روایت زنان نامه های حدیثی (6) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روایت زنان نامه های حدیثی (6) - نسخه متنی

مهدی هوشمند

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علوم حديث(فصلنامه علمي، تخصصي)

سال نهم/شماره دوم/تابستان1383/

ش مسلسل32

معرفي پايان نامه‌هاي حديثي(قسمت ششم)

معرفي و نقد کتاب/اطلاع رساني

مهدي هوشمند

در شماره سي و يکم فصلنامه تعدادي از پايان نامه‌هاي حديثي موجود در کتابخانه دارالحديث معرفي شد، در اين شماره نيز سعي ما بر اين است که شمار ديگري از اين پايان نامه‌ها را به صورتي اجمالي معرفي کنيم تا علاقه‌مندان با اين پژوهش‌ها آشنا شوند.

1.تحقيق در وجوه اشتراک قرآن و سنت اسلامي و تورات و تلمود، سيّد عبدالمجيد حيرت سجادي، رساله دکتري، 533ص، دستنويس.

سه دين توحيدي، يعني يهود و مسيحيت و اسلام هر يک داراي کتابي ويژه‌اند و گروندگان بدان‌ها معتقدند که کتب مذکور بيان و نقل کلماتي از الله هستند، اين رساله با ا بررسي مستندات موجود از اين سه دين الهي، تورات و انجيل موجود را مورد بررسي و نقد قرار داده و مقايسه‌اي بين اين دو کتاب و قرآن دارد، و ضمن بررسي دخل و تصرفات يکه اين دو کتاب شده، از نظر تاريخي اصالت قرآن و مبتني بر وحي بودن آن و عدم تحريفش را اثبات نموده است.

نگارنده در اين رساله مطالب قرآن و تورات را به پنج بخش(الله‌ـ‌يهوه، فرشتگان، قصه‌ها، احکام‌ـ‌اخلاق) تقسيم کرده است، و ضمن تحقيق در وجوه اشتراک و افتراق آنها، سنت اسلامي و تلمود را نيز يادآور شده است، و ضمن بر شمردن تعداد قصه‌هايي که در قرآن و تورات بوده، آنها را با هم مقابله و مقايسه کرده است،‌و مجموعاً اين قصه‌ها را به بخش‌هاي متعددي منقسم نموده که مجموع آنها هجده قسم مي‌شود.

نگارنده در بخش اوّل رساله با استناد به آيه شريفه 112 سوره اخلاق و مزمور سيزدهم از مزامير تورات معاني«الله» و«يهوه» را توضيح داده و سپس به شرح صفات وارده خداوند در اين دو مورد پرداخته است، صفاتي از قبيل: متعالي بودن خداوند، از جمله صفاتي هستند که نگارنده با استناد به قرآن و تورات معاني آنها را توضيح داده است.

و به تناسب در باب لطف خداوند و اين که وي اصل آفرينش و غايب آن است و پروردگار اعلي و پادشاه متعال است نيز عناويني را ذکر و درباره آن نکاتي را بيان نموده است.

خداوند در وحي توحيدي خود را به عنوان هستي به نام معناي کلمه، بنيان و ريشه همه خوبي‌ها و آفريدگار جهان که از روي لطف و قدرت مطلقش خلق کرده، شناسانده است، هيچ چيزي نمي‌تواند خارج از اراده او داراهي هستي و خوبي باشد، خداوند حيات را اعطا مي‌کند و سپس از آن محافظت و نگهداري مي‌کند، بدون کمک مشيت الهي،‌ خلقت آناً به حالت نيستي که از آن برآمده و بر خواهد گشت، اين از نشانه‌هاي تدبير و رحمت الهي است،‌به عقيده اشعياء نبي شدّت محبت يهوه نسبت به قومش از شدت محبت مادري که قوي ‌ترين و لطيف‌ترين محبت‌هاست بيشتر است.

بخش دوم رساله که عنوان آفرينش يا به تعبير سفر پيدايش است نخست درباره پيدايش فرشتگان در آسمان و زمين پرداخته است، سپس عقيده‌ اهل کتاب درباره وظايف فرشتگان در آسمان را با ذکر فرازهايي از تورات و آيات قرآن مجيد توضيح داده است.

از ديگر عناوين اين بخش عنوان«وحي» است، بررسي معناي وحي در قرآن و بيان آيات مبيّن وحي به همراه برداشت‌هاي نگارنده از تورات در اين زمينه مطالب اين قسمت را تشکيل مي‌دهد، وظايف فرشتگان دراين قسمت پيام رساني و انتقال وحي از مبدأ وحي به زمينيان است.

وجوه افتراق و تشابه آيات قرآن و روايات عهد عتيق در خلقت جهان عنوان ديگر اين بخش است، بسياري از مؤلفان اروپايي معتقدند که بيان آفرينش در قرآن، با روايت آفرينش عهد عتيق به هم نزديک‌اند،‌ اما به نظر نگارنده اين طرز تلقي خطاست، زيرا ميان اين دو متن وجوه افتراق بديهي و مسلم وجوه دارد، که به بعض وجوه اشاره مي‌کند، البته وجوه مشابهت بين دو متن راجع به آفرينش معروف همه هست، از جمله اين وجوه شماره بندي مراحل متوالي آفرينش است.

