«طلبة شهيد: محمدحسين عاشوري» «شهادت معراج رزمندگان اسلام است به سوي ربشان»-(امام خميني) الحمدلله الذي هدانا لهذا و ما كنا لنهتدي لولا ان هداناالله و الصلوه و السلام علي سيدنا و نبينا محمد و علي آل الطاهرين سيما مولانا حجهبن الحسن العسكري ارواحنا له الفدا.«فليقاتل فيسبيلالله الذين يشرون الحيوه الدنيا بالاخره و من يقاتل فيسبيلالله فيقتل او يغلب فسوف نؤتيه اجرا عظيما» (نساء/74) و أينما تكونوا يدرکكم الموت (نساء/78).شهادت ميدهم به وحدانيت خداوند تبارك و تعالي و رسالت خاتمالانبياء، محمد بن عبدالله –صلي الله عليه و آله- و آن چه بر حضرتش نازل گرديده و ولايت جانشينان به حق رسول الله -صلياللهعليهوآله- اول آنها مولي الموحدين اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب -عليهالسلام- و آخر ايشان ولي عصر حضرت حجهبن الحسن العسكري -روحي و ارواحالعالمين لتراب مقدمهالفداه- که هم اكنون در پرده غيبت، حافظ و نگهدار عالم هستي ميباشد و روزي كه خداي عزّوجل صلاح بداند ظهور خواهند نمود و گواهي ميدهم به ولايت نوّاب ايشان كه در عصر حاضر در کف با كفايت حضرت امام روحاللهالموسويالخميني، رهبر حكومت اسلامي و اميد مستضعفان جهان است كه خدا تا ظهور حضرت حجت -عجلاللهتعاليفرجه- و حتي در كنار حضرتش به سلامت و موفقيت بدارد و ايشان را بر تمامي دشمنان اسلام پيروز بگرداند.قبل از هر چيز از پدر و مادر محترم و عزيزم، همسرم، خواهران و برادرانم و تمامي اقوام و خويشان و اساتيد بزرگوار و دوستان گراميام و هر كه به نحوي اين حقير روسياه و گناهكار را بشناسد، ميخواهم كه مرا ببخشند و بدي هايم را به ديده اغماض بگيرند و عفو نمايند كه خدا انشاءالله شما را در دنيا و عقبي ببخشد و همه ما را شامل الطاف و رحمتهاي خود بفرمايد.وصيت من به همه شما اين است كه تقوي، تقوي، تقوي الهي را پيشه خود كنيد كه راهي بس دراز و طولاني در پيش داريم و مسئوليت خون شهداي اسلام بر دوش همه ما است و حتما و حتما بايد خود را براي استقبال از موت و سكرات بعد آن و براي يومالحسره «ان تقول نفس يا حسرتي علي ما فرطت في جنب الله» (زمر/56) و يومالحساب و.آماده كنيم كه ببينيد ائمه اطهار -عليهمالسلام- با آن درجات عاليه و رسيدن به آخرين قلههاي كمال براي آن روز اشك ريخته و نالهها كردهاند و ادعيهشان را تلاوت كرده و در آن تدبر نماييد.چه بيانات سوزناك و چه حالات پر از شور و چه عشق و چه شوقي داشتند و ما كه اصلا نميشود تصور عقب زندگيمان را بكنيم.چه ميشود ما را كه درك نميكنيم و به خود نميآييم؟ آيا اين همه خون شهدا و اشك چشم مادران و يتيمان و خانوادههاي شهدا براي عبرت ما بس نيست؟ آيا ديگر نميخواهيم بيدار بشويم؟ از عذاب الهي هراس نداريم و كمترين دركي از لذت انس با يار و شوق لقاء پروردگار بر ما نيست؟ به هر حال عزيزان بايد بسيار مواظب بود «واتقوا يوما لا تجزي نفس عن نفس شيئا و لا يقبل منها شفاعه و لا يؤخذ منها عدل و لا هم ينصرون» (بقره/48).برادران عزيز رزمنده و دوستان مجاهد فيسبيلالله، بايد متوجه باشند كه خداي نخواسته غرور، ريا، گناه و .در آنها رخنه نكند كه با خلوص و توكل ميشود پيروز شد و تقوي است كه نصرت ميآورد كه: «ان تتقوا الله يجعل لکم فرقانا» (انفال،29) و «مَن يتَّق الله يجعل له مخرجا و .»(طلاق،2) خلاصه اين كه بايد گفت: «الم يان للّذين آمنوا أن تخشع قلوبهم لذكرالله»(حديد/16) تذكر دوم كه بسيار لازم است اين كه بايد خود را براي جامعه آينده و براي هدايت بشريت آماده كرد.