشنهاد شاه عباس صفوي اين اثر را نگاشته و به وي اهدا نموده است. اين كتاب توسط مؤسسه اسماعيليان در قم به سال 1372ش، و نيز توسط دارالتفسير به سال 1377ش، چاپ و منتشر گرديده است. ـ شرح مشيخه الفقيه از مولي محمدتقي مجلسي (م1070ق). ـ شرح من لايحضره الفقيه از مولي حسام الدين محمد صالح بن احمد سروي مازندراني (م1081ق). ـ التعليقة السجادية (شرح و حاشيه بر من لايحضره الفقيه) از مولي مراد تفرشي (965ـ1051ق) كه شامل شرح مشيخه نيز هست. ـ من لايحضره النبيه في شرح من لا يحضره الفقيه از عبدالله بن صالح سماهيجي (م1135ق). ـ ارشاد ذهن النبيه في شرح اسانيد من لايحضره الفقيه از عبدالله بن صالح سماهيجي (م1135ق). اين كتاب با عنوان ارتياد ذهن النبيه نيز ياد شده است، اما شيخ آقا بزرگ مي گويد: «در نام كتاب تصحيف صورت گرفته است و ارشاد ذهن النبيه صحيح است». ـ شرح من لايحضره الفقيه از محمد صالح بن عبد الواسع خاتون آبادي (م1166ق). ـ معراج النبيه الي من لايحضره الفقيه از يوسف بن احمد بحراني (م1186ق) كه ناتمام است. ـ شرح مشيخة الفقيه از محمدحسين بن علي اصغر قاضي طباطبايي حسني تبريزي (م1293ق). ـ معين النبيه في رجال من لايحضره الفقيه از ياسين بن صلاح الدين بحراني (م بعد از 1145ق). وي مشيخه من لايحضره الفقيه را تنظيم كرده و حالات راويان را گرد آورده و چهارده مقدمه در قواعد درايه و علم حديث و دو مطلب در مشايخ و راويان طرق شيخ طوسي بدان افزوده است. ـ تنبيهات النبيه في شرح من لا يحضره الفقيه از محمد علي بن قاسم آل كشكول. در چند مجلد تدوين يافته است و شيخ آقا بزرگ تهراني مي گويد: «مجلد نهم آن را كه شرح كتاب زكات است در كتابخانه سيد محمد علي هبة الدين شهرستاني ديدم». ـ مسلك الفطن النبيه في احوال رجال من لايحضره الفقيه از سيد محمد بن هاشم هندي نجفي (م1323ق). ـ خير الرجال از بهاءالدين محمد بن ملا علي شريف لاهيجي در بيان احوال رجال مذكور در اسانيد من لايحضره الفقيه در يك مجلد بزرگ. ـ تعريف رجال من لايحضره الفقيه از سيدهاشم بن سليمان بحراني (م1107ق) كه در واقع شرح مسيخه من لا يحضره الفقيه است. صاحب رياض آن را جزو تصانيف وي شمرده است. ـ شرح مسيخه الفقيه از سيد حسن بن عبدالهادي موسوي آل خرسان نجفي (مولود به سال 1326ق) كه به همراه جزء چهارم من لايحضره الفقيه به سال 1379ق، در نجف اشرف به چاپ رسيده است. حواشي بر من لايحضره الفقيه
ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از شيخ محمد علي بن محمد بلاغي (م100ق) كه نوه اش شيخ حسن آن را در تنقيح المقال ياد كرده است. ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از سيد علاءالدولة بن قاضي نورالله شهيد در 1019ق. ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از محمد بن علي بن يوسف بحراني پدر شيخ احمد اَصبعي كه وي از مشايخ شيخ سليمان ماحوزي (م1121ق) است. ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از [محمد] مراد بن محمد صادق كشميري (م1124ق) كه به گفته شيخ آقابزرگ نسخه اي از آن نزد ميرزا علي بهزادي نوه ميرزا حسين نوري بوده است. ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از محمد بن حسين خوانساري «آقا جمال» (م1125ق) كه در جامع الرواة از آن به تعليقات تعبير شده است. ـ حواشي علي من لايحضره الفقيه از عبدالله بن عيسي افندي (م1130ق) در رياض العلماء ذكر كرده است كه ناتمام است. ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از شيخ ابوجعفر محمد بن ابي منصور حسن بن زين الدين شهيد ثاني شامي (م1030ق). ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از شيخ بهاءالدين محمد بن حسين حارثي عاملي (1031ق). شيخ آقابزرگ نسخه هايي از آن را در جاهاي مختلف ديده است. ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از مير محمدباقر بن محمد حسيني داماد (م 1041ق). ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از سيد احمد بن زين العابدين علوي عاملي كه در فاصله (1054ـ1060ق) وفات يافته است. نوه اش سيد محمد اشرف در فضائل السادات از اين حاشيه نقل مي كند. ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از خليفه سلطان مير علاءالدين حسين بن رفيع الدين محمد مرعشي آملي (م1064ق) بخشي از آن در كتابخانه آية الله مرعشي موجود است. ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از مولي عزيزالله بن محمدتقي مجلسي (م1074ق) نوه اش ميرزا حيدرعلي در رساله انساب المجلسي آن را ذكر كرده است. ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از عبدالنبي بن محمد طسوجي (م1203ق). ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از سيد ميرزا محمدباقر بن حسن بن خليفه سلطان. ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از محمدحسين بن محمد صالح مازندراني داماد علامه مجلسي. ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از ميرزا ابوالقاسم بن محمد اسماعيل حسيني خاتون آبادي. ـ الحاشية علي من لايحضره الفقيه از دختر مولي عزيزالله مجلسي، معروف به بنت المجلسي از دانشمندان قرن يازدهم. ـ رجال الشيخ حسن بروجني كه تعليقاتي است بر مشيخه من لايحضره الفقيه بر نسخه اي كه خود در سال 1257ق، كتابت نموده است. تحقيقاتي در احوال بسياري از رجال را در بر دارد و نسخه آن در كتابخانه سپهسالار (مدرسه عالي شهيد مطهري فعلي) به شماره 1874 موجود است. ـ تعليقة بر من لايحضره الفقيه كتاب من لايحضره الفقيه با تصحيح و تعليق آقاي علي اكبر غفاري كه توسط انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم به سال 1363ش، چاپ و منتشر گرديده است. ـ تعليقة بر من لايحضره الفقيه از سيد حسن موسوي خرسان نجفي كه با تصحيح آقاي محمد آخوندي توسط دارالكتب الاسلامية به سال 1361ش، چاپ شده است و به سال 1368ش، به چاپ پنجم رسيده است. ترتيب، منتخب، ترجمه و ... من لايحضره الفقيه
ـ ترتيب مشيخة من لايحضره الفقيه از سيد علاءالدين محمد بن ابي تراب گلستانه اصفهاني (م حدود 1110ق). مشيخه من لايحضره الفقيه را در دايره هايي به شيوه اي لطيف در 24 ورقه و در هر ورقه چند دايره ... مرتب كرده است. ـ ترتيب مشيخة من لايحضره الفقيه از عبد الحي بن محمد يزدي. ـ ترتيب مشيخة من لايحضره الفقيه از حسن بن زين الدين شهيد ثاني (م1011ق). ـ ترتيب مشيخة من لايحضره الفقيه از سيد محمدحسين معروف به شيخ آقا قاضي تبريزي (م1294ق) كه با شرح و بيان همراه است. ـ ترتيب مشيخة من لايحضره الفقيه از شيخ فخر الدين بن محمد علي طريحي (م1085ق) كه آن را جزو ملحقات جامع المقال قرار داده است. ـ رجال مولي مراد علي كه ترتيب رجال من لايحضره الفقيه بر اساس حروف الفباست و نسخه اي از آن در كتابخانه مدرسه سپهسالار موجود است. ـ المنتخب عن السادة النخب از موسي بن محمد لائذ نجفي كه شامل گزيده اي از كتاب صلات من لايحضره الفقيه و پاره اي متفرقات است. ـ ترجمه من لايحضره الفقيه از علي اكبر غفاري، محمدجواد غفاري و صدر بلاغي كه البته تصحيح كتاب و در پاره اي موارد نيز شرحي بر روايات توسط آقاي علي اكبر غفاري انجام شده است. اين ترجمه همراه با متن كتاب من لايحضره الفقيه در شش مجلد توسط نشر صدوق واقع در ميدان بهارستان تهران به سال 1367ش، چاپ و منتشر گرديده است. ـ التنبيه علي غرائب من لايحضره الفقيه از شيخ مفلح بن حسن صيمري. وي آن دسته از فتاواي شيخ صدوق را كه با اجماع مخالف است، به علاوه مسائلي كه نزد عالمان متقدم و متأخر شيعه متروك است در آن گرد آورده است. ـ رسالة في لزوم تنقيذ مشيخ الفقيه و التهذيبين از ابوالمعالي بن محمد ابراهيم