عناويني که به عنوان وجوه افتراق و اشتراک بيان شده عبارت‌اند از: شش دوره يا نوبت آفريش، عدم ذکر قرآن درباره توالي آفرينش زمين و آسمان‌ها،‌جريان شکل‌پذيري مجموع عالم و نتيجه آن وجوه اشتراک و اتراق خلقت آدم و حوا و رانده شدن آنان از بهشت در قرآن و تورات.

بخش سوم رساله که مربوط به داستان‌ها مي‌شود به نقل داستان هابيل و قابيل در قرآن و تورات، داستان نوح در اين دو کتاب، ابراهيم و کعبه، اسحق، اسماعيل ذبيح، يعقوب، لوط و قوم لوط، يوسف، موسي، قارون، جالوت و داوود، سليمان، ايوب، يونس و اليسع و چگونگي سرگذشت هر يک به نقل از قرآن و تورات پرداخته و وجوه اشتراک و افتراق اين دو کتاب را در نقل اين قصص بيان نموده است.

مبحث ديگر رساله بخش احکام است، در اين بخش نگارنده به مقايسه بين احکام اسلام و يهود در قرآن و تورات پرداخته است، مسائل مهمي از قبيل: ارث، احکام بت پرستي، احکام بردگي، حکم جمعه و شنبه، جنگ و صلح، دماء ثلاثله مياه ثلاثله، ربا، زکات، زنا، خمر و مسکرات، شرک و ارتداد‌، شهادت، صلح، قصاص، محارم، نذر، نکاح،طلاق و نماز مبحث آخر رساله مبحث اخلاق است، وي درباره نقطه اشتراک و افتراق اطاعت از خدا و در بعد اخلاقي بر اين نظر است که در قرآن و تورات سفارش اکيد به اطاعت از امر خداي تعالي شده و در اين مورد وجه افتراتي ندارند، در ساير ابواب اخلاقي از قبيل اداي امانت، بخشش و صدقه، حقوق والدين، تواضع و فروتني، توبه، حق‌گويي و ساير صفات اخلاقي مثبت و منفي نيز نقاط اشتراک و افتراق بين قرآن و تورات را شرح داده است.

2. بررسي آيه ولايت از ديدگاه فريقين(شيعه و سني)، فرامرز لطفي، استاد راهنما: حجة الاسلام علي اکبر بابايي، استاد مشاوره: دکتر محمّد جواد سعيدي، 119ص.

موضوع پايان نامه بررسي آيه ولايت از ديدگاه فريقين است، و اين که منظور از فريقين دانشمندان شيعه و سني است، دراين مقاله مطالب مربوط به آيه و ديدگاه دانشمندان را در پنج فصل ذکر و بررسي نموده است.

يکي از پايه‌هاي مهم اسلام مسأله ولايت و رهبري است، از ضروريات مذهب شيعه امامت و ولايت حضرت علي(ع) است که مذهب تشيع را از مذهب اهل تسنن جدا مي‌کند، زمينه تاريخي اين نقطه افتراق از روز غدير آغاز مي‌شود، اظهار نظرها و تفسيرهاي گوناگون از ولايت علي(ع) و انکار ولايت مولي از ناحيه بعض منکرين ولايت، موجب اين دوگانگي در تفسير ولايت شده، که در اين باره مطالب بسياري د رکتاب‌ها و رساله‌ها تدوين گشته است، لذا برماست که به پيروي از دعوت الهي(ادع إلي سبيل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة) در چنين عصري عقايد و نظرات خود را به نحو شايسته‌اي در اختيار همگان قرار دهيم و با پاسخ به شبهات مطرح شده تا حدودي دين خود را ادا کرده باشيم، سؤالاتي از قبيل اين که: آيه ولايت آيا دلالت بر امامت و رهبري حضرت علي(ع) مي‌کند؟چگونه آيه شريفه بر ولايت حضرت علي(ع) دلالت مي‌کند؟ مدّنظر نگارنده است که در ضمن پرداختن به آنها موضوع رساله را شرح داده است.

اين پايان نامه از پنج فصل تشکيل شده است، نگارنده در فصل اوّل مباحثي همچون اهميّت و ضرورت مبحث، انگيزه انتخاب موضوع، تبيين موضوع و تاريخچه بحث را مطرح و توضيح داده است، وي در اين فصل تفسير آيه شريفه را از زبان چهارده تن از صحابي رسول خدا(ص) و همچنين جمعي از تابعين متذکر شده و نظر تفسيري مفسرين بعد از عصر تابعيين که تقريباً از آغاز خلافت بني عباس شروع مي‌شود را نيز توضيح داده است، در ادامه نيز اقوال تفسيري مفسران تا قرن پانزدهم را در اين باره جستجو و بررسي نموده است.

در فصل دوم به تبيين مفردات و اعراب آيه شريفه پرداخته، و ضمن بحث و بررسي پنج مفرد از مفردات آيه شريفه ولايت و نقل قول لغويين و مفسرين، نظرات مشترک درباره کلمه(ولي) را توضيح داده است،‌ بعضي قائل به اشتراک معنوي و بعضي معاني را از باب اشتراك لفظي مي‌دانند، که هر يک از نظرات را مورد بحث و بررسي قرار داده است.

