بسم الله الرحمن الرحيم «وصيت نامة طلبة شهيد: حسن خليلي کاشيدار » مادر جان! تو بودي که مرا به جبهه هاي نور عليه ظلمت فرستادي و عشق امام حسين(ع) را در قلبم بوجود آوردي که من حالا به عشق امام حسين(ع) و عشق الله به اين جاهايي که غير از نور چيز ديگري ديده نميشود، آمدم. چون که تو مادر در مجلس عزاي امام حسين(ع) شرکت ميکردي، اشک ميريختي و اشک با شير تو مخلوط ميشد ومن آن را ميخوردم، که حال به عشق امام حسين(ع) به اين جا آمدم که شايد بتوانم به ملاقات آن حضرت سر از تن جدا بروم و آن حضرت را زيارت کنم و آن حضرت مرا شفاعت کند. پس تو مادر! هر موقع يادي از من کرديبه ياد مظلوم کربلا باش و براي چنين مظلوماني گريه کن که ازهرنظر از همه انسانها مقام والايي دارند. مادرم! از دوران کودکيهر موقع نامي از امام حسين ميبردند، آرزو ميکردم که اي کاشدر آن زمان بودم و در رکاب آن حضرت به شهادت ميرسيدم! حال فرزند او آمد و به آرزوي خودم رسيدم. والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته