بسم الله الرحمن الرحيم «أم حسبتم ان تدخلوا الجنه و لمّا ياتکم مثل الّذين خلوا من قبلکم مَسَّتهُمُ البأساء و الضراء و زلزلوا حتي يقول الرسول و الذين آمنوا معه متي نصر الله الا ان نصر الله قريب» (بقره/214) سخن گفتن براي ملت شهيد پرور به عنوان وصيتنامه شخصي که هنوز از جهاد اکبر فارق نشده و به جهاد اصغر مشغول گشته است، سخت و مشکل است و بايد که کاتب، خود، پاک گرديده باشد تا شايد سخن او در دل افراد جاي بگيرد و إلا بسي مکافات است و بس. اما از آنجا که ميبينم ما نسبت به افراد ديگر، نان امام زمان –سلام الله عليها- مصرف کردهايم و چه بسا که مثمر ثمر هم واقع نشده باشيم، ازاين جهت وظيفة ما بيشتر ميشود لذا چند جملهاي را براي اداي گوشهاي از وظيفه بزرگ خود، مينويسم. آيه فوق نسبت به کساني که با اداي وظيفة ديني خود، خيال ميکنند که مؤمن گرديدهاند و بهشت جايگاه آنان مي باشد و با اينکه مشکلات و سختيها هم به آنها رسيده است مثلا چند روزي در جنگ بودهاند، ولي خيال کردهاند که وظيفة آنها تمام شده و خدا ميفرمايد: آيا گمان ميکنيد که داخل بهشت مي شويد و حال آنکه هنوز مثل امتهاي قبل امتحان نشدهايد، امتهايي که با اينکه با شوکت و افتخار بودند، ولي وقتي در سختي و فشار واقع شدند و حتي متزلزل و زمينگير گشتند، آنها همراه با رسول و فرستاده خدا، فرياد زدند که نصر خداوند پس چه شد؟ و در انتظار ياري خدا بودند تا اينکه خداوند ميفرمايد آگاه باشيد که نصر و ياري خداوند نزديک است: و بزودي آن دوران پر مشقت و رنج پايان مييابد و امم قبل از شما اين چنين بودهاند و اين خود قسمتي از تاريخ است که پيوسته از سوي پيشوايان ما، توصيه شده است که آن را بخوانيد و درس بگيريد. البته هنوز نه ملت و نه امام، به آن مرحلة از سختيها نرسيدهاند ولي بايد اين مطلب را قبول نمايند و خود را آماده نمايند که تا زماني به چنين مرحلهاي نرسيدهايم، جاي مقاومت کردن هست. بلکه بايد بيش از اين ثابت و استوار ايستاد تا بتوانيم روحيه تسليم ناپذيري خود را بر همه ملل و دولتها ثابت کنيم چرا که هنوز اماممان- که خداوند عمرش را تا فرج امام زمان –عجل الله تعالي فرجه- و حتي در کنار او هم طولاني بگرداند- ثابت ايستاده و دعوت به مبارزه و جهاد در راه خدا مينمايد و اين حرکت همچنان تا ريشه کن شدن ظلم و ستم از کليه عالم و برافراخته شدن پرچم لا اله الا الله و محمد رسول الله در کلية نقاط دنيا ادامه خواهد داشت و مطلب ديگر اينکه جنگ ما در مرحلة اول خود با صدام و ريشه کن شدن نظام بعث، از سر ملت عراق است، حال امسال تمام بشود و يا طولاني شود، باز هم ملت، خصوصا جوانان، بايد حضور خود را در جنگ ادامه بدهند تا پيروزي شيرين، حاصل گردد و در اين ميان، کساني که نسبت به امام ميگويند که امسال سال آخر جنگ است، بدانند که حضرت امام نفرمودند که سال آخر جنگ است. بلکه فرمودند که سال پيروزي است. البته اين خواستة ما است و از مسئولين هم مي خواهيم به اين خواستة ملت لبيک گفته وتمام وسع خود را در رابطه با مساله اصلي که جنگ است، مبذول دارند و آنها که کلا جنگ را