در فصل سوم سبب نزول آيه شريفه را شرح داده است، سبب نزول در اصطلاح مفسران و دانشمندان علوم قرآني رويداد يا پرسشي است که به اقتضاي آن قسمتي از قرآن کريم همزمان يا در پي آن نازل شده است، نگارنده در اين بخش به دو دسته از روايات از شيعه و اهل سنت استدلال نموده و بر اين امر اذعان دارد که کتاب خدا به تصديق اخبار گواهي مي‌دهد امت اسلامي بايد اخباري که با قرآن موافقت دارند اخذ و به آنها عمل کنند تا اين اختلاف بين مسلمانان كمتر شود وي سپس با ذكر ديدگاه‌ها در مورد سبب نزول آيه شريفه ولايت دو ديدگاه مهم را نقل و با بيان اتفاق بسياري از علماء اهل سنت و عده زيادي از علماء شيعه نتيجه مي‌گيرد که آيه شريفه درباره حضرت علي(ع) زماني که در حال رکوع صدقه داده نازل شد.

در فصل چهارم نگارنده به بيان دلالت آيه شريفه بر امامت امير مؤمنان علي(ع) پرداخته، دربارهشان نزول آيه شريفه ولايت ديدگاه‌هاي متفاوتي وجود دارد، اگر با ديدي به دور از تعصب به آنها نگاه کنيم از شأن نزولي كه در مورد حضرت علي عليه السلام است شأن نزول‌هاي ديگر يا از روي تعصب يا جهالت و يا اين که از اجتهادات شخيصه فرد بوده است، زيرا شأن نزول آيه شريفه را از آورنده قرآن و جانشينان بر حق او بايد فرا گرفت، و آن بزرگواري به صراحت تصريح کرده‌اند که شأن نزول آيه شريفه در حق حضرت علي(ع) است، وي سپس براي مدعاي خود به دلائلي از کتب اهل سنت استشهاد کرده، واز هفتاد و شش نفر آنها که شأن نزول آيه را درباره اميرالمؤمنين(ع) مي‌دانند ياد کرده است.

فصل پنجم رساله به پاسخ به شبهات پرداخته، در اين فصل هجده شبهه را مطرح و به تک تک آنها پاسخ مي‌دهد.

شبهه از چيزهايي است که اگر انسان آن را شناسايي وبراي آن جوابي پيدا کند او را از مسير حق منحرف مي‌سازد، منکرين هر واقعيتي براي اين که به غرض خود برسند و واقعيتي را انکار کنند ابتدا به سراغ خدشه‌دار نشان دادن آن حقيقت و واقعيت مي‌روند، و اين مسير نمي‌شود مگر وسيله ايجاد كردن شبهه، يكي از واقعيات هم اثبات ولايت حضرت علي عليه السلام بوسيله آيه شريفه ولايت است، که بعضي معاندان از روي تعصب و يا از روي ناداني انکار حقيقت را کرده و گفته‌اند اين آيه درباره ولايت حضرت نيست.

3. حق و باطل از نظر قرآن و حديث، محمد رضا احمدي، کارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي، دانشگاه ازاد اسلامي تهران، استاد راهنما: دکتر سيّد محمّد باقر حجتي،‌ استاد مشاور: دکتر عليرضا فيض، 99ص، 1372.

نگارنده دراين رساله سيري اجمالي در طرز تلقي و نگرش انسان به مقوله حق و بال و تحولات انديشه آدمي دراين باب داشته، و به بررسي ملاک‌ها و معيارهايي که از لا به لاي آيات الهي و احاديث اسلامي به دست مي‌آيد پرداخته است، وي از آن‌جا که محور اصلي بخشش قرآن و روايات بوده است، ساير نظريات و احياناً برخي مباحث جبني را تنها در حدّ زمنيه‌سازي براي طرح مباحث اصلي و محوري استفاده نموده است. با نگاهي به صحنه زندگي و نظام آفرينش در خواهيم يافت که تمام مفاهيم و نمودهاي هستي را مي‌توان به دو دسته متمايز تقسيم نمود: زشتي و زيبايي، پليدي و پاکي، خوبي و بدي، سعادت و شقاوت، خوشي و ناخوشي، دروغ و راستي و حق و باطل.

اين دو که يکي پسنديده است و مقبول و ديگري ناپسند و مردود، همواره و در هميشه تاريخ زندگي انسان‌ها وجود داشته و اينک نيز با وسعت و تنوع بيشتري وجود دارد، بايد ديد ملاک‌ها و معيار‌هاي بازشناشي سره از ناسره در اين موارد کدام است؟ اين سؤال ما را به اهميّت و ظرافت پرداختن به موضوعي تحت عنوان حق و باطل رهنمون مي‌سازد و تحقيق و بررسي پيرامون ابعاد مختلف آن را ضروري مي‌نماياند.

نگارنده در رساله خود سعي بر اين ندارد تا به زعم خود در زماني که تمامي مفاهيم و اصطلاحات معني خود را از دست داده و همه ارزش‌هاي والاي انساني دستخوش تاراج و سوء برداشت گرديده نقاب از چهره پر فروغ و الهام بخش حق و حقيقت به کناري زند و چشمان منتظر را به ديدار آن روشني بخشد.

