انـسـان از جـمـله موجودات شگفت انگيز عالم هستى است كه داراى جنبه هاى مختلفى مى باشد و با توجّه به هر جنبه اى ، موضوع علمى از علوم بشرى قرار مى گيرد.مـحـور و اسـاس مـسـائل اسلام نيز انسان مى باشد، لكن نه اينكه وجود او را از هر جهت بررسى كـنـد، بـلكـه بـر بيان حقيقت و ابعاد و حالتها و هدف از وجودش و راه رسيدن به هدف تكيه مى كند.بـا كمى درنگ و تاءمل درمى يابيم كه قابليتها و استعدادهايى در انسان وجود دارد كه در ديگر جانداران به چشم نمى خورد و علاوه بر پيچيدگى و عظمتى كه در خلقت مادى وى به كار رفته و وجـه مشتركى از اين جهت با ديگر جانداران دارد، ويژگيهاى روحى منحصر به فردى دارد كه سـبـب امـتـياز او از ساير موجودات شده است ، مانند خلاّقيّت ، كرامت ، مسؤ وليت و هدفمندى كه در آيـات و روايـات تـوجـه زيـادى به آنها شده است . مباحث انسان شناسى متعهد است تا به كليه سؤ الاتى كه درباره منزلت و موقعيت انسان و رابطه او با خالق و ديگر موجودات مطرح است ، پاسخ دهد.
موضوع و تعريف
در انسان شناسى ، انسان از نظر حقيقت و خصوصيات وجودى و اينكه انسانيت انسان و اصالت او به چيست و هدف و سرانجام وجود او چگونه است ، مورد بحث قرار مى گيرد.اسلام اگرچه درباره جنبه مادى و مبداء وجودى انسان بحث به ميان آورده و احكامى را نيز بر اين جـنـبـه بـار كرده است ، لكن بحث از حقيقت انسان و اينكه اصالت او به روح و نفس است و با چه قـالب ، شـكل و گرايشهايى به وجود آمده و به چه مراحلى مى تواند راه يابد، اساس بحث را تشكيل مى دهد و دستورات تكليفى و اخلاقى نيز با توجّه به اين امور تعيين شده است .