كلباسي اصفهاني. ـ صحيح من لايحضره الفقيه از محمدباقر بهبودي كه چاپ و منتشر گرديده است. ـ گزيده من لايحضره الفقيه همراه با ترجمه فارسي از محمدباقر بهبودي كه توسط انتشارات كوير در تهران به سال 1370ش، چاپ و منتشر گرديده است. ـ روش تدوين كتاب من لايحضره الفقيه (پايان نامه) از نيره جاويداني، با راهنمايي نهلا غروي نائيني، دانشگاه تربيت مدرس، مقطع كارشناسي ارشد، 1379ش، 213صفحه. ـ تحقيقي پيرامون كتاب من لايحضره الفقيه (پايان نامه، 163صفحه) از محمود نظري با راهنمايي علي اكبر غفاري، مقطع كارشناسي ارشد، 1375ش. ـ حديث صداقت: شيخ صدوق از عبدالرحيم اباذري، قم انتشارات دارالحديث، 1379ش، 221صفحه. ـ شيخ صدوق از محمدعلي خسروي، تهران، انتشارات اسوه، چاپ اوّل، 1370ش، 128صفحه. ـ فقيه ري ( زندگي نامه و آثار شيخ صدوق) از سيد حسن موسوي خرسان، ترجمه و تعليق از عليرضا ميرزا محمد، انتشارات اطلاعات، چاپ اوّل 1377ش. (عنوان اصلي: حياة الشيخ الصدوق). مقالات
ـ فقيه ري ( زندگي نامه و آثار شيخ صدوق) از علي طريقت (نشريه كتاب ماه دين، تير1377ش، پياپي9، ص15) اين مقاله به معرفي يك كتاب با عنوان ياد شده مي پردازد كه ترجمه و تعليق آن از عليرضا ميرزا محمد است. ـ شيخ صدوق، نشريه موعود جوان، بهمن 1377، پياپي2، ص18ـ19. ـ شيخ صدوق، پاسدار اسلام، 1361ش، پياپي4، ص18 و 32ـ33). تهذيب الاحكام
تهذيب الاحكام يكي ديگر از كتاب هاي چهارگانه حديث شيعه در دوره متقدمان است كه به وسيله ابوجعفر محمد بن حسن طوسي (م460ق) تأليف شد. پيش از ذكر شروح و حواشي تهذيب الاحكام اشاره مختصري به زندگي مؤلف آن شايسته است. شرح حال شيخ طوسي
شيخ الطائفة محمد بن حسن طوسي، معروف به شيخ طوسي در ماه رمضان سال 385ق، ديده به جهان گشود. وي در الفهرست و كتاب هاي ديگر خود و نجاشي در رجالش او را طوسي ناميده اند. درباره اين كه وي تحصيلات مقدماتي خود را در كجا گذرانيده است، اطلاع دقيقي در دست نيست. برخي احتمال داده اند كه در همان زادگاهش طوس بوده است. دوران جواني او با حكومت آل بويه بر بخش هايي از ايران (ري، فارس و بغداد) و سلطنت سلطان محمود غزنوي در غزنه هم زمان بود. وي در سال 408ق، در سن 23 سالگي راهي بغداد گرديد و در حوزه درس پيشواي شيعيان شيخ مفيد، محمد بن محمد بن نعمان شركت نمود. شيخ طوسي به مدت پنج سال، يعني تا پايان زندگي شيخ مفيد از محضر درس او بهره برد و در همين مدت، شرح كتاب المقنعة استادش مفيد را آغاز كرد و شرح كتاب طهارت و باب اوّل كتاب صلات آن را به اتمام رسانيد. پس از وفات شيخ مفيد، زعامت علمي و ديني شيعه به شاگرد مبرز او سيد مرتضي علم الهدي رسيد و شيخ طوسي با راه يافتن به محضر وي 23 سال از حوزه درسش به ويژه در كلام، فقه و اصول بهره جست. از ديگر استادان و مشايخي كه شيخ طوسي كم و بيش از آنان استفاده كرده است و در كتاب هاي خود به عنوان مشايخ حديث از آنان ياد كرده است افراد زير را مي توان نام برد: ـ ابوالحسن علي بن احمد بن ابي جيد (زنده در 408 ق)، ـ احمد بن محمد بن موسي، ابن صلت اهوازي (م 409 ق)، ـ حسين بن عبيد الله غضائري ( م 411 ق)، ـ احمد بن عبدالواحد (ابن عبدون) (م 423 ق)، ـ ابوالقاسم علي بن شبل بن اسد وكيل، ـ ابوالفتح هلال بن محمد حفار، ـ جعفر بن حسين بن حسكه قمي. سيد مرتضي به سال 436ق، در سن هشتاد سالگي به سراي باقي شتافت و شيخ طوسي كه اينك 51 سال سن داشت، زعامت علمي و ديني شيعه را به عهده گرفت و دوازده سال در بغداد به انجام اين مهم مشغول بود. در سال 447 و 448ق، بر اثر بروز اختلاف بين شيعه و سني و دگرگوني اوضاع سياسي و انتقال قدرت از آل بويه به سلجوقيان سني مذهب، سلجوقيان آتش فتنه مذهبي را بر افروختند و با تحريك عوام در بغداد شورش هايي ضد شيعه به راه انداختند و طي آن كتابخانه شيعه كه ابونصر