اين رساله داراي شش فصل مي‌باشد، فصل اوّل با عنوان حق چيست، باطل کدامست؟ نخست به بيان معناي لغوي حق و باطل پرداخته، سپس موارد استعمال حق و باطل در قرآن و احاديث را بيان نموده است در بخش سوم اين فصل نيز معني اخلاقي حق و باطل را در علم اخلاق بازبيني و بررسي کرده است، بخش ديگر اين فصل به توضيح معني عرفاني حق و باطل مربوط شده که حق در عفران به چه معناست و باطل چگونه استعمالي دارد.

نگارنده در بخش پنجم اين فصل معني حقوقي و اصطلاحي حق و باطل را توضيح داده و به تناسب نگارش دارد بر تعريف حقوق و مکاتيب حقوقي،‌در بخش ديگر نيز حق و صدق منطقي از مباحث مورد نظر ايشان بوده و مطابقتي بين حق و صدق منطقي و به اين نتيجه رسيده که از نظر اصلاح منطقي و فلسفي که در باب شناخت عنوان مي‌گردد، صدق به معني حق و حقيقت به کار برده مي‌شود، و مراد از آن مطابقت انديشه و تصور با عالم واقع يا نفس‌الامر که خود مراتبي از واقع شمرده مي‌شود، مي‌باشد. فصل دوم درباره معيار را حق و باطل است، اين فصل نيز با عناويني چون لزوم بازشناسي حق از باطل، معيارهاي حق و باطل را در اديان و جوامع بدوي، معيارهاي حق وباطل در اديان غير الهي(مثل آيين بودا، آيين جاين و ساير اديان هندي)، معيارهاي حق و باطل در مکاتب مهم، معيارهان قرآني حق و باطل، معيارهايي که احاديث به دست مي‌دهند، به بحث در اين باره پرداخته است.

وي معيارهاي حق و باطل در مکاتب مهم را به دو دسته معيارهاي حق و باطل در ديدگاه فلسفي و ديدگاه‌هاي برخي مکاتب حقوقي و جامعه‌شناسي تقسيم نموده است، که هر کدام خود از قسمت‌ها و قابل بحثي تشکيل شده است، در باب معيارهاي قرآني حق و باطل نيز بر اين عقيده است که حق در قرآن ماهيتي است ثابت و پايدار و قابل شناسايي، که انسان موظف به شناخت آن و به کار بستن معيارها و ملاک‌هاي آن در تمام شئون زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي خويش مي‌باشد.

وي در باب معيارهاي حق و باطل در احاديث نيز بر اين مطلب اذعان دارد که از نظر احاديث اسلامي که از طريق پيامبر اکرم(ص) و ائمه معصومين(ع) به دست ما رسيده است به تبع قرآن کريم، رابطه تنگاتنگي بين علم و معرفت حقيقي و حق و حقيقت به چشم مي‌خورد، و اين که حق و باطل را نبايد به وسيله طرفداران آن شناخت،‌بلکه اسوه‌ها و الگوهاي حقيقي حق، معياري متقن براني شناخت حق از باطل مي‌باشند. در فصل سوم به بيان حق و باطل در جهان هستي پرداخته، در بخش اوّل به استناد آيه164 سوره بقره و آيه
191 آل عمران به بررسي اساس نظام خلقت پرداخته و طبق آيات شريفه164 اذعان دارد که بر سراسر عالم تکوين نظمي دقيق

و استوار و بر اساس موازين و معيار‌هاي حق و تحت عنوان سنن الهي حاکم است و همان گونه که نظام تکويني امور عالم بر اساس موازين حق پديد آمده و اداره مي‌شود، هماهنگ با آن نظام تشريعي نيز براي اقامه و برپايي قسط و عدل تنظيم گرديده است، علاوه بر اينها خداوند متعال از طرق گوناگون اين موازين و معيارها را بيان فرموده و مخلوقات خويش را بر اين مسير هدايت نموده است، به همين ترتيب که در جهان موازين حق بر سراسر گستره هستي حکمفرماست، در جهان آخرت نيز رسيدگي به اعمال بندگان بر اساس معيارها و موازين حق و قسط و عدل خواهد بود.

در بخش دوم اين فصل نيز با توجّه به مطالب بخش قبل به بررسي اين مطلب پرداخته که آيا نظام هستي نظام أحسن است؟ و در اين راستا به بيان شبهاتي پرداخته و به آنها پاسخ داده است.

در فصل چهارم حق و باطل را در مسير جامعه و تاريخ بررسي نموده است، اين فصل نيز داراي بخش‌هايي است، در بخش اوّل اسنان و رابطه او با حق و باطل را از ديدگاه جامعه شناسانه، از ديدگاه قرآن و گواهي تاريخ بيان کرده است.

در فصل پنجم نيز به بحث احقاق حق و ازهاق باطل پرداخته است، وي علل وجوب پذيرش حق و سر پيچي از باطل را در چند علت خلاصه نموده که عبارت‌اند از: آميختگي حق و باطل،‌ اسان بودن پذيرش باطل حق را بر شمرده که به تقسيم اولي به سه دسته منقسم شده‌اند:

1. زمينه‌هاي فطري و ذاتي انسان براي پذيرش حق،

2. زمينه‌هاي آرماني پذيرش حق، 3.توانايي‌هاي انسان.