ترک نمودهاند و يا اينکه خيال کردهاند با يک دفعه جبهه رفتن، تکليف از آنها ساقط ميگردد، بدانند که اينطور نيست و خود را مشغول کارهايي نکنند و نگوئيد که اگر ما برويم، اين کار روي زمين ميماند، يا اينجا وظيفة ما مهمتر است. خير اينطور نيست و در حال حاضر وظيفة همه شرکت در مسئله اصلي جنگ است و اين اختصاص به قشر خاص و يا افرادي خاص و يا در سنين نوجواني و پيري ندارد چرا که حضور افراد 25 تا 40 ساله، در جبهه کمتر به چشم ميخورد و نکند که اين افراد را، حب مال و فرزند گرفته باشد و مشمول آيه سوره توبه واقع شوند که ميفرمايد: پيامبر بگو که اگر اموال شما و اولاد و برادران و زن و فرزند و پدران شما و تجارتي که از کسادي آن مي ترسيد و خانه هاي شما، نزد شما بهتر باشد از خدا و رسول و جهاد در راه او، پس در انتظار امر خداوند باشيد: و بدانيد که بالاخره بايد دنيا را ترک کرده و به سوي خدا مهاجرت نماييم و اين مردن و رفتن را همه ما ميدانيم ولي نمي دانم که چرا باورمان نميشود و براي چند لحظه هم که شده به آن فکر نمي کنيم و به خود نمي آييم پس حال که اين چنين است، بايد دنبال اين باشيم که کدام مرگ و مردن، بهترين مردناست؟ امام حسين -عليه السلام- در شعري که به او نسبت ميدهند، مي فرمايد: «ان کانت الابدان للموت انشأت فقتل امرء في الله» افضل اگر سرنوشت نهايي ما اين است که بميريم و اين بدنهاي ما براي مردن آفريده شده است،پس کشته شدن انسان در راه خداوند، بهترين مردنها مي باشد. نوجوانهاي جامعه ما بايد بدانند که در مملکت اسلام و امام زمان-عجل الله تعالي فرجه- پرورش يافتهاند سعي و تلاش آنها بايد در ياد گرفتن هر چه بيشتر مسائل اسلامي و آگاهي با مفاهيم اسلام باشد زيرا اينها هستند که بايد ادامه دهندگان راه شهدايمان باشد و بدانند که از درس خواندن هم، خسته نشوند و با کوشش هر چه تمامتر درسهاي خود را بخوانند، مخصوصا کساني که همراه با تحصيل به جبهه هم مي روند. و خطابم به پدر و مادرم اين است که درست است که فرزند بزرگ نموديد و براي او رنجها و غصه ها خورديد و براي او اميدها در دل ميپرورانيد، اما بايد اين نکته را بدانيد وقتي که اسلام احتياج به ياري داشت، بايد همه چيز خود را بدهيم واز جان و مال و فرزند بگذريم، چنانچه امام حسين –عليه السلام- براي همين راه و به خاطر همين اسلام شهيد شد چنانکه مي فرمايد که اني ما خرجت اشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً بل خرجت لطلب الاصلاح في أمَّهِ جدّي أريد أن آمُرَ بالمعروف و أنهي عن المنکر. و مبادا در ذهنتان بيايد که چرا فلاني چنين نکرد و فرزندان او سالم است و آنها را دور خود جمع کرده است که هر کسي را روز قيامت به آنچه انجام داده است، جزا ميدهند و حيات دنيا چيزي جز لهو و لعب و زينت و تفاخر و تکاثر و کثرت طلبي در اموال و اولاد، بيش نيست دعا کردن در حق رزمندگان اسلام و امام را فراموش نکنيد زيرا که بسياري از پيروزيها و مؤفقيتهاي آنان، بر اثر دعاي خير امت اسلام است. والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته3/11/65 احمد صالحي