شاپور بن اردشير وزير بهاءالدوله بويهي آن را تأسيس كرده بود در آتش سوخت و دامنه فتنه چنان گسترش يافت كه دامن شيخ طوسي را نيز گرفت؛ اموال و كتابخانه وي غارت گرديد و به آتش كشيده شد و عده زيادي از شيعيان كشته و مجروح شدند. شيخ طوسي ناگزير به نجف اشرف مهاجرت كرد و دوازده سال آخر عمر خود را در نجف اشرف به انجام وظايف علمي و ديني قيام نمود و شاگردان زيادي تربيت كرد. برخي از دانشمندان شاگردان او را افزون بر سيصد مجتهد دانسته اند. كه افراد زير از آن جمله اند: ـ ابوعلي فرزند شيخ طوسي ملقب به مفيد ثاني، ـ آدم بن يونس بن ابي مهاجر نسفي، ـ احمد بن حسين خزاعي نيشابوري، ـ ابوالخير محمد بن بركة اسدي، ـ عبدالجبار بن عبدالله مقريء رازي، ـ قاضي ابن برّاج طرابلسي و ... . وي در 22 محرم سال 460ق، در سن 75 سالگي بدرود حيات گفت. شيخ طوسي آثار گرانسنگي در موضوعات مختلف ديني اعم از تفسير، حديث، ادعيه، فقه، اصول فقه، كلام، رجال و فهرست، تاريخ و مقتل و جواب مسائل شرعي و اعتقادي از خود به يادگار گذاشته است. يكي از دو كتاب مهم حديثي وي تهذيب الاحكام است. اين كتاب مشتمل بر تمام ابواب فقه و در مجموع 23 كتاب است كه از كتاب طهارت آغاز و به كتاب ديات ختم مي شود. تهذيب الاحكام طبق شمارش بعضي صاحب نظران 13590 روايت را در قالب 23 كتاب فقهي و 393 باب در خود جاي داده است و در حقيقت حاوي احكام فقهي با ذكر ادلّه، نصوص و بيان آنهاست و از آغاز تأليف تا كنون همواره مورد استناد آنان بوده و فتاواي خود را بر آن مستند كرده اند. شيخ طوسي تأليف اين كتاب را از سال 408ق، هنگامي كه تازه وارد بغداد شده بود، در سن 25 سالگي آغاز كرد و تا سال 448ق، آن را به پايان رسانيد. بدين ترتيب بيش از نيمي از عمر خود (مدت چهل سال) را صرف تأليف اين كتاب نمود. شرح و حاشيه بر تهذيب الاحكام
بسياري از عالمان شيعه تهذيب الاحكام را شرح كرده و عده اي نيز بر آن حاشيه نوشته اند كه موارد زير از آن جمله است: ـ تهذيب الاكمام في شرح تهذيب الاحكام از قاضي نورالله بن شريف حسيني مرعشي (شهيد در 1019ق). ـ شرح التهذيب از مولي عبدالله بن حسين شوشتري (م1021ق) كه از آن به عنوان حاشيه نيز ياد شده است و سيد نعمة الله جزايري در شرح خود از آن نقل مي كند. ـ شرح التهذيب از شيخ ابوجعفر محمد بن حسن بن زين الدين شهيد ثاني (م1030ق) كه از آن به عنوان حاشيه نيز ياد شده است و شيخ آقابزرگ نسخه هايي از آن در كاظميه و تبريز ديده است. ـ شرح التهذيب از مولي محمد امين بن محمد شريف استرآبادي (م1036ق) كه ناتمام است. ـ شرح التهذيب ( احياء الاحاديث في شرح تهذيب الاحكام الحديث) از مولي محمدتقي علي اصفهاني (م1070ق) كه شامل شرح بخشي از تهذيب الاحكام است. ـ شرح التهذيب از مولي محمدتقي مجلسي (م1084ق) كه ناتمام است. ـ شرح التهذيب از سيد محمد بن علي بن ابي الحسن موسوي عاملي (م1009ق) كه از آن به عنوان حاشيه نيز ياد كرده است. ـ شرح التهذيب از شيخ محمد بن حسن شيرواني (م1099ق) داماد علامه مجلسي. ـ شرح التهذيب (حجة الاسلام في شرح تهذيب الحكام) از مولي محمد طاهر بن محمد حسين شيرازي اخباري (م1098ق) از مشايخ علامه مجلسي و شيخ حر عاملي كه در قم مدفون است. ـ ملاذ الاخيار في فهم تهذيب الاخبار از علامه محمدباقر مجلسي (م1110ق) كه تا آخر باب نكاح به اتمام رسيده است. اين كتاب با تحقيق مهدي رجايي در قم توسط انتشارات كتابخانه آية الله مرعشي به سال 1364ش، چاپ و منتشر شده است. ـ مقصود الانام في شرح تهذيب الاحكام از سيد نعمة الله بن عبدالله جزايري (م1112ق) در دوازده مجلد. ـ غاية المرام في شرح تهذيب الاحكام از همو كه اختصار مقصود الانام در هشت مجلد است. شارح به چند روايت هر باب يك جا اشاره كرده، سپس در متن و سند هريك بحث مي كند. هريك از اين نسخه ها شامل برخي