در بخش ديگر اين بخش اشاره‌اي به آثار پذيرش حق و سرپيچي از باطل دارد، که اين نتايج و آثار عبارت‌اند از: خير و سعادت و شرح صدر،‌کسب فضيلت و برتري، رسيدن به ايمان حقيقي، محبوب شدن نزد خداوند متعال، رشد و تعالي جامعه و نشانه تقدس و طهارت آن، نشانه عقل و کياست و موجب عزت و سر افرازي،‌ قرب و مايه آرامش قلب و سکون خاطر.

وي سپس به عواقب سرپيچي از حق و متابعت از باطل پرداخته و اين عوامل را توضيح داده، و در پايان نيز موانع پذيرش حق را بر شمارد.

4. اهميّت نيّت از ديدگاه قرآن و حديث، محمد کاشي طرقي، کارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي، دانشگاه آزاد اسلامي تهران، استاد راهنما: دکتر سيّد محمد باقر حجتي، استاد مشاور: دکتر عليرضا فيض،1371، 125ص.

اين رساله کنکاشي است در جهت شناخت بيشتر و پي بردن به اهميّت نيّت که يکي از مسائل بنيادي در رابطه با کليد اعمالي است که از انسان صادر مي‌شود.

با مراجعه به آيات و اخبار گوناگوني که در اين زمينه وجوددارد اين مطلب استنباط مي‌شود که بين نيت و عمل ارتباط و پيوستگي وجود دارد. بر همين اساس در قرآن کريم ايمان و عمل صالح باهم و از پي هم آمده، و بدين وسيله خاطر نشان شده است که شرط اساسي سعادت، پيوند دادن درون و برون و هم آهنگ ساختن ايمان معنوي و عمال ظاهري مي‌باشد، اما در عين اين آميختگي و ارتباط بين نيت و عمل، يکي از آن دو از اهميّت و اعتبار بيشتري برخوردار مي‌باشد، و آن عنصر«نيت» مي‌باشد.

نگارنده رساله خود را مبوب نساخته و مطالب را بدون عنوان فصل بندي ايراد نموده است،‌وي نخست نيت را تعريف و آن را از نظر لغت و اصطلاح مورد نقد و بررسي قرار داده است، و در نتيجه نيت را همان اراده جهت دهنده غرض مي‌داند.

سپس ضوابط نيت صحيح را توضيح مي‌دهد و سه ملاک اساسي نيت صحيح را که عبارت‌اند از: منطبق بودن با سنت، داشتن خلوص، صادق بودن مورد بررسي قرار داده است، وي با اشاره به جريان خوارج يک نمونه تاريخي از نيت انطباق با سنت را مطرح و درباره آن توضيح مي‌دهد، در رابطه با اخلاص نيز پس از شرح لفظ اخلاص و بيان آيات و احاديث به ذکر نمونه‌هايي از رفتارهاي اشخاص که همراه با اخلاص بوده پرداخته و سپس مراد و منظور از اخلاص در عمل را شرح داده است،‌ که اخلاص چيزي جز رعايت توحيد در عمل نيست، لذا اگر شخصي در عمل توحيد نداشته باشد اخلاص هم ندارد، و اعمالش حبط خواهد شد، اين اخلاص اساساً بايستي در سه مرحله مورد توجّه قرار گيرد:

1. قبل از عمل

2. حين عمل

3. پس از اتمام عمل.

بخش ديگر رساله درباره فرق نيت و آرزوست، نگارنده با بيان شواهدي از آيات قرآن اين فرق را توضيح داده است،‌ و به تناسب فرق بين نيت و تصور ذهني را بيان نموده است، سپس مراتب نيت را طبق مراتب هفت گانه‌اي که مرحوم علاّمه مجلسي در کتاب بحارالأنوار آودره توضيح داده است، اين مراحل عبارت‌اند از:

اوّل‌ـ‌ نيتي که از شدت ترس از عذاب خداوند است،

دوم‌ـ نيتي که بر صاحب آن شوق رسيدن به نعمت‌هاي بهشت غالب مي‌شود،

سوم‌ـ کسي که خدا را به خاطر شکرگذاري عبادت مي‌کند،

چهارم‌ـ نيت کسي که از روي حيا به عبادت مي‌پردازد،

پنجم‌ـ نيت کساني که به قصد قرب به خدا او را عبادت مي‌کنند،

ششم‌ـ نيت کساني که خدا را عبادت مي‌کنند به خاطر اين که او را شايسته و سزاوار عبادت مي‌يابند،

هفتم‌ـ نيت کساني که به خاطر عشق و محبت به پروردگارش او را عبادت مي‌کند، و در درجه برترين درجه مقربيين است.

شوائب و آلايش‌هاي مخل به خلوص نيت از ديگر بحث‌هاي مطرح شده در اين دساله مي‌باشد، و توضيح اين مطلب که آيا مشوب و آلوده شدن نيت خالص باعث بطلان کامل آن مي‌شود يا تأثيري سوئي در آن نداشته،‌ يا اين که فقط از ارزش آن مي‌کاهد؟

تأثير نيت در تکامل و انحطاط شخصيت اسنان از ديگر موضوعات مورد بحث است، در اين زمنيه به شرح نقش نيت در تزکيه نفس پرداخته و سپس وجوه برتري نيت نسبت به عمل راکه هفت وجه مي‌باشد توضيح داده است.

