ارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد

أبی عبد الله محمد بن محمد بن النعمان العکبری البغدادی الشیخ المفید؛ ترجمه و شرح: سید هاشم رسولی محلاتی

جلد 2 -صفحه : 363/ 177
نمايش فراداده

[ ثم قال للشهود : انصرفوا رحمكم الله ، فقلت له : يا أبت ما كان في هذا بأن يشهد عليه ؟ فقال : يا بني كرهت أن تغلب ، و ان يقال : لم يوص اليه ، فاردت ان تكون لك الحجة .

و أشباه هذا الحديث في معناه كثيرة ، و قد جائت الرواية التي قدمنا ذكرها في خبر اللوح بالنص عليه من الله تعالى بالامامة ، ثم الذي قدمنا من دلائل العقول : على ان الامام لا يكون الا الافضل ، يدل على امامته عليه السلام ، لظهور فضله في العلم و الزهد و العمل على كافة إخوته و بني عمه و ساير الناس من أهل عصره .

ثم الذي يدل على فساد امامة من ليس بمعصوم كعصمة الانبياء ، و ليس بكامل في العلم ، و ظهور تعرى من سواه ممن ادعى له الامامة في وقته عن العصمة ، و قصور هم عن الكمال في علم الدين يدل على امامته عليه السلام ، اذ لابد من امام معصوم في كل زمان حسب ما قد مناه و وصفناه .

و قد روى الناس من آيات الله الظاهرة على يديه عليه السلام ما يدل على امامته و حقه ، و بطلان مقال من ادعى الامامة لغيره .] كند ، و عمامه را بسرش ببندد ، و قبرش را شهار كوش كند ، و آنرا شهار انكشت از زمين بالا آورد ، و هنكام دفن بندهاى كفن أو را باز كند ، سبس بآن شهارتن كواه فرمود : بخانه هاى خويش باز كرديد خدايتان رحمت كند .

( امام صادق فرمايد : ) من كفتم : بدرجان ! شه شيز در اين جريان بود كه كواه بر آن كرفته شود ؟ ( و ممكن است لفظ " ما " نافيه بأشد ، يعنى اين مطلبي نبود كه نيازى بكواه كرفتن داشته بأشد ؟ ) فرمود : بسرجان ! خوش نداشتم كه ديكران بر تو غلبه كنند و بكويند : باو وصيت نكرده ، و خواستم تو در اين كارها برهاني داشته باشى .

و مانند اين حديث بسيار است ، و حديث لوح را بيش از اين ياد آور شديم كه در آن از جانب خداى تعالى نص بر اما مت آنجناب رسيده ، و كذشته از آن آنشه بيش از اين كفتيم : كه عقول و خرد مردمان دلالت كند بر اينكه امام نميباشد جز آنكه برتر بأشد ( آن نيز ) دليل بر اما مت آنحضرت است ، زيرا بر ترى آنجناب در علم و زهد و عمل ، بهمه برادران و بسر عموها و ديكر مردمان آنزمان آشكار شد .

ازاينها نيز كه بكذريم دليلهائى كه دلالت كند بر اينكه امام بايد معصوم از كناه بأشد مانند عصمت بيمبران ، و نيز بايد كامل در علم و دانش بأشد ، و شون بنكريم آنانكه در زمان آنحضرت ادعاى اما مت در باره شان شده عصمت نداشته ، ودر علم دين بسر حد كمال نرسيده بودند ، اين خود دليل ديكرى بر اما مت آنبزركوار است ، زيرا شنانشه سابقا كفتيم بناشار بايد درهر زماني امامى معصوم در زمين بأشد .

ودر رواياتى كه مردم باره معجزات و نشانه هاى اما مت كه بدست آن بزركوار آشكار شد دليل ديكرى بر اما مت و حقانيت أو است ، و برهانى است بر بطلان كفتار آنكس كه اما مت را براى ديكران ادعا كرده اند .