مجلدات كتاب است. دو مجلد آن با تحقيق سيد طيب جزايري در قم چاپ شده است. ـ شرح التهذيب كه شيخ آقابزرگ آن را از يكي از متأخران دانسته و مي گويد: «از شرح علامه مجلسي و محدث جزايري در آن نقل شده است». ـ شرح التهذيب از عبداللطيف بن علي عاملي شاگرد شيخ بهايي. ـ شرح مشيخة تهذيب الاحكام از محمد اشرف بن عبدالحسيب عاملي (م1133ق). ـ شرح التهذيب از احمد بن اسماعيل جزايري (م1149ق) شاگرد مير محمد صالح خاتون آبادي. ـ توضيح المرام في شرح تهذيب الاحکام از ملا نعيما عرفي طالقاني (بعد از 1158ـ1177ق). نسخه اين كتاب در مقاله اي توسط سيد صادق اشكوري معرفي شده است. ـ تنبيه الاريب في ايضاح رجال التهذيب از سيدهاشم بحراني( م1107ق). ـ ترتيب التهذيب از سيدهاشم بحراني. شيخ يوسف بحراني در كتاب لؤلؤة البحرين نوشته است: «سيد در اين كتاب اشتباهات فراواني را كه در اسانيد روايات كتاب تهذيب الاحكام رخ داده، مورد توجه قرار مي دهد و من نيز در كتاب حدائق قسمتي از سهو و تحريف هايي را كه در اسانيد و متون اخبار تهذيب الاحكام رخ داده توضيح داده ام». شيخ آقابزرگ نيز مي گويد: «برخي از معاصران سيد، اين كتاب را تخريب التهذيب ناميده اند. و خود سيد اين كتاب را شرح داده است». ـ شرح مشيخة التهذيب از سيد عبدالله بن ميرزا محمد رحيم كبير كه در آن از استادش وحيد بهبهاني بسيار نقل قول مي كند. ـ شرح طرق الشيخ الطوسي از مولي محمد جعفر شريعتمدار استرآبادي (م1286ق). وي مشيخه شيخ طوسي را كه در پايان تهذيب الاحكام آمده، متن كتاب قرار داده و به صورت قالَ اقولُ بحث مي كندبا عنوان شرح مشيخة التهذيب و الاستبصار نيز از آن ياد شده است. اين اثر با تصحيح آقاي علي فرخ در ميراث حديث شيعه، ج2، ص497ـ534 چاپ شده است. ـ شرح مشيخة التهذيب از سيد حسن بن عبد الهادي موسوي آل خرسان نجفي (مولود 1326ق) كه در آخر كتاب تهذيب الاحكام در نجف اشرف و نيز در پايان مجلد دهم تهذيب الاحكام از صفحه 92ـ 10 چاپ شده است. حواشي بر تهذيب الاحكام
ـ الحاشية علي التهذيب از سيد علاءالملك بن عبدالقادر مرعشي. وي تهذيب الاحكام را به خط خويش طي چند سال استنساخ نموده است كه آخرين سال آن 974ق بوده است. سپس حاشيه هاي بسياري در تنقيح اسانيد تهذيب الاحكام و تحقيق احوال رجال سند بر آن نگاشته است. ـ الحاشية علي التهذيب از شيخ محمد علي بن محمد بلاغي (م1000ق) كه نوه اش در تنقيح المقال آن را ياد كرده است. ـ الحاشية علي التهذيب از سيد محمد بن علي بن الحسن موسوي عاملي (م1009ق) كه از آن به عنوان شرح نيز ياد كرده است. ـ الحاشية علي التهذيب از شيخ حسن بن زين الدين شهيد ثاني (م1011ق) نسخه اي از آن در كتابخانه سيد اسدالله بن حجة الاسلام اصفهاني بوده است. ـ الحاشية علي التهذيب از سيد قاضي نورالله بن شريف حسيني مرعشي (م1019ق) كه در فهرست تصانيفش ذكر شده است. ـ الحاشية علي التهذيب از مولي عبدالله بن حسين شوشتري (م1021ق) كه به عنوان شرح نيز از آن ياد شده است. محدث جزايري در شرح خود بر تهذيب الاحكام از آن نقل مي كند. ـ الحاشيه علي التهذيب از شيخ عبد النبي بن سعد جزايري (م1021ق) كه در روضات الجنات ذكر شده است. ـ الحاشية علي التهذيب از سيد ماجد بن سيدهاشم بحراني (م1028ق) كه شيخ سليمان ماحوزي آن را در تاريخ علماي بحرين ياد كرده است. ـ الحاشية علي التهذيب از شيخ محمد بن حسن بن زين العابدين (م1030ق) كه در معاهد التنبيه آن را به عنوان حاشيه ياد كرده است. ـ الحاشية علي التهذيب از صلاح الدين بن علي بن سليمان بحراني (م1064ق) سماهيجي در اجازه اش و محدث بحراني در لؤلؤة البحرين آن را ذكر كرده اند. ـ الحاشية علي التهذيب از زين الدين علي بن سليمان قدمي (م1064ق) معروف به ام الحديث بحراني كه در فهرست تصانيف وي ذكر شده است. ـ الحاشية علي التهذيب از مولي عزيزالله بن