در پايان نيز راه‌هاي اصلاح نيت را شرح مي‌دهد و مي‌نويسد: يکي از راه‌هاي اصلاح نيت، اصلاح نفي از طريق مبارزه با هواي و هوس‌ها و نفس امّاره است.

و تصحيح نيت ممکن نيست مگر به خارج نمودن حب دنيا و فخر و عزت آن از قلب، به وسيله رياضت‌هاي سخت و تفکرات صحيح و مجاهدت‌هاي بسيار.

5. استغفار و آثار آن دريافت و روايات، جواد نجفي کاني، کارشناسي ارشد علوم قرآن و حديث، دانشکده اصول دين قم،‌ استاد راهنما: آية الله محمد‌هادي معرفت، استاد مشاور: دکتر ولي الله نقي پور، 1379، 194ص.

يکي از مسائل مهم که در عين سادگي و روشني، غامض و پيچيده بوده و کج فهمي‌ها و لغزش گاه‌هاي فراواني دارد بحث استغفار است، معتقدان به اديان الهي هر يک به نوعي در گير اين مبحث مي‌باشند، نگارنده در طرح تحقيقي خود بر آن است تا از بعضي غوامض پرده بردارد، وي نخست به عنوان مقدمه بحثي درباره گناه، آثار و عواقب دنيوي و اخروي آن دارد، در مرحله بعد با تعريق استغفار به ميان شرايط و آثار آن پرداخته است.

با توجّه به ويژگي‌هاي انسان و تجربياتي که در معرض ديد همگان است،‌ عموم انسان‌ها به جز معدودي از بندگان خاص الهي، در معرض و گناه و عصيان قرار دارند، و کم و بيش بدان آلوده مي گردند،با اين وصف و با توجّه به اين كه همين اعمال آدمي، ابديت او را مي سازند اهميت موضوع رهايي از گناه و آلودگي و پاكسازي روح و روان مشخص مِ‌گرد، در متون ديني استغفار به عنوان شستشو دهنده و پاک کننده آلودگي‌ها معرفي شده است.

فصول سه‌گانه رساله که هر کدام خود بخش‌هايي دارند بيانگر تفسير و توضيح اين مطلب مي‌باشد،‌ وي نخست در بيان کليات پژوهش، از جمله تعريف مفاهيم موضوع را ارائه معني مغرفت و غفران مي‌باشد،‌ در اين راستا پيشينه تحقيق و اين که اين بحث ريشه قرآني داشته و در نتيجه مفسران در مطاوي تفاسيرشان بدان پرداخته‌اند و علماي اخلاق د رادوار مختلف به اين موضوع نگريسته‌اند را توضيح داده است. استغفار در آيات و روايات مطالب فصل بعدي است که در دو بخش توضيح داده شد، در بخش اول استغفار، شرايط و آداب آن در بخش دوم مراتب استغفار را بيان داشته است.

در قرآن کريم به سه آيه برخوردار مي‌کنيم که خداوند متعال بعد از فرمان دادن به استغفار دستور به توبه داده است، و با کلمه«ثم» که معمولاً فاصله و ترتيب را هم مي‌رساند به هم متصل شده‌اند و عبارت«استغفروا ربکم ثم توبو الله» تکرار شده است، مفسرين براي اين امر چند وجه ذکر کرده‌اند که با توضيح اين سه وجه نگارنده رابطه استغفار و توبه در قرآن را شرح داده است، فرق ميان توبه و استغفار هم اين است که استغفار طلب آمرزش به وسيله دعا و توبه است، ولي توبه پشيماني از معصيت و تصميم بر عدم تکرار آن است، بنابراين چون انسان در اثر غفلت و ناداني ويا غالب شدن غرايز حيواني و هواي نفس بر قوه عقلاني، آلوده به گناه مي‌شود، و چون هيچکس نمي‌تواند حق پروردگار را آن طوري که شايسته مقام ربوي اوست ادا کند، بر اين اساس انسان خود را شرمگين نزد پروردگار مي‌بيند، به همين دليل هميشه نياز به استغفار دارد.

نگارنده در باب شرايط استغفار مي‌نويسد: استغفار شش شرط دارد، که اين شش شرط در کلام اميرالمؤمنان(ع) آمده، اگر شروط مراعات نشود استغفار محقق نمي‌شود وي سپس با ذکر اقوال و انظار علماء اخلاق و مفسران بزرگ اين مراحل را کاملاً شرح و بسط داده است.

اما مراحل استغفار عبارت‌اند از:

1. پشيماني قلب

2. اصلاح خرابکاري‌هاي سابق

3
. استغفار واقعي.

استغفار داراي آدابي نيز هست، نخست غسل و وضو کردن، سپس نماز خواندن، مرحله بعد صدقه دادن و انفاق کردن که از بهترين راه‌هاي آمرزش است، چهارمين ادب حسن ظن به خدا داشتن و اميد عفو و بخشش او را داشتن، در مرحله پنجم اعتراف نمودن به اين که جز خدا کسي بخشنده گناهان نيست، ادب ديگر اين که اين استغفار چون به معني پوشش و مغفرت مي‌باشد بهتر است در پنهان و دور از چشم ديگران باشد، و ديگر از آداب تکرار استغفار است، و آخرين سفارش در آداب استغفار اين است که همان طور که انسان انتظار عفو الهي را در برابر لغزش‌ها دارد بايد در مورد ديگران عفو و بخشش را فراموش نکند.