نسل آينده نگاهش به سوي ما است و ما نه تنها براي جامعه خود، كه براي جهان انساني بايد الگو و نمونه بوده و بتوانيم با فراگيري عمل به معارف و احكام قرآن و اسلام اين مطلب را پياده كنيم و تحقق بخشيم.برادران به خصوص رفقاي حوزه! بايد در اين موقعيت عظيم با دو بال تعليم و تزكيه، بيشتر از قبل كوشش و جديت كنيم و دنيا ما را مشغول نكند كه مسئووليت خطيري متوجه ما است.در قرآن تفكر و تدبر نماييد؛ در نهجالبلاغه و روايات ائمه هدي -عليهمالسلام- دقت كنيد كه «لا رطب و لا يابس الا في كتاب مبين» و باز داريم كه «ان ذُكِر الخير كنتم اوله و اصله فرعه و محدنه و مأواه» (فرازي از زيارت جامعه کبيره) و به يقين اگر ما جهد و كوشش كنيم، خداي عزوجل كمك ما خواهد كرد كه «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا» (عنكبوت/ 49) اما وصيتهاي خصوصي: اولاٌ پدر و مادر و خصوصا تو همسرم و خواهران و برادرانم را دعوت به صبر و شكيبايي مينمايم و از شما جدا ميخواهم كه صبر پيشه نماييد كه «ان الله معالصابرين» و «بشرالصابرين.الذين اذا اصابتهم مصيبه قالو انا لله و انا اليه راجعون»(بقره /155) كه بدانيد همه پيشآمدها، امتحانات الهي است.مسئله دومي كه هست در مورد دفنم هست كه من دوست دارم در مشهد، در كنار قبر مولايم آقا ابوالحسن عليبن موسيالرضا -عليهالسلام- باشم؛ از اين جهت اگر پدر و مادرم موافقت كنند، مرا در بهشت رضا دفن كنيد و در ضمن يك تسبيح كه در جانمازم هست و مقداري خاك تربت سيدالشهدا كه در خانه هست و انگشتر عقيق با من دفن كنيد و به برادرم محسن طباطبايي بگوييد كه در فرصت مناسب زيارت عاشورا و زيارت جامعهاي برايم بخواند و لااقل ماهي يك مرتبه در شب جمعه برايم زيارت امينالله بخوانيد و نماز وحشت هم يادتان نرود.سوم مسئله، قرضهايم است كه 20 روز، روزه قرض دارم كه متاسفانه نشد كه بگيرم؛ همسرم اگر توانست و يا برادر محسن طباطبايي يا كس ديگر برايم بگيرد.حدود ده هزار تومان قرض دارم كه اگر شود با فروش كتابهايم و يا اگر همسرم دوست داشت از طريق ديگر بدهند.همچنين هزار تومان به برادر علي رحيمي مقروضم كه كاغذ قرضالحسنه او در دست من است، در داخل كاغذها و اسناد ديگر و همچنين يك عبا كه همراه من است يا از اوست كه به او بدهند و به او بگويند كه اگر از او نيست ممكن است از برادر بهماني باشد؛ به هر حال به صاحبش برگردد.مبلغ 300 تومان به برادر اسير مرتضي صادقي مقروضم كه يا به مهدي صادقي بدهند و يا به صندوق جبهه بريزند.300 تومان هم خمس كتابهايم است كه به دفتر امام بدهند.از مال دنيا هم كه چيزي به آن صورت ندارم و اگر هست 1500 تومان در دفترچه قرضالحسنه) كه بر عهده همسرم است.در پايان باز سفارشها به تو همسرم دارم: تو را توصيه به صبر ميكنم؛ از نماز اول وقت و دعا و زيارات و حالت عبادت و نماز شب يادت نرود؛ سعي كن هميشه با خدا باشي كه خدا نگهدار تو است؛ مواظب كارهايت باش.با همه برادران و خواهران و اقوامت خوشرفتار باش كه هستي انشاءالله و در ضمن آن ده هزار توماني كه به پدرت مقروضم اگر نخواستيد كه هيچ و اگر خواستيد، به پدرم خواهي گفت كه بدهند انشاءالله و آن دو هزارتوماني كه براي تلويزيون گذاشتهام، بگير و به پدرت بده.بار ديگر از همه شما ميخواهم كه مرا ببخشيد و برايم دعا كنيد.سلام و درود به ارواح مطهر شهداي اسلام.اللهم عجل لوليك و ايد امام خميني.كوچك همگي شما محمدحسين عاشوري