محمدتقي مجلسي (م1074ق) كه در مرآة الاحوال و فيض القدسي ياد شده است. ـ الحاشية علي التهذيب از مولي محمدباقر بن محمدتقي مجلسي (م1110ق) شيخ آقا بزرگ نسخه اي از آن را در كتابخانه مير عبدالحجت ايرواني در تبريز ديده است. ـ الحاشية علي التهذيب از سليمان بن عبدالله ماحوزي (م1121ق) كه در رساله سهو النبي خود به آن ارجاع داده است. ـ الحاشية علي التهذيب از محمد بن حسين خوانساري «آقا جمال» (م1125ق) كه در جامع الرواة به عنوان تعليقه ياد شده است. ـ الحاشية علي التهذيب از مولي اسماعيل بن محمد حسين مازندراني «خواجويي» (م1173ق) كه تدوين نشده است. شيخ آقابزرگ مي گويد: آن را بر نسخه اي از تهذيب الاحكام به خط وي ديدم. ـ الحاشية علي التهذيب از محمد جعفر بن محمد طاهر خراساني (م1175ق) اين اثر تدوين حاشيه هاي پراكنده استادش علامه مجلسي با اضافاتي از خود اوست. ـ الحاشية علي التهذيب از عبدالنبي بن محمد طسوجي (م1203ق). ـ الحاشية علي التهذيب از محمدباقر بن محمد اكمل «وحيد بهبهاني» (م1206ق). ـ الحاشية علي التهذيب الاحكام از احمد بن محمد بن محسن محسني احسايي (1157ـ1247ق) شرح حال مختصر و 19 اثر وي را در موسوعه مؤلفي الامامية، ج5، ص128ـ129، ملاحظه كنيد. ـ الحاشية علي التهذيب از سيد محمد بشير گيلاني «معاصر وحيد بهبهاني». ـ الحاشية علي التهذيب از عبدالله بن ميرزا عيسي تبريزي كه ناتمام است. ـ الحاشية علي التهذيب از سيد محمد بن علي بن ابراهيم استرآبادي صاحب سه كتاب رجال معروف كه در فهرست تصانيفش ذكر شده است. ـ تنقيح اسانيد التهذيب از سيد حسين بروجردي كه در قم به سال 1411ق، توسط محمدي تبريزي در يك مجلد و 691 صفحه چاپ و منتشر شده است. ـ تعليقة بر تهذيب الاحكام از حسن موسوي خرسان. در حقيقت تهذيب الاحكام با تحقيق و تعليق ايشان در ده مجلد به سال 1363ش، توسط دارالكتب الاسلامية در تهران چاپ و منتشر گرديده است. گزيده، فهرست، تصحيح و ترجمه
ـ الفتاوي از شيخ طوسي، مؤلف تهذيب الاحكام، كه شامل تعدادي از كتاب هاي تهذيب الاحكام است. ـ گزيده تهذيب همراه با ترجمه و تحقيق از محمدباقر بهبودي. اين كتاب در پنج مجلد توسط انتشارات كوير در تهران به 1370ش، براي نخستين بار چاپ و منتشر گرديده است. ـ فهرست تهذيب الاحكام از محمدجعفر از عالمان قرن يازدهم كه در شوال 1906ق، از تأليف آن فراغت يافته است. ـ فهرست تهذيب الاحكام از مولي عبدالله بن محمد بشروي توني فاضل توني. ـ الموضحة في تصحيح جل السانيد الشايعة في تهذيب الاحكام و ... از شيخ علي استرآبادي. ـ ترجمه تهذيب الاحكام از محمد يوسف بن محمد ابراهيم گوركاني. ـ تعليقه بر تهذيب الاحكام در جديدترين چاپ، نخستين چاپ تهذيب الاحكام در سال هاي 1316ـ 1318ق، در دو مجلد به قطع رحلي در تهران انجام گرفت. پس از آن در سال 1377ق، با مقدمه و تحشيه در ده مجلد به قطع وزيري به چاپ رسيد. سرانجام استاد علي اكبر غفاري با صرف حدود 5 ـ6 سال با كار مستمر و شبانه روزي تصحيح و تعليق اين كتاب شريف را به پايان رساند و در ده مجلد به صورتي آراسته در آذر ماه 1376ش، چاپ و منتشر كرد. تهذيب الاحكام، شيخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن طوسي، در ده مجلد تحقيق و تصحيح علي اكبر غفاري، تهران، نشر صدوق، چاپ اوّل، 1376ش. پاره اي از امتيازات اين چاپ را در مجله كتاب ماه دين، دي ماه 1376ش، ببينيد. 4. الاستبصار
كتاب الاستبصار في ما اختلف من الاخبار ديگر كتاب مهم حديثي شيخ طوسي است. وي در اين كتاب تنها به ذكر اخبار معارض و روش جمع بين آنها مي پردازد. شروح و حواشي الاستبصار