وي در بخش مراتب استغفار عناويني چون استغفار ملائکه و کيفيت آن، استغفار مؤمنين و محدود آن را توضيح داده است.

فصل سوم رساله درباره آثار و موانع استغفار مي‌باشد، اين فصل نيز از دو بخش تشکيل شده، بخشي اوّل درباره آثار استغفار و بخش دوم درباره موانع استغفار است.

آثار استغفار نيز به چند دسته تقسيم مي‌شود: الف‌ـ آثار دنيوي، از قبيل امنيت، زياد شدن روزي، طولاني شدن عمر، افزايش قوت و نيرو.

ب‌ـ آثار اخروي، مانند: استجابت دعا، قطع شدن شيطان، تبديل سيئات به حسنات، آمرزش گناهان و کسب رحمت الهي،‌ رهايي از جهنم و ورود به بهشت، زدوده شدن زنگارهاي گناه.

بخش دوم نيز کهدرباب موانع استغفار است، نخست در باب گناه که از موانع استغفار مي‌باشد بحث نموده و به توضيح آثار سوئي که گناه مي‌تواند در سرنوشت انسان داشته باشد اشاره کرد، و ضمن تعريف گناه و واژه‌هاي مشابه آن، و تقسيم گناه به کبيره و صغيره، و معيار شناخت کبيره از صغيره، و مواردي که گناه صغيره تبديل به کبيره مي‌شود، و همچنين تقسيم گناه به دو گونه مطلق و نسبي، به ذکر آثار گناه پرداخته و اين آثار را که عبارت‌اند از: نفاق، کفر، عالم گير شدن فساد، زيبا ديدن گناه،‌بي‌پروايي، سلب آرامش روحي و نيامدن باران و برکات الهي است را با ذکر احاديثي در اين زمينه توضيح داده است.

6. پژوهش پيرامون مصونيت قرآن از تحرف،عباس نقيئي، کارشناس ارشد معارف اسلامي و تبليغ، دانشگاه امام صادق(ع)، استاد راهنما: حجة الاسلام سيد محمد باقر حجتي، استاد مشاوره: علي اکبر غفاري و سيّد ضياءالدين سجادي، 1368، 211ص.

بحث درباره نظر به قريت به اتفاق علماء فريقين و فحول آنان به عدم تحريف قرآن و به عکس قول عده‌اي که مزعمه تحريف قرآن،را پذيرفته اند، بررسي مدارك و ادله محكم نقلي و شواهد تاريخي، بحث در امكان يا عدم امكان عقلي تحريف قرآن، شيوه جمع و تدوين قرآن، اثرات اعتقاد به تحريف يا عدم آن، از مسائل مطرح شده و مورد بحث اين رساله مي‌باشد.

اثبات اين سخن که قرآن از گزند اشکال مختلف تحريف محفوظ مانده يا بر عکس مورد تحريف قرار گرفته،‌ تحقيقاً نوع و تلقي و برخورد ما را با کتاب الهي از هر جهت تغيير خواهد داد، طبيعي است اين سؤال همواره مطرح است که چرا جمع قريب به اتفاق علما فريقين و فحول آنان قائل هب عدم تحريف و فقط عده‌اي آن را نپذيرفته‌اند، مسأله تحريف از جمله مباحث معرکه آراء است که کم و بيش در محافل علمي مطرح بوده و در گوشه کنار در مورد آن تحقيقاتي نيز صورت گرفته است، و ضمن آن که مشتاقان حق جو را با حقيقت قرآن و عظمت آن آشنا مي‌کند سلاح تبليغاتي دشمنان اسلام را در تفرقه انداختن ميان صفوف متحد مسلمين که به حبل الله قرآن چنگ زده‌اند مي‌گيرد و نغمه شوم تحريف قرآن را در نطفه خفه مي‌کند، اما آيا قرآن خود پيراسته و مصون از تحريف است؟ آيا قرآن موجود آئينه تمام نماي وحي است؟ يا همچون ساير کتب آسماني مورد تحريف قرار گرفته‌ و لذا قاطع عذر نيست؟ اينها سؤلاتي است که در اين تحقيق بدانها پاسخ داده شده است.

نگارنده رساله خود را در يک مقدمه و چهار فصل تنظيم نموده است.

در فصل اوّل مباحثي از قبيل تعريف قرآن و نيز اصطلاح تحريف و اقسام آن و تبليغات سوء برخي نسبت به شيعه و تحليل‌هاي غلط آنان نسبت به نظرات ايشان و نيز ضابطه و معيار تکفير و شناخت ضروريات دين را مطرح کرده است، و نتيجه مي‌گيرد که در همه ممالک اسلامي،‌ قرآن‌ها بدون هيچ اختلافاتي از نظر سوره‌ها و آيه‌ها و کلمه‌ها چاپ مي‌شود واحدي در صحت و سقم آن تشکيک نمي‌کند، و چنانچه در برخي چابهار و يا نسخه‌هاي خطي، حروف يا کلمه‌هايي افتاده است، به سهو قلم ناسخ يا اغلاط چاپي مربوط است نه به تحريف قرآن.

