شهيد عباس محمدي - وصیت نامه شهید عباس محمدی نسخه متنی

شهيد عباس محمدي

استان مازندران > شهرستان محمود آباد

وصيت نامه

«طلبه شهيد: عباس محمدي» بسم رب الشهدا و الصديقين ان الذين آمنوا و الذين هاجروا و جاهدوا في سبيل الله اولئك يرجون رحمت الله و الله غفور رحيم «قرآن كريم سورةبقره آية218» همانا آنانكه به ‌دين خدا گرويدند و از وطن خود هجرت گزيده و در راه خدا جهاد كردند اينان اميدوار و منتظر رحمت خدا باشند كه خداوند بخشنده و مهربان است.

به نام پروردگار سخن متقيان و نجواي ذكرگويان و از جور جائران و نيرنگ حاسدان و ظلم ظالمان به خداوند پناه مي برم، درود بر پيامبر اكرم (ص) بشارت دهنده، ترساننده و چراغ هدايت، درود بر اهل بيت طاهر و ياران پاك و برگزيده او ، درود بر فرزند شهيدش كه خون خود را در راه پروردگار عطا فرمود و براي بشريت و انسان راه جديدي در جانبازي و ايثار و شهادت گشود، درود بر امام حسين (عليه السلام)، امام بر حق و چراغ هدايت و كشتي نجات و پرچمدار خط شهادت و جهاد، درود بر آن بانوي بزرگ كه پيام خون برادر و پرچم مظلوميت حسين را بر دوش گرفت و پيشاپيش مجاهدان در راه خدا گام برداشت، درود بر زينب(سلام الله عليها) دخت علي، درود بر شهيداني ‌كه گام برداشتند و به سوي الله رفتند و سلام بر رسول و پرچمدار ثاني صحراي كربلا و نائب حضرت صاحب الامر امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) امام خميني رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران و تسكين دهنده قلب خانواده‌‌‌‌‌هاي معظم شهدا و با سلام مجدد بر امت شهيد پرور ايران به خصوص بر خانواده‌هاي معظم شهدا، معلولين، اسرا، مفقودين، رزمندگان ايثارگر و از جان گذشته و رحمت و مغفرت خداوند عزوجل بر شهيدان پاك و مطهر.

بارخدايا! خود مي‌داني كه با شناخت كامل و‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌وسيع و بدون هيچ شك و ترديد و مشتاق به سويت پرواز نمودم از تو مي‌خواهم كه اين پرواز را خالص و برايم مبارك گرداني.