الاستبصار نيز در كنار سه جامع حديثي ديگر از زمان تأليف تاكنون مورد توجه فقها و محدثان شيعه بوده است و شروح و حواشي متعددي بر آن نگاشته شده است كه موارد زير را مي توان نام برد: ـ شرح الاستبصار از شيخ محمد بن حسن بن زين الدين شهيد ثاني (م1030ق) ـ شرح الاستبصار از مولي محمد امين استرآبادي (م1036ق) كه ناتمام است. وي در كتاب فوائد مدنية آن را جزو تصانيف خود شمرده است. ـ شرح الاستبصار از سيد محمدباقر بن محمد حسيني استرآبادي (م1041ق) به گفته صاحب روضات الجنات اين شرح تنها شامل مسائل اصول فقه است. اما شيخ آقابزرگ مي گويد: «شايد صاحب روضات جز ابتداي شرح را كه در مسائل اصول فقه است نديده، ولي من بخشي از شرح را در كتابخانه مدرس سپهسالار در تهران ديده ام كه شرح و تعليق بر احاديث اوّل تا صوم حزن از كتاب صوم در 41 ورقه است. ـ جامع الاخبار في شرح الاستبصار از شيخ عبداللطيف بن ابي جامع عاملي (م1050ق). به گفته شيخ آقابزرگ هدف عمده وي اين است كه آنچه صاحب معالم در منتقي الجمان و شيخ بهايي در الحبل المتين مورد اجمال قرار داده اند متذكر شود و صحت اخباري را كه آنها ضعيف دانسته اند، اثبات كند. ـ شرح الاستبصار از مولي عبد الرشيد بن مولي نور الدين شوشتري (م حدود 1078ق) در دوران حكومت واخشتوخان بر شوشتر. ـ كشف الاسرار في شرح الاستبصار از سيد نعمة الله بن عبدالله جزايري (م1112ق) كه شرح مفصلي در سه مجلد است. اين كتاب با تحقيق و تعليق آقاي طيب موسوي جزايري توسط دارالكتاب در قم به سال 1371ش، چاپ و منتشر گرديده است. ـ شرح الاستبصار از محمد صالح بن عبدالواسع خاتون آبادي (م1116ق). ـ شرح الاستبصار از عبدالرضا بن عبدالصمد حسيني اولي بحراني (ق12) شامل شرح اوايل الاستبصار. ـ انتخاب الجيد من تنبيهات السيد از حسن بن محمد دمستاني بحراني (م1173ق). سيدهاشم بحراني كتابي به نام «تنبيه الاريب في ايضاح رجال التهذيب» نوشته كه دمستاني به تنظيم و اختصار آن پرداخته است. ـ شرح الاستبصار از حسن بن عبدالرسول حسيني زنوزي خويي (1172ـ1223ق) در چند مجلد. ـ شرح الاستبصار از سيد محسن بن حسن اعراجي (م1227ق) شرح برخي ابواب كتاب صلات الاستبصار است. ـ شرح الاستبصار از عبدالرضا طفيلي نجفي (م بعد از 1305ق) كه هشت مجلد آن از آغاز تا آخر صوم موجود است. ـ شرح مشيخة الاستبصار از سيد حسن بن عبدالهادي موسوي آل خرسان نجفي (مولود 1326ق) كه در آخر كتاب الاستبصار در نجف اشرف چاپ شده است. حواشي بر الاستبصار
ـ الحاشية علي الاستبصار از سيد محمد بن علي بن حسين عاملي (م1009ق) كه در فهرست تصانيف وي آمده است. ـ الحاشية علي الاستبصار از شيخ حسن بن زين الدين (م1011ق). ـ الحاشية علي الاستبصار از مولي عبدالله بن حسين شوشتري (م1021ق) كه شاگرد مقدس اردبيلي است. ـ الحاشية علي الاستبصار از سيد ماجد بن هاشم بحراني (م1025ق). ـ الحاشية علي الاستبصار از سيد محمدباقر بن محمد حسيني استرآبادي (م1041ق). شيخ آقابزرگ مي گويد: «آن را در 82 صفحه نزد نوه ميرداماد سيد محمد مهدي بن سيد محمد جعفر گلستانه ديدم» اين حاشيه در كتابي 82 صفحه اي به نام «اثني عشر رسالة» به صورت سنگي چاپ شده است. ـ الحاشية علي الاستبصار از سيد شرف الدين علي بن حجة الاسلام شولستاني طباطبايي (م در فاصله 1063ـ1069ق). ـ الحاشية علي الاستبصار از شيخ زين الدين علي بن سليمان قدمي (م1064ق). وي علامه بحرين و به ام الحديث معروف است، زيرا او اولين كسي است كه حديث را در بحرين نشر داد. ـ الحاشية علي الاستبصار از شيخ عبدالرشيد شوشتري كه در زمان حكومت «واخشتوخان»، حاكم شوشتر (م1078ق) بدرود حيات گفته است. ـ الحاشية علي الاستبصار از خانم فاضل، حميده دخت مولي محمد شريف رويدشتي از توابع اصفهان (م حدود 1087ق). ـ تعليقة علي الاستبصار از احمد بن محمد علم الهدي كاشاني صفي الدين (ح 1090ق). ـ الحاشية علي الاستبصار از سيد نعمة الله بن عبدالله جزايري (م1112ق). ـ الحاشية علي الاستبصار سيد عبدالله بن نورالدين بن نعمة الله جزايري (م1173ق) وي در اجازه بزرگ خود