در فصل دوم عمده‌تري ادله طرفداران تحريف قرآن را بيان و مورد بررسي قرار داده است، در اين فصل مباحثي از قبيل پيروي مسلمين از امم پيشين در تحريف قرآن، جمع قرآن، نسخ تلاوت، مصاحف اميرالمؤمنين(ع)، ابن مسعود و ابي بن کعب و ديگر اصحاب را مورد رسيدگي قرار داده است.

در فصل سوم هم عمده‌ترين شبهه قائلين تحريف قرآن، روايات موجود در مجامع روايي شيعه و سني را مورد نقد و بررسي تفضيلي قرار داده است، گرچه اين شبه نيز قاعدتاً مي‌بايست به فصل دوم ملحق شود، اما به جهت اهميّت و گستردگي، نگارنده آن را به صورت فصل جداگانه‌اي عرضه داشته است.

در فصل چهارم و آخرين فصل اين رساله، دلائل مهم نفي تحريف قرآن و چهار بعد نقل،‌ عقل، سنت و اجماع را مطرح و سپس آراء قريب به پنجاه تن از بزرگ‌ترين علماء شيعه از قرن سوم تا عصر حاضر را به تفصيل بيان کرده است، که همه آنها متفقاً حدوث و وقوع هر نوع تحريفي را در قرآن نفي کرده‌اند،‌ نگارنده متذکر اين نکته نيز شده است که در رساله‌اش بيشتر به طرح مسأله تحريف از ديدگاه شيعه پرداخته به دلائلي که در پايان نامه ذکر مي‌کند، و از طرح آراء اهل سنت پرهيز نموده است، گرچه منابع آنان را در حد نياز مورد استفاده قرار داده است.

7. شأن نزول و نقش آن در تفسير، نجف نجفي روحاني، کارشناسي ارشد الهيات و معارف اسلامي، دانشگاه تربيت مدرس قم، استاد راهنما: حجة الاسلام دکتر احمد بهشتي،استاد مشاور: آية الله سيّد ابوالفضل ميرمحمدي، 1372، 241ص.

بررسي معني اصطلاح شأن نزول، اهميّت و فوايد شناخت شأن نزول، انواع شأن نزول، مصادر شأن نزول، روش شناخت نزول، تفسير و شأن نزول و نقد و بررسي اقوال و انظار در شأن نزول آيات از جمله مباحث مطرح شده در اين رساله مي‌باشد.

يکي از مسائل مهم علوم و قرآن موضوع شأن نزول است که توجّه به آن بر مفسران لازم و ضروري مي‌باشد، زيرا شناخت نخستين مصداق معناي کلي آيه فضاي نزول آن را نشان داده و مفسر را در فهم معناي آيه مساعدت مي‌نمايد، اگرچه بعض دانشمندان به صورت مستقل يا در ضمن مباحث تفسيري مطالبي را پيرامون شأن نزول ارائه کرده‌اند، که قابل تقدير و ستايش مي‌باشد،‌ اما اهميّت موضوع پژوهش و بررسي جامع‌تري را مي‌طلبد تا حاصل آن به صورت نوشتاري دقيق و منظم و جامع تدوين گردد.

نگارنده اين رساله را ده فصل و يک خاتمه و ارائه نموده است: نخست واژه شأن نزول و تاريخچه آن، و سپس اهميّت و فوايد آن را مورد اشاره قرار داده، آن گاه به بيان انواع و مصادر و تعابير شأن نزول پرداخته، و با ذکر امکان جعل شأن نزول براي آيات قرآن، روش شناخت شأن نزول، را ارائه كرده است.

ارتباط تفسير با شأن نزول، همچنين بحث تعدد روايات شأن نزول و امكان تخصيص عموم آيات شريفه قرآني با مورد نزول، از مباحث ديگري است که با تفصيل و ذکر ديدگاه دانشمندان اهل سنت و شيعي تدوين و در پايان نيز براي حسن ختام مبحث شأن نزول در مصحف علي(ع) را ارائه نموده است.

وي تلخيص مباحث و جمع بندي کلي از فصول گذشته را تحت عنوان خاتمه تنظيم نموده تا سيماي کامل فصول را در معرض افکار قرار دهد،‌به عبارت ديگر اين رساله کنکاشي پيرامون يافتن پاسخ براي پرسش‌هاي براي پرسش‌هاي فرضي نگارنده است که عبارت‌اند از:

شأن نزولچيست و چه تفاوتي با سبب نزول دارد؟

کتابت شأن نزول از چه تاريخي صورت پذيرفته است؟

اهميّت و فوايد شناخت شأن نزول چيست؟

چه زمينه‌هايي باعث نزول آيات قرآن مي‌گرديد؟

مصادر شأن نزول چه کساني هستند؟

آقا قول صاحبه به طور مطلق در شأن نزول حجيت دارد؟

جعل شأن نزول چگونه و با چه اهدافي صورت گرفته است؟

روش و معيارهاي شناخت شأن نزول صحيح از سقيم کدام است؟

چه تعابيري بيانگر شأن نزول هستند؟

آيا خبر واحد در اثبات شأن نزول حجيت دارد؟

آيا بدون شناخت شآن نزول تفسير امکان پذير است؟

نقش شأن نزول در تفسير آيات چيست؟

آيا مورد نزول مي‌تواند محضص عموم آيه واقع شود؟

جمع و ترجيح در روايات متعدد شأن نزول آيه واحد چگونه صورت مي‌پذيرد.

/ 1