آري اي برادران و خواهران و اي مومنان! زمان هجرت فرا رسيده و ما مهاجران در حال هجرت هستيم، هجرتي كه آغازش زندگي نو و تولدي تازه است و پاياني ندارد، كه اين هجرت را خداوند منت نهاد و اين حقير را جزو مهاجران اين كاروان كه راهي كوي عشق است قرار داد و اين تنها آرزويم بود كه در راه دوست جان دهم و جان به جانان ببخشم تا نداي رهبر كبير انقلاب اسلامي را لبيك گويم تا به مولايم و سرورم و سالار شهيدان بگويم: حسين جان ما را ببخش كه در صحراي كربلا نبوديم و شما مجبور شديد علي اصغر را به ميدان بياوريد تا در راه حضرتت تقديم نمائي، حسين جان! ما را ببخش ‌كه اين حقير و ديگران در روز عاشورا نبوديم، امروز براي ما همان روز عاشورا است و دشمنان ما يزيد صفت و معاويه صفت هستند و ما فرزندان عاشورائيم و در اين موقعيت حساس كه اسلام از هر سو مورد تهاجم دشمنان شرق و غرب قرار گرفته پا به ميدان رزمگاه گذاشتيم و همه نوع مشكلات و سختي را تحمل خواهيم كرد و تا پاي جان همچون ياران امام حسين (عليه السلام) به عهدخود وفادار خواهيم بود و دست ازياري اماممان- كه ما را از ظلمات به سوي نور ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رهنمون شدند- نخواهيم داشت و به دشمنان اسلام و يزيديان مي‌فهمانيم كه ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم،موجيم كه آسودگي ما عدم ماستو به قول اماممان چه خوش فرمود ما مرد جنگيم و از جنگيدن نمي‌هراسيم زيرا در هر دو حال پيروزيم چه شهيد بشويم و چه بكشيم و اين مكتبي است كه كوران و كران و آنهايي كه در خواب خرگوشي فرو رفته اند نمي‌فهمند و نخواهند فهميد و در اين نفهمي و ضلالت خواهند ماند و نتيجه اين گمراهي و ظلمي را كه به مظلوم روا داشتند در اين دنيا در آتش قهر خداوند جهنم خواهند ديد، ما يكجان بيشتر نداريم چه خوب و ارزنده است كه اين جان ناقابل را در راه خداوند قادر و متعال كه صاحب آسمان و زمين است نثار نمائيم، آري جان دادن در راه معشوق و به مهمانيش رفتن افسوس ندارد بلكه سعادتي است بس عظيم تا قدم بر آن جنت كه جاي ائمه طاهرين و متقين است كه جاي ائمه طاهرين و متقين است گذاشت قدمي كه برگشت ندارد و هجرتي كه پايان ندارد، خدايا ! چقدر زيباست شهادت كه با ريختن اولين خون تمام گناهان بخشيده مي‌شود از تو مي خواهم كه شهادتم را كفاره گناهانم بگرداني، پدر و مادرم، سلامي از فرسنگ‌ها دور، از مكاني كه قدم به قدم آن با خون ديگر شهيدان رنگين و گلگون شده است برايتان مي فرستم و تقاضا دارم كه بپذيريد مرا مي بخشيد كه نتوانستم به وظيفه ام نسبت به شما ادا نمايم و معني و مفهوم واقعي كلمه قرآن كه مي فرمايد: و بالوالدين احساناص را تحقق ببخشم و در پيشگاه شما شرمنده هستم، چرا؟ چون بسي رنج‌ها و مشقت‌ها برايم كشيدي تا مرا به اين سال رسانديد و خود حسين حسين كرديد اشك ريختيد به عشق امام حسين (عليه السلام) تا ما را حسيني بار آورديد و از شما مي‌خواهم كه برايم از خداوند مهربان و توبه پذير طلب آمرزش كنيد و خود ببخشيد تا خداوند ببخشد و از خداوند مي‌خواهم كه لياقت آنرا بدهد تا در روز قيامت شفاعت شما را بنمايم(ان‌شاء الله) پدر و مادر عزيزم، من امانتي بودم كه از طرف خداوند پيش شما بودم و خوش به حالتان كه با روزي حلالتان اين امانت را صحيح و سالم به صاحبش بر گردانيد، شما همچون ابراهيم باشيد و قرباني خود را تقديم خدا كنيد و ابراهيم گونه صبر را پيشه خود نمائيد كه ان الله مع الصابرين.

هر موقع مي‌خواستيد در مرگ من اشك بريزيد و گريه كنيد به ياد مصيبت صحراي كربلا بگرييد و در مرگ ما اشك شوق بريزيد و خدا را شكر كنيد، به مادر شهيدي گفتند: فرزندت درنبرد خصم كشته شدگفت: به خدا راضيم، خداوند ان‌شاء الله به شما اجر عظيم و جزيل عنايت بفرمايد و از صابران درگاهش قرار بدهد، آمين.

برادران عزيزم، از شما مي خواهم كه جبهه را فراموش نكنيد و به نداي امام كه فرمود تنور جنگ را هميشه گرم نگه داريد لبيك بگوئيد و سفر به كوي ديار عاشقان نمائيد تا مجاهد و رستگار شويد، از برادران و دوستان مي‌خواهم كه اگر بدي و نافرماني و بي احترامي از ما ديدند، ما را ببخشند و از خداي قادر برايم طلب آمرزش كنند و راه همه شهيدان كه راه امام حسين (عليه السلام) و ياران باوفايش است را ادامه بدهيد و نگذاريد اسلحه اين حقير وديگر شهيدان به زمين بيفتد بلكه سلاح افتادة مرا برگيريد و بر دشمن ظالم و مزدور يورش بريد و خدا را از خود راضي نمائيد.

خواهرانم، در بيرون از خانه طوري باشيد كه گوئي تابوت برادر شهيدت را بر دوش داري، از شما مي خواهم كه زينب (سلام الله عليها) را الگو و سرمشق زندگيتان قرار بدهيد، با حجابتان و تزكيه نفستان پيام رسان خون ما باشيد و زينب گونه راه برادران شهيدتان را ادامه دهيد، اگر مي خواستيد در مرگ برادرانتان اشك بريزيد به ياد حضرت زينب(سلام الله عليها) بانوي صحراي كربلا باشيد كه با آن همه مشكلات و سختي كه برايشان وارد شده بود و آنچنان كه او و باقيمانده اهل بيت امام حسين (عليه السلام) را به اسارت بردند، خطبه اش آنچنان لرزه بر اندام كفر و كفار گذاشت كه با هيچ چيز جز گريه نتوانستند خودشانرا قانع كنند.