تصريح كرده كه اين حاشيه غير مدون است. ـ تعليقات رجالي و فقهي بر الاستبصار از حسن بن عباس بلاغي (12ق). ـ الحاشية علي الاستبصار از عباس بن حسن بلاغي (بعد از 1178ق). ـ الحاشية علي الاستبصار از ميرزا محمد بن ابراهيم استرآبادي. ـ الحاشية علي الاستبصار از سيد يوسف خراساني كه تدوين نگرديده است. ـ تعليقة بر الاستبصار از حسن موسوي خرسان كه توسط انتشارات دارالكتب الاسلامية در تهران به سال 1363ش، چاپ و منتشر شده است. ـ روش هاي فقه الحديثي شيخ طوسي در كتاب الاستبصار از كمال صحرايي اردكاني، پايان نامه كارشناسي ارشد به راهنمايي ابوالفضل شكوري، 1374ش، 121صفحه. اين اثر طي مقاله اي توسط محمدهادي خالقي در فصلنامه علوم حديث، شماره 5، ص293ـ299 گزارش شده است. كتاب هايي ديگر درباره شيخ طوسي و آثار حديثي او
ـ پژوهشي در منابع و مستندات تهذيب الاحكام از محمدحسين صفاخواه و عبدالحسين طالعي كه در تهران توسط انتشارات ابروان به سال 1379ش در 635 صفحه به چاپ اوّل رسيده است. ـ الشيخ الطوسي، ابوجعفر محمد بن حسن از حسن عيسي حكيم كه رساله دكتري وي درباره تاريخ اسلام در دانشگاه بغداد است و شايد بهترين كتاب درباره زندگي شيخ طوسي باشد. اين اثر توسط مطبعة الآداب در نجف اشرف به سال 1395ق/1975م، به چاپ رسيده است. ـ تنقيه اسانيد التهذيب از سيد حسين بروجردي، اين كتاب توسط مهدي تبريزي تصحيح و تبويب شده است و در نشري آين پژوهش، ارديبهشت 1370ش، پياپي6، ص14ـ23 معرفي شده است. ـ زندگي نامه و آثار شيخ طوسي (1 مجلد) از محمد محسن شيخ آقابزرگ تهراني، ترجمه سيد حميد طبيبيان و عليرضا ميرزا محمد كه توسط پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي در تهران به سال 1376ش، به چاپ دوم رسيده است. ـ هزاره شيخ طوسي (2 مجلد) از علي دواني (تولد 1307ش) در اين كتاب عمده مقالات ارائه شده در كنگره هزاره شيخ طوسي كه به مدت پنج روز از 28 اسفند 1348 تا سوم فروردين 1349ش، در دانشگاه مشهد برگزار گرديد، توسط نگارنده انتخاب و با تقديم و تأخيرهايي ترجمه و تلخيص و در شش بخش تنظيم شده است. اين كتاب توسط انتشارات اميركبير در تهران به سال 1362ش، به چاپ دوم رسيده است. ـ انديشه سياسي شيخ طوسي (1 مجلد) تهيه و تنظيم در مركز مطالعات و تحقيقات اسلامي، سيد محمدرضا موسويان. اين كتاب توسط بوستان كتاب قم در سال 1380ش به چاپ اوّل رسيده است. مقالات
ـ الشيخ الطوسي و تراثه الحديثي از سيدعلي قاضي عسكر، علوم الحديث عربي، ج6، ص120ـ 167، 1420ق. ـ مصادر الشيخ الطوسي في كتابه «تهذيب الاحكام» سيد محمدجواد شبيري، علوم الحديث عربي، ش6، ص168ـ223، 1420ق. ـ دور الشيخ الطوسي في علوم الشريعة الاسلامية (5): دوره في الحديث و علومه، سيدثامر هاشم الحميدي، تراثنا، شماره58، ربيع الثاني 1420ق و چند شماره ديگر اين نشريه. ـ شيوه شيخ طوسي در تهذيب الاحكام از احمد عابدي. ـ شيخ طوسي و شيوه هاي تأويل و جمع بين اخبار در تهذيب الأحكام از فتحيه فتاحي زاده. ـ تهذيب الاحكام در آينه تهذيب الاحكام از محمود نظري، نشريه آينه ميراث، ش5 ـ6/ ص39ـ 40 مهر سال 1378. ـ تنقيح اسانيد التهذيب از سيد حسين بروجردي كتابي تازه در رجال با سبكي جديد. نگارش اين مقاله از سيد محمدرضا حسيني جلالي است. ـ تحقيق در تعليقات ميرداماد بر الاستبصار از دكتر موسوي بهبهاني. ـ شيخ الطائفة ابوجعفر الطوسي، حياته و مؤلفاته از پرفسور محمد اقبال انصاري عضو مؤسسه تحقيقات اسلامي در دانشگاه عليگره هند. ـ سيري در زندگي شيخ طوسي از طوس تا نجف از علي دواني. ـ شرح حال و آثار شيخ طوسي از محمد واعظ زاده. ـ آثار وجودي شيخ طوسي از ميرزا خليل كمره اي. ـ بررسي مؤلفات شيخ طوسي از سيدهاشم رسولي. ـ شيخ طوسي و خاورشناسان از جرج عطيه، آمريكا. ـ مصادر و مآخذ شرح حال شيخ طوسي از سيد محمد جزايري.