اشهد ان لا اله الا لله و ان محمد الرسول الله و ان عليا ولي الله قال اميرالمومنين - عليهالسلام- : ان الجهاد باب من ابواب الجنه، فتحه الله لخاصه اوليائه بدرستي که جهاد دري از درهاي بهشت است که خدا بر روي دوستان خاصش ميگشايد. با سلام خدمت امام زمان -عجلاللهتعاليفرجه- و نايبشان، امام خميني و با درود و سلام بر کلية شهدا و کفرستيزان جبهه حق و با سلام خدمت برادر و يا خواهري که اين ورقه را ميخواني ويا گوش ميدهي. ساعت تقريباً ده(10) صبح روز دهم تير است و من در کنار تمامي برادران مخلص رزمنده- با روحيه سرشاري که دارند- ميخواهم قسمتي از پيامهايم را که جداي از پيغامهاي ايشان نيست به گوش شما برادر و يا خواهر برسانم. ديشب يکي از تيپها عمليات کرد و امشب نوبت تيپ ما رسيده است. شبي است که از مدتها پيش انتظارش را ميکشيدم. شبي حماسهساز و شورانگيز. چنين شبهايي سرنوشت انقلاب اسلامي و جنگ را تضمين ميکند و من افتخارم در اين است که در ميان چنين برادران با روحيهاي هستم و خدا توفيق عنايتم کرد که با اين برادران در اين حمله يزداني عليه کفر شيطاني شرکت نمايم. رزمندگاني که تمامي وابستگيها را قطع نمودند اگر چه پدر و مادر برايشان [داراي] احترامند اما به خاطر خدا از پدر و مادر دور شدند و دست از مال، فرزند و مسايل مادي ودنيوي کشيدند و حصار شهرها و حصار خانوادهها را شکسته و به هجرت و سپس جهاد برخاستند. آري؛ برادراني که موقع عمليات فقط و فقط به ياد خدايند و ذکر خدا بر لبانشان است وزمزمههايشان اين ميباشد: «اللهم اجعلني في درعک الحصينه التي تجعل فيها من نريد.» خدايا! مرا در دژ مستحکمت قرار بده؛ حصاري را که هر کس را که بخواهي داخل آنميگرداني. و وقتي که از همه جا قطع اميد ميکنند و يا تدارکات به آنها نميرسد و دوستان صميميشان جلو چشمشان شهيد ميشوند شعارشان اين است: الله لنا عِدّه في کل شده، حسبنا الله وحده اليس بکاف عبده. خدا در هر گفتاري ياور ماست خدا به تنهايي ما را کفايت ميکند. آيا خدا بندهاش راکفايت نميکند؟ برادراني که چون از مولايشان سرمشق ميگيرند از ته قلب بر اين باورند که دنيا برايشان به اندازة جيفه و مرداري و يا به اندازة لنگه کفشي ارزش ندارد و دنيا به اندازة پلي که بايد ازآن گذشت و به آخرت رسيد، برايشان مفهوم دارد؛ چرا که مولايشان فرموده است: الدنيا قطره نميدانم از نمازهايشان بگويم يا از حماسهسازيهايشان، از سجدههاي طولاني که بايد به زور آنها را بلند کني يا از مقابله با دشمن زبونشان عراق. نميدانم ولي زبان و قلم عاجزند که حماسهسازيهايشان را بگويند و يا بر روي کاغذ بياورند. چنينند. کسي که مسئله مرگ برايش حل شده باشد، ميداند پس از شهادتش چه نعمتها و چه امتيازاتي برايش مهيا است. بايد هم چنين باشد. از ته قلبم ميگويم که واقعاً نميدانم چگونه شکر خداي را به جا آورم که توفيق به جبههآمدن را و بالاتر از آن، توفيق شهيد شدن را نصيب اين بنده عاصي نموده است. اما شما اي امت شهيد پرور! اگر ميخواهيد از اين حماسهها قدرداني کنيد، مخلصانه حافظ دستاوردهاي خون شهدا باشيد و در خط امام باشيد و امام را تنها نگذاريد؛ چرا که فرزندانشان به خاطر خدا و در پي فرمان امام، چنين جانبازيهايي را ميکنند. خداوند بر توفيقات ياوران امام بيافزايد. اما شما اي پدر و مادرم و اي برادران و خواهران! قبل از هر چيز بگويم که من افتخار ميکنم که چنين خانواده مذهبي و در خط امام و انقلاب دارم و بدون هيچ گونه گرايشي در خط اسلام واقعي در حال حرکتند. و اما بعد اگر واقعاً دوستم داشتيد و داريد اين را بر زبان جاري نماييد که: ما اين فرزندمان را يا اين برادرمان را بخشيديم. لابد ميدانيد که اگر پدر و مادر از فرزندي راضي باشند عذاب قبر از آن فرزند کاسته ميشود. و اما شما برادران عزيزم! شايد قبلا گفته باشم اما براي تذکر يادآوري ميکنم کههمانطوري که تا به حال به مسائل مذهبي و شرعي بها ميداديد، از اين به بعد نيز اهميت بيشتري به اين مسائل بدهيد و سعي کنيد هميشه جوّساز باشيد نه اين که جوّهاي مختلفشما را تغيير دهد؛ چرا که شخص مقاوم و هميشه پيروز، شخص اول (جوساز) است. خواهش ديگرم اين است که براي من از کليه فاميلها اگر برايتان مقدور است، حلاليت بطلبيد. «اللهم اغفرلي و لوالدي وارحمهما کماربياني صغيرا». از تمامي برادران ودوستان گراميام! عاجزانه طلب بخشش ميکنم و اگر اذيتي نسبت به هر کدام از شما روا داشتم به خاطر بزرگواريتان عفوم نماييد. باشد که خدا عفومان کند. از طلب مغفرت براي شهدا و اين بنده عاصي از خداي سبحان يادتان نرود. غفر الله لنا و لکم با اميد پيروزي کفرستيزان لشکر توحيد بر جلادان خونآشام و به اميد ديدار بر سرحوض کوثر. ان شاء الله