آري، خواهران ما بايد زينب گونه زندگي كنند و زينب گونه بميرند و از شما مي خواهم اين نعمتي را كه خداوند به شما داده هرگز از دست ندهيد، كه بعد از حسين زينب‌ او دليل راه شد، اي خواهر شهيد راه ما را ادامه دهيد.

اي امت شهيد پرور و حزب الله! اين حقير خودم را لايق نمي بينم كه به شما پيام بدهم ولي چه كنم، قبل از اينكه پيام را روي كاغذ بياورم اين نكته را كه بسيار حساس است يادآور شوم و آن اين است كه رزمندگان اسلام شرمنده كمك‌هاي بي‌دريغ شما هستند و خجالت مي كشند كه براي شما پيام بدهند، چرا؟ وقتي پيرزني از شام شبش مي گذرد و خود گرسنه مي خوابد تا رزمندگان سير بخوابند و يا طفل شهيدي كه همة پول خود را در روز عيد براي رزمندگان اسلام مي فرستد، ما اين را چه مي خواهيم بگوييم.

بدانيد كه كمك‌هاي شما امت حزب الله باعث تقويت روحيه فرزندان شما در جبهه هاست، موقعي كه در خط مقدم زير آن تركش‌ها و توپ‌ها و آتش‌هاي دشمن هديه اي به دست رزمنده مي رسد وقتي آن را باز مي كند و نوشته را مي خواند و مي‌بيند كه نوشته است كه من طفلي هستم پدرم شهيد شده است و من عيدي خودم را براي شما فرستادم، تمام خستگي و ترس و وحشت از سرش (رزمنده) دورمي شود و بدر مي‌رود و اشك شوق مي ريزد اشكي كه حماسه آفرين است، پس شما اي برادران و خواهران پشت جبهه از كمك‌هاي خودتان دست برنداريد آفرين بر شما كه در نبرد و فداكاري رزمندگان اسلام و مجاهدان في سبيل الله با كفار جهان شريك هستيد، از شما مي خواهم اگر كوتاهي كرديم ما را ببخشيد، ان‌شاء الله با باز شدن راه كربلا و پيروزي فرزندانتان در جبهه ها بر كفر صدام و ديگر كفار- صهيونيسم- راضي مي ‌شويد.

اما پيام؛

1- وحدت كلمه را حفظ كنيد كه عامل پيروزي ما وحدت كلمه است و اگر بخواهيم وحدت كلمه را از دست بدهيم آن وقت است كه شكست خورده ايم، پس از اختلافات و تفرقه كناره گيري نمائيد.

2- حتماً در مجالس دعا و مراسم هاي مذهبي شركت نمائيد و هميشه مجلس را گرم نگه داريد، زيرا هر چه داريم از دعاهاي امام عزيز و امت حزب الله است.

اگر مجالس دعا و روضه خواني و عنايات حق تعالي نبود،به قول امام، معلوم نبود كار اين كشور به كجا مي ‌كشيد؛ پس قدر اين مراسم ها را بدانيد و براي رضاي خدا داير نمائيد.

3- از غيبت و تهمت دوري نمائيد و همگي يار و غمخوار يكديگر باشيد و تقوا را پيشه خود سازيد و به ذكر خدا مشغول باشيد و بدانيد كه دنيا فاني است و همه ما خواهيم رفت و تنها چيزي كه فردا در محشر به درد ما مي ‌خورد عمل صالح است، هميشه همين جهان نيست روزي مي آيد كه بايد تنهاي تنها در ميان قبر در آن تاريكي به سر ببريم و چيزي كه مي تواند ما را در آن تنهايي نجات دهد عمل صالح و عشق به لقاء الله است.

4- دست از امام برنداريد و گوش به فرمان ولايت فقيه باشيد كه ولايت فقيه استمرار حركت انبياء‌است و قدر اين امام را كه نماينده حضرت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) است بدانيد كه هر چه داريم از امام است.

از خداوند متعال خواستارم كه امام امت را در پناه خودش تا ظهور حضرت بقيه الله حتي در كنار آن حضرت نگه بدارد.

آمين يا رب العالمين.

محل دفن اين حقير را روستاي شوميا آقا هفتاد تن بغل قبر خواهر بزرگوارم قرار دهيد.

25 روز روزه بدهكار هستم از خانواده ام مي خواهم كه با هر وسيله اي كه ممكن است اين قرض را بدهند.

نمازهاي قضا هم خيلي دارم تا حدي كه برايتان امكان دارد به هر وسيله اي كه ممكن است، ادا نمائيد.

خدايا! خدايا! تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار، آمين يا رب العالمين والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته.

12/12/1363 